۱۱ تير ۱۳۹۷ - ۰۳:۴۵
کد خبر: ۵۷۰۰۴۷
یادداشت؛

ظرفیت آقای روحانی

همین قطع امید از خارج است که «ظرفیت» پدید می‌آورد. البته از این سوی بام هم نباید افتاد و دستگاه دیپلماسی را به تعطیلات فرستاد؛ وقتی نیکی هیلی به هند سفر می‌کند تا آن‌ها را به ترک معامله با ما ترغیب کند، دستگاه سیاست خارجی ما هم نباید بیکار بنشیند و تماشاچی صحنه باشد.
هیات دولت

به گزارش خبرگزاری رسا، روزنامه رسالت در یادداشتی آورده است:

اول. «آقای روحانی»، ظرفیت اداره کشور را دارند.

دوم. ما به رغم «آقای یاسر هاشمی بهرمانی رفسنجانی»، مطلقاً باور نداریم که «روحانی مرد بحران نیست»؛ حتی به رغم «آقای سعید حجاریان»، ذره‌ای هم به فکر استعفای دولت نیستیم؛ یا همچون «آقای مصطفی کواکبیان» از رئیس جمهور شدن آقای روحانی، «شرمنده» نیستیم (هر چند که همین یک سال و فقط همین یک سال پیش، خودمان به ایشان رأی ندادیم، ولی دیگه از ریاست جمهوری ایشان «شرمنده» نیستیم!)؛ یا حتی همچون 187 نماینده پارلمان، تنها «یک سال» و فقط «یک سال» پس از رأی اعتماد کامل به کابینه، خواستار تغییر کامل تیم اقتصادی کابینه هم نیستیم (انگار که تیم غیراقتصادی کابینه مانند وزارت آموزش و پرورش در پرونده مدارس سمپاد و 2030 و ...، عملکرد درخشانی داشته است! کلاً این دوستان یک سال پیش در حماسه رأی اعتماد گل بزرگی کاشتند، و گل‌تر آن که یک سال بعد، آن گل را «یکجا» پس می‌گیرند؛ واقعاً چه کسی نام آن‌ها را «اعتدالی» گذاشت؟).

سوم. ما به رغم همه این عدم اعتدال‌ها، به بدعت‌های غیرقانونی راه نمی‌دهیم، و گمان می‌کنیم که «آقای روحانی»، به قول رقیب سال نود و دو، همان «آقای سعید جلیلی»، «ظرفیت» بازگشت به مسیر سیاست استفاده از «ظرفیت‌های ملت» را دارند، خصوصاً فی الحال که امیدهای خارجی ایشان ناامید شده است، و دیگر خودشان هم چاره‌ای جز بازگشت به دامان «ظرفیت‌های ملت» نمی‌بینند. چنان که  «آیت الله ابراهیم رئیسی» هم فرموده‌اند: «با تكیه بر جوانان، توان عبور از همه مشكلات را داریم».

البته بهتر بود از همان سال 92 یا لااقل انتخابات 96 فرصت سوزی نمی‌شد و بنا به تجربیاتی که از سید جمال الدین اسدآبادی تا کنون مکرر تکرار شده است، به «ظرفیت»های درونی اتکاء می‌کردیم، ولی گذشته‌ها گذشته، و نوبت آینده است.

چهارم. همین قطع امید از خارج است که «ظرفیت» پدید می‌آورد. البته از این سوی بام هم نباید افتاد و دستگاه دیپلماسی را به تعطیلات فرستاد؛ وقتی نیکی هیلی به هند سفر می‌کند تا آن‌ها را به ترک معامله با ما ترغیب کند، دستگاه سیاست خارجی ما هم نباید بیکار بنشیند و تماشاچی صحنه باشد. «اعتدالی» لازم است؛ نه امید یک‌سره به بیرون، و نه رها کردن بیرون تا دیگران هر طور خواستند، بیخ گوش ما، محیط ما را سر و شکل بدهند. «اعتدالی» لازم است. فکر می‌کنیم که الآن یکی از اموری که باید نگران آن بود، رهاشدگی کامل دیپلماسی بود.

پنجم. به هر حال، این گفتار «آقای روحانی» که «امروز دولت و من  به عنوان رئیس جمهور و نماینده ملت، دست همه را می‌بوسم و در برابر همه آحاد ملت و جناح‌ها، خم می‌شوم و دست همه آن‌ها را می‌بوسم. امروز روز اهتزاز پرچم عزت و عظمت ملت ایران است و باید به دنیا نشان دهیم که می‌توانیم سختی‌ها و مشکلات را پشت سر بگذاریم، اما عزت، آزادی، استقلال، مردم‌سالاری، جمهوریت، اسلامیت، دین و فرهنگ‌مان را معامله نخواهیم کرد».

ششم. ما چشمی به دست‌بوسی «آقای روحانی» نداریم، هرگز؛ ولی امید داریم که ایشان و دولت ایشان، سنت حسنه سفرهای استانی و نشست و برخاست با ملت را از سر بگیرند. درست که بغض و کینه دوستان با دولت پیشین از هر حد و نهایت «اعتدالی» که چه عرض کنم، از هر مرز «افراطی» هم فراتر است، ولی یادآوری این که ما تکان بزرگ آغاز تحریم‌های فلج کننده در سال 91 را همراه با هزار و یک سیاست درمان ریشه‌ای دیگر مانند آغاز هدفمندی یارانه‌ها و مسکن مهر، با همین مرام هم‌نشینی دولت با ملت از سر گذراندیم.

دولت، باید باور کند که برای خدمت به ملت و خصوصاً قشر آسیب‌پذیر ملت مأموریت یافته است. امروز به سیاست «کف ملت» نیاز داریم تا جلوی آسیب‌های وارده بر اقشار آسیب‌پذیر واقعی را بگیریم. این است که ما را در مقابل دسیسه آشوب بیمه می‌کند.

هفتم. نه؛ ما مطلقاً باور نداریم که «روحانی مرد بحران نیست»؛ ذره‌ای هم به فکر استعفای دولت نیستیم؛ یا از رئیس جمهور بودن «آقای روحانی»، «شرمنده» هم نیستیم؛ یا حتی خواستار تغییر «کامل» تیم اقتصادی کابینه هم نیستیم. ما اهل «اعتدال» واقعی هستیم. ما دلیلی نمی‌بینیم که برای رئیس جمهور کشورمان، آرزوی موفقیت نکنیم.

آخر. ما تعصبی به خط و حزب و جناح نداریم؛ راه حق را هر که رود، دل ما هم گرم می‌شود. زمینه و زمانه روزگار هم باعث شده است که خیلی حرف‌ها و کارها امتحان خود را پس داده باشند. در این شرایط و همه شرایط، به باور ما، اصلاً مهم نیست که پرچم راه حق دست ماست، یا دیگران. اصلاً مهم نیست که ما پرده‌دار خانه و منزل حق و حقیقت هستیم یا دیگران. اصلاً مهم نیست که ما به خواستاران حقیقت، آب و روشنایی می‌رسانیم، یا دیگران. مهم آن است که خانه ایمان به یزدان پاک و روز معاد و جهاد در راه حق، آباد باشد و آباد باد: أَجَعَلْتُمْ سِقَایةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْیوْمِ الآخِرِ وَجَاهَدَ فِی سَبِیلِ اللّهِ لاَ یسْتَوُونَ عِندَ اللّهِ وَاللّهُ لاَ یهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ (توبه/19)./۹۶۹//۱۰۲/خ

منبع: رسالت

ارسال نظرات