تخریبگری رسانههای معاند علیه نامزدهای انقلابی
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از روزنامه سیاست روز، محمد صفری طی یادداشتی در این روزنامه نوشت: فضای انتخاباتی مساوی با فضای تخریب است، هر گاه قرار است در کشور یک انتخابات برگزار شود، دستگاههای رسانهای دشمنان شروع به کار میکند.
انتخابات ریاست جمهوری نزدیک است، ۲۹ اردیبهشتماه دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری برگزار خواهد شد. فارغ از اینکه در این دور از انتخابات تعداد زیادی داوطلب، ثبتنام کردهاند که بسیاری از آنها شرایط لازم را هم برای احراز صلاحیت ندارند، اما شخصیتها و رجل سیاسی در میان ثبتنامکنندگان دیده میشوند که شرایط نامزدی را دارا هستند.
فضای تخریبی هنگامی آغاز میشود که یک یا چند چهره انقلابی وارد میدان انتخاباتی میشوند، آنگاه است که زبانها و قلمهای معاندان شروع به کار میکند تا با دروغپراکنی و فریب، آن چهرهها را با تبلیغات منفی خود مخدوش کنند.
نگرانی آنها از این است که چنین افرادی بتوانند رأی مردم را از آن خود سازند و در رقابت انتخاباتی پیروز میدان شوند. البته همه آنهایی که احراز صلاحیت میشوند، چهرهها و نیروهای انقلابی و معتقد به نظام اسلامی هستند، اما در میان نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری چهرهای مقبولتر از دیگران دیده میشوند که بیشترین هجمهها به سوی چنین افراد و اشخاصی صورت میگیرد.
هدف از تخریب چنین چهرههایی، جلوگیری از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری است. رسانههای خارجی و نیروهایی که در آنها مشغول به کار هستند، از جمله افراد ضد انقلاب محسوب میشوند که با فرار خود اکنون در خدمت دشمنان قرار گرفتهاند، همین افراد وطنفروش در آن رسانهها به تبلیغ علیه نیروهای ارزشی و انقلابی میپردازند و با وارونه جلوه دادن حقایق و واقعیات، سعی میکنند تا ذهنیت جامعه را نسبت به آنها منفی کنند.
اگر توجه کرده باشید، از زمانی که حجتالاسلام والمسلمین رئیسی برای نامزدی انتخابات ریاست جمهوری اعلام آمادگی و سپس ثبتنام کرد، یک فضای تخریبی علیه او آغاز شد. تخریب او هنگامی که رسماً ثبتنام کرد، بیشتر هم شد.
بهانه و دلیلی هم که رسانههای معاند همچون «بیبیسی»، «وی او ای» و دیگر رسانههای فارسیزبان که آبشخور آنها دستگاههای اطلاعاتی امای ۶ و سیا است، این است که حجتالاسلام والمسلمین رئیسی در اعدام منافقین در دهه ۶۰ نقش داشته است و استناد آنها هم به نوار صوتی است که فرزند آیتالله منتظری آن را با صدای پدرش منتشر کرد.
اقدامات تروریستی گروهک منافقین و واکنشی که نظام اسلامی در قبال اعضای این گروهک نشان داد بر کسی پوشیده نیست. وقایع آن سالها به صورت مکتوب در تاریخ ثبت شده و در آرشیو رسانهها موجود است و خوشبختانه در فضای سینما و تلویزیون کشور هم چندی است فیلمهایی برای افشاگری، روشنگری و آشکارتر ساختن چهره واقعی منافقین برای افکار عمومی و نسل کنونی ساخته شده که با اقبال زیادی هم روبهرو گشته است.
نمونههای آن را میتوان فیلمهای سینمایی سیانور و ماجرای نیمروز نام برد، البته تعداد ساخت چنین فیلمهایی پس از گذشت بیش از ۳۸ سال از انقلاب بسیار اندک است. پرونده گروهک تروریستی منافقین آنقدر سیاه و قطور است که میتوان با بهره گرفتن از آن، دهها فیلم سینمایی ساخت که با حقیقت و واقعیت همخوانی دارد.
اما آیا مردم کشورمان تحت تأثیر تبلیغات دروغین شبکههای معاند و ضد انقلاب قرار میگیرند؟ آیا مردم میتوانند جنایاتی که منافقین در کشور انجام دادهاند و حتی در زمان جنگ صدام علیه ایران در کنار ارتش عراق قرار گرفتند و در جنایات صدام سهیم شدند، فراموش کنند؟
قطعاً و یقیناً مردم ایران اسلامی هیچگاه جنایات منافقین را فراموش نخواهند کرد، حتی اگر سالها از آن بگذرد و نسل نو انقلاب روی کار بیاید، باز هم آن جنایات از ذهن مردم پاک نمی شود، چراکه منافقین، اگر بتوانند همچنان دست به اقدامات تروریستی میزنند و یا با دشمنان ایران و انقلاب روابط صمیمی و دوستانه برقرار میکنند.
با چنین گروهک تروریستی و جنایتکاری چگونه باید رفتار کرد؟ آیا آنها قابل اصلاح هستند و یا میتوان به ابراز ندامت آنها اعتماد و اطمینان کرد؟
بودند در میان منافقین که ابراز ندامت کردند و از کردههای خود توبه نمودند و پشیمان گشتند، اما پس از آزادی دوباره دست به کار شده و ارتباطات خود را با سازمان منافقین از سر گرفتند و حتی برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران به منافقین در عراق پیوستند.
البته تعدادی از این افراد هم بودند که به ندامت و توبه خود پایبند مانده و سرنوشت شوم همقطاران خود را نداشتند. منافقین وطنفروشان بیدینی هستند که در ظاهر خود را وطنپرست نشان میدهند، اما آیا وطنپرست با دشمن کشور همپیمان میشود؟
در هر حال دشمنان و رسانههای وابسته به آنها که بیبیسی و صدای آمریکا سردمدار آنها است، اعدامهای دهه ۶۰ را بهانهای برای تخریب چهره حجتالاسلام والمسلمین رئیسی کردهاند، غافل از اینکه منافقین در میان اکثریت قاطع مردم کشورمان یک گروهک منفور تروریستی است که هیچ جایگاهی در افکار عمومی ایران ندارد.
اعدام تعدادی از اعضای گروهک تروریستی منافقین در سال ۶۷ که پس از عملیات فروغ جاویدان انجام شد، از نظر مردم ایران یک اقدام درست انقلابی بود به رفتار خائنانه این گروهک که در جریان حمله منافقین مستقر در عراق به ایران انجام شد.
منافقین در آن زمان پس از پذیرفتن قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران، از غرب کشور و مرز کرمانشاه با عراق به کشورمان حمله کردند و در این حمله جنایات فجیعی مرتکب شدند که با عملیات مرصاد، بسیاری از نیروهای منافقین به هلاکت رسیدند. پس اگر آقای رئیسی در جریان اعدام منافقین در سال ۶۷ یکی از عواملی بوده که نقش داشته است، یک نقطه قوت برای چنین فردی است که باعث شده تا قاتلان و جنایتکاران به سزای اعمال خود برسند پس این یک نقطه ضعف نیست، بلکه نقطه قوت است.
منافقین کارنامه سیاهی نزد مردم ایران اسلامی دارند، نمیتوان اعمال آنها را نادیده گرفت و با مظلومنمایی دروغین آنها را پاک کرد. آنها مستحق مجازات بودند چون دستشان به خون مردم بیگناه آغشته بود. منافقین اکنون هم از پا ننشستهاند و مشغول توطئه و دسیسه علیه جمهوری اسلامی هستند. پس نباید هم از بابت نامزدی فردی همچون حجتالاسلام رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری خوشحال باشند./۱۳۲۵//۱۰۲/خ