«دین» مهمترین فاکتور برای بسط صلح
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از فارس، آپوستولوس نیکولاییذیس رییس دانشکده الهیات دانشگاه آتن در گفتوگو با رایزنی فرهنگی ایران در یونان به بیان راهکارها و سیاستها در خصوص مقابله با جریانهای خشونتگرای افراطی با استفاده ابزاری از مقووله دین پرداخت که مشروح آن در ادامه میآید:
هدف دین بارور کردن درخت اخلاق در جامعه است/استفاده از عدالت اجتماعی به عنوان اساسیترین ابزار، برابری و صلح است
*با توجه به سوابق علمی و مسئولیت شما در دانشکده الهیات دانشگاه آتن، فکر میکنید که جهان امروز در ارتباط با مبارزه با تعصبگرایی و خشونتهایی که با رنگ و بوی دین در جهان صورت میگیرد چه راهکارها و سیاستهایی را باید در نظر بگیرد؟
-در ابتدای این مصاحبه باید این نکته را شفاف کنم که من سیاسی نیستم و یک شخصیت آکادمیک هستم. بنابراین جوابهای من به سؤالات شما کاملاً جنبه علمی و نه سیاسی دارند. این نکته را هم باید اضافه کنم که رشته تخصصی من جامعهشناسی مذهبی و اخلاق اجتماعی است و از این حوزهها مسایل را بررسی و ریشهیابی میکنم.
حالا به سؤال باز میگردیم. دین شاید مناسبترین فضا هم برای رشد خشونت، تروریسم، رفتارهای رادیکالی و هم صلح، تحول، رفتار اعتدالگرایانه، گفتمان، عشق و همبستگی باشد. اما این امر بستگی به نحوه به تصویر کشیدن و نشان دادن خدا و همچنین نحوه متصل کردن خدا به حقایق و مشکلات دارد. در واقع هیچ دین و یا مذهبی خواستار این نیست که حرکتهای منفی و ویرانگرانهای نسبت به جامعه و افراد آن داشته باشد و هدف دین در واقع پرورش و بارور کردن درخت اخلاق در بین افراد جامعه، بازسازی دوباره جهان به جهانی زیباتر، حل مشکلات تعاملی افراد و جوامع که برآمده از دل گناهان است، استفاده از عدالت اجتماعی به عنوان اساسیترین ابزار، برابری و صلح است.
با این حال به طور دائم برخی نمایندگان و یا طرفداران ادیان تصویر و خلقیات خدا را تحریف کردهاند تا به نام آن به منافع شخصی خود دست یابند که بیشتر منافع ایدئولوژیک و سیاسی و اقتصادی هستند که با استفاده مستقیم و یا غیرمستقیم از ابزار خشونت، تبلیغات بد و نمایش بدی از دین خود، به نمایش میگذارند. مدیریت سیاسی چنین رفتارهایی به نام دین مسأله سادهای نیست، به خصوص وقتی این رفتارها در گروی طرحهای سیاسی و سود عدهای باشد. به عنوان آخرین تحلیل برای کلیات این سؤال باید عرض کنم که این مسأله بستگی به میزان رابطه دینداران با سیستم دینی خود، رابطه شهروندان با رهبران سیاسی و رهبران سیاسی با رهبران کلیساها (دینی) دارد. نحوه عملکرد شهروندان در جامعه و میزان مؤثر بودن آن بسته به آموزشهای دینی ـ مذهبی، آموزشی عمومی و میزان متمدن و بلوغ فکری ـ فرهنگی آن جامعه دارد.
تمامی قدرتهای بزرگ به اسم ایجاد دموکراسی به دخالت در امور کشورها میپردازند
*متأسفانه شاهد استفاده ابزاری از دین برای اهداف سیاسی هستیم و سلطه بر خاورمیانه توسط کشورهای غربی و آمریکا در سالهای اخیر موجب رشد خشونت و افراطگرایی دینی شده است. به نظر شما چگونه میتوان این روند را متوقف و چه راهکارهایی را برای قطع حمایتهای مالی و سیاسی از گروههای تروریستی مانند داعش، النصره و ... وجود دارد؟
-در ارتباط با این سؤال شاید بهتر باشد شخصیتهای سیاسی یا همکاران ما در حوزه روابط بینالملل پاسخ بدهند. از نظر من شاید بهتر باشد که این موضوع را اولاً خاطر نشان کنم که تمامی قدرتهای بزرگ و قوی هم از لحاظ سیاسی و هم اقتصادی، به دنبال سلطه بر جهان بوده و هستند که گاهی اوقات برای افزایش نفوذ و نشان دادن سروری خود و گاهی برای خدمترسانی بهتر به زیاده خواهی اقتصادیشان است. برای حصول نیاتشان امروزه بیشتر به دنبال دلایلی هستند تا بتوانند از این طریق علت دخالت در امور داخلی سایر کشورها را توجیه کنند که معمولاً این امر به بینظمی دولت و نابودی کامل ساختار اجتماعی آن کشور میانجامد.
استدلال آنها برای دخالت در کشورهای دیگر یا به اسم ایجاد دموکراسی و دموکراسیخواهی یا به اسم مقابله با تهدید علیه انسانیت و حقوق بشر صورت میپذیرد. طبیعی است که برخی رهبران دینی هم برای پیشبرد حرکتهای مردمی از دین استفاده میکنند و حملات کشورهای قدرتمند را به مواجه با دین اسلام تلقی میکنند. ادغام گذارههای دینی با سیاسی معمولاً به سوءاستفاده از دین و بدنام کردن آن توسط انجامدهندگان آن میانجامد. همه این موارد زمینه را برای حرکتهای افراطی مهیا میکند و توجیهات جدیدی را برای دخالتهای خارجی فراهم و افزایش مشروعیت برای حضور و مشارکت سایر کشورها را هم به دنبال دارد. در نهایت به این پاسخ میرسیم که هرچه مذهب کمتر در انواع و اقسام بازیهای سیاسی استفاده شود؛ به همان میزان نیات قدرتمندان مشخصتر و اینکه چقدر میتواند در انزوای آنها مؤثر باشد، مشخص میشود. شاید هم این موضوع به اعتراضات جهانی و یا محکومیت قدرتمندان بینجامد.
ایران و یونان دو تمدن تأثیرگذار در جهان
*در سالهای اخیر شاهد تلاشهای برخی کشورها و دولتها از جمله جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با توسعه تفکر افراطگرایی و خشونتطلبی هستیم که بسیاری از دولتهای بیطرف جهان که خواهان صلح و همزیستی مسالمتآمیز هستند از این سیاستهای ایران حمایت میکنند که یونان یکی از این دولتهاست. به نظر شما چگونه میتوانیم همکاریهای بین دو کشور ایران و یونان را در این راستا افزایش دهیم؟
-تنها مطلبی که میتوانم از نظر خودم در این مورد بیان کنم این است که هر چقدر میزان همکاری و فعالیتهای مشترک مابین دولتها در جهت همزیستی مسالمتآمیز و انزوای افراطیگرایی و تروریسم بیشتر باشد به همان میزان هم میزان امید برای غلبه بر آنها عمیقتر و بیشتر میشود. ایران و یونان صاحب دو تمدن کهن و تأثیرگذار در جهان بودهاند و امروزه نیز دو کشور دوست تلقی میشوند.
علم و فرهنگ بهترین پل برای گفتوگو میان مردم کشورها است
*زمینههای همکاریهای علمی و فرهنگی بین دو کشور ایران و یونان را چگونه ارزیابی میکنید؟
-علم و فرهنگ در حقیقت بهترین پلها برای گفتوگو و همکاری بین مردم کشورها در خصوص مسایل مورد علاقه جهانی است؛ مانند مسأله فقر، بیکاری، بیعدالتیهای اجتماعی، بحران زیست محیطی و ... با این دیدگاه پرورش و گسترش همکاریهای فرهنگی ـ علمی مابین دو کشور (ایران و یونان) با تاریخ کهن و طولانی بیش از پیش حایز اهمیت است. به این دلیل که کمک شایانی هم به درک متقابل بین دو ملت و هم مبادلات فرهنگی میکند.
پس از سالها گفتوگوی ایران و یونان دوباره زنده شد
*با توجه به اینکه شما در سفر سال قبل به ایران برای شرکت در کنگرههای دینی مابین اندیشمندان ایرانی و یونانی حضور داشتید، اینگونه فعالیتهای را چگونه ارزیابی میکنید؟ نظر شما درباره دیدارهایی که در ایران داشتید چیست؟
-سفر سال گذشته نمایندگان یونان به ایران که من هم این فرصت را یافتم تا در این نشستها به عنوان رئیس دانشکده الهیات دانشگاه آتن شرکت کنم، بسیار مفید ارزیابی شد؛ چون پس از سالها گفتوگوی ایران و یونان دوباره زنده شد و همزمان درک هر دو طرف و در حقیقت نیاز برای انجام هماهنگیهای لازم برای مقابله با پدیدههایی مثل خشونت، تروریسم و افراطیگری پدیدار گشت. بدون اینکه در جایگاهی باشیم که تصمیمی برای دخالت مستقیم برای حل این معضلات اتخاذ کنیم، تلاش کردیم تا از مشترکات و اصول مذهبی بینادینی و روشهای که وجود دارد، به عنوان مثال اعتدالگرایی که میتواند توسط مجریان قانون و تصمیمگیران به عنوان وسیله اصلی مقابله ساختاری با مشکلات فوق باشد، استفاده کنیم. از این رو این سفر بسیار مهم بود. همچنین، این فرصت را داشتیم تا از میهماننوازی فوقالعاده ایرانیان لذت ببریم، زندگی آکادمیک در ایران را بشناسیم، به تبادل نظر در زمینه سازماندهی مطالعات دینی بپردازیم؛ اما بیشتر از همه به بررسی تواناییهایمان برای همکاریهای علمی و تبادل کارکنان آموزشی مابین دانشکدههای الهیات دو کشور پرداختیم.
«دین» مهمترین فاکتور برای بسط صلح است
*با توجه به اینکه دنیای امروز شاهد تحولات عمیق فکری فرهنگی است، همکاریهای مسلمانان و مسیحیان به عنوان بزرگترین جوامع دینی در جهان را چگونه ارزیابی میکنید؟ و از چه طریق میتوان همکاریهای بین دانشمندان مسلمان و مسیحی را ارتقا داد؟
-با این فرض که دین به عنوان مهمترین فاکتور برای بسط صلح است و نیز، رابطه خصومتآمیز بین این دو دین بزرگ نه تنها به نفع هیچ کدام از طرفین نیست؛ بلکه حتی به سود دیگر بخشهای جامعه جهانی هم نیست. شاید بهتر باشد این موضوع را بیان کنم که این ادیان موظف هستند که بنیادگرایی و عوامل افراطگرایی خود را کنار بگذارند و گفتوگوهایی با هدف درک متقابل بهتر و نحوه همکاری دوجانبه در موضوعات مشترک مورد علاقه طرفین مانند صلح جهانی و عدالت را برگزار و راهاندازی کنند. چون این خیلی بد است که کسانی که اطلاعات کافی درباره دین و مذهب ندارند در این باره اظهار نظر کنند و ادیان فعالیتهای نفرتانگیز و رقابتی علیه یکدیگر داشته باشند. البته باید خاطرنشان کرد که شانس موفقیت چنین گفتمانهایی بستگی به میزان صداقت نیات طرفین، احترام به تنوع های مذهبی، علاقه دو طرف برای همکاری در زمینههای مورد علاقه (بیشتر موضوعاتی که پیرامون صلح جهانی باشد) دارد. همچنین بستگی به این موضوع دارد که این گفتمان مرتبط و متصل به موضوعات سیاسی نبوده و تأثیری بر روزمرگی نداشته باشد به خصوص در جوامعی که مسیحیان و مسلمانان همزیستی خوبی دارند.
برای مقابله با تهدید گروههای تکفیری نیازمند همکاری دنیای اسلام با مسیحیت هستیم
*خوشبختانه هفتههای گذشته پیروزهای بزرگی نصیب نیروهای مبارز با داعش در سوریه و عراق شد و پایان داعش توسط یکی از فرماندهان ارشد ایرانی اعلام شد. به نظر شما برای تحقق صلح پایدار در منطقه به ویژه سوریه و عراق چه سیاستها و همکاریهایی باید صورت بگیرد؟
-بدون اینکه من شخصی سیاسی باشم، میتوانم بگویم که جدایی و انزوای جریانهای تکفیری و گروههای افراطی که درک و باورهای مذهبی را با هم ترکیب میکنند، در درجه اول باید با جدا کردن آنها از دینشان صورت پذیرد و سپس نقشه و برنامههای سیاسی و تحرکات نظامی استفاده شود. این یعنی نشان دادن این موضوع که ایدئولوژی و فعالیتهایشان هیچ ارتباطی با معنا و مفهوم اصلی دینی که آن را نمایندگی میکنند، ندارد. با این روش قانونی بودن خود و مشروعیت خود را توسط دین از دست میدهند و فعالیتهایشان تنها محدود به عدهای مردم معتقد عادی میشود.
همچنین این موضوع بستگی به میزان وحدت آنها و همکاری کشورهای منطقه دارد تا خودشان بتوانند مسایل و معضلاتشان را حل کنند که نتیجه این عمل بیهویتی و بیفایده کردن هر دخالت خارجی خواهد بود. در پایان باید عرض کنم که حضور و یافتن پشتیبانهای بینالمللی و همکاریهای گستردهتر در حوزههای سیاسی و اقتصادی لازم و ضروری است تا از این طریق این کشورها بتوانند به عنوان قدرتی مستقل مطرح شوند. یکی از دستاوردهای مهم همکاری برای دوری و مقابله با تهدید گروههای تکفیری مثل داعش، همکاری دنیای اسلام با یکدیگر و بلکه همکاری بین دنیای اسلام و مسیحیت است./۹۶۹//۱۰۲/خ