سناریوی جنگ روانی در میدان اقتصاد
به گزارش خبرگزاری رسا، افزایش قدرت و نفوذ جمهوری اسلامی چه در سطح منطقهای، چه در بعد فناوری و علمی و چه در حیطه نفوذ معنوی در گستره غرب آسیا و جهان اسلام، بهصورتی درآمده است که جهان استکبار و مشخصاً آمریکا و همپیمانان غربی واشنگتن و حتی متحدان منطقهای آنها را بهطورجدی به این جمعبندی رسانده است که باید به هر قیمت، انقلاب اسلامی تضعیف شود و به اصطلاح در پرتگاه براندازی قرار گیرد.
بهموازات توانمند شدن روزافزون کشورمان و فاصله گرفتن از ابتدای انقلاب این واقعیت جدیتر شد، چراکه هر چه در چنته داشتند رو کردند و هنوز هم دم از تغییر حکومت و بهاصطلاح به حاشیه راندن ایران اسلامی میزنند. بکارگیری طیف وسیعی از شیوهها و اثبات ناکارآمدی ابزارها و روشهای مقابله نظام سلطه در برابر جمهوری اسلامی، کشورهای سلطهگر را مجاب کرد که تنها راه پیش رو، کلید زدن جنگ روانی در همه ابعاد است.
در سناریویی که به این منظور پیشبینی کردند، حملات سنگین روانی در قالب شایعات، انتشار اخبار کذب و بزرگنمایی ضعفها بهصورت لحظهبهلحظه و همهروزه در دستور کار قرار گرفت؛ به این نحو که تکتک اعضای جامعه بهعنوان اهرمهای مخرب، بخشی از پازل براندازان و اپوزیسیون را پر کنند.
دهها میلیون نفر در کشور از تلفنهای همراه هوشمند استفاده میکنند و این بستری است که به دلیل برخی سوء مدیریتها به جبههای برای مواجهه با انقلاب اسلامی تبدیلشده؛ ازاینرو، فضای نوین ارتباطات رسانهای و مجازی مهمترین ابزاری است که تاکنون در جنگ روانی برای بهاصطلاح به چالش کشیدن ایران اسلامی بکار گرفتهشده است.
در این میان، تهدیدات و تحریمهایی که کاخ سفید و اذنابش متوجه کشورمان کردهاند، فرصتی را به وجود آورده تا اتاق جنگ دشمن در وزارت خزانهداری آمریکا ماشین جنگ رسانهای خود را به معرکه نبرد اقتصادی بیاورد و چند مؤلفه اصلی را چاشنی آتش توپخانه شانتاژ خبری و رسانهای خود کند. در این میان، دو روش بهصورت فوری و دو راهکار با نگاه بلندمدت در حال اجرا و عملیاتی شدن است. اما روشهای فوری به این قرارند:
1. بحث تحریمها و سوءاستفاده از این فضا بهمنظور تشدید فشارهای اقتصادی، این موقعیت را برای بدخواهان فراهم کرده که چشمانداز معیشتی کشور را سیاه و تاریک جلوه دهند. رواج شایعات و دستبهدست شدن پیامها از طریق تلفن همراه با مضامینی "همچون تورم و گرانی بیسابقه در راه است" با هدف متشنج کردن امنیت روانی مردم و جامعه و سوق دادن آنها به خرید و احتکار از یکسو و بزرگنمایی اختلاسها و مفاسد در کنار مقایسه وضعیت رفاه و معاش ایرانیها با سایر کشورها از سوی دیگر، راهبردی است که دستگاه تبلیغاتی غرب با استفاده از عوامل داخلی و خارجی فعال خود در حیطه رسانهای بهمنظور مختل کردن چرخه اقتصادی کشور به جد پیگیری میکند.
این اقدام عمدتاً از طریق انتشار پیامهای هدفدار و جهتدار صوتی، تصویری و متنی در فضای مجازی صورت میگیرد و بمباران این اخبار کذب به حدی است که به خواننده مجال تحلیل، تفسیر و بررسی را نمیدهد و برآیند آنها نیز عمدتاً یأس، سرخوردگی و ناامیدی نسبت به آینده است.
2. ایجاد حس بدبینی نسبت به سیاستهای نظام در حوزه اقتصاد، از دیگر شاخصههای جنگ روانی در این بخش به شمار میآید. با نگاهی به رپرتاژهای خبری و گزارشهای رسانههای بیگانه میتوان بهوضوح میتوان دریافت که سمپاشی علیه سیاستها و راهکارهای اقتصادی، ترویج و تشویق به نافرمانیهای مدنی و ایجاد جو بیاعتمادی به کارگزاران نظام با این توجیه که اقتصاد اسلامی پاسخگو نیست و باید به سراغ مدلهای سکولار و لیبرال رفت، مؤلفههایی هستند که طی ماههای اخیر به سطح جامعه پمپاژ شدهاند که در این میان، برخی از تصمیمات نادرست و ناتوانی در اقناع افکار عمومی، تشدید و مضاعف شدن این شبهات و اثربخشی عملیات روانی دشمن را به دنبال داشته است. آشفتگی و تلاطمات بازارها و اعتراضات اخیر به وضعیت موجود را باید از نتایج دو روش فوقالذکر برشماریم.
اما در ادامه دو روش قبلی،شیوههای بلندمدت جنگ روانی در میدان اقتصاد نیز به شرح ذیل قابل واکاوی هستند.
3. ترویج سبک زندگی غربی با هدف اشاعه الگوی مصرف نظام سرمایهداری و تلقین شخصیت مطلوب اجتماعی در صورت استفاده از برندهای خارجی، پردهای مهم از این نبرد به شمار میآید. این شیوه هرچند سرعت و شتاب روشهای پیشگفته را ندارد اما از این منظر که زمان طولانیتری صرف تحقق آن میشود، ممکن است اثرات مخربتری در پی داشته باشد.
سبک زندگی (لایف استایل) غربی فرد را به مصرفگرایی و تجملپرستی تشویق میکند چون میبیند که افراد موجه و مشهور اعم از خواننده و بازیگر و فوتبالیست، طرفدار برندهای خاص هستند و مارکهای مشهور به بخشی از شخصیت آنها تبدیلشده است. افزون بر این، اقتصاد مبتنی بر سودمحوری و انباشت سرمایه، بر پایه ترویج هرچه بیشتر مصرف و عدم اقبال به تولید بنانهاده شده، حالآنکه مصرف بیرویه و بدون توجه به نیازهای واقعی مغایر با اصول مبانی دینی و حتی مغایر با ارزشهای سنتی و بومی کشورمان است.
4. القای حس حقارت از ناحیه مصرف کالاها و محصولات داخلی که روی دیگر افتخار به تولیدات ایرانی است، در سال «حمایت از کالای ایرانی» بهمنظور ایجاد حس وابستگی به آنسوی مرزها و ایجاد انگاره کاذب منجی بودن خارجیها در اقتصاد کشور طراحیشده است. چنانچه جامعه بهسوی تحقیر ماحصل و دسترنج خود برود، خواهناخواه رقابتی برای خرید محصولات خارجی به راه میافتد و مطالبه واردات کالاهای خارجی افزایش مییابد. در این حالت، وقتی سیاست کشور مخالف واردات و موافق حمایت از تولید داخلی باشد، طبعاً دستاندرکاران، حامیان و مجریان این سیاستها کارشکنان در ارتباط با دنیا معرفیشده و راهبرد تقویت تولید ملی رنگ و بوی سیاسی و حزبی به خود میگیرد.
بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا که برخی از آنها در صف مخالفان جمهوری اسلامی قرار دارند، به این دلیل که در سایه جنگ روانی قرار نداشتند، با تحمل و صبر، پستیوبلندیها را پشت سر گذاشتند و مطمئن بودند که پس از عبور از این گردنهها به سرمنزل مقصود خواهند رسید. آنها میدانستند که جنگیدن با شرایط سخت، امری اجتنابناپذیر است و با امیدواری مسیر را طی میکردند.
بنابراین، به دلیل تضاد ماهوی جمهوری اسلامی با قدرتهای جهانی است که ضعفها و کاستیهای اقتصادی ما هر مقدار که هست، چندین برابر بیشتر بزرگنمایی میشود ولی دشمنان باید بدانند مردم انقلابی و مقاوم ایران اسلامی این مرحله را همچون گذشته با استقامت طی خواهند کرد و به مرحلهای از قوت و بالندگی میرسند که تیغ غرضورزیها در تمام حیطهها ازجمله اقتصاد برای همیشه کند خواهد شد./۹۶۹/د102/ب1
منبع: حمایت