عوامل برهم زننده «تعادل اقتصادی خانوادهها»
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، بحث «مدیریت اقتصاد خانواده» تاریخچهای به درازای عمر انسان دارد. انسان همواره نیازمند خوراک، پوشاک و مسکن بوده است، سه رکنی که برای بشر تمام ناشدنی است. در این رابطه اقتصاد سالم و اقتصاد حلال محوریت زندگی مسلمانان است که از مهمترین ویژگی های خانواده موفق و معنویت گرا در جامعه اسلامی است. داشتن «اقتصاد سالم و حلال» نتیجه به دو مولفه میباشد، «خواست افراد» به این گونه اقتصاد، و وجود قوانین «عدالت محور» در جامعه که بر عهده دولت بوده و امری اجتماعی محسوب میشود.
مدیریت در اقتصاد خانواده بسیار حائز اهمیت است و اگر این مدیریت به خوبی صورت گیرد، بسیاری از مشکلات حل میشود و فشارهای عصبی نیز کاهش مییابد. انسانها در ارتباط با همدیگر مسائل را آموزش میبینند، خواه این آموزش مثبت باشد خواه منفی.
چشم و هم چشمی که متاسفانه نوعی بیماری شخصیتی و اجتماعی محسوب میشود نوعی آموزش ناخودآگاه است که افراد بدون اینکه متوجه شوند، آن را میآموزند و همین امر یکی از مهترین معیارهای تباهی خانواده و انحراف جامعه اسلامی است. ضرب المثل جالبی را در تلویزیون میبینم، مبنی بر اینکه « هیچگاه ظاهر زندگی دیگران را با باطن زندگی خود مقایسه نکنید»، که باید گفت؛ متاسفانه در جامعه امروزی رنگ گرفته است که البته راهحل آن هم جنبه فردی دارد و هم اجتماعی که جنبه اجتماعی آن بر عهده دولتها است و اگر اینکار به صورت علمی و تخصصی بررسی شود و در جامعه و تلویزیون به صورت قدرت نرم عملی شود، این بیماری فردی و اجتماعی در جامعه رنگ میبازد.
در اینجا به معیارها خانواده موفق، عوامل بهبود زندگی، عوامل برهم زننده تعادل اقتصادی خانوارها و در نهایت راهکارهایی را برای رهایی سالم سازی اقتصاد خانواده ارائه خواهیم داد.
الف) معیارهای خانواده موفق
«خانواده موفق» معیارها و مولفههای بسیاری را دارد که رضایت طرفین در قالب معنویتگرایی و اخلاقمحوری شاید مهترین آنها باشد که این امر حاصل نمیشود مگر با شناختی که قبل از ازدواج بین زن و مرد وجود داشته باشد، همکفو بودن زن و مرد، گذشت در زندگی، لباس بودن زن و مرد برای همدیگر و در نهایت داشتن یک اقتصاد سالم و حلال که این امر بر اشتغال مَرد و ثبات شغلی او باز میگردد. در ذیل به این موارد اشاره میشود:
آگاهی قبل از ازدواج
در انتخاب همسر، معیارهای زیادی باید مد نظر طرفین باشد، از خصوصیات ظاهری تا خصوصیات فکری، اخلاقی، عقیدتی و مسائل اقتصادی که البته در این میان «صداقت» اولیه مهترین شرط یک زندگی متعالی است که البته باید گفت؛ جز راست نباید گفت و هر راست نشاید گفت.
در این میان آگاهی داشتن از وضعیت شغلی و درآمدی خانمها از آقایان هرچه شفافتر باشد، صداقت بهتر صورت میگیرد و این مولفه یکی از محورهای اولیه داشتن یک اقتصاد سالم و حلال است.
هم کفو بودن
کفویت زن و مرد در زندگی زناشویی شاید مهمترین اصل برای موفقیت و همفکری باشد. رسول خدا میفرماید: « اَنْكِحُوا الاَْكْفاءَ وَ انْكِحُوا مِنْهُمْ وَ اخْتارُوا لِنُطَفِكُمْ؛ زمینه ازدواج هم كفوها را فراهم كنید، و با هم كفو ازدواج كنید و آنان را براى بوجود آمدن فرزندان شایسته به عقد خود درآورید». چنین به نظر میرسد یکی از موارد مهمی که در کفویت افراد قبل از ازدواج باید به آن توجه کرد؛ «کفویت اقتصادی» است. پیامبر(ص) میفرماید: «هر که با زنی به خاطر مال و ثروتش ازدواج کند,خداوند او را به همان مال و ثروت واگذارد». لذا این امر باید برای آقایان قبل از ازدواج بسیار مورد توجه قرار گیرد.
گذشت در مسائل زندگی
گذشت و مدارا در زندگی زناشویی، معنویتی است که شامل انسان های بزرگوار میشود، بنابراین اگر این بزرگواری در خانواده وجود داشته باشد و زن بسیاری از کمبودهای اقتصادی را با گذشت، نادیده گیرد، در خانواده تنش کم میشود و آرامش به وجود میآید و به نوعی بیشتر «داشتهها» جلوهگر میشود نه «ناداشتهها». قرآن میفرماید: «وَاذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْكُمْ؛ نعمتهای خدا را هم یاد کنید» .
لباس بودن زن و شوهر نسبت به همدیگر
قرآن کریم همسران را به لباس تشبیه کردهاست و میفرماید: «هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ ». لذا اگر به این امر توجه شد که لباس برای آرامش هست و به نوعی پوشش از عیب دیگران است، بنابراین اگر «مَرد» در سختیهای اقتصادی تلاش کرد و زن کمبودهای اقتصادی را با گذشت و مدارا نادیده گرفت، این نوع برخورد دو طرفه یعنی لباس واقعی بودن برای همدیگر که در واقع کمبودها را نادیده میگیرند.
داشتن برنامه ریزی در مسائل اقتصادی
داشتن برنامه و هدفمند بودن در هر امری پایه و اساس موفقیت است. بنابراین اگر مرد و زن برنامهای درازمدت برای داشتن «اقتصاد سالم و حلال» داشتند و برای آن تلاش کردن، علاوه بر اینکه نوعی تمرین برای ثبات ایمان است، خود نیز باعث داشتن اقتصادی پویا در خانواده و هدفمند خواهند بود که این ریشه در همکفی، داشتن برنامه کلان برای زندگی است و اگر این برنامه نباشد، نوعی «دلسردی»، «تکراری بودن» و «آشفتگی» بهوجود میآید.
شاغل بودن مرد در زندگی
شاغل بودن مَرد در جامعه نوعی «عدالتمحوری» است که باید به آن توجه داشت. مرد با توجه به استعدادی که خدا در او به وجود آوردهاست، اگر بیکار باشد نه تنها افسردگی فردی را به همراه خواهد داشت، بلکه نوعی بیماری اجتماعی را به وجود میآرود که در سطح کلان جامعه را به انحطاط میکشاند. پیامبراکرم(ص) میفرماید: «مَن أَکَلَ مِن کدَّ یدِهِ، نظَرَاللهُ إلیهِ بالرَّحمهِ ثُمَّ لا یُعَذِّبُهُ اَبداً؛ کسی که از دسترنج خود روزی بخورد، خداوند با دیده رحمت به او مینگرد و او را عذاب نمیکند».
داشتن ثبات شغلی
«ثبات شغلی» امری عقلانی و پذیرفتنی است. اما نداشتن آن نیز به معنای ننگی نباید برای عموم مردم در نظر گرفتهباشد. اگر جوان به راحتی بتواند شاغل شود و پیدا کردن شغل برای او آروز نباشد، میتوان گفت؛ جامعه، جامعهای رو به تعالی است، اما اگر جوان سالها وقت خود را صرف پیدا کردن شغل بود، این یعنی تباهی فرد و انحراف جامعه به سمت سقوط و عدم شکلگیری خانواده و اگرهم خانواده تشکیل شود، بسیاری از مشکلات در نبود ثبات شغلی روی میدهد، لذا ثبات شغلی یکی از مواردی است که برای داشتن یک زندگی موفق، نیاز است.
در بالا معیارهای خانواده موفق بررسی شد. لازم است به عواملی که این زندگی را بهبود میبخشند اشاره شود.
ب) عوامل بهبود زندگی
انفاق زن و مرد نبست به همدیگر
انفاق زن و مرد نسبت به همدیگر میتواند از مهترین عوامل بهبود زندگی باشد. واژه انفاق از مادّه نفق و در اصل به معنای تمام شدن، مرگ یا از بین رفتن است. این انفاق برای مرد میتواند «کارکردن» برای تامین معاش باشد که بهگفته پیامبر(ص)؛ «تلاش مرد برای خانواده نوعی جهاد است» و یا تلاش زن در نبود مرد برای حفظ خانواده و خانه باشد که این امر وظیفه و انفاقی است که نمونه جهاد زن میتوان برشمرد. بنابراین اگر کار برای رضای خدا صورت گیرد؛ معنویت، اخلاق و مدیریت در خانواده موج می زند و مشکلات اقتصادی هیچگاه نخواهد توانست اساس زندگی را برهم زند.
اقتصاد حلال
در احادیث توجه به لقمه حلال در بهبود زندگی بسیار موثر است. پیامبراکرم(ص) میفرمایند: «خداوند تبارک و تعالی بهشت را حرام کرده بر بدنی که با حرام تغذیه شده است». ایشان همچنین میفرمایند: «هر کسی که یک لقمه حرام بخورد، تا چهل روز از او نماز قبول نمی شود». بنابراین توجه به این امر در افزایش معنویت و آرامش به بار میآورد که در سطح کلان جامعه امنیت اجتماعی را به بار خواهد آورد.
خمس و زکات نیز در «اقتصاد سالم و حلال» و مدیریت بسیاری از خانوادهها فقیر را میتواند سامان دهد و بهنوعی میتواند مانند حق و تکلیف برای افراد در جامعه پیادهسازی شود. امام باقر(ع) میفرماید: « خداوند در روز قیامت مردمی را از قبور شان به محشر میآورد که دستانشان به گردنشان بسته و به اندازه موری توان گرفتن چیزی را ندارند و ملائکه آنها را سرزنش میکنند و میگویند اینان مردمی هستند که خداوند به آن ها ثروت عطا کرده ولی آنها حق خداوند را از مال خود به صاحب آن حق ندادهاند».
در اینجا عواملی را بررسی میکنیم، که بهنوعی بیماری شخصی و اجتماعی محسوب میشود و گریبانگیر جامعه امروزی نیز هست.
ج) عوامل برهم زننده تعادل اقتصادی خانوارها
تنوع طلبی
با گسترش نوع و جنس خدمات و لوازم در فروشگاه ها از یکسو و نبود مدیریت اقتصاد در سطح بسیاری از خانوارها، باید گفت؛ متاسفانه همین دو امر اساس و شالوده بسیاری از زندگی های زناشویی را تحث تاثیر خود قرار داده است. در حال حاضر فروشگاه ها برای فروش و سود بیشتر سعی در جذب حداکثری مشتریان خود دارند. فروشگاهها با استفاده از موسیقی ملایم، ارائه تسهیلات به مشتریان، استفاده از نورپردازی و دکورهای جذاب عاملی برای جذب مشتری و سود محوری که نوعی تنوع طلبی را افزایش داده است.
چشم و همچشمی
چشموهمچشمی مرضی که بیماری را در دل افزایش، اضطراب را زیاد و دل را تیره میسازد و تنها یکی از نتایج آن را میتوان قطع کردن صلهرحم برشمرد.
امامصادق(ع) با توجه به آیه« وَ لاتَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ الی ما مَتَّعْنا بِهِ ازْواجا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیوةِ الدُّنْیا لِنَفْتِنَهُمْ فیهِ وَرِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَ ابْقی؛ هرگز چشم خود را به نعمتهای مادّی که به گروههایی از آنها دادهایم میفکن که اینها شکوفههای زندگی دنیا است و برای آن است که آنان را با آن بیازماییم و روزی پروردگارت پایدارتر است»، میفرماید: «پیامبر(ص) وقتی این آیه را شنید راست نشست و فرمود: هر کس به خدا دل نبندد حسرت دنیا او را از پای در میآورد، و هر کس چشم از مال و ثروت مردم برندارد حزنش طولانی شود و خشمش فرو ننشیند، و هر کس نعمت خدا را تنها در خوردنیها و نوشیدنیها ببیند عمرش کم و عذابش: درد و رنجش نزدیک شود».
همچنین در آیه 88 سوره حجر قرآن کریم میفرماید: «لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ الی ما مَتَّعْنا بِهِ ازْواجا مِنْهُمْ وَ لاتَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَ اخْفِضْ جَناحَکَ لِلْمُۆمِنینَ؛ هرگز چشم خود را به نعمتهایی که به گروههایی از آنها: کافران دادیم میفکن و به خاطر آن چه آن ها دارند غمگین مباش و بال و پر خود را بر مومنان فرو آر و آن ها را زیر پوشش مهر و محبت خود قرار ده».
بنابراین با توجه به تاکیدی که قرآن دارد و بررسیهای علمی، چشم و همچشمی یکی از موانع رشد و تعالی انسان است که میتوان از آن به عنوان ناسپاسی خدا برشمرد که نه تنها آرامش در این دنیا را در پی نخواهد داشت بلکه نوعی گرایش به سمت ظلمت و گمراهی است که اگر در هر خانوادهای صورت گیرد، آرامش بر هم میزند، کدورت بین زن و شوهر بهوجود میآورد و پیامدهایی از جمله طلاق و اعتیاد در پی دارد که در سطح کلان اجتماعی آسیبی جبران ناپذیر دارد.
خریدهای غیرضروری و گرایش بر مصرف گرایی
خریدهای غیرضروری یکی دیگر از بیمارییهایی است که شاید مهمترین عامل آن چشموهمچشمی باشد. نبود اولویتها در خرید، خود عاملی بحرانزا در خانواده است که اگر درآمدها به اندازه خرید نباشد، مشکلاتی خطرسازی را ایجاد میکند. البته خرید غیرضروری بهنوعی مصرفگرایی است که تمدنسوزی را در پی دارد که باید به آن توجه داشت. برخی از صاحبنظران در این رابطه، عامل سقوط رژیم دیكتاتور پهلوی را در كنار اقتصاد ضعیف ایرانِ آن زمان، حركت در پرتگاه مصرفگرایی عنوان میكنند.
قانع نبودن
قناعت امری پسندیده که در خانواده مورد کمتوجهی قرار گرفتهاست. قناعت در لغت به معنای بسندهکردن به مقدار کم، از کالای مورد نیاز، و رضایت به چیزی است که نصیب شخص می شود. از این رو صفت قناعت موجب میشود که شخص به مقدار نیاز و ضرورت بسنده کند. بنابراین این صفت اگر در خانواده نقش پیدا کرد، نه تنها افزایش معنویت در پی خواهد داشت، بلکه وضع موجود را پذیرفته و اگر کمی و کاستی باشد، دیگر اعضای خانواده سعی در رفع کاستیها خواهند کرد.
تأکید بیش از حد بر اشتغال زنان
متاسفانه یکی از پیامدهای برهمزننده تعادل خانواده در جامعه تاکید بر اشتغال زنان است. این تاکید و فراهم نمودن شغل برای زنان علاوه بر صدمه های روحی و روانی به خانمها، نوعی فرهنگسازی کاهل کردن مردان است؛ بهگونهای که شاغل بودن دختر قبل از ازدواج برای اغلب پسرها مورد نظر است و یکی از ریشهایترین دلایل آن را باید در افزایش شغل برای خانمها برشمرد که خودبهخود بیکاری مردان را در بر خواهد داشت. همچنین از دیگر پیامدهای اشغال زنان میتوان به افزایش طلاقها با توجه به استقلال یافتن آنها، عدم آرامش نسبی برای فرزندان و افزایش کمبودهای عاطفی و تقابل زن و مرد در خانواده و رقیب پنداشتن همدیگر است.
و اما سخن پایانی
از آنجایی که خانواده مهمترین رکن جامعه برای مدیریت کلان جامعه میتواند باشد و معنویتگرا شدن خانواده یعنی پا نهادن به عرصه تمدن نوین اسلامی، لذا این امر باید مورد توجه جدی مسئولین قرار گیرد و راهکارهای عملیاتی در جامعه به منظور پیادهسازی معنویتگرایی ارائه دهند. در این میان؛ تلویزیون یکی از ترویج کنندههای معنویتگرایی خانواده باید باشد و این مسئولیت سنگین بهخوبی صورت گیرد که باید گفت؛ متاسفانه در تبلیغات تلویزیونی شاهد نوعی مصرفگرایی و سوء استفاده از زنان در تبلیغات هستیم که نه تنها مصرفگرایی را کاهش نمیدهد، بلکه برای کسب و جذب حداکثری تبلیغات در تلاش است.
نکته دیگر؛ اینکه، اقتصاد در خانوادهها حائز اهمیت است، و با توجه به مشکلات اقتصادی، مصرفگراییها، خریدهای غیرضروری، چشموهمچشمیها، نیاز هست خانوادهها به مبانی و آموزههای دینی و عقیدتی توجه جدیتر داشته باشند و همه مسئولین بهخصوص در آموزش و پرورش، آموزههای دینی را از جمله قناعت، سادهزیستی و سایر آموزهها را در کتابهای درسی پررنگتر کرده که البته در این میان باید گفت؛ اولین قدم در این مسیر، عملکردن مسئولین رده بالای کشور به قناعت و سادهزیستی در زندگی فردی و خانوادگی هست، همانطور که حضرت امیر المومنین(ع) قبل و بعد از زمامداری چیزی به داراییاش اضافه نشد و در المناقب، جلد دوم، صفحه 98 آورده که حضرت امیر(ع) میفرماید: «ای مردم! من با این لباسی که بر تن دارم و مرکبی که بر آن سوار هستم وارد شهر شما شدم، پس اگر من از شهر شما خارج شدم در حالی که چیز دیگری غیر اینها داشتم، بدانید به شما خیانت کردهام» که البته انتظار نمیرود که مسئولین اینگونه باشند، اما باید برای مدیریتها در سطح کلان، کارگزاران جمهوری اسلامی ایران به آن توجه نمایند و به سادگی از کنار آن عبور نکنند./۹۰۱/ی۷۰۲/س
هادی ترکی
منابع
قرآنکریم.
میزان الحکمه.
بررسی اشتغال زنان و ارتباط آن با نظم و امنیت خانواده، آمنه جوادی نیک و طاهره مرادی فر.
بر لبهی پرتگاه مصرفگرایی؛ ملک محمدی.