نگاه تحقیرآمیز یهود به «زنان»
مقام زن در قرآن کریم مورد احترام فراوان واقع شده است و در نسبت اجتماعی برابری با مرد قرار دارد؛ اما توهین ناروای «تورات تحریف شده» به زن تا آنجا پیشرفته است که وی را عامل انحراف آدم میخواند.
در توصیف کمالات انسانی خداوند اوصاف مرد و زن را یکسان بیان میکند: «إِنَّ الْمُسْلِمينَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ ...».
هنگام انتخاب همانگونه که عدهای از مردان را برای رسالت الهی برگزیده «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى ءَادَمَ وَ نُوحًا وَ ءَالَ إِبْرَاهِيمَ وَ ءَالَ عِمْرَانَ عَلىَ الْعَالَمِين»، گروهی از زنان را نیز برای ظهور مشیت الهی بر میگزیند: «يا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفاكِ عَلى نِساءِ الْعالَمين»
همانگونه که برخی از مردان را برای ستم ستیزی انتخاب میکند: «قَدْ كانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ في إِبْراهيمَ وَ الَّذينَ مَعَهُ…» در کنارش بعضی از زنان توحیدی را به عنوان نمونه به جامعه اسلامی میشناساند: «وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لي عِنْدَكَ …»
همچنین در عرصه خانواده و اجتماع این دو صنف از نوع انسانی را شریک یکدیگر معرفی مینماید: « هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ».
تحریف تورات فعلی
در ابتدای کار لازم است که دلیلی بر تحریف تورات فعلی تحریف ارائه کنیم. قرآن کریم در چهار آیه، از تحریف اهل کتاب مخصوصا یهودیان نسبت به عهدین پرده برداشته و سخت آنها را مورد سرزنش قرار داده است که عبارتند از:« نساء، آیه 46»، «مائده، آیه 13 و 41»،«بقره، آیه 75».
در تورات فعلی که از تحریف یهودیان در امان نمانده، در رابطه با هویت زن از جمله؛ چگونگی آفرینش آدم و حوّا، نحوهی خروج آنان از باغ عدن، ارزش و منزلت زن و ... سخن به میان آمده و سعی در تغییر هویت زن و مقصر جلوه دادن آن بعنوان «اولین گناهکار» که موجب خروج انسان از بهشت شد.
پس از آن تخریب قداست بشر آغاز گشت. لذا به برخی از گفتههای یهود جهت تغییر هویت زن که در تورات آمده با تمسّک به قرآن کریم، پاسخ میدهیم تا جایگاه واقعی زن در اسلام و یهودیت مشخص گردد.
خلقت اوّلیه زن در تورات و قرآن کریم
در عهد عتیق در باب خلقت زن آیاتی وارد شده که با بررسی آنها به این نتیجه میرسیم که کتاب مقدس در خلقت، مرد را اصل و زن را فرع لحاظ کرده است، به گونهای که مفسران کتاب مقدس به طور جدی از این گزارههای کتاب مقدس دفاع نمودهاند و هرگونه خلل، شک و یا شبههی در آنها را رد نمودهاند.
روایت تورات که دلالت بر مدعای آنان میکند این چنین میباشد: .... آنگاه، خداوند آدم را به خواب عمیق فرو برد و یکی از دندههایش را برداشت و جای آن را با گوشت پُر کرد و از آن دنده، زنی را سرشت و او را پیش آدم آورد، آدم گفت: این استخوانی است از استخوانهایم، گوشتی است از گوشتم، نام او نِساء باشد، چون از انسان گرفته شده است.«1»
اما خداوند در قرآن کریم در شش آیه، موضوع «خلقت زن» را مطرح نموده که تنها تفاوتِ بیانِ قرآن با عهدین در این است که نحوه بیان عهدین به صورت مفصّل ولی قرآن بطور مجمل جریان خلقت را بیان نموده است؛ آیات «21 روم»، « 6 زمر»،« 72 نحل»،«11 شوری»،« 1 نساء» و« 189 اعراف»، دو مورد آخر مورد بررسی قرار میگیرد«2»
* يَأَيهُّا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّكُمُ الَّذِى خَلَقَكمُ مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنهَا زَوْجَهَا ...؛ اى مردم! از پروردگارتان پروا كنيد، همان كه شما را از تنى يگانه آفريد و از سرشت او همسرش را پديد آورد. «3»
* هُوَ الَّذِى خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيهَا...؛ اوست كه شما را از تنى يگانه آفريد و از او همسرش را پديد آورد تا بدو آرامش يابد. «4»
حال سوال این است که نظر قرآن در مورد خلقت زن چیست؟ و چه رویکردی به نظریات کتاب مقدس دارد، آنها را تائید یا رد میکند؟
علامه طباطبایی(ره) در ذیل اولین آیه از سوره نساء در رابطه با نحوه آفرینش زن میفرماید: ظاهر «وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها» اين است كه مىخواهد بيان كند كه همسر آدم از نوع خود آدم بود، و انسانى بود مثل خود او و اينكه در بعضى از تفسيرها آمده كه مراد از آيه مورد بحث اين است كه همسر آدم از بدن خود درست شده صحيح نيست.
هر چند كه در روايات آمده كه از دنده آدم خلق شده، ليكن از خود آيه استفاده نمىشود، در آيه چيزى كه بر آن دلالت كند وجود ندارد.«5»
حضرت آیت الله جوادی(حفظه الله) در رابطه با نحوه آفرینش زن میفرماید: هر دو، از یک ذات و گوهر عینی آفریده شدهاند و نه از گوهر دیگری، نه به عنوان فرع و طُفیلی دیگری، بلکه، خدای متعال اولین زن را از همان ذات مرد آفرید.«6»
گناه اوّلیه در تورات و قرآن کریم
در عهد عتیق موضوعِ گناه اوّلیه را در ابتدایِ سفر پیدایش مطرح کرده و عامل آن را حوّا دانسته است و این چنین بیان میکند که او با پذیرش سخن مار (شیطان) دامن خود را آلوده کرد و موجب خروج شان از باغ عَدن شد ولی قرآن کریم جریان خروج آدم و حوّا از بهشت را به گونهای غیر از کتاب مقدس بیان کرده است.
بدینگونه که وقتی به مسئله اغوای شیطان اشاره میکند ، ضمیر را برای هر دو شخص (آدم و حوا) به کار میبرد، بنابراین اسلام این همه نفرین و لعنت بر زن را توسط افراد و اقوام و مللِ مختلف دفع میکند و عقوبت خروج آدم از بهشت را ناشی از وجود حوّا نمیداند.
بلکه علت خروج را، لغزش هر دو در اوامر خداوند میداند. لذا در تایید این گفتهها، قرآن آیاتی را میفرماید که بیانگر این مطلب است؛ آدم و حوّا در جریان نخوردن از شجره ممنوعه و خروج از بهشت، هر دو مخاطب امرِ خداوند بودهاند و خداوند هر دو را در این جریان مقصر دانسته نه فقط زن را.
این آیات عبارتند از «بقره،35»، «اعراف،21-20»، «بقره،36»، «اعراف،123».«7»
نتیجه تطبیقی از کل بحث
1- کتاب مقدس اولین زن را، مسئول اولین گناه معرفی کرده است«8»، امّا قرآن اشتباه اوّلیه را به هر دو (آدم و حوا) نسبت داده است. «فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ عَنهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كاَنَا فِيه؛ شيطان، هر دو را از طريق آن درخت لغزانيد و آنان را از آنچه در آن بودند بيرون كرد» «9».
در هنگام توبه نیز هر دو به درگاه خداوند متضرع شدند، «قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَ إِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَ تَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسرِين؛ گفتند: پروردگارا! ما بر خود ستم ورزيديم، و اگر ما را نيامرزى و به ما رحم نكنى مسلماً از زيانكاران خواهيم بود.»«10»
2. در عهدین، حوّا عامل گناع معرفی شده است: «حوا فریب مار (شیطان) را خورد و پس از آن، حوّا آدم را فریفت»«11» امّا قرآن میفرماید: شیطان را دو را فریب داد «فَوَسْوَسَ لهَمَا الشَّيْطَنُ لِيُبْدِىَ لهُمَا مَا وُرِىَ عَنهُمَا مِن سَوْءَاتِهِمَا وَ قَالَ مَا نهَئكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَاذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَن تَكُونَا مَلَكَينْ أَوْ تَكُونَا مِنَ الخْلِدِين».«12»
3. کتاب مقدس معتقد است که گناه از طریق وراثت به همه نسلها سرایت کرد و دامن همه را فرا گرفت و همه از بدو تولد گناهکارند «13» امّا قرآن اینگونه حرفها را باطل میداند و هرکس را مسئول کار خویش میداند.
«تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْلَهَا مَا كَسَبَتْ وَ لَكُم مَّا كَسَبْتُمْوَ لَا تُسْلُونَ عَمَّا كاَنُواْ يَعْمَلُون؛ آنان گروهى بودند كه درگذشتند، آنچه از طاعت و معصيت به دست آوردند، مربوط به خود آنان است و آنچه شما به دست آورديد مربوط به خود شماست و شما در برابر آنچه آنان انجام مىدادند، مسئول نيستيد».«14»
4. در عهدین، زن به خاطر اولین گناه، پایهگذار همه بدبختیها و گرفتاریهای بشر است.«15» امّا قرآن هیچگاه زن را محور شرارت معرفی نکرده است، هر چند در جریان لغزش آدم و حوّا، قرآن حوّا را مبرا از اشتباه نمیداند، در آیهای گناه را فقط به آدم نسبت داده است: «وَ عَصىَ ءَادَمُ رَبَّهُ فَغَوَى».«16»/881/ت302/س
ابراهیم کارگران، دانش آموخته حوزه علمیه قم
پینوشت
- سفر پیدایش،5:2-31
- شخصیت زن در قرآن کریم و عهدین،حبیب مظاهری،ص43
- نساء، 1.
- اعراف، 189.
- ترجمه الميزان، ج4، صص 216-215
- عبدالله جوادی آملی،زن در آیینه جلال و جمال،ص42
- شخصیت زن در قرآن کریم و عهدین،حبیب مظاهری،ص68
- مزمور،5:51
- بقره، 36.
- اعراف، 23
- سفرپیدایش،1:3-19
- اعراف، 20
- مزمور،5:51
- بقره، 134
- سفرپیدایش،1:3-19
- طه، 121
منابع
- قرآن کریم
- جدید الاسلام، علی قلی، ترجمه، شرح، نقد سفر پیدایش، به کوشش رسول جعفریان، چاپ اول، انتشارات انصاریان، قم، 1357.
- جوادی آملی، عبدالله، زن در آیینه جلال و جمال، چاپ نوزدهم، انتشارات اسراء،قم، 1388ه.ش.
- راهب من دیر المحرق، تفسیر سفر مزامیر ج1-3، دار نوبار للمطاعبه، الطبه الثلاثه، قاهره 2005 م.
- طباطبايى، سيد محمد حسين، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوى همدانى سيد محمد باقر، قم، دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسين حوزه علميه قم.1374 ش.
- مظاهری، حبیب، شخصیت زن در قرآن و عهدین، چاپ دوم، موسسه بوستان کتاب(مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)، قم، 1392.