"سایش معنوی" در بستر جاذبهها
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، امروزه در دنیایی زندگی می کنیم که مرز میان رشد معنوی و سایش معنوی بسیار به یکدیگر نزدیک است؛ این قرابت به گونه ای است که گاه برخی افراد متوجه نمی شوند که در کدام وادی قرار دارند.
گاهی انسانی که در پی معنویت است به اشتباه در دام عوامل ضد معنویت افتاده و نه تنها پیشرفت نمی کنند بلکه به قهقرا رفته و دچار فرسایش معنوی می شود.
ممکن است بسیاری از افراد سؤال کنند که چگونه راه رشد معنوی را از سایش معنوی تشخیص دهیم و در دام عوامل ضد معنویت نیفتیم.
حجت الاسلام والمسلمین حمیدرضا مظاهری سیف از بنیانگذاران موسسه بهداشت معنوی، در نوشتاری سعی کرده است تا مرز نامرئی میان این دو موضوع را مشخص کند که متن کامل این نوشتار در زیر تقدیم خوانندگان محترم و مخاطبان عزیز خبرگزاری رسا می شود.
رشد معنوی و سایش معنوی
در دنیایی زندگی می کنیم که در کنار رنج ها و زشتی ها، زیبایی ها و فریبندگی هایی هم وجود دارد. همین کنار هم بودن زشتی ها و زیبایی ها و رنج ها و لذت ها موجب می شود که به طور طبیعی به لذت ها و زینت های دنیا گرایش پیدا کنیم.
زندگی روزمره پر است از لحظاتی که با لذت های دنیا روبرو می شویم و آنها را می خواهیم و می چشیم. این تجربه ها اگر با یاد خدا همراه شود، نیروی معنوی را تقویت می کند. در غیر این صورت آرام آرام نیروی معنوی ما را ضعیف می کند. و موجب سایش معنوی می شود.
شکوفایی معنوی در گرو توجه به خداست و روزمرگی های دنیوی موجب سایش معنوی و بهم خوردن رابطه با اوست. عمل و نیت الاهی انسان را در مسیر رشد و شکوفایی معنوی پیش می برد و همۀ زندگی را به راهی به سوی خداوند تبدیل می سازد.
لذت ها و رنج و حسرت نرسیدن به هوس ها و آرزوها به تدریج ما را از جاذبۀ لطف الاهی خارج کرده و با جاذبه های گوناگون و ناپایدار دنیوی مشغول می کند.
جاذبه های دنیا ناپایدار است و هر کس به آنچه می رسد، پس از مدتی آن را از دست خواهد داد و یا جاذبه اش را از دست می دهد، در نتیجه ناکام می شود. از سوی دیگر تنوع این جاذبه ها موجب می شود که همواره به بخشی از این جاذبه ها نمی رسیم و در ناکامی می مانیم.
«ما سایش و فرسایش پیدا می کنیم. دل و جان ما در برخورد با حوادث روزمرۀ زندگی، به طور دایم در حال فرسایش است؛ باید حساب این فرسایش ها را کرد و جبران آن را با وسایل درست، پیش بینی کرد و الا انسان از بین خواهد رفت.» (رهبری)
ارتباط با خدا با مراقبت و استقامت می بالد و تقویت می شود و اگر رهایش کنیم نابود خواهد شد. معنویت اگر هست، در حال رشد است و اگر در حال رشد نیست، پس معنویتی درکار نخواهد بود.
استقامت شرط پایداری رابطه با خداست. «إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ الْمَلائِکةُ أَلاّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا» قطعاً کسانی که گفتند پروردگار ما الله است سپس استقامت کردند، فرشتگان را بر آنها فرومی فرستیم تا نگرانی و اندوهی نداشته باشند.
«ربُناالله» یعنی اعتراف به عبودیت و تسلیم در مقابل او که برای شروع بسیار خوب است؛ اما استقامت بر این رابطه بسیار مهم تر است. این است که موجب می شود «تتنزل علیهم الملائکه» در یک برهه خوب بودن، فرشتگان خدا را بر انسان نازل نمی کند. اگر استقامت داشتی فرشتگان بر تو فرود می آیند و بیم و اندوه جایش را به آرامش و شادی می دهد./۸۴۱/ت۳۰۳/س