سپر دولتها در برابر آسیبها
اشاره: یکی از شاخصه های بارز یک جامعه اسلامی وجود عدالت است که اگر وجود نداشته باشد در سیاست گذاری های کلان آن جامعه با چالش های جدی مواجه خواهیم شد.
جایگاه عدالت به اندازه ای مهم و ویژه است که برخی از کارشناسان بزرگ معتقد شده اند که قانون گذار به هنگام وضع قوانین باید دیدگاهی عدالت محور داشته باشند؛ به عبارت دیگر می توان گفت قوانینی که بر اساس عدالت تنظیم و تدوین نشوند، به یقین موجی از اعتراضات و نارضایتی های مردمی را در پی داشته باشد.
یکی از شاخه های عدالت، عدالت اجتماعی است که تحقق آن مبتنی بر محقق شدن عدالت در فرد فرد افراد جامعه است؛ یعنی بدون اینکه یکایک افراد جامعه اعم از مسؤولان، اعاظم دین، متولیان فرهنگی و عموم مردم شاخصه های عدالت را در وجود خودشان نهادینه کنند، عدالت اجتماعی در سطح کلان خود محقق نخواهد شد.
این سوال که «چگونه می شود شاخصه های عدالت در وجود فرد فرد افراد جامعه نهادینه شود» سبب شد تا خبرنگار خبرگزاری رسا با حجت الاسلام والمسلمین محمدرضا صفایی بوشهری استاد اخلاق حوزه علمیه قم به گفت و گو بنشیند.
وی معتقد است عدالت سپر دولتها در برابر هر آسیبی است، چراکه حضرت زهرا(س) میفرمایند «عدالت را خداوند برای آرامش دلها برپا کرد»؛ وقتی عدالت سرلوحه کار اجتماعی مردم و متولیان مردم قرار گرفت برکتها دو چندان میشود.
متن کامل این گفت وگو در زیر تقدیم خوانندگان محترم می شود.
رسا- لطفاً در ابتدا از اصل «عدالت» برای ما بگویید.
میخواهم لغت را معنا کنم، عدالت یک امر فطری و نیاز فطرت و زبان فطرت است؛ از سنخ اعتباریات نیست که اعتبار کنند.
عدالت شرط بقای عزت هر ملتی است، گویا اینکه نمودار شرافت هر فردی است، نمودار انسانیت هر فردی است؛ حالا فرد در هر جایگاه و در هر کیفیتی که باشد؛ برخی کارشناسان بر اساس عدالت بنا گذاشتهاند و اصلاً عدل و عدالت، قانونش این است که نظام هستی دور آن میگردد، «وَ بِالعَدلِ قامَتِ السّماواتِ وَالارضِ؛ آسمان و زمین، قیام و قوامشان به عدل است».
هیچ چیزی در نظام عالم خلقت بیعدل نیست؛ یعنی بدون عدالت درست نشده است؛ این یک قانون کلی در عالم خلقت است.
رسا ـ عدالت فردی و اجتماعی چه نسبتی با یکدیگر دارند؟
اولاً باید انسان عدالت داشته باشد تک تک افراد؛ نه اول اجتماع؛ چون اجتماع از افراد تشکیل شده است؛ این باید عادل باشد، به خاطر اینکه اگر عادل نباشد انسان نیست؛ گفته شد که شرافت هر انسان به عدالتش هست؛ لذا اول انسان باید عادل باشد؛ جانش را، عادل کرده است؛ عدالت در جان خودش هست؛ مجسمه عدالت شده است.
«الَّذِينَ آمَنُوا وَ لَمْ يَلْبِسُوا إِيمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ»، بر این اساس کسی که گناه میکند ظالم است چون به خودش ظلم کرده است؛ این که ایمانش را آلوده به گناه نکرده است امنیت دارد؛ دل امنی دارد، اندیشه امنی دارد، جان مطمئنی دارد، ضمن اینکه جزو مهتدون هستند، یعنی هدایت پیدا کردهاند.
حالا اگر عدالت نداشته باشد ظالم است، امنیت ندارد، گمراه میشود، حالا این در هر جا و در هر صنعتی میخواهد باشد؛ باید مشخصه داشته باشند؛ حالا حوزه یا غیر حوزه یا هر پست و سمتی میخواهد باشد که حالا بعداً در بحث عدالت اجتماعی توضیح می دهیم.
رسا- عدالت فردی چه مؤلفه هایی دارد؟
شخص عادل، نخست اینکه چشم خود را از حرام فرو میبندد؛ یعنی هم توجه به نوامیس مردم ندارند که تعرض کنند، هم بعید نیست، بگوییم همانگونه که در روایت است که به حرام توجه ندارند؛ اهل رشوهگرفتن نیست، اهل اختلاس نیست، اهل کلاه گذاشتن سر مردم نیست، اصلاً هر چه حرام است را انجام نمیدهد.
الان بنیاد خانواده اگر متزلزل است، به خاطر این است که بعضی مراقب چشمشمان نیستند، چشم میبیند، دل تمنا میکند، به دنبالش میرود و خانه از هم پاشیده میشود، دنبال طلاق میرود، چون عادل نیست؛ پس نخست اینکه چشمش را از حرام فرو میبندد.
دوم اینکه زبانشان را به گناهان آلوده نمیکنند؛ حالا در بعد فردی، اجتماعی، خانواده، اهل غیبت کردن و سخنچینی و تهمت زدن نیست؛ اهل بد اخلاقی نیست، هر کسی خانه بیاید و عربده بکشد و به زن و بچهاش ظلم کند آدم نیست، حالا هر کس میخواهد باشد؛ حالا این چطور میرود و پیشنماز میشود؟ عدالت که ندارد؛ مگر اینکه توبه کنم و دیگر انجام ندهم؛ میخواهم درس اخلاق بدهم، اگر موقعی که میخواهم بالای منبر بروم معنا دارد در راه، غیبت یک کسی را بکنم؟؛ خلاصه یک دیگ آش خوشمزه از پول حلال، آدم کلوخ نجسی در آن میاندازد، این آش دیگر خوردن دارد؟
پس اینکه زبانش را بتواند نگهدارد هم اثر فردی دارد، هم اثر اجتماعی دارد، خیلی مؤثر است، اصلاً رشد انسان به ویژه ما طلبهها در دو چیز است؛ کنترل چشم و کنترل زبان.
سوم دست درازی به مال مردم در بعد اجتماعی ندارد؛ کلاه سر مردم می گذارد، قرض میگیرد و دیگر نمیدهد؛ خیلی راحت پول بیت المال را میبرد، اختلاس میکند و رشوه میگیرد، چه میکند؛ نمیداند که موقع مردن چه بلایی به سرش میآورند، معلوم است که نمیفهمد، اگر میفهمید که این کار را نمیکرد؛ دست درازی به مال مردم ندارد؛ دانه دانه اینها که میگوییم، بعد فردی و اجتماعی دارد.
چهارم وقتی با مردم حرف میزند دروغ نمیگوید؛ باید به اینها گفت که وقتی نمیتوانی کاری را انجام دهی چرا وعدهاش را میدهی؟ خوب دروغ نگو؛ نمیشود؟، بله به ریاستش نمیرسد، کارش پیش نمیرود؛ وقتی ارباب رجوع میآیند تو چرا وعده دروغ میدهی؟ خوب بگو نمیتوانم، از من بر نمیآید؛ نمیتوانم این مطلب را تدریس کنم، نمیتوانم این منبر را بروم، از من بر نمیآید، چرا دروغ میگویی که از من بر میآید؟ مگر نمیدانی که دروغ روزگارت را تباه میکند؟ بوی تعفن درونت به عرش میرسد.
پنجم، خلف وعده نمیکند که تقریباً چهار و پنج به هم نزدیک هستند، وقتی به مردم وعده میدهد خلف وعده نمیکند، مثلاً به خانوادهات وعده دادی که من دیگر اشتباه نمیکنم، درسم را خوب میخوانم، برای مدرک نمیخوانم، آدم درستکاری هستم، با تقوا هم هستم؛ وعده دادی که من وقتی انتخاب شدم این کار را انجام میدهم و از دستم بر میآید، نه اینکه یک چیزی در ذهن بگیری که ما این حرف را میزنیم، چرا بعضیها اشتباه میکنند؟ ما روایت داریم که اگر کسی اهل خلف وعده بود اصلاً دین ندارد؛ دینش مشکل دارد، حالا هر کس میخواهد باشد، در حوزه باشد یا غیر حوزه.
گفتیم قوام عالم خلقت با عدالت است، یعنی نمودار عدالت است؛ با عدالت درست شده است، قوامش همه با عدالت است، یعنی عالم خلقت استاد انسان است؛ «لا دینَ مَن لا عهدَ لَه» اصلاً دین ندارد کسی که پایبند به عهدش نباشد؛ دین درستی ندارد؛ پس پنجمین مشخصه انسان عادل این است که وقتی وعده میدهد، وعدهای باید بدهد که از پس آن بر آید؛ وعده میدهد ولی خلف وعده میکند؛ چرا وضع اجتماع اینطور است؟ خوب وعده ندهی نمیشود؟ به خانوادهات وعده میدهی که مثلاً خانم مطمئن باش که من امشب ساعت فلان میآیم، میرود، اما دیر میآید و اسباب اختلاف فراهم می شود.
در حوزه میآید، روز اول که مصاحبه کرده گفته است که من آمدهام که آدم شوم، چرا وقتی میآید آدم نمیشود؟ در اجتماع میرود، به ارباب رجوع وعده میدهد که فردا همین موقع کارت درست است، اما درست نمیشود؛ خوب چرا وعده میدهی؟ کاری که از تو بر نمیآید وعده میدهی، عدالت وقتی در فرد نباشد قطعاً از اجتماع متأثر میشود، اجتماعی که در آن عدالت نیست، مشخص است که تنشها، اضطرابها، بدبختیها، بیچارگیها و اغتشاشها به وجود میآید.
نظام خلقت بر اساس عدالت است، اگر یک سنگ از این عالم خلقت برداشته شود به هم میریزد، حالا اگر انسان عدالت را بردارد و جای آن ظلم بگذارد آیا به هم میریزد یا نه؟
ششم ظاهر و باطنش یکسان باشد، یعنی اهل نفاق نیست؛ کسی که عدالت فردی دارد، ظاهر و باطنش یکی است، اهل نفاق نیست؛ کسی که عادل نیست زبانش یک چیز و دلش چیز دیگری میگوید، علم و عملش یکسان نیست؛ کسی که اهل علم است باید مجسمه عدالت باشد، اصلاً هر کسی که او را میبیند باید به یاد علم و عدل بیفتد، مجسمه عدالت نه ادای عدالت در آوردن و حرف از آن زدن!
شخصی که عادل حقیقی باشد، حتی در خواب هم عادل است؛ در خانه هم عادل است، در کوچه و خیابان و در تدریس و منبر عادل است؛ یک وقت انسان حرف اخلاقی میزند، اما یک وقت تخلّق را درس میدهد، یک وقت انسان حرف عدالت میزند، یک وقت اصلاً خود عدالت است؛ هر کس میخواهد عدالت ببیند این آدم را میبیند؛ اگر شخصی ظاهر و باطنش یکسان نبود عادل نیست.
هفتم، گفتار و کردارش هماهنگ است، ما اصلاً ظاهر و باطن را جنبه عملی بگذاریم، این را جنبه گفتاری بگذاریم، عمل و گفتارش یکی نیست؛ بله آقا ما باید به این انقلاب ارادت داشته باشیم، به ولایت فقیه ارادت داشته باشیم، اما در عمل این جور نیست، این هم اگر میگوید میخواهد سود خود را در نظر بگیرد.
از زمانی که انسان در حال احتضار است به او میگویند که عادل یا ظالم است؛ میگوید که من را برگردان الان فهمیدم که عدالت چیست؛ میگویند «کلّا»(هرگز)، خبری نیست!
در قبر با ظالم چکار میکنند؟ او که نمیتواند بگوید که من فلان کاره بودهام، اصلاً انسان در قبر که در قالب این دنیا نیست؛ عملش ریاست اخروی به او میدهد؛ ریاست حقیقی آنجا است، بله اینجا یک کسی مسئول جایی میشود، انسان عاقلی است، عدالت را رعایت می کند و در نظام عدالت هم میمیرد، در نظام عدالت هم در قبر به او خوش میگذرد و در نظام عدالت هم مشهور میشود، یعنی انسان مشهور میشود؛ خیلی بحث عجیبی است؛ این مسأله عدالت از اهم موضوعات است، خیلی مسأله زیبا، شگفت انگیز و کاربردی و عمده و اهم است.
هشتم خودش را ملزم میداند که خود و خانوادهاش را از آتش جهنم نجات دهد؛ هم خودش و هم خانواده اش باید حواسشان به هر گونه آلودگی، شگردهای نوین تهاجم فرهنگی، رسانهها، شبهات، القائات و غیره باشد.
نهم اینکه انصاف دارد، هر چه برای خودش میخواهد برای مردم هم میخواهد؛ خیر را ببرای خودش و برای مردم میخواهد؛ ظلم را دوست ندارد، به مردم هم ظلم نمی کند؛ حضرت علی (ع) فرمود که فرزندم حسن(ع)، هر چه نیکی برای خودت میخواهی برای مردم هم بخواه، ظلم دوست نداری به مردم هم ظلم نکن؛ همین قاعده اخلاقی را انسان پیاده کند، یعنی هر چه خوبی است که برای خودش میخواهد برای مردم هم بخواهد و برعکس؛ این در نهج البلاغه هست دنباله هم دارد؛ در نامه 31 به امام حسن (ع) آمده است.
دهم خودش را مُهَذَب و روحش را مُنَوّر میکند، یعنی اهل تهذیب است؛ خداوند در در آیه 105 سوره مائده فرموده است که مواظب لفظ تان باشید؛ شب که میخواهد بخوابد در را قفل میکند، به خاطر اینکه یک ظالمی میآید و به زن و بچهام ظلم میکند، میشود که انسان در دلش را قفل نکند؟
رسا ـ اگر عدالت اجتماعی حکمفرما بشود جامعه شاهد چه تحولاتی خواهد شد؟
نظرم درباره عدالت در اجتماع این است که عزیزان و مسؤولانی که زحمت میکشند، اعاظم در حوزه، دولت و سپس مردم باید نمودار عدالت باشند؛ عدالت زیور حکمران است؛ حالا اگر مسؤولان و حکمرانان و متصدیان امور در گفتار و کردارشان عادل بودند و عدالت را سرلوحه خود قرار دادند، -گذشته از آنکه در بعد فردی باید عادل باشند، آن فرد عادل که حالا مسؤول شده است، در هر جا که هست، این آدم منور است، یعنی زیور عدالت دارد؛ حالا اگر زیور عدالت داشت و عادل بود، عدالت حکمران، مسؤولان و کسانی که زحمت میکشند برای مردم آرامش میآورد، حالا فرد ظالم چون زیور اخلاقی درستی ندارد مردم بالتبع آرامش نخواهند داشت.
عدالت سپر دولتها در برابر هر آسیبی است؛ حضرت زهرا(س) میفرماید که «عدالت را خداوند برای آرامش دلها برپا کرد»؛ روایت خیلی زیباست؛ حالا عدالت برای چه؟ وقتی عدالت سرلوحه کار اجتماعی مردم و متولیان مردم قرار گرفت برکتها دو چندان میشود، (این بحث جنبه شخصی ندارد که یک کسی بگوید که شما اشتباه کردید، بلکه کاملاً از لسان روایات است.)
برکتها دو چندان میشود، نرخها ارزان میشود؛ اثر دارد؛ عدالت هم برکت میآورد و هم برکتها را دو چندان میکند؛ اگر نظام ما در برابر آمریکا حرفی برای گفتن دارد با هدایت حضرت آقا، رهبر معظم انقلاب، دل و جرأت میخواهد بگوید که «ما از آمریکا تقاص میگیریم»، شهامت می خواهد که بگوید که «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند»، یک شخصی که مجهز به عدالت است میتواند چنین حرفی را بزند، چون خودش آسیب ندارد، سپر در برابر آسیبها هست.
ذلت یک کشور در اثر ظالم بودن آن است؛ عزت یک کشور در گرو آن است که عادل باشد و عدالت داشته باشد.
رسا- نقش عدالت اجتماعی در حقوق شهروندی چیست؟
تجاوز به حقوق دیگران بر خلاف عدالت عدل است؛ حقوق شهروندی وقتی انسان در اجتماع انجام دهد، در رانندگی باشد، در غیر رانندگی باشد، قوانین اجتماعی را وقتی رعایت کند این شخص عادل است؛ حالا اگر در یک اجتماع همه، حقوق دیگران را رعایت کردند، این جامعه عادل است.
آسیب ها از عدم عدالت است؛ حضرت علی (ع)فرمود که «الْعَدْلُ الْإِنْصَافُ وَ الْإِحْسَانُ التَّفَضُّلُ»، عدل آن است که حق مردم را به آنها برساند و احسان این است که بر آنها تفضل داشته باشید یعنی لطف و مهربانی کنید و مردمدار باشید؛ عدالت این است که حق مردم را به آنها برسانیم، بنابراین اگر حق مردم را به آنه رساندیم عادل هستیم؛ ادارات ما همه باید اینگونه باشند؛ هر کجا میخواهد باشد، الان در حوزه و غیر حوزه؛ چقدر شیرین میشود که ارباب رجوعی که از آن اداره بیرون میآید کارش انجام نشده، اما دلش آرام و خوش است؛ به این تکریم ارباب رجوع میگویند؛ چقدر خوب است که یک انسان در یک ادارهای قیام و قعودش بر اساس تقوا باشد نه بر اساس چیز دیگری و همه ما هم باید این عدالت اجتماعی را داشته باشیم.
یک آیهای است که جامعترین برنامه اجتماعی، انسانی، اخلاقی در این آیه است؛ خیلی آیه عجیبی است؛ شاید شنیدید که «اِنَّ اللهَ یَأمُرُ بِالعَدلِ وَ الاِحسانِ وَ ایتآئِ ذِیالقُربی وَ یَنهی عَنِ الفَحشآءِ وَ المُنکَرِ وَ البَغی يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ»؛ سه چیز را متذکر میشود، یعنی بقاء هر اجتماعی، عزت هر اجتماعی در گرو انجام این آیه است؛ اگر به ما بگویند که جامعترین برنامه اجتماعی برای انسان اخلاقی در اسلام چیست؟ این آیه اول است.
این آیه شریفه بر سه چیز تکیه میکند، عدالت، احسان، بخشش به نزدیکان و خویشاوندان؛ اگر انسان نسبت به نزدیکان و خویشاوندان خود بخشش داشت؛ حالا بخشش مالی؛ این بخشش مالی نیست، بخشش معنوی است این مشکلات درست نمیشود؛ پس اگر به ما بگویند که جامعترین آیه اخلاقی کدام است، در بعد اخلاق اجتماعی ما از سوره نحل میتوانیم آیه بیاوریم.
این آیه سه اصل ارزشی عدالت، احسان و بخشش به خویشاوندان را تأکید و از سه اصل ضد ارزش فحشا، منکر و بغی نهی می کند؛ پس اگر مملکتی بخواهد سالم بماند قطعاً باید به این آیه عمل کند؛ اگر اداره و حوزه میخواهد سالم بماند یا فردی میخواهد سالم بماند، مسئولی میخواهد عادل باشد باید به این آیه قطعاً عمل کند، اگر عمل نکند اجتماع ظلمانی میشود؛ اگر کشوری به این آیه عمل کرد، در برابر هیچ کشور و ملتی سر تعظیم پایین نمیآورد، چون خود عظیم است، هر که به این آیه عمل کند فرد، اجتماع، کشور و مسؤول در آنجا عزیز است؛ چون عادل است، عدالت عزت میآورد.
حضرت علی (ع) فرمود که « العزیز بغیر الله ذلیل»؛ اگر کسی بخواهد عزت را از غیر خدا بگیرد قطعاً ذلیل میشود، کسی که عدالت را از خدا میگیرد عزیز است، ذلیل نیست، از چه و از که بترسد؟ چون در حفاظت عدالت است.
امیدوارم که خداوند به رهبر معظم انقلاب طول عمر دهد و هر کس در این کشور زحمت میکشد، با تقوا، با اخلاص عادل باشد خداوند در دنیا و آخرت او را عزیز کند.
رسا- با سپاس فراوان از این که وقت ارزشمندتان را در اختیار خبرگزاری رسا قرار دادید./841/گ۴۰۲/س