نخستین نشست سیری در تاریخ و منابع نهج البلاغه
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در اصفهان، صبح امروز نخستین نشست از سلسله نشست های «دوره سیری در تاریخ و منابع نهج البلاغه» به همت دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان برگزار شد، در این نشست حجت الاسلام مجید هادیزاده، رییس مرکز تخصصی حوزه علمیه اصفهان سخنانی را پیرامون موضوع سندیت کتاب شریف «نهج البلاغه» بیان کرد.
وی با بیان اینکه درحال حاضر آنچه در نظر داریم بررسی کتاب شریف نهج البلاغه از حیث پدیدارشناسی و بررسی حجیت و سندیت آن است، نه مفاد و محتوای آن، گفت: شبهه مهمی که پیرامن سندیت نهج البلاغه وجود دارد این است که جناب رضی و جناب مرتضی به عنوان دو مولف نهج البلاغه از نظر مذهبی به زعم عده ای امامیه نبوده و زیدی هستند. مخصوصا در بین شُرّاح زیدی نهج که سهم بزرگی در این میدان دارند، این دو برادر به صورت مسجل زیدی خوانده شده اند.
حجت الاسلام هادی زاده ادامه داد: اصلا سهم شیعه امامیه در پژوهش نهج بسیار مختصر است و غالبا فرق دیگر شیعه به آن پرداخته اند. چنانچه علمای ما در رده «زمخشری» و یا هیچکدام از فلاسه در رده «امام فخر رازی» به شرح نهج نپرداخته اند و لذا در طول تاریخ بیش از شیعیان، اهل تسنن به نهج البلاغه اهتمام کرده است. در حالیکه می دانیم امام فخر شارح نهج است.
رییس مرکز تخصصی حوزه علمیه اصفهان با بیان اینکه درخصوص اندیشه فقهی جناب مرتضی و جناب رضی مسائلی بیان شده است، اظهار کرد: خانواده جد مادری جناب مرتضی از حاکمان و سلاطین منطقه گیلان امروز یعنی دیلمان قدیم بوده اند که پس از شکست به یمن گریخته و سلسله ادریسی ها را تشکیل دادند.
ابهاماتی در شیوه تدوین نهج البلاغه وجود دارد
وی خاطرنشان کرد: وقتی جناب سید مرتضی فقه جد خود «شرح الساول ناصریات» را می نویسد در بسیاری از مسائل از فقه ما فاصله گرفته و به فقه زیدیه نزدیک شده است. حتی برخی از مسائلی که ایشان در «الاتصال» به عنوان منفردات و ماتفرد به شیعه امامیه ذکر می کند، در «المسائل الناصریات» با آنها کمی اختلاف پیدا کرده و مطابق فقه زیدی رفتار می کند.
حجت الاسلام هادیزاده در ادامه با تأکید بر اینکه شیوه این دو برادر در تدوین نهایی نهج البلاغه که در سال 406 به ظهور رسید با ابهاماتی تاریخی مواجه است، تصریح کرد: مسأله کمی نیست که کسی مانند «شیخ الطائفه» وقتی در کتاب شریف «الفهرست» به ذکر نام مسلفین امامیه می پردازد، از کسانی نام می برد که هیچ کجا ذکری از آنها نمی شود، اما به جناب رضی که می رسد نه نامی از او می آورد و نه نامی از نهج البلاغه. در تمام آثار شیخ طوسی نیز حتی یک بار نام رضی نمی آید، در حالی که می دانیم شیخ و مرتضی در محضر شیخ مفید هم درس بوده اند و پس از مرگ شیخ مفید در سال 413 ، مرتضی خلیفه شیخ طوسی می شود و تقریبا حدود 26 سال شیخ الطائفه محضر مرتضی را درک می کند. لذا وقتی به الفهرست می رسد با مرتضی چه می کند؟
وی با اشاره به فعالیت های علمی شیخ رضی، افزود: شیخ، مرتضی را اجل این عصر و کسی می داند که هیچ رقیبی در این علوم ندارد و با اینحال نام کسانی را در این کتاب ذکر می کند که نشانی از انها نیست، ولی نامی از رضی ذکر نمی کند. آیا شیخ از سایر آثار رضی مانند تفسیری که او بر قرآن کریم نوشته است و متاسفانه امروز فقط یک جزء آن در آستان قدس موجود است بی خبر بوده و چرا اینگونه با او رفتار کرده است؟
برای بررسی شبهات باید به زمان پیش از نهج البلاغه توجه کرد
حجت الاسلام هادیزاده با تاکید بر اینکه برای بررسی این موضوع باید نهج البلاغه را رها کرده و به زمان پیش از آن بپردازیم، بیان کرد: نکاتی پیرامون تاریخ این کتاب شریف وجود دارد که ابهام زا و مشکل آفرین است، جناب سید رضی هیچ سندی در ابتدا، انتها یا وسط کتاب ذکر نکرده و لذا فقها هزار سال است که می گویند نهج البلاغه قابلیت استناد فقهی ندارد.
وی خاطرنشان کرد: متکلمین گاهی به این کتاب شریف استناد کرده اند، اما فقها هرگز. اگر سراسر «جواهر» یا «حدائق» را بنگرید یک مرتبه نام این کتاب شریف یا روایتی از آن نمی بینید. حال سوال این است که آیا ایشان با سنت روایی ما آشنا نبوده و کافی است که بگوییم این کتاب را به عنوان یک گزینه سازی از متون بلاغی در نظر داشته است؟ درحالیکه ایشان صریحا در نام کتاب «من کلام الأمیرالمؤمنین» آورده است و لذا این اسناد به امیرالمؤمنین بدون ذکر سند به چه معناست؟ آیا اسناد دادن به ساحت وجود مبارک امیرالمؤمنین نیازمند سند نیست؟
رییس مرکز تخصصی حوزه علمیه اصفهان با طرح این سوال که آیا جناب سید رضی از مدل خاصی برای تدوین این کتاب استفاده کرده یا خیر، اظهار کرد: آنچه در عالم خارج رخ داده این است که ایشان بدون ذکر هیچ سندی اسناد داده است، درحالیکه اگر این کتاب را به دست یک محدث رسمی مانند جناب کلینی می سپردید برای هر سخن، نامه و حکمت سندی رسمی ذکر می کرد. آیا در حوزه روایی قبل از جناب رضی چنین اتفاقی افتاده است و آیا متن دیگری هم داریم که در آن مانند نهج به گردآوری سخنان یکی از معصومین پرداخته باشد؟
مدل کاری جناب رضی با دیگران متفاوت بوده است
وی با اشاره به اهمیت بررسی فعالیتهای روایی در پیش از نگارش نهج البلاغه، تصریح کرد: تفاوت در این است که اگر این کار مدلی داشته است، ایشان از آن تبعیت کرده است و لذا عدم ذکر سند را باید در آنجا جستجو کرد. بر این اساس باید گامی از نهج عقب رفته و حوزه روایی شیعه را تا قبل از سال 406 بنگریم. این جستوجو با دو معیار انجام میشود، نخستین معیار این است که این منابع موجود باشد و دوم اینکه چاپ شده باشد.
حجت الاسلام هادی زاده به حجم بالای تألیف کتب روایی و حدیثی از سوی علما اشاره کرد و گفت: مرحوم شیخ حر، در جلد آخر «وسائل» 30 جلدی «آل البیت» و 20 جلدی «اسلامیه» می فرمایند تقریبا از ابتدای زمان امیرالمومنین تا حوالی سال 250 و آغاز غیبت، 6 هزار و 600 کتاب توسط علمای ما تالیف شده است. البته اینها فقط و فقط مجموعه های حدیثی است نه غیرحدیثی. یعنی اگر آثار فقهی به این حجم اضافه شود، آمار به 10 هزار جلد و اگر آثار کلامی نیز افزوده شود آمار به بیش از 15 هزار جلو خواهد رسید. به ویژه در دوره هایی مانند حیات امام کاظم(ع) که بحث امامت جذر و مدهای شدیدی داشت و صدها کتاب در یک دوره 50 ساله تدوین شد.
این مدرس حوزه علمیه تأکید کرد: بنا بر آماری که بنده براساس منابع در دسترس گرفته ام، از قرن اول تا آغاز قرن 5 ، نهج البلاغه پنجاه و دومین کتاب حدیثی شیعه است که از نظر تاریخی و زمانی هم موجود است و هم به چاپ رسیده است. در 51 کتابی که قبل از نهج موجود است و در سبک های مختلفی نوشته شده است، در سبک جناب رضی هیچ کتاب چاپ شده ای وجود ندارد. کتاب های غیرچاپ شده داریم که بعدا از مجموعه فرمایشات امیرالمومنین معرفی خواهیم کرد، اما کتابی که چاپ شده باشد، نداریم.
صحیفه سجادیه دارای سند است
وی در ادامه افزود: کتاب صحیفه شریفه مدلی مانند نهج البلاغه است که مجموعه فرمایشات یک امام را ارائه می کند. اما این کتاب به وسیله خود امام تدوین شده است نه مانند نهج که با چند قرن فاصله توسط یک محدث نقل شده است. درواقع صحیفه شریفه دارای سندی است که در ابتدای آن مذکور است. اگرچه نمی دانیم «ابن شهریار خازن» که در صدر سند صحیفه نامش ذکر شده کیست و یا در حد ثنای اولین کلمه صحیفه اختلاف نظراتی بین پدر علامه مجلسی، شیخ بهایی و جناب خان وجود دارد، ولی به هرحال صحیفه مسند است.
حجت الاسلام هادی زاده خطارنشان کرد: امام صادق(ع) درباره صحیفه فرمودند این خط پدرم امام باقر(ع) است که وقتی جدم این مطالب را انشا می فرمودند پدرم آن را می نوشتند. لذا هر چهار طریقی که برای نگارش صحیفه ذکر شده دارای سند است. در حالیکه هیچ نسخه مسندی از نهج موجود نیست، چون خود جناب رضی آن را مسند نکرد.
وی با اشاره به تفاوتهای صحیفه سجادیه و نهج البلاغه، اظهار کرد: اگر مدل نهج مانند صحیفه است باید گفت که نهج هیچ تطابقی با صحیفه ندارد. صحیفه نیاز به سند ندارد چون مستقیما انشای امام روی کاغذ آمده و به راوی سپرده شده است. در حالیکه نهج که مجموعه ای از خطب و نامه ها و ... است یک به یکش سند می خواهد که جناب رضی مطلقا چنین کاری انجام نداده است.
رییس مرکز تخصصی حوزه علمیه اصفهان با اشاره به اینکه برخی می گویند نهج از مدل اصول «اربع مع» پیروی کرده است، عنوان کرد کرد: اصلا ارتباطی بین این دو خانواده وجود ندارد. اصول اربع مع خاصیتش این است که در محضر امام و در همان جلسه کتابت شده و لذا به دلیل آمد و شدها و سوال و جواب های موجود در جلسه به شدت آشفته است و حق تصرف در آن وجود ندارد. در حالیکه کتاب مهذب است و مطالبی به آن اضافه و کم می شود.
وی ادامه داد: این در حاالیست که نهج با فاصله بیش از سه قرن تا امیرالمومنین در سال 406 تدوین شده است و لذا نمی توان به این فرض مجال طرح داد که نهج از مدل اصول تبعیت کرده است، عده ای گفته اند نهج البلاغه نیازمند سند نیست همانطور که اصول «اربع مع» نیازمند نیست، ولی باید گفت که حتی یک سند متصل به نهج البلاغه وجود ندارد و جناب رضی حتی به یک نفر اجازه نقل این کتاب را نداده است.
حجت الاسلام هادی زاده با اشاره به دو کتاب دیگر به نام های «صحیفة الرضا» و «فقه الرضا» به عنوان دو مدل احتمالی تبعیت نهج ابلاغه گفت: اولا فقه الرضا هیچ ارتباطی به وجود مبارک حضرت رضا ندارد. این کتاب مجموعه خط پدر شیخ صدوق است که برای آقازاده شریفش نوشته است و نمی دانیم علامه مجلسی با آن اعتبار و عظمتی که در حوزه حدیث دارند و چنانچه نقطه ای روی کاغذ گذاشته باشند از شانیت علمی برخوردار است، چگونه در سال 1110 فرموده اند که این خط حضرت رضا(ع) است. نمی دانیم منظور نظر شریف ایشان چه بوده است و دستمان از فرمایش ایشان کوتاه است.
وی افزود: با فرض اینکه برخی ماند میراز حسین نوری صاحب «مستدرک» قائل به این هستند که این کتاب مسند به حضرت رضا است، ولی هیچ سندی موجود نیست که چنین باشد.
حجت الاسلام هادی زاده با بیان اینکه عده ای می گویند نهج البلاغه هم مانند این کتاب نوشته شده ولی سند آن ذکر نشده است، گفت: اگر گفته می شود این کتاب را خود حضرت نوشته اند، پس چرا باید سندی ذکر کنند وقتی خودشان آن را نوشته اند؟ اما وقتی سید رضی بعد از حدود 340 سال می خواهد مطلبی را از امام نقل کند سندی برای آن نقل نمی کند؟
رییس مرکز تخصصی حوزه علمیه اصفهان، با اشاره به کتاب «مسائل علی بن جعفر» اظهار کرد: یکی از فرزندان امام صادق(ع) به نام علی بن جعفر که بعدها به عریضی معروف شد، بیش از هزار مسأله و استفتاء را خدمت برادرش امام کاظم(ع) مطرح ساخته و جواب حضرت را در این کتاب ارائه کرده است. است.
وی ادامه داد: برخی گفتند این کتاب فرمایشاتی از امام کاظم(ع) است که سند ندارد. این حرف معنایی ندارد. چون اگر این کتاب تا زمان ما سند نداشته باشد از حجیت ساقط می شود، اما اینکه در خود آن کتاب سلسله سند ذکر شده باشد دلیل حجیت آن است. ایشان گفته است من از برادرم سوال کردم و ایشان پاسخ دادند. این خود سند است و دیگر نیازمند سند نیست.
حجت الاسلام هادی زاده در ادامه خاطرنشان کرد: نتیجه آنکه کتاب نهج البلاغه هیچ مدلی در اسناد ندارد و ممکن است در بین کتب تخصصی که جمع آوری سخنان امیرالمؤمنین است مدل داشته باشد.
این استاد حوزه در ادامه با بیان اینکه بسیاری از مجموعه های بزرگ حدیثی هنوز در کشور به چاپ نرسیده است، اظهار کرد: متاسفانه مجموعه 14 هزار حدیثی امیرالمومنین هنوز یک بار هم چاپ نشده است. همچنین بزرگترین مجموعه های حدیثی مانند «جوامع العلوم و الحکم» و« عوالم العلوم و الاحوال» هیچ کدام چاپ نشده است. مجموعه های کلان حدیثی شیعه نیز که 50 درصد یا 100 درصد از بحارالانوار بزرگتر است و اگر چاپ شود مجموعه 200 جلدی حدیث در اختیار خواهیم داشت هنوز به چاپ نرسیده است./1304/پ201/ب1