۰۹ آذر ۱۳۹۶ - ۱۶:۰۷
کد خبر: ۵۴۰۹۸۰
پیش به سوی فیلم‌فارسی؛

سینما؛ از تغییر ذائقه تا ذائقه سازی

استعداد ایرانی در سینما با کپی شکوفا شد، از اولین فیلم‌ها تا کنون ما شاهد یک کپی برداری بی وقفه در فیلمنامه تا کارگردانی هستیم.
فیلمفارسی فیلمفارسی سینما

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، از ابتدای ورود سینما به ایران نزدیک به 120 سال می‌گذرد. از بهمن 1278 هجری شمسی تاکنون اتفاقات زیادی در گردونه جامعه روی داده است؛ اما مهمترین مسئله‌ای که باید بدان توجه کرد نحوه ورود این صنعت به کشور ما بوده است.

لورا مالوی نظریه پرداز مشهور سینما ماجرای ورود سینما به ایران را قابل تامل دانسته و می‌گوید: «به جز ژاپن، ایران تنها کشوری است که سینما توسط دستگاه سلطنت وارد آن می‌شود و گسترش می‌یابد برخلاف کشورهای صنعتی غرب، سینما در ایران به عنوان یک هنر مردمی و عامه پسند در کافه‌های زیر زمینی و چادرها شکل نگرفت»1

این ابزار حکومتی همواره توسط هوشیاران و روشنفکران زمان مورد تذکر و خطاب بودند، شهید مدرس درباره ورود سینما به ایران چنین گفته است: «سیلی از رمان‌ها و افسانه‌های خارجی که در واقع جز حسین کرد فرنگی و رموز حمزه فرنگی چیزی نیست، به وسیله مطبوعات و پرده‌های سینما به این کشور جاری خواهد شد به طوری که پایه و افکار و عقاید و اندیشه‌های نسل جوان از دختر و پسر تدریجا بر بنیاد همان افسانه‌های پوچ قرار خواهد گرفت»2

به گفته محققین و پژوهشگران سینما اولین فیلم‌ ناطق در سینمای ایران دختر لر بود. این فیلم به وسیله پارسیان مقیم هند (اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا) ساخته شده بود و در 30 آبان ماه 1312 روی پرده رفت. ناگفته با مرور سینمای هند و آثار هنری بالیوود با سینمای نوپای ایران پیداست که ظهور فیلم‌فارسی برگرفته و تحت تاثیر سینمای هند بوده است.

در واقع استعداد ایرانی در سینما با کپی شکوفا شد، از اولین فیلم‌ها تا کنون ما شاهد یک کپی برداری بی وقفه در فیلمنامه تا کارگردانی هستیم و البته به دور از انصاف است که آثار خوب سینمایی را از کارگردانانی چون مجید مجیدی، ابوالقاسم طالبی، سهیل سلیمی و... غافل شد.

ماهیت سینما بر اساس بیان بسیاری از کارگردانان، فیلمسازان، تهیه کننده‌ها و بازیگران بر مبنای سرگرمی است و ظاهرا هدفی جز این را دنبال نمی‌کند. اما واقعیت چیز دیگری است و بسیاری از نظریه‌پردازان با بررسی‌های اجتماعیی صورت داده در متن مردم، شاهد یک اتفاق جدید در کف خیابان هستند.

از تغییر ذائقه تا ذائقه سازی‌های امروزی

در واقع ذائقه مردم با پدید آمدن مقوله سینما تغییر کرد و کشش افراد به سمت و سویی رفت که سیاست کاری کمپانی‌های بزرگ فیلمسازی در دنیا بود.

بزرگمهر رفیعا می‌گوید:«ناگهان همه مردمان قبیله به کسی رای می‌دهند که تا به روز پیش نمی‌شناختند. لباس‌هایی در بر می‌کنند که پدرانشان به آن‌ها می‌خندند. به زبانی صحبت می‌کنند ناآشنا برای مادرانشان. با مکان‌هایی با هزاران سال نوری دوری، آشنا می‌شوند. شعارهای ناگفتنی بر زبان‌ها جاری می‌شود.»3

آنچه در نهنگ عنبر باید دید

ارژنگ ( رضا عطاران ) و رویا ( مهناز افشار ) بالاخره پس از سالها با یکدیگر ازدواج کرده‌اند و در حال رانندگی برای رسیدن به محل برگزاری مراسم ازدواجشان در شمال می‌باشند. آنها در طول مسیر خاطرات گذشته خود را مرور می‌کنند، از سوء تفاهمی که باعث جدایی میان این دو شد و اتفاقاتی که باعث شد تا رویا به آمریکا برود. در نهایت بر اثر تصادف ارژنگ دچار ضایعه نخاعی می‌شود و به اجبار بایستی برای عمل به یک کشور خارجی بروند.

فیلمبرداری ضعیف فیلم باعث شده است تا نقص فیلمنامه در کنار کارگردانی بیشتر نمایان شود، فیلمبردار کادرهای خود را با الگو گرفتن از تیزرهای تبلیغاتی فروش برنج و تبلیغات کره و پنیر برداشته است.

سلام هنرپیشه‌های ایرانی به هند

این فیلم ما را یک قدم به گذشته سینمای اصیل ایرانی یعنی فیلمفارسی نزدیک می‌کند و با تقلیدهای مسخره از فیلم‌های هندی و رقص هماهنگ مرد و زن امیدهای را به مانند زجرواره‌هایی که در سینمای ایران شاهد هستیم، ناامیدتر می‌کند.

شاید تلاش این فیلم برای تابو شکنی بوده است اما سامان مقدم کارگردان اثر در جای جای فیلم قسم خورده است که با عهدی که میان خود و سینمای رقاصه هندی (نه هنر فرهیخته هندی) بسته است، پایبند باشد و از آن مرز تخطی نکند.

با دیدن فیلم نهنگ عنبر خوشحال تر از گذشته به مسئله انقلاب اسلامی می‌اندیشیم و نقش مسئولان در هدایت رهبردی سینمای ایران و از این شوخی بامزه هدایت راهبردی گاهی اشکی گوشه چشمانمان حلقه می‌زند.

 

داستان سینمای بیشتر از این که با مسئله عقلانیت حل شود، بایستی نگاهی احساسی بر پایه شعور بدان کرد و بیان یک سوال مهم که اگر ممکن است کارگردانان ایرانی از لج انقلابیون، تندروها (به قول خودشان) و دلواپسان سینمایی به سینمای آمریکا پناه ببرند تا سینمای هند و پاکستان و بنگلادش.

امروز هالیوود با عبور از مقوله آنتاگونیسم4 و پروتاگونیسم5 در حال بازسازی یک تاریخ برای دنیا است. کشوری با نزدیک به 400 سال قدمت در حال تاریخ سازی برای ملتی است با قدمت بیش از 3000 سال تاریخ زنده است.

برای مان از مولوی تا ابن سینا گفته‌اند و این زشت است که با دیدن فیلم طبیب تا هملند، بایستی به نهنگ عنبر چشم بدوزیم و ببینیم رضا عطاران‌ها نه به مثابه سیلوستراستالونه، تام هنکس یا نیکولاس کیج باشند، که جانی دپ بودن را نیز از آنها می‌توان قبول کرد که همین بازیگر از طراز اول‌های هالیوود است.

مسئله محوری حوزه علمیه و دستگاه‎های فرهنگی و نهادهای اجتماعی وابسته و غیر وابسته مستقر در ایران است که برای بررسی و آسیب شناسی این دست فیلم‌ها که گیشه خوبی را هم از آن خود کرده‌اند، چه طرفی بستید؟

بایستی همواره نگاه‌مان به سقف آسمان باشد که خداوند از آسمان برای‌مان آوینی مدل 1400 نصیب کنند یا این که برنامه‌ای برای فرهنگ اجتماعی دارند که دیگر شاهد این دست آثار نباشیم. /۸۸۱۷۰۲/س

علی اصغر سیاحت، پژوهشگر حوزوی

پاورقی

  1. حکایت سینماتوگراف، واکاوی تاریخ سینمای ایران، جلد اول،  نوشته سعید مستغاثی، انتشارات کیهان، ص19
  2. همان، ص 25
  3. ماهیت سینما، بزرگمهر رفیعا، انتشارات امیرکبیر، ص 15
  4. شخصیت خبیث فیلم
  5. شخصیت قهرمان

منابع

  1. حکایت سینماتوگراف، واکاوی تاریخ سینمای ایران، جلد اول،  نوشته سعید مستغاثی، انتشارات کیهان
  2. ماهیت سینما، بزرگمهر رفیعا، انتشارات امیرکبیر،
  3. دین در دام درام، نعمت الله سعیدی، نشر معارف
  4. راهنمای نگارش تحلیل فیلم، تیموتی کوریگان، ترجمه مزدا مراد عباسی، نشر مرکز
ارسال نظرات