رابطه محجوریت با مهجوریت قرآن
به گزارش خبرگزاری رسا، متن زیر یادداشتی از علیرضا کچوئیان، استاد دانشگاه امام صادق(ع) است که در ادامه می خوانید؛
نظری به آنچه که جهت بسط و نشر قرآن کریم و معارف آن فارغ از نوع مذهب انجام می شود ذهن را دچار عقده ای به این شرح می کند: دعوی رسول مکرم اسلام منقول در سوره مبارکه فرقان آیه کریمه سی ام «یارب ان قومی اتخذوا هذاالقرآن مهجورا» چه رابطه ای با این دست کنش های به اصطلاح قرآنی پیدامی کند؟ سخنی که «لایاتیه الباطل من بین یدیه ولامن خلفه» است و روایتی از حقیقتی به اراده بشر دست یافتنی دارد.
به حکم ظاهر و دلالت الفاظ برمعانی خود مهجوریت نه در کلمه و کلام قرآن بل در فهم و کاربست مخاطب آن است. چگونگی این اتفاق که مع التاسف قرین انزال و تنزیل آیات وحی بوده و درطول ازمنه گذشته تا به حال بر شدت آن افزوده شده است را ما در متغیر محجوریت یافتیم. این مفهوم به این معناست که قرآن ومایتعلق به را فارغ از زندگی واقعی تعریف کرده و درواقع شکافی را بین کتاب وحی و حیات مادی و معنوی انسان درعمل ایجاد کرده ایم.
به عبارت اخری تقدیم فرع و حاشیه بر اصل و متن قرآن کریم را تبدیل به منبعی برای علاقمندان به موضوعات خاص که اغلب هنری تعریف می شود نموده و نه منبعی برای «شفاءلمافی الصدور و هدی و رحمه». و این یعنی انحصار و ذبح قرآن در مذبح اندیشه ها و اراده های مهجورکنندگان.
به عقیده راقم این سطور مقوله ای تحت عنوان مسابقات، جشنواره ها و هرآنچه که با شعار فعالیت قرآنی فارغ از طریقیت و موضوعیت آن انجام می پذیرد در همین راستا ضرورت آسیب شناسی دارد. این را گفتیم به ضرورت دفع شبهه مقدر که تاکید براین ها به عنوان مقدمه بودن برای فهم و اقدام و عمل خود نیز نوعی محجوریت است.
آیا دعوت قرآن به قرائت که ظرف زمانی و مکانی موصوف دارد با این نوع خارجی و مشهور خود رابطه ای دارد؟ زیرا شکل و محتوای هر یک از این دست کنش ها صلاحیت، قابلیت و ظرفیت مقدمه را ندارد.
به نظر شما چه رابطه علت و معلولی بین مسابقه رشته قرائت تحقیق با در نظر گرفتن تمامی الزامات آن با فهم و عمل به آن وجود دارد؟ اگر هم قرار بر طریقیت ماجراست چرا به جای صرف بودجه های هنگفت به اصطلاح قرآنی در مسابقات و جشنواره ها و... برای عده ای خاص به مقوله آموزش همگانی و در نظام آموزشی و تربیتی کشور و یا رفع آسیب ها و تربیت استعدادهای موردنیاز طراز جامعه اسلامی بی توجهی می شود؟
چرا جامعه و نیاز های آن را فدای علائق فردی کنیم که خروجی آن هم باتوجه به فرآیندی که سپری می کند برای محیط پیرامونی خود حاصل و نفعی ندارد؟ یا رابطه ای بین اسم و مسمی برقرارکنیم و یا قرآن را فدای نظرات خود نکرده و به دنبال عنوانی جدید باشیم. مع التاسف با شعار اینها مقدمه اند و..تنها برطبل مهجوریت قرآن می کوبیم به عنوان نمونه و به مناسبت اکران سریالی به اسم قرآنی پدر به دلیل عدم توجه به آنچه که گفتیم و با بهانه قرآن ها را از سرطاقچه ها برداشتن کتاب شریف را در قاب تلویزیون وهنر محصور کرده و دلخوش به مهجوریت زدایی آن هستیم و از همه جالب تر واکنش های جالب، غیرمنطقی و شتابزده جامعه به اصطلاح قرآنی است که در مجالی مقتضی به آن می پردازیم.
لذا باید طرحی نو نه به معنای ایجاد ساختارهای عریض و طویل بل اصلاح وضع موجود براساس نگاهی آسیب شناسانه معطوف به مخاطبان همگانی قرآن کریم در ساحت تصمیم سازی و تصمیم گیری داشته باشیم تا ازاین رهگذر بازتعریف هویتی منطبق برشرع وعقل صورت بپذیرد والا سخنرانی، ساخت فیلم و سریال با رنگ و لعاب قرآنی و ابتدا به آیات قرآن در هر شروع و ورودی راه برون رفت واصلاح امور نیست./۹۶۹/د۱۰۲/ب۱
منبع: مهر