یادداشت؛
انقلاب سوم مردم عاشورایی ایران
حماسه ۹ دیماه یک نمونه تمام عیار از «احساس وظیفه دینی»، «عمل صالح»، «بصیرت انقلابی»، «رفراندم ملی» و «بیعت با رهبری و آرمانهای امام راحل» بود.
به گزارش خبرگزاری رسا، تاریخ ٤۰ ساله جمهوری اسلامی ایران متأثر از سه انقلاب بزرگ است:
۱ - انقلاب ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ که در جبهه جنگ سخت، بدون توسل به زور و سلاح، با در هم شکستن حکومت ۲۵۰۰ ساله طاغوت (انقلاب طاغوتزدایی)، سبب استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران شده و همه ساله در ۲۲ بهمن مردم ایران در سراسر کشور، هر سال باشکوهتر از سال قبل، این پیروزی را جشن میگیرند.
۲ - انقلاب ۱۳ آبان ۱۳۵۸ که سفارت امریکا (مرکز جاسوسی و توطئه شیطان بزرگ در ایران برای دخالت در امور ایران و تلاش برای براندازی و سلطه مجدد خود بر ایران) توسط تعدادی از دانشجویان انقلابی اشغال شده و بهعنوان «انقلاب استکبارستیزی» در حوزه نبرد نیمه سخت به سلطه استکباری امریکا بر ایران خاتمه داده و حضرت امام راحل آنرا انقلاب دوم و بزرگتر از انقلاب اول (۵۷) نامیدند و اینک ٤۰ سال است که همه ساله در چنین روزی مردم ایران در تمامی شهرها به میدان آمده و علیه ماجراجوییهای شیطان بزرگ، فریاد خشمآلود مرگ بر امریکا سر میدهند.
در توجیه بزرگتر بودن انقلاب دوم نسبت به انقلاب اول، گفته میشود انقلاب اول اگر چه نسبت به انقلاب دوم (که فقط تعداد بسیار محدودی دانشجو در آن حضور داشتند) گستردگی به پهنای کل ایران داشت، اما سه ویژگی ممتاز سبب بزرگتر شدن انقلاب دوم شد: نخست اینکه انقلاب دوم علیه مسبب و حامی اصلی مفاسد حکومت پهلوی و در مسیر شکستن اقتدار فرعونی نظام سلطه بر ایران بود.
دوم اینکه انقلاب دوم در حوزه جنگ نیمه سخت و دنیای جاسوسی بود که به مراتب از حوزه جنگ سخت مشکلتر و پیچیدهتر است و بالاخره سوم اینکه انقلاب استکبارستیزی مردم ایران دارای عمق و درک و بصیرت انقلابی توسط دانشجویان بود، اما در انقلاب اول مردم عمدتاً از روی علاقه و اعتماد به حضرت امام وارد میدان مبارزه شدهبودند.
۳ - انقلاب ۹ دیماه ۱۳۸۸ که در حوزه جنگ نرم و تجدید بیعت با امام و ولایت و دفاع جانانه از دین شکل گرفته و پنج عامل بسیار مهم، این انقلاب را از دو انقلاب پیشین برجستهتر و بزرگتر نموده است: اول آنکه این انقلاب نیز مانند انقلاب اول از گستردگی و فراگیری کل ایران برخوردار بود.
دوم آنکه این انقلاب در حوزه جنگ نرم واقع شد که به مراتب از انقلاب سخت و نیمه سخت پیچیدهتر است. سوم آنکه این انقلاب مانند انقلاب اول در ایام عاشورا رخ داده و بر باورها و اعتقادات عمیق مردم به مکتب عاشورا و دفاع از دین تکیه داشت و خاطرات انقلاب اول و تأکید امام راحل را مبنی بر زنده نگه داشتن محرم و صفر مجدداً در اذهان مردم زنده کرد: «محرم را زنده نگه دارید. ما هر چه داریم از این محرم است. صحیفه نور ج. ۱۷ ص. ۶۱».
چهارم اینکه مردم در این انقلاب، بدون دخالت و سازماندهی خواص، بهصورت کاملاً خودجوش و صرفاً با درک انقلابی آحاد مردم و حضور مؤمنانه درصحنه شکل گرفته و تمام رشتههای ۱۰ ساله دشمنان خارجی و عوامل داخلی آنان را خنثی نمود.
پنجم آنکه در این انقلاب «ز منجنیق فلک سنگ فتنه میبارید» و مردم در دفع کودتایی امریکایی و فتنه هیبریدی و مرکب سبز اموی پیروز شدند که در آن مانند جنگ احزاب، همه: «سرویسهای جاسوسی دولتهای غربی و رژیم صهیونیستی»، «خواص بیبصیرت داخلی»، «حمایتهای گسترده مالی قارونهای منطقهای»، «گروهک منافقین»، «سلطنتطلبان»، «اشرار و اراذل و اوباش داخلی»، «شبکه عوامل دشمن زیر نظر مستقیم سفارتخانههای خارجی» و... یکپارچه، متحد و سازمان یافته به میدان آمده بودند.
حماسه ۹ دیماه، انقلاب سوم مردم ایران و یک نمونه تمام عیار از «احساس وظیفه دینی»، «عمل صالح»، «بصیرت انقلابی»، «رفراندم ملی» و «بیعت با رهبری و آرمانهای امام راحل» بود که اگر حضور به موقع و مؤثر مردم در صحنه نبود و دشمنان، موفق به پیشبرد اهدافشان میشدند، بیتردید امروز ایران سرنوشتی به مراتب وخیمتر از اوضاع یمن و سوریه چند سال قبل بود.
کودتای امریکایی و فتنه سبز اموی در سال ۸۸ نه یک رویداد اتفاقی و تصادفی بود، نه یک اختلاف و توهم انتخاباتی و نه یک رویداد و آسیب داخلی، بلکه یک کودتا و فتنه مهندسی شده ۱۰ ساله بود که درباره انگیزههای مسببان خشک مغز و قانون گریز داخلی آن حداقل سه دیدگاه متصور است: گروهی بر این باورند که عاملان داخلی فتنه، از حقیقت و باطن فتنه عظیم و مهندسی شده دشمنان تحلیل و ارزیابی درستی نداشته و نادانسته در دام کودتای امریکایی و سرویسهای جاسوسی دشمن گرفتار شدند و با تخریب پلهای پشت سر خود، راه بازگشت را بر خود بسته و مسبب پیامدهای بعدی آن شدند.
گروهی دیگر بر اساس قرائن و شواهد موجود، فتنهگران سبز را عوامل اجیر شده کودتا میدانند که با مهندسی قبلی وارد این میدان شده و با اجرای سناریوی از پیش نوشته شده، قبل از پایان انتخابات، خود را برنده انتخابات معرفی و مملکت را به مدت هشت ماه به سمت آشوب و هرج و مرج کشانده و هزینههای گزاف مادی و معنوی برای نظام به بار آوردند؛ و بالاخره دسته سوم معتقدند که انتقام گیری از احمدینژاد سبب بروز و گسترش فتنه و پیامدهای آن شدند.
واقعیت این است که هیچ فرقی نمیکند که کدامیک از سه فرضیه مذکور را به عنوان دلیل قانون گریزی فتنهگران بدانیم و هر سه فرضیه در یک نقطه و هدف مشترکند خاصه اینکه با اتمام ریاست جمهوری احمدینژاد، فرضیه سوم سالبه به انتفاع موضوع شدهاست.
گذشت ۱۰ سال از فتنه، وقت کافی و زیادی است تا فتنهگران به حقیقت تن داده و با بررسی ابعاد پیچیده کودتای نافرجام امریکایی در صدد جبران جفا و ستمی که بر ملت رفته برآیند، اما شوربختانه و متأسفانه نهتنها فتنهگران از حلم و بردباری و ظرفیتهای نظام سوءاستفاده کردهاند بلکه قویاً در صدد جابهجایی شاکی و متشاکی و در مقام طلبکار بر آمدهاند.
دشمنان خارجی و فتنهگران داخلی در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب شکوهمند مردم ایران، بر این باورند که مردم، فتنه و فتنهگران را فراموش کردهاند و اینک در پناه آشفتگی ناشی از سوءمدیریت و لجامگسیختگی اقتصادی موجود برای تغییر صحنه و آمادهسازی بستر فتنهای پیچیدهتر و تلختر از فتنههای پیشین تلاش میکنند، اما سخت در اشتباه هستند و ملت مقاوم و خستگیناپذیر ایران این بار نیز با فائق آمدن بر فتنه مرکب پیشرو حسرت و داغ ضربه زدن به انقلاب اسلامی را بر دل دشمنان و عوامل داخلی آنها خواهند گذاشت. /۱۰۱/۹۶۹/م
ارسال نظرات