گزارشی از نشست علمی معیارهای عدالت از دیدگاه اجتماع گرایان
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، نشست علمی « معیارهای عدالت از نگاه اجتماع گرایان» با ارائه حجت الاسلام شجاعیان، و نقد حجج اسلام لشگری و سیدباقری و دبیری علمی حجت الاسلام سوادی روز گذشته در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی قم برگزار شد.
حجت الاسلام شجاعیان، کارشناس فلسفه غرب در ارائه این بحث ابراز داشت: در زبان فارسی در ترجمه (community) اختلاف نظر هایی وجود دارد و برخی آن را جامعه گرایی، مجتمع گرایی، جماعت گرایی و حتی امت گرایی ترجمه کرده اند ولی به نظر من اجتماع گرایی بهترین معادل است.
وی با بیان این که برخی از نظریه های عدالت اصول عدالت و تلقی خود از عدالت را بر مبنای رفاه، آزادی و فضیلت بنا نهاده اند، گفت: اجتماع گرایان متهم به این هستند که آراء سلبی شان زیاد است و از این رو ما به نظریه های ایجابی می پردازیم.
اعطای تابعیت از دیدگاه اجتماع گرایان بی معنی است
حجت الاسلام شجاعیان با بیان این که برخی از اجتماع گرایان با اعطای تابعیت یک کشور به یک فرد به دلیل بحث هایی که در رابطه با هویت دارند مخالف هستند، گفت: بر خلاف نگرش های سرمایه دارنه اجتماع گرایان هویت و خاک را قابل فروش نمی دانند.
وی با بیان این که نظریه عدالت سندل عمیقا به اجتماع توجه دارد و فردگرایی را رد می کند، خاطرنشان کرد: اگر فردگرایی را مهمترین مؤلفه لیبرالیست بدانیم نظریه عدالت مایکل سندل اجتماع گرا است و این که ما جامعه را مجموعه افرادی که به دنبال بیشینه کردن رفاه خود هستند بدانیم را رد می کند و نا کارآمد می داند.
کارشناس فلسفه غرب افزود: سندل مفهوم خودِ لیبرالی که در نظریات لیبرال است را مورد نقد قرار می دهد و خودِ روایت گونه که خود را جزءی از جامعه می داند را قبول دارد؛ اجتماع گرایان معمولا به کشف ها و خود فهمی ها توجه می کنند تا به ابداع و انتخاب هویت ها.
از دیدگاه اجتماع گریان هویت انسان وابسته به محیط و جامعه است
وی افزود: جامعه گرایان از نظر فلسفی متأثر از ویتگنشتاین هستند و بحث های امروزی دارند؛ از این رو به زبان و بازی های زبانی مانند شطرنج توجه دارند و معتقدند که معنا معطوف به زمینه و متن است و معتقدند ما نمی توانیم از زمینه ها و از تاریخ جدا شویم و از بیرون جامعه به جامه نگاه کنیم.
حجت الاسلم شجاعیان اظهارداشت: سندل به فضاهای عمومی خیلی توجه دارد و می گویند این عرصه عمومی است که باعث احساس تعلق فرد به جامعه می شود و تأثیرات فردگرایی افراطی لیبرال را از بین می برد.
وی خاطرنشان کرد: نکته مهمی که اجتماع گرایان به آن معتقدند این است که مشکلات امروز جوامع غربی مانند بی ثباتی خانواده و کلیسا و فرزندان نا مشروع و ادیان شیطان پرستی را بازتاب تفکر حاکم در جوامع غربی که عمدتا لیبرال است می دانند و آن را به گردن اندیشمندان لیبرال و معضل فلسفه سیاسی لیبرالی می دانند.
کارشناس فلسفه غرب افزود: اجتماع گرایان در مقابل حقوق فردی از خیر عمومی طرفداری می کنند و خیر را چیزهایی که برای جامعه ارزشمند است در نظر می گیرند؛ آن ها بر نظام سرمایه داری و گسترش معیارهای اقتصاد به عرصه های دیگر مخالف هستند و می گوید در عرصه آموزش و رفاه و سیاست نباید معیارهای بازار را به کار بگیریم.
اجتماع گرایان تکثرگرا و کمالگرا هستند
وی با بیان این که اجتماع گراها عمدتا تکثرگرا و کمالگرا هستند، گفت: والزر در جمله ای می گوید «عدالت اینجا و اکنون» و منظورش این است که ما عدالت جهان شمول و برای همه نسل ها نداریم و باید به دنبال عدالت برای جامعه خود و در زمان خود بگردیم.
تفاوت اجتماع گرایان با دیدگاه های فلسفه اسلامی
حجت الاسلام شجاعیان به نقدهای اسلامی به آراء مایکل سندل اشاره کرد و گفت: اجتماع گرایان با چیزی به عنوان فطرت مخالف هستند و چنین ایده ای را نمی پذیرند در حالی که ما از این جهت با لیبرال ها اشتراک داریم، در نگاه اجتماع گراها جامعه هم به لحاظ هنجاری و هم معرفت شناختی ارزش دارد و می گویند خیر و فضایل را در جامعه باید پیدا کنیم و نه در ما وراء الطبیعه و آرای فلسفی منتزع از جامعه از قبیل وحی و دیگر موارد.
وی با بیان این که بخشی از عدالت توزیع خیرها است و بخش دیگر ارتباط عدالت و حقیقت است، گفت: اجتماع گرایان بیشتر به عدالت توزیعی توجه دارند و با عدالت به معنی حقیقت کاری ندارند زیرا با مبانی تکثرگرای آنها ناسازگار است.
کارشناس فلسفه غرب خاطرنشان کرد: تلقی سندل از انسان این است که انسان برای سعادت نیاز به غیر خود ندارد و از این جهت شدیدا انسان گرا هستند؛ بر خلاف اندیشمندان اسلامی مانند فارابی که انسان را برای سعادت نیازمند به غیر که همان نبی است می دانند.
در ادامه حجت الاسلام لشگری، استاد حوزه و دانشگاه به عنوان ناقد اول به بیان مطالب خود پرداخت و اظهار داشت: اندیشمندان اجتماع گرا از ربع دوم قرن بیستم شکل گرفتند و حرفشان این است که انسان در حوزه خصوصی امر معاش خود را دنبال می کند و در حوزه عمومی فضیلت های اجتماعی را دنبال می کند.
وی اظهار داشت: آن چیزی که امروز مطرح است این است که منطقی که در حوزه خصوصی بوده است که عبارت از بیشینه کردن سود است به حوزه عمومی سرایت کرده است و دولت به مباحث کارآمدی به جای خیر عمومی ورود می کند.
حجت الاسلام لشگری افزود: در واقع در فلسفه سیاسی بحث این است که حوزه عمومی و خصوصی چه تناسب مطلوبی باید داشته باشند که خود مختاری فردی و مصالح جمعی حفظ شود؛ اگر ما نظریات عدالت سندل را بخواهیم بررسی کنیم باید بگوییم که ما از نظریه عدالت چه توقعی داریم و سندل کجا این توقعات را برآورده کرده است و کجا برآورده نکرده است.
وی تصریح کرد: در عدالت اجتماعی بحث اصلی بر سر این است که چه خیراتی باید در جامعه حاکم شود که عدالت بر قرار شود؛ در این جا دو سنت عمده وجود دارد که سنت لاکی و سنت ارسطویی است و اصول عدالت را هر کدام مشخص می کنند و اگر ما بخوهیم نظریات سندل را بیان کنیم باید نسبت آن را با یکی از دو سنت لاک و ارسطو مقایسه کنیم.
استاد حوزه و دانشگاه افزود: وقت می گوییم اصول عدالت مبتنی بر توافق است یعنی عدالت مولود توافق است ولی سندل می گوید توافق کاشف عدالت است و در میان علمای اسلام هم کسانی هستند که به آراء العقلا معتقد هستند؛ مسأله دیگر این است که این توافق آیا طریق به معرفت عدالت است یا این که از طریق شهود می شود عدالت را فهمید.
در ادامه حجت الاسلام سیدکاظم سیدباقری، عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به عنوان ناقد دوم این بحث را بحثی زنده و پرچالش خواند و اظهار داشت: مباحث جامعه گرایان مباحث کلان و گسترده ای است و اولین کار آنها نقد لیبرالیسم است ولی باید در مباحث عدالت با یک فرضیه و سؤال مشخص به سراغ آنها برویم.
وی خاطرنشان کرد: در نظریه عدالت چند بحث مطرح می شود که اول مفاهیم، دوم مبانی، سوم معیارها، چهارم راهبرد ها و پنجم شاخص ها است و اگر این چند محور بررسی شود ما به نظریه عدالت رسیده ایم زیرا اول باید عدالت را تعریف کنیم و بعد حرف هم را نقد کنیم.
حجت الاسلام سیدباقری با بیان این که اجتماع گرایان شاخص بیان نمی کنند ولی مبانی دارند، گفت: این مبانی خیلی تأثیرگذار و اساسی است و می شود از آن استفاده کرد و آن ها را نقد کرد؛ در اندیشه لیبرالی خیر و حق را به خوبی بیان می کنند ولی در اندیشه جامعه گرایان این بحث شفاف نیست زیرا جامعه گرایان می گویند حقیقت در جامعه شکل می گیرد و مولد خیر جامعه است و در جامعه به وجود می آید.
وی افزود: جامعه گرایان معتقدند در یک فرایند گفت و گویی من می فهمم که خیری به عنوان عدالت یعنی چه و اگر چنین است اشکال جدی که به آنها وارد می شود این است که هر چه هم که بخواهند از نسبیت فرار کنند در دام نسبیت می افتند زیرا جوامع مختلف خیرهای مختلف دارند و از همین رو شاخص برای عدالت نمی دهند زیرا باید در هر جامعه ای خیر همان جامعه را کشف کرد.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان این که فرض ما بر این است که خیر مقدم بر اخلاق و اخلاق مقدم بر سیاست است، گفت: خیر در اندیشه ارسطو در جامعه زاده می شود و از قول خدا و یا طبیعت گرفته نمی شود و اگر این باشد اجتماع گرایان و ارسطو از این حیث به هم نزدیک هستند.
وی اظهار داشت: اگر چه که خیر در جامعه شکل می گیرد و هویت در جامعه معنی دار می شود در نگاه لیبرالی همه چیز در فرد معنا می شود ولی در اجتماع گرایان همه چیز در اجتماع معنا می شود لذا هر دو به نوعی افراط گرفتار شده اند؛ کاری که جامعه گرایان می کردند می گفتند جامعه فی نفسه اصالت دارد و از فرد گذر می کنند و همه چیز را به جامعه می برند و می گویند من در ما شکل می گیرد./843/ز503/س