۰۷ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۸:۳۰
کد خبر: ۵۲۱۵۳۶
در سالروز وفات آیت الله مرعشی نجفی؛

نگاهی به کتاب خواندنی کرامات مرعشیه + دانلود

تألیف و تصنیف نزدیک به ۱۵۰ اثر در موضوع های گوناگون و دریافت بیش از ۴۵۰ اجازه روایتی و اجتهاد از علمای بزرگ شیعه و زیدی و اهل سنّت ایشان را از دیگر معاصران خود متمایز ساخته است.
کرامت
دانلود فایل

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا امروز سالروز وفات بزرگ مرزبان تشیع حضرت آیت الله مرعشی نجفی است. به همین مناسبت در این نوشته به معرفی کتابی درباره ایشان پرداخته ایم.
کتاب کرامات مرعشیه؛ نوشته علی رستمی چافی با مقدمه دکتر سیدمحمود مرعشی نجفی، فرزند ارشد ایشان منتشر شده است.

دکتر سیدمحمود مرعشی نجفیدر مقدمه چنین آورده است:
اظهار قدردانی و حرمت در حق مردان بزرگ به ویژه مراجع عظام و صاحبان خرد و اندیشه در میان یک ملت از یک طرف نام و نشان و عظمت مدنی آن ملت را از محو شدن نگاه می دارد و آنان را در منظر تاریخ و اهل بژوهش بزرگ می نماید و از سوی دیگر  برای افراد نسل حاضر و نژاد آینده مایه تشویق و سربلندی و وسیله پرورش حسّ غرور و قوه اراده می گردد.
فقیه و مرجع عالیقدر شیعه بزرگ فرهنگبان میراث اسلامی - علاّ مه نسابه رجالی حضرت آیت اللّه العظمی سید شهاب الدین حسینی مرعشی - از معدود مراجعی است که در بیشتر علوم اسلامی صاحب نظر بود؛ به جز علوم حوزوی در علم رجال و انساب فرید روزگار و متبحّر بود، به گونه ای که در چند سده اخیر، سرآمد تبارشناسان بود. تألیف و تصنیف نزدیک به 150 اثر در موضوع های گوناگون خود گواه روشنی بر جامعیّت آن مرد بزرگ است . دریافت بیش از 450 اجازه روایتی و اجتهاد از علمای بزرگ شیعه و زیدی و اهل سنّت ، ایشان را از دیگر معاصران خود متمایز ساخته است.

تولّد معظم له، تحصیلات و اساتید، عزیمت به ایران و سکونت در قم، ازدواج و روابط خانوادگی برخی از موضوعات مطرح شده در این کتاب هستند و نویسنده زیر عنوان ازدواج و روابط خانوادگی از همسر ایشان چنین نقل کرده است:

مدت شصت سال با آیت اللّه مرعشی زندگی کردم و در این مدّت هیچگاه نسبت به من با تحکم سخن نگفت و با من رفتاری تند و خشونت آمیز نداشت و با تندی با من صحبت و رفتار نکرد. تا آن زمان که خود قادر به حرکت کردن و انجام کاری بود نمی گذاشت دیگران کاری برایش انجام دهند، تا آنجا که هر وقت تشنه می شد، خود به آشپزخانه می رفت و آب می آشامید.

 سعی و تلاش در راستای حوزه علمیه قم، دوران مرجعیّت، مقام علمی و آثار و تألیفات و خدمات فرهنگی و اجتماعی نیز از دیگر موضوعاتی است که نویسنده به آنها پرداخته و در بخش دوران مرجعیت چنین گفته است:

در طول بیش از هفتاد سال تدریس در حوزه علمیه قم در دروس ایشان شمار فراوانی شاگرد و طلبه شرکت می کردند که هم اکنون بسیاری از آنان خود در عداد علما، فضلا و مدرسین حوزه های علمیه شیعه و از علمای بزرگ شهرهای مختلف ایران و سایر کشورهای اسلامی هستند و شماری از آنها به درجه رفیع اجتهاد نائل آمده و از معظم له اجازه اجتهاد دریافت کرده اند.
در بخش خدمات فرهنگی و اجتماعی نیز به ساخت مدارس، مساجد، بیمارستانها و مراکز درمانی و تأسیس کتابخانه اشاره شده است و در زیر عنوان مبارزات سیاسی چنین آمده  است:
آیت اللّه مرعشی الفبای مبارزه و جهاد فی سبیل اللّه و سیاست را در میان خانواده ای آموخت که امام و راهنما و الگویش ، بزرگترین مرد آزاده تاریخ، حضرت حسین بن علی علیه السّلام و یاران باوفایش بود. در مجلس درس کسانی مانند آیت اللّه العظمی سید ابوالحسن اصفهانی، آیت اللّه شیخ الشریعه اصفهانی و آیت اللّه خالصی زانو به زمین زد که همگان از پیشتازان مبارزات ضد استعماری بودند. او با اینکه هنوز نوجوانی بیش نبود، همراه پدر بزرگوار و دیگر اساتید خویش در جهاد علما و فقها و ملّت عراق علیه دولت استعماری انگلیس در نجف اشرف شرکت کرد. ایشان حدود سه سال پس از کودتای رضاخان میرپنج (1339 ق / 1299 ش / 1920 م ) و دو سال بعد از شهادت میرزا کوچک خان چنگلی (ربیع الثانی 1340 / آذر 1300) وارد ایران شد. ورود ایشان به ایران مصادف بود با دوره سخت کشمکشهای سیاسی روس و انگلیس و دیگر دولتهای استعماری در ایران. او از نزدیک شاهد مبارزات ضداستبدادی مرحوم آیت اللّه مدرس و دیگر علما با استبداد رضاخان و دسایس انگلیس در ایران بود و با مرحوم مدرس آشنایی داشت و از ایشان تجربیات فراوانی کسب کرد و کاملاً در جریان مسائل سیاسی کشور قرار گرفت. در یادداشتهای براکنده ای که از ایشان باقی مانده بارها رضاخان را عامل استعمار، دست نشانده بیگانگان و فردی فاسد که علیه اسلام و روحانیت کمر بسته است یاد کرده و در مقابل جریان کشف حجاب و فرنگی مآبی رضاخان سرسختانه ایستاد.
عطوفت و مهربانی در روابط اجتماعی، خوش رفتاری و برخورد شایسته با مردم، سخاوت و بخشندگی و دستگیری از مستمندان، زهد و تقوا و بی اعتنایی به دنیا، رعایت نظم دقیق در زندگی،  عبادت، تهجّد و نیایش، شصت سال نماز جماعت در حرم حضرت معصومه علیهاالسّلام،تدیّن شدید و پایبندی به احکام الهی، علاقه شدید به خاندان رسالت و ولایت از دیگر موضوعاتی است که نویسنده ّبه آنها پرداخته و زیر عنوان علاقه شدید به خاندان رسالت و ولایت درباره ایشان چنین گفته است:
معظم له محبت فوق العاده ای نسبت به اهل بیت علیهم السّلام داشت که در مجالس عزا و موالید به خوبی آشکار بود. عشق سرشار وی به سیدالشهداءعلیه السّلام و شهیدان کربلا، چنان در او شوری ایجاد می کرد که در مجلس آن حضرت سر از پا نمی شناخت و در عزای آن سید مظلومان با صدای بلند می گریست. در ماه محرم و صفر و دیگر ایام سوگواری کاملاً سیاه می پوشید. همه ساله دهه عاشورا و سایر ایام عزا و اعیاد اسلامی و شیعی در منزل خویش و یا این اواخر در مدرسه ها و حسینیه خود مجلس سوگواری یا مراسم جشن برقرار می کرد و خود به خدمت به عزاداران می پرداخت. علاقه شدید ایشان به ساحت مقدس ائمه طاهرین علیهم السّلام و اولاد آنها باعث شده بود که وی در بسیاری از بقاع متبرکه سمت خادم اقتخاری آن آستانه ها را به خود اختصاص دهد.
در بخش کرامات نیز مطالبی با عنوان های دفاع از حجاب در زمان کشف حجاب، شفاعت شیخ مفید وعلامه مجلسی رحمة اللّه علیه از علماء در روز قیامت، حضرت معصومه علیهاالسّلام: ای شهاب! کی ما به فکر تو نبوده ایم، تشرف به محضر امام حسین علیه السّلام در کربلا و رفع مشکلات، تشرف به محضر امام زمان (عج ) در مسجد سهله، نکند این شخص محترم امام زمان (عج ) باشد، تشرف به محضر امام زمان (عج ) در محل غیبت آنحضرت، تشرف به محضر امام زمان (عج ) به همراه آیة الله ابن العلم دزفولی، تشرف به محضر امام زمان (عج ) در مسجد مقدس جمکران قم، شهریارا شعرت را بخوان، دیگر از این کارها نکن،  کجا با این عجله و صحن مطهر حضرت معصومه علیهاالسّلام؛ جوانی که غسلش را انجام نداده بود آمده است و نویسنده زیر عنوان حضرت معصومه علیهاالسّلام: ای شهاب ! کی ما به فکر تو نبوده ایم، ا ایشان این گونه نقل کرده است:

آیت اللّه مرعشی می فرمودند: روزگاری که جوانتر بودم، روزی بر اثر مشکلات فراوانی که داشتم ، از جمله آن که می خواستم دخترم را شوهر دهم ولی مال و ثروتی نداشتم تا برای دخترم جهیزیّه تهیّه کنم ، باناراحتی به حرم حضرت فاطمه معصومه علیهاالسّلام رفته و با عتاب و خطاب در حالی که اشکهایم سرازیر بود، گفتم ای سیده و مولای من چرا نسبت به امر زندگی من اهمیّتی نمی دهی؟ من چگونه با این بی مالی و بی چیزی دخترم را شوهر دهم؟ سپس با دلی شکسته به منزل بازگشتم. در این حال حالت غشوه ای مرا فرا گرفت و در همان حال شنیدم کسی در می زند. رقتم پشت در و آن را باز کردم . شخصی را دیدم که پشت در ایستاده ، وفتی مرا دید گفت : سیّده تو را می طلبد، با عجله به حرم رفتم و چون به صحن شریف آن حضرت رسیدم ، چند کنیز را دیدم که مشغول تمیز کردن ایوان طلا هستند. از سبب آن پرسیدم . گفتند هم اکنون سیّده می آید. پس از اندکی حضرت فاطمه معصومه علیهاالسّلام آمد، در حالی که بسیار نحیف و لاغر و رنگ پریده و در شکل و شمایل چون مادرم فاطمه زهراعلیهاالسّلام بود (چون جدّه ام فاطمه زهرا را سه بار پیش از آن در خواب دیده بوده و می شناختم ). به نزد عمه ام رفته و دست وی را بوسیدم . آنگاه آن حضرت به من فرمود ای شهاب : کی ما به فکر تو نبوده ایم که ما را مورد عتاب قرار داده و از دست ما شاکی هستی ؟ تو از زمانی که به قم وارد شدی ، زیر نظر و مورد عنایت ما بوده ای . در این حال از خواب بیدار شدم و چون دانستم که نسبت به حضرت معصومه علیهاالسّلام اسائه ادب کرده ام ، فوراً برای عذرخواهی به حرم شریف رفتم . پس از آن حاجتم برآورده شد و در کارم گشایشی صورت گرفت .
نویسنده در پایان کتاب نیز به موضوع رحلت و مرقد مطهر ایشان اشاره کرده است.

گفتنی است، مؤسسه فرهنگی انتشاراتی مشهور کتاب کرامات مرعشیه را در سال 1380 منتشر کرده است و علاقه ندان می توانند متن کتاب را از بخش فایل ضمیمه دریافت کنند./
۹۲۵/ ن ۶۰۱/ش





 

ارسال نظرات