۳۰ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۶:۴۹
کد خبر: ۴۸۱۸۲۰

روحیۀ «همینطور بریم جلو ببینیم چی می‌شه»

وضعیت امروز خوزستان مانند برخی معضلات دیگر، پیش‌هشدارهای جدی را خیلی زودتر از بحرانی شدن، مخابره کرده بودند، ولی شیوه‌ای از سیاست و مدیریت با عنوان «همینطور بریم جلو ببینیم چی می‌شه»، کار را به اینجا که می‌بینیم رسانده است.
خوزستان

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از صبح نو، وضعیت امروز خوزستان مانند برخی معضلات دیگر، قبلاقبل، پیش‌هشدارهای جدی را خیلی زودتر از بحرانی شدن، مخابره کرده بودند، ولی شیوه‌ای از سیاست و مدیریت با عنوان «همینطور بریم جلو ببینیم چی می‌شه»، کار را به اینجا که می‌بینیم رسانده است.

در آستانه انتخاباتی به سر می‌بریم که با شرایطی حساس و تاریخی، این فراست را به دنبال می‌آورد که باید «شخصیتی قاطع»، و فارغ از روحیه «همینطور بریم جلو ببینیم چی می‌شه»، بتواند مدیریت و اقتصاد کشور را جمع و جور کند، و از این وضعیت بلاتکلیفی گسترده رهایی بخشد.

اگر سیاست را رها کنید، اجتماع کم و بیش، و با افت و خیز، و لااقل تا مدتی، خودش پیش می‌رود، و مع الاسف، گاه سیاستمداران گول این روندهای خود به خودی را می‌خورند، و گمان می‌برند که همین، یعنی فن سیاست: رها کردن امور به حال خودشان. در چنین مواقعی، سیاست، «اجتماع را پیش‌خور می‌کند»، و وقتی همه چیز تحلیل رفت، اجتماع ناراضی، در جریان واکنش‌های زنجیره‌ای خسارت‌بار، سیاستمدار را پس می‌زند.

در واقع، برای سیاستی که به طور مستحکم به عنوان یک نهاد اجتماعی، گوشه‌ای از کار اجتماع را گرفته است و وزر و وبال اجتماع نیست، مهارت‌های انسانی سیاستمداران، اساس گردش چرخ‌هاست؛ آنان، هسته اصلی دم و دستگاه سیاسی‌اند. سیاستمداران وظیفه‌شناس، با ابتکارات و ساختارهایی که به وجود می‌آورند، سیاست را حفظ، و موفقیت آن را تضمین می‌کنند.

برای موفقیت سیاست، فرد در مرکز تیم برجسته‌ای مورد نیاز است تا امور را سامان دهد تا از اتلاف سرمایه‌های گران‌قدر اجتماعی جلوگیری به عمل آورد. سیاستمدار خوب اوضاع را به حال خود رها نمی‌کند و باید حائز مهارت‌های ادراکی، فنی و انسانی باشد .

گام نخست: سیاست با «هدف‌گذاری» آغاز می‌شود. هدف‌گذاری فرآیندی مداوم است. سیاستمدار مؤثر، باید اهداف را به فعالیت‌هایی قابل کنترل تقسیم و علاوه بر آن، کارها را به مشاغلی قابل سازمان‌دهی و ساختاردهی تفکیک کند.

گام دوم: زمانی که اهداف، مشخص می‌گردند، و از تعریف عملیاتی بهره‌مند می‌شوند، سیاستمدار باید فعالیت‌ها، تصمیم‌ها، اشخاص و نیروی انسانی، و روابط و نفوذ مورد نیاز برای کمک به موفقیت را تجزیه و تحلیل کند.

گام سوم: «سازمان‌دهی» به هدف عدم تمرکز و تفویض اختیار، گام بعدی سیاست است. در محیط پیچیده سیاست امروزی و با همه روندهای تأثیرگذار بر آن، مانند جهانی سازی، سیاستمدار نمی‌تواند همه آن‌چه فن کشورداری رو به رشد، ایجاب می‌کند را برآورده سازد یا دست کم سرعت مورد نیاز را نخواهد داشت. بنا بر این، سیاستمدار باید بیش از خود فرآیندها، تمرکز خود را به انگیزه‌بخشی و جلب مشارکت‌ها در همه رده‌های اجتماعی قابل تصور مصروف کند. «سازمان‌دهی»، فرآیندی است که ماهیت سیاست را که در بدو امر، ناممکن یا غامض به نظر می‌رسد، ساده‌تر و ممکن‌تر می‌کند. این امر اجازه می‌دهد تا کارها از طریق شبکه‌ای از «ظرفیت‌های تاریخ‌ساز مردم» صورت بپذیرد که در بدو امر قابل پیش‌بینی نبود.

گام چهارم: ارزیابی عملکرد مردم و ساختار سیاسی، تکلیف نهایی سیاستمدار ارشد اجرایی کشور است.

جمع‌بندی:
همان طور که در شرح فوق پیداست، گام سوم در سیاست ابرپیچیده امروز، بسیار مهم‌تر از سه گام دیگر است، و افق آینده سیاست را می‌سازد. در واقع، بسط این مرحله است که فن سیاست آینده را متمایز می‌کند. سیاست، تا یک دهه پیش، بسیار از فن مدیریت از بالا به پایین (مدیریت تیلوری) متأثر بود، و کوشش به مدیریت مکانیکی مردم داشت، ولی در سیاست همین امروز، مهارت اصلی در فن سیاست، «الهام‌بخشی به مردم» است.

دو شیوه مستهلک سیاست، یعنی «سیاست همینطور بریم جلو ببینیم چی می‌شه» و «سیاست تدبیر از بالا به پایین» دیگر توفیق چندانی نخواهند داشت. در واقع، مهارت اصلی سیاستمدار امروز، هنر و توش و توان او در جلب همراهی و بسیج «ظرفیت‌های تاریخ‌ساز مردم» است. رکن اصلی در این فرع جدید سیاست، توان بالا و خارق العاده سیاستمدار در انگیزه‌بخشی و بیان اهداف است؛ شاید از این قرار باشد که «ادبیات»، یکی از مهارت‌های اصلی سیاستمدار امروز به شمار می‌رود.

برای ما، این، حقیقت ملموسی است، چرا که بوضوح در نمونه الگویی آیت ا... سید علی حسینی خامنه‌ای، نقش «ادبیات» در سیاست را می‌توان درک کرد. سیاستمدار باید به اتکاء هنر ورزیده در زمینه «ادبیات» بتواند به نحو روشن و واضحی اهداف خود را برای مردم روشن سازد، و از توجه مردم به اهداف سیاسی خویش اطمینان حاصل کند.  در اجتماع دانش‌محور امروزی، مردم دیگر «عوام» نیستند، و بدل به مؤثرترین منبع سیاست شده‌اند. آنان نیرومندترین مرجعی هستند که بسیج می‌شوند تا هر تدبیر و سیاستی، صاحب مزیت رقابتی شود. در دنیای پر شتاب کنونی، کشوری که به نحوی مطلوب، سیاست و تدبیر می‌شود، مردمی دارد که از انگیزه‌های بالایی برخوردارند و در رشد و اجرای راهبردها نقشی اساسی به عهده می‌گیرند./1325//102/خ

ارسال نظرات