نگاهی گذرا به مد و آسیبشناسی آن در جامعه ایران
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، امروزه بسیاری از جوانان با گسترش شبکههای مجازی و اجتماعی، به راحتی ارتباطات گستردهتری با جوامع و فرهنگهای دیگر کشورها پیدا کردهاند و بالطبع در این نوع ارتباطات که بده و بستانهای فرهنگی نیز اتفاق میافتد، موقعیت جوانان را در شناخت و فهم ارزشها و هنجارهای درست، سختتر و گاهاً پیچیدهتر نیز کرده است و در مواردی، نفوذ فرهنگی هم باعث شده تا برخیها به هنجارهای متضاد با فرهنگ جامعه خودشان متمایل شوند؛ یک روز شلوار پاره و روز دیگر شوار کوتاه، یک روز آرایش به سبک ایتالیایی و روز دیگر به سبکهای آلمانی، زمانی مانتوی کوتاه و زمانی دیگر مانتو جلوباز مد میشوند.
اگر از همه کسانی که از چنین مدهایی تبعیت کرده و رفتار، منش و سبک پوشش خود را براساس آخرین مد رایج درمیآورند، بپرسید که چرا چنین لباس یا آرایشی را انتخاب کردهاید؟ نمیتوانید پاسخ درخور و قانع کنندهای از آنان دریافت کنید، جز اینکه «خب این لباس یا آرایش، قشنگه یا مد شده»!
گرچه اینگونه پاسخهای داده شده، به نظر سطحی میآیند، ولی بنا به تحلیل روانشناختی، این نوع گرایشها در افراد، نوعی از تنوع طلبی، نوجویی، به روز بودن و تعلق به گروه را نشان میدهد و تاحدودی هم طبیعی و بهنجار تفسیر میشود.
امّا سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که آیا مد و مدگرایی، میتواند پیامدهای مثبتی هم به دنبال داشته باشد؟
درجواب باید گفت که نه تنها مد و مدگرایی، پدیدهای پسندیده و ارزشمند است، بلکه میتواند به افراد جامعه، نشاط و طراوت نیز بدهد؛ چرا که زیبایی طلبی از ویژگیهای خاص رفتاری در همه انسانها به ویژه جوانان است.
امّا از دیدگاه کارشناسان و جامعهشناسان، مدگرایان به سه دسته تقسیم قابل تقسیم هستند؛
دسته اول؛ افرادی هستند که آگاهانه و به صورت حرفهای پوشش و پیرایش خود را براساس الگوهای بهنجار و مناسب انتخاب میکنند و میدانند که باید به دنبال کدام نوع پوشش یا آرایش بروند که با هنجار و ارزشهای جامعه خود متعارض نباشد.
دسته دوم، به نوعی هنجارشکنان و افراد مانکن صفتی هستند که از ناتوی فرهنگی دستمزد میگیرند تا برخلاف ارزشها و هنجارهای جامعه حرکت کنند. آنها مانکنهای زندهای هستند که در کوچه و خیابان و مهمانیها و... بر عرضه مدهای روز که غالبا هنجارشکنانه و ضد ارزش هستند میپردازند و در نهایت دسته سوم هم زنان و مردانی هستند که باتصور زیبا شدن از نظر پوشش و آرایش از گروههای اول و دوم پیروی میکنند.
شکی نیست که نقش تخریبی گروه دوم در رواج مدهای ساختارشکنانه بسیار بالاست و میتواند آسیب جدی به فضای جامعه بزند؛ همچنانکه اخیرا در یک مراسم شوی لباسی که به صورت زنده در صفحه برگزار کنندگان منتشر شد، شاهد پرفورمنسهای عجیبی از زنان بودیم که با لباسهای عجیب! (البته شک دارم که اسم لباس را بتوان روی آنها گذاشت) و نوع آرایش نامتعارفی به اسم هنر ظاهر شدهاند و در حال حرکت میان بازدید کنندگان بودند؛ مراسمی که نه به صورت مخفیانه یا در پستو، بلکه آزادانه و پر سر و صدا و با پوششهای مجازی برگزار شد؛ شوی لباسی که واقعاً مصداق بارز توهین به زنان بود.
آنچه امروز، پدیده مد و مدگرایی را به چالش برای جامعه تبدیل کرده است، عدم مدیریت و سیاست گذاری درست آن توسط برخی از عناصر فرهنگی خودی است و گرنه اصل این پدیده به ظاهر چالش برانگیز نه تنها بد نیست، بلکه میتواند یک فرصت فرهنگی برای جامعه باشد. متاسفانه در دورهای از اوایل انقلاب، نسبت به این پدیده مد، نگاه انتقادی صِرف و غیرکارشناسی شکل گرفت و تقریبا باعث شد این فرصت فرهنگی به یک ضد فرهنگ تبدیل شود.
البته اگر تاریخ چند ساله انقلاب را از این منظر ورق بزنیم، مشاهده میکنیم که در دورهای، شاهد ظهور درست این پدیده در جامعه بودیم؛ همان زمانی که تفکر و بینش انقلابی و بسیجی وار باعث شد تا نوع پوشش و مدل مو و رفتار خاص بسیجیها به عنوان یک الگو و معرف یک گروه در سطح جامعه فراگیر شود. آن مقطع، به خوبی از ظرفیت مد برای فرهنگ سازی و بارورسازی ارزشها در جامعه استفاده شد، ولی صد حیف که بعد از پایان دوران دفاع مقدس، نتوانستیم از ظرفیت به وجود آمده، استفاده درست و کافی را ببریم.
گرچه امروزه قدرت نمایی ناتوی فرهنگی در این عرصه به وضوح قابل مشاهده است، ولی به صورت جسته و گریخته میبینیم گروهی از جوانان خوش ذوق و با سلیقه، اقدام به تولید لباسهایی با تصاویر شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم و شهدای هستهای برای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت کردهاند که بسیار قابل تحسین است، امّا به دلیل عدم مدیریت و نبود سیاستگذاری درست که وظیفه اصلی عناصر فرهنگی است، شاید این حرکت هم به نتیجه لازم نرسد.
به نظر می رسد لازم است که مسئولان فرهنگی دراین زمینه با یک نگاه صحیح عملیاتی کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت نسبت به تدوین سیاستهای کلان و شاخصهای سنجش آن اقدام کنند و در نهایت طرح عملیاتی این پدیده را در اختیار عناصر فرهنگی جامعه قرار دهند./918/ت 303/س
عقیل مصطفوی