۰۳ بهمن ۱۳۹۷ - ۲۰:۱۲
کد خبر: ۵۹۴۷۱۶
یادداشت؛

چیز دیگری نبود که حاصل نشد!

چیز دیگری نبود که حاصل نشد!
۳ سال زمان کمی نیست. در ۳ سال، طفلی زبان باز می‌کند و راه می‌رود و اگر قوه مجریه در دست، چون امیرکبیری باشد، چنان می‌کند که می‌دانیم!
به گزارش خبرگزاری رسا، روزنامه وطن امروز در یادداشتی به قلم حسن رضایی آورده است:
 
۳ سال زمان کمی نیست. در ۳ سال، طفلی زبان باز می‌کند و راه می‌رود و اگر قوه مجریه در دست، چون امیرکبیری باشد، چنان می‌کند که می‌دانیم! امیر البته مجموعا ۳ سال و ۳ ماه صدارت کرد! این‌ها را گفتم تا بگویم ۳ سال از اجرای برجام گذشته است. ۳ سال است که سایه‌اش را بر سر این ملک انداخته است.
 
اگر ماشین حساب دم دست‌تان است، این‌ها را که می‌گویم شما هم بزنید تا من اشتباه نکنم: ۳۶۵ ضرب در ۳ ضرب در ۱۰۰ میلیون (دلار). به حساب من شد ۱۰۹ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار! طبق گفته مدافعان این ابر پرشتاب، این باید کمترین رقم عایدی برجام برای مردم باشد که به هر نفر چیزی حدود ۱۳ میلیون تومان می‌رسد با همین جمعیت ۸۳ میلیونی فعلی!
 
حالا دوباره ماشین حساب بردارید. مجموع دارایی‌های مردم و دولت در ایران چقدر می‌ارزد؟! ما دارای بزرگ‌ترین منابع نفت و گاز جهان هستیم، متوسط قیمت زمین در تهران متری ۵/۷ میلیون تومان مثلا... همینجور حساب کنید! قطعا ماشین حساب و کامپیوترتان قدرت این محاسبه را ندارد و نیازمند ابررایانه خواهید بود! یک عدد غول‌آسا را پس تصور کرده، همان را تقسیم بر ۳ کنید!
 
عایدی واقعی برجام برای اقتصاد ما، این عدد جدید است، نه آن ۱۰۹ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار! این عایدی البته منفی است! چون برجام عزیز ارزش پول ملی ما را به یک سوم کاهش داده است. کاهش ارزش پول ملی البته مطلقا بد نیست و برخی کشور‌ها تعمدا هم به این کار دست می‌زنند تا عوایدی از قبل آن کسب کنند. قصه ما، برجام و پول ملی، اما ابدا اینگونه نبود. برجام اگر هم آفتاب تابان بود، ما نباید تمام اقتصاد کشور را به آن گره می‌زدیم، چون یک سر آن در دست اجنبی بود!
 
وقتی با خروج آمریکا از برجام و برای شکایت از او به عهدنامه مودت مردادماه ۱۳۳۴ متوسل شدیم البته معلوم شد آن سر دیگر برجام هم دست ما نبوده و ما توهم داشتیم کلا! حالا، اما آقای محمدجواد ظریف که روزنامه‌های اصلاح‌طلب روز اجرای برجام رخت امیرکبیر بر تنش کرده بودند، به ما می‌گوید: «هدف برجام اقتصادی نبود، چیز دیگری بود که حاصل شد!» در دنیای عجیبی زندگی می‌کنیم واقعا!
 
حشمت‌الله فلاحت‌پیشه، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی اخیرا پس از بازگشت از سفر به سوریه، گفته است: «آقای بشار اسد در نشست با هیات پارلمانی ایران، تاکید داشت ایران در راس همکاری اقتصادی سوریه است که با وجود این صحبت، جای گریه دارد که ما هنوز در سوریه رایزن اقتصادی نداریم!» من البته فکر می‌کنم ایشان و ما نباید برای گم شدن یک نعل اسب بی‌ارزش گریه کنیم!
 
وقت گریه ما زمانی بود که کسانی ۵ سال پیش با ادعای باسوادی، همه چیز مملکت حتی آب خوردن مردم را به غرب گره زدند. اسب را برده‌اند آقای فلاحت‌پیشه! ما جوش نعلش را می‌زنیم! سهم ما از بازار ۱۰۰۰ میلیارد دلاری ۱۵ کشور همسایه‌مان، فعلا تنها ۲ درصد است! مجموع تجارت خارجی ایران با ۱۵ کشور همسایه از ۳۸ میلیارد دلار در سال ۹۰ به ۳۶ میلیارد دلار در سال ۹۶ رسیده است!
 
البته خیالی نیست، چون در عوض دولت دوست و برادر فرانسه، پرتاب ناموفق ماهواره از سوی ایران را بشدت محکوم کرده، از ما خواسته تمام آزمایش‌های موشکی بالستیک را هم فورا متوقف کنیم! احمق‌ها فکر کرده‌اند موشک‌ها هم هسته‌ای است! آقای ظریف البته اخیرا سفر خوبی به عراق داشته و جمعی از تجار ایرانی را هم با خود همراه کرده تا زمینه حضور بیشتر ایران در بازار بزرگ عراق را فراهم کند.
 
کلا آقای ظریف این روز‌ها کار‌ها و حرف‌های عجیبی دارد. وی اخیرا در گفتگو با روزنامه الوفاق با انتقاد از برخی کشور‌های عربی گفته است: «مشکلی که ما با برخی همسایگان عرب‌مان در جنوب خلیج‌فارس داریم، این است که بر اساس یک تصور غلط از واقعیات دنیا فکر می‌کنند اولاً آمریکا و غرب همه دنیاست و اگر بتوانند دل آمریکا و غرب را به دست بیاورند، می‌توانند به هر جایی که بخواهند، برسند!» شنیدن این سخنان از زبان کسی که خود و رئیسش چند سال است با همین رویکرد به دنبال رفع بهانه‌های آمریکا و غرب هستند، عجیب نیست واقعا؟!
 
ما اگرچه سخنان آقای ظریف را درباره اهداف غیراقتصادی برجام، تحریف تاریخ نه، تحریف زمان حال می‌دانیم (!)، ولی اقدامات جدید ایشان در جهت بسط ارتباطات اقتصادی با همسایگان را مفید و موثر تلقی می‌کنیم؛ امری که باید خیلی پیش از این‌ها در دستور کار قرار می‌گرفت و اینقدر بر طبل برجام، کدخدا و اروپا کوفته نمی‌شد. امید که دولت دوباره اقتصاد مملکت را معطل اروپا نکند و آخر بگوید هدف‌مان اقتصادی نبود، چیز دیگری بود که حاصل شد! /۱۰۱/۹۶۹/م
محمدرضا محمودخانی
ارسال نظرات