نقش مردم در حاکمیت نظام اسلامی/ مردم با اطاعت و نصرت به حاکمیت قدرت می دهند
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، آیت الله محسن اراکی دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در همایش ملی فقه حکومتی که در مؤسسه امام خمینی(ره) برگزار شد، با اشاره به مبانی حکومت و نقش مردم در حاکمیت در نظام اسلامی گفت: سه اصل اصلی در نظام حکومتی اسلام وجود دارد که در پرتو آن می توان جایگاه مردم را در نظام اسلامی از دیدگاه دین تبیین کنیم.
وی افزود: اصل اول این که قوام هر حکومتی به دو عنصر است که شامل مشروعیت و اقتدار می شود، علاوه بر این اصل اولا هر قدرتی نیاز به مشروعیت دارد این اصل معمولا در نظام های سیاسی سکولار یا بر مبنای یک مغالطه و یا بر مبنای یک نوع اهمال شکل می گیرد یعنی مغالطه شکل می گیرد و سپس یک نظام سیاسی را شکل می دهند یا این عنصر را اهمال می کنند و سعی دارند که کمتر مورد توجه قرار دهند.
نماینده مردم استان مرکزی در مجلس خبرگان با بیان این که مشروعیت ریشه در عدالت دارد، اظهار داشت: آیا یک حکومت باید عادلانه باشد یا خیر، اصلا هدف از قیام حکومت چیست، قاعدتا عقل و شرع می گوید که هدف از برپایی حکومت برقراری عدل و برقراری نظام عادلانه است.
وی ادامه داد: حکومت دو هدف برقراری نظم و برقراری نظم عادلانه را دنبال می کند، اگر نظام عادلانه نبود آیا بی نظامی رجحان دارد یا نظام غیر عادلانه، از دیدگاه اسلام نظام غیر عادلانه بر بی نظامی رجحان دارد چون ظلمی که در نظام غیرعادل تحقق می کنند از ظلم بی نظامی و هرج و مرج کمتر است.
آیت الله اراکی با بیان این که نظام و عدل در نظام هر دو مطلوبیت دارد، ابراز داشت: برقراری نظم و برقراری نظام عادل فلسفه حکومت است، از این رو اخلال به نظام خود نوعی از فساد است، در مباحث فقهی گفته ایم یک ظلم و یک فساد داریم که متفاوت هستند، اخلال به نظم و به هم ریختگی فساد است.
وی عنوان کرد: اگر نظمی برقرار شد اما نظم غیرعادلانه بود این ظلم است، البته می شود در ظلم هم فساد به کار برد اما از تتبع موارد استعمال استفاده می شود، این که گفته می شود «وَإِذا تَوَلّى سَعى فِي الأَرضِ لِيُفسِدَ فيها وَيُهلِكَ الحَرثَ وَالنَّسلَ وَاللَّهُ لا يُحِبُّ الفَسادَ» این هلاک هفت نسل تنها ظلم نیست بلکه از هم پاشیدگی نظم اجتماعی است و فساد به شمار می رود.
استاد درس خارج حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد: در داستان فرزندان یوسف وقتی پیمانه سلطان و ملک پنهان شد زمانی که از سوی ملک ندا آمد فرزندان یوسف در جواب گفتند «به خدا سوگند شمامى دانید ما نیامده ایم که در این سرزمین فساد کنیم و ما هیچ گاه دزد نبوده ایم» یعنی از تخلف و خلاف قانون به فساد فی الارض تعبیر کرده اند.
وی اضافه کرد: خرق قانون فساد است، اگر این کار در قانون عدل باشد ظلم هم خواهد بود، برقراری حکومت ایجاد نظم و ایجاد نظم عادلانه را دنبال می کند، ایجاد نظم متوقف بر امر و نفوذ امر است یعنی چیزی که در تعابیر طلبگی به وجوب اطاعت تعبیر می کنیم، اگر آمری باشد که این دستور دهنده وجوب اطاعت نداشته باشد در حقیقت امر آن امر نیست، امر متقوم به وجوب اطاعت است، کسی که وجوب اطاعت ندارد اگر دستور دهد امر نیست؛ امر به معنای دستور واجب الطاعة است از این رو امیر صاحب فرمان و دستور به شمار می رود.
دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی با بیان این که در همه زمان ها حاکم به عنوان صاحب فرمان معرفی می شود، گفت: این یعنی حق فرمان دارد و اگر فرمان داد باید اطاعت شود، بحث ما عنصر باید است یعنی از کجا می آید که باید اطاعت شود، این جا به جز این که بحث حاکمیت به خدا منتهی شود راهی وجود ندارد یعنی اگر خدایی در کار نباشد که حق ذاتی او فرمان است مسیر دیگری وجود ندارد چون خداوند برتری ذاتی دارد.
وی افزود: فرمان برتری می خواهد، اگر وجوب اطاعت طرفینی شد اینجاست که پارادوکس اصلی در دموکراسی به وجود می آید که استحاله عقلی دارد، وجوب اطاعت قابل طرفینی شدن نیست، یک طرف باید حق اطاعت داشته باشد که امر کند و طرف دیگر باید اطاعت کردن بر او واجب باشد از این رو مسأله فرمان منحصر در خداوند متعال می شود.
آیت الله اراکی با بیان این که خداوند می آفریند و بعد دستور می دهد، اظهار داشت: از این مسأله به عنوان عالم تکوین و تشریع یاد می شود، خداوند متعال دوگونه امر دارد که یکی امر تکوینی بوده و با آن می آفریند و دیگری امر تشریعی است یعنی با امر تکوینی خلق و با امر تکوینی تدبیر می کند.
وی ادامه داد: حق امر منحصر در خداوند است و دلیلی عقلی دارد، قرآن کریم هم می فرماید دلیل این که خدا حق امر دارد این است که علت حدوث و بقا به شمار می رود، عقلا و شرعا کسی که چیزی را بیافریند حق تصرف در آن را دارد، انسان با امر خداوند آفریده شد و با امر او باید ادامه وجود بدهد.
نماینده مردم مرکزی در خبرگان با بیان این که رسولان، امام معصوم(ع) و ولی فقیه در عصر غیبت مأموران آن آمر هستند که موظف به اجرا و ابلاغ امر می شوند، ابراز داشت: حق اطاعت برای رسول حق اطاعت بالعرض است، از این رو همه رسل و امامان هم فرمانروا هستند، اصل نخست این است که فرمان اگر بخواهد مشروع باشد باید از کسی که حق فرمان دارد سرچشمه بگیرد، اگر کسی که حق فرمان ندارد فرمان داده و خود را در جایگاهی که نیست قرار داد همان چیزی است که در قرآن از آن به طاغوت تعبیر می شود.
وی عنوان کرد: مشروعیت فرمان و جایگاه فرمان مخصوص خداوند متعال است و باید حاکم از سوی خدا نصب برای حکم و فرمان تعیین شود تا حکم او فرمان خدا محسوب شود، باید خداوند این حق را بدهد تا حق فرمان پیدا شود، در حکومت های عرفی هم وقتی برای شاهی حق حاکمیت قائل شدند اگر بخواهد حکومت کند در شهرها و بخش ها حاکمی را تعیین می کند و می گوید از آن اطاعت کنید، راهی برای تأمین مشروعیت جز از سوی خداوند وجود ندارد.
استاد درس خارج حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد: اگر بگوییم مردم مشروعیت می دهند این مردم مشروعیت و حق امر را از کجا گرفته اند، امر جز از کسی که جایگاه ذاتی او جایگاه برتر است برخاسته نمی شود، حتی اگر کسی حق امر هم نداشته باشد وقتی خود را آمر می داند یعنی خود را برتر شمرده است ولو این که به ادعا و کذب باشد، مردم نمی توانند کسی را برتر از خود تعیین کنند، مشکل اصلی و خلأ عقلانی در نظام دموکراسی این است که ذات نایافته از هستی بخش کی تواند که شود هستی بخش، این برتر بودن و این که اگر دستور داد انسان حق نافرمانی نداشته و او حق کیفر داشته باشد باید از سوی خدا باشد، حق کیفر از لوازم حق حاکمیت است.
وی اضافه کرد: این برتری را هیچکس نمی تواند به خود بدهد از این رو مشروعیت از خدا بوده و سلسله مراتب آن رسول، امام معصوم و در زمان غیبت ولی فقیه است، در زمان غیبت حکومت اضطراری و حکومت شرایط فوق العاده است یعنی در این شرایط فوق العاده فقیه اوضاع را در دست می گیرد تا اوضاع آرام شود و حاکم اصلی حکومت را به دست بگیرد.
آیت الله اراکی با بیان این که رکن دیگر حکومت پس از مشروعیت حاکم، قدرت است، گفت: اگر کسی حاکم شد و قدرت اجرای دستور خود را نداشته باشد فایده ندارد، مشروعیت در برپایی و به وجود آمدن حکومت کفایت نمی کند، مشروعیت حکومت را حق کرده و حق حاکمیت به حاکم می دهد اما حق حاکمیت قوت و قدرت می خواهد که اگر نباشد نمی تواند اجرا کند، از این رو رکن دوم حاکمیت قدرت است، دوگونه قوه حاکمیت وجود دارد یکی این که مبنای قدرت خداوند است که مبنای ادیان به شمار می رود؛ یک جور اعمال قدرت این است که خداوند متعال عذاب نازل کند و بگوید اگر از من و حاکم من اطاعت نشود عذاب خواهید شد اما این کار را نمی کند.
وی افزود: این لا اکراه فی الدین به اینجا نظر دارد یعنی ما می توانیم اما بنا ندایم حاکمیت خود را با اعمال زور بر جوامع پیاده کنیم، آیه 54 سوره نور« قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَيْكُم مَّا حُمِّلْتُمْ وَإِن تُطِيعُوهُ تَهْتَدُوا وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ» جامع و رسا است، برخی تصور می کنند که این« وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ» یعنی کار رسول غیر از مبلغیت چیزی نیست که این کاشف از عدم دقت در این آیه و آیات دیگر است، این آیه می گوید که رسول حاکم است اما این فرمانروایی باید از راه بلاغ مبین باشد نه این این که از راه اعمال قدرت باشد.
دبیر کل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی با بیان این که حاکمیت، قدرت خود را از مردم می گیرد، اظهار داشت: حکومت و حاکمیت یک فعل اجتماعی است، تأسیس دولت و برقراری حکومت فعل اجتماعی است یعنی رفتاری است که فاعل آن جمع و اراده جمعی به شمار می رود، تا این اراده جمعی شکل نگیرد قدرتی که بتواند حاکمیت داشته باشد پیدا نمی کنیم، تا اراده جمعی نباشد جامعه شکل نمی گیرد.
وی ادامه داد: اگر هزاران انسان جمع شوند اما اراده آن ها واحد نباشد و اراده جمعی شکل نگیرد جامعه به وجود نمی آید، جامعه وقتی به وجود می آید که مجموعه انسان های صاحب اراده به شکلی به یکدیگر پیوند بخورد که از آن ها یک اتحاد اراده شکل گیرد و با هم اراده کنند، این اراده جمعی است که حکومت را به وجود می آورد، تا مطیع وجود نداشته باشد مطاعی وجود نخواهد داشت، تا فرمانبری نباشد فرمانروایی شکل نمی گیرد.
آیت الله اراکی با بیان این که فرمانبری کار مردم، جمع و جامعه است، ابراز داشت: رأی اجتماع و رأی جمعی مردم موجد حکومت بوده و منشأ و منبع حکومت است نه این که منبع مشروعیت باشد؛ یعنی منبع قدرت بوده و علت حدوث و بقا است حتی جایی که حاکم مستبد باشد، برخی تصور می کنند اگر حاکم مستبد بود اراده اجتماعی نقش ندارد که درست نیست و در اینجا هم اراده اجتماعی نقش دارد، اگر حاکم مستبد با قدرت خود نتواند یک اراده جمعی به وجود بیاورد نمی تواند حکومت کند.
وی عنوان کرد: حکومت چه استبدادی و چه هر نوع دموکراسی و هر شکل دیگر باشد تا نتواند یک اراده جمعی که حاکمیت او را بپذیرد شکل دهد برپا نمی شود و شکل نمی گیرد، مردم فاعل هستند از این رو با این که گفته می شود مقبولیت از آن مردم است خیلی موافق نیستیم چون مردم در زمینه حکومت قابل نیستند بلکه فاعل به شمار می روند از این رو بیش از مقبولیت است.
استاد درس خارج حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد: مشروعیت از مردم نیست، مشروعیت یک مقوله قبل الانسانی است ابتدا فعلی باید مشروع باشد تا مردم آن فعل را انتخاب کنند مشروعیت قبل از انتخاب است، انتخاب به فعل مشروعیت نمی دهد بلکه این مشروعیت است که انتخاب باید بر مبنای آن شکل گیرد؛ بنابراین جامعه باید قدرت داشته باشد.
وی اضافه کرد: کار مردم قدرت بخشی و یاری است از این رو قرآن کریم به دو میثاق بین حاکمیت و جامعه اشاره می کند، یکی میثاق طاعت است که با آن اصل حکومت شکل می گیرد، در چند جای قرآن به این میثاق اشاره شده است، بعد از میثاق اطاعت میثاق دوم یعنی« إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ» می آید که میثاق نصرت است، در همه حکومت ها همین است و اختصاص به حکومت اسلامی ندارد؛ این نظریه قبل از این که بحث فقهی و دستوری باشد مسأله علم الاجتماعی است.
آیت الله اراکی با بیان این که بعد از این که حکومت شکل می گیرد مردم باید کمک کنند، گفت: تا مردم قدرت، حکومت و دولت خود را با مال خود پشتیبانی نکنند این قدرت نمی تواند حاکمیت خود را اعمال کند از این رو پشتیبانی اقتصادی امری مهم است، مسأله دیگر پشتیبانی نظامی است که باید سرباز برود، اگر نظام بخواهد با مخالفان و عناصر اخلال گر نبرد کند و بخواهد حاکمیت را اعمال کند احتیاج به نیروی نظامی دارد از این رو باید میثاق دوم یعنی نصرت را انجام داد.
وی افزود: عمدتا مشکل ما بعد از شکل گیری حکومت رسول الله(ص) و امیرمؤمنان(ع) میثاق نصرت بود، کسانی از حضرت رسول اذن می گرفتند که به جنگ نروند اما خداوند آن ها را مذمت می کند با این که این ها خلاف میثاق طاعت عمل نکردند اما عمل آن ها بر خلاف میثاق نصرت است، اذن گرفتن از حاکم و فرار از جبهه مشکلی برای انسان حل نمی کند، مردم باید نصرت کنند.
نماینده مردم استان مرکزی در خبرگان با بیان این که رکن سوم این است که نصرت مردم با چه ابزار و شیوه ای باید به دست بیاید، اظهار داشت: جلب نصرت و حمایت مردم از طریق تکوین رأی عمومی است یعنی باید یک رأی واحدی در فضای جامعه در پشتیبانی از حکومت شکل گیرد، این رأی واحد را باید نگه داشت، این که از سوی رهبر معظم انقلاب و دلسوزان جامعه بر وحدت تأکید می شود به همین دلیل است.
وی ادامه داد: فرمایش اخیر رهبر معظم انقلاب فرمایشی بسیار مهم است و احتیاج به تحلیل دارد که فرمودند جامعه نباید دوقطبی شود، این که جامعه دوقطبی نشود یعنی اگر نتوانیم جامعه را به یک رأی واحد برسانیم کل حکومت صدمه می بیند از این رو گاهی برای این که به رأی واحد برسیم ناچار هستیم که از برخی از ارزش های خود هم کوتاه بیاییم.
دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی با بیان این که باید بتوانیم جامعه را یکپارچه نگه داریم، ابراز داشت: حتی اگر این یکپارچگی به قیمت برخی از اشکالات تمام شود باید انجام شود یعنی باید بها بپردازیم حتی اگر بها از ملاک ها و ارزش ها باشد؛ منتهی باید بنابر رعایت اولویت ارزش ها باشد.
وی عنوان کرد: قرآنی می فرماید می توانستیم با اعمال زور وحدت رأی در جامعه و قدرت را به حکومت های خودمان بدهیم اما این کار را نکردیم؛ ایمان یعنی این که انسان اطاعت کند و فرمانبری کند، قرآن می فرماید کسانی که در عمل اطاعت نمی کنند مؤمن نیستند بلکه مؤمن به معنای فرمانبر است، کسی که فرمانبری نکند و در زبان و دل خود بگوید مؤمن است فایده ای ندارد و مؤمن نیست.
آیت الله اراکی در جمع بندی سخنان خود خاطرنشان کرد: مشروعیت حکومت، دولت و حاکمیت از یک منشأ سرچشمه می گیرد و آن خداوند متعال است، جز با اذن و نصب خداوند مشروعیت به کسی داده نمی شود، هرکسی خود را بدون اذن و نصب در این جایگاه قرار دهد طغیان است.
وی اضافه کرد: مشروعیت تنها برای حاکمیت کافی نیست بلکه باید قدرت هم داشته باشد، اگر جبرئیل هم پایین بیاید مردم از آن اطاعت نکنند و به آن قدرت ندهند فایده ای ندارد، مردم با اطاعت و نصرت به حاکمیت قدرت می دهند، از این رو اطاعت و نصرت وظیفه مردم است که با آن ها حاکمیت شکل می گیرد، این اطاعت و نصرت که منشأ پیدایش و دوام حاکمیت است باید از طریق اقناع برهانی، تبیین، آیات و بینات انجام شود، قیام به قسط کار جامعه است، پیدایش حکومت فعل حاکم نیست و به تنهایی نمی تواند جامعه ای را به وجود آورد بلکه حاکم با مطیعانش باید باشد؛ کسی که اطاعت نشود امر و آمریتی ندارد.
دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذهب اسلامی با بیان این که باید مردم را بیدار کنیم، گفت: در تبیین این مسائل برای مردم کمبود داریم، هنوز حوزه خودمان با این مسائل آشنا نیست، این مسائل بینات است و موضوعات خیلی فوق العاده ای نیست اما این بینات بر مردم، جوامع و حتی بر بخشی از حوزه ما پوشیده مانده است، کار اساسی باید کرد که به بسیج نیرو نیاز دارد تا این تبیین عمومی و همگانی انجام شود./1323/503/ص