حمایت از آرمان فلسطین از نگاهی دیگر
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، شاید اگر بخواهیم بدون مثبت اندیشی افراطی به مسئلهی فلسطین و خاصه مسئله قدس نگاه کنیم، اگر نگوییم شعار «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» به صورت مستقیم، که حالتهای خفیفتر این سخن اما به صورتهای متفاوت از زبان برخیها که نه سبزند و نه بهاری و نه اصلاح میدانند و نه اصول نیز در کوچه و بازار شنیده میشود.
چرایی این مسئله را نه از عمق نفوذ دشمن که از شدت و حدت تنبلی قشر معتقد به انقلاب و مبانی آن میدانم.
بارها دیده و شنیدهایم که در موارد حتی عادی این قشر منتظر میمانند و آنقدر دست به عمل نمیزنند تا راس نظام ولایی دست به کار شده و مسئله را برای تنبلهای همیشه در صحنه، جویده شده و آمادهی هضم تحویل دهند و از آن پس تا مدتها تکرار آن جملات بدون حتی یک جملهی اضافی ابتکاری که نشان دهندهی لحظاتی اندیشه نسبت به فرمایشات رهبری باشد عینا بازگو میشود.
برخی اوقات این مسئله یعنی عدم اندیشه و نداشتن تجزیه و تحلیل بر سخنان رهبری تا جایی پیش میرود که رهبری نظام که اگر بخواهیم فقط بر اساس اصول قانون اساسی به وظایفش نگاه کنیم زمانی برای خردهکاریها در بین برنامههایش نمییابیم از فرط تنبلی قشر مدعی تفکر انقلابی، وارد مصادیق ریز شده و همچون مشاوری خصوصی برنامهی ریزه کاریهای خاص هم ارائه میدهند.
یادم میآید در دیدار جمعی از مسئولین فرهنگی آنچنان از بیفکری و بیعملکردی مسئولین ناراضی بودند که در خصوص کار فرهنگی تا آنجا سطح صحبت را برای فهم مسئولین پایین آوردند که مثال تفکر در مورد اسباب بازی کودکان و خاصه ساختن عروسک متناسب با فرهنگ ایرانی اسلامی را توصیه کرده و خطر نفوذ فرهنگی که با عروسکهای باربی صورت میگیرد را به مسئولین امر گوشزد کردند.
احتمالا مخاطب گرامی بهحق برایش سئوال پیش بیاید که مثال عروسک چه ربطی به مسئلهی فلسطین دارد.
ذکر این موضوع از این جهت بود که بگویم در مسئلهی فلسطین و تبیین ضرورتهای پرداختن به این مسئله نیز با وجود ترسیم خط مشیها و حتی صحیتهای فراوان رهبری کوتاهیهای بسیاری از طرف قشر معتقد به مبانی انقلاب صورت گرفته و میگیرد.
صدا و سیمای ملی در طول سال جز اخبار روتین و اغلب با تصاویری آرشیوی کار تبیینی خاصی انجام نمیدهد و اگر هم کاری مرتبط با فلسطین تولید شود آنهم در تبیین ضرورتهای حمایت ایران از آن نیست و بیشتر گزارشی است کمی مفصلتر از خبر سخت که به وضع مردم و چگونگی تشکیل اسرائیل میپردازد؛ و انتهای سالِ کاری برنامههای با طعم فلسطین میرسد به روز قدس که شعاریترین برنامهی آن سازمان در رابطه با فلسطین است که با شور و شعف دادن به مردم برای شرکت در راهپیمایی آن روز آغاز، و به آهنگ پاپ یکی از خوانندهها و نهایتا تصاویری از حضور افرادی با ظاهری خاص در این مراسم ختم خواهد شد.
از مقدمهی نسبتا طولانی که بگذریم و البته اگر بخواهیم کمی به خود زحمت داده و منتظر ورود رهبری برای تبیین بیشتر موضوع قدس نمانیم، پاسخ به این سئوال ضروری مینماید که واقعا چرا آزادی فلسطین و مسئلهی قدس باید برای ایران مهم باشد.
شاید اگر سئوال را اینگونه بپرسیم که امام بر چه اساسی در بحبوحه بعد از پیروزی انقلاب و در زمانی که کشور آبستن حوادث مختلف بود و از دید بسیاری هنوز تکلیف انقلاب و استحکام آن جای سئوال و شک و شبهه بسیار داشت به فکر آزادی جایی هزار کیلومتر آن طرفتر یعنی فلسطین بوده و روزی خاص را برای دنبال کردن آن هدف تعیین کردند. جواب این سئوال زوایای بهتری از موضوع را برای ما آشکار خواهد کرد.
مروری کلی بر اوضاع آن روز ایران و کشورهای اسلامی نشان میدهد که پیروزی انقلاب اسلامی در زمانی رخ داد که حکومت اغلب کشورهای اسلامی در دست کسانی بود که دست نشانده یا وابستهی آمریکا و انگلیس و ... بوده و در چنین شرایطی که ایران با انقلابی از جنس اسلام به چنین تحولی رسیده انتظار کمترین توجه مثبت از سوی آنان را نمیتوانست داشته باشد؛ و این خود میتوانست برای ادامهی راه انقلاب آنهم در ابتدای راه مشکلآفرین باشد.
امام، اما با نگاهی استراتژیک برای محکم کردن پایههای انقلاب و اعلام حضور کشوری با مختصات اعتقادی و سیاسی جدید، عمق راهبردی نظام تازه تشکیل شده را نه ضرورتا در ارتباط تنگاتنگ با دول اسلامی، بلکه در نفوذ در قلب ملل مسلمان میبیند و از این روست که با کیاستی مثالزدنی قدس و آرمان آزادی آن را مرکز ثقل سیاست خارجی انقلاب اسلامی قرار میدهد.
با این کار ایران بهعنوان کشوری که ملتی غالبا غیر عرب دارد جلوتر از هر کشور عربی دیگری بهعنوان سردمدار مسئلهی فلسطین که تا دیروزِ انقلاب مسئلهای صرفا عربی به خورد ملل عرب داده شده بود مطرح شده و این خود باعث نفوذ در قلب ملتهای مسلمان که دست بر قضا چنگال اجانب را بر گردهی حکومتهای خود دیده و بیعملی آنان را در قبال قدس به وضوح مشاهده میکنند شده و مضافا نوید ورود ایران را به حوزهی تصمیمگیریهای کلان در منطقه و جهان میدهد. و این در واقع اصلیترین تیری است که برای صدور انقلاب از سوی معمار کبیر انقلاب شلیک میشود.
از منظر غیر انقلابی هم اگر به موضوع نگاه کنیم خواهیم دید که امام و رهبری انقلاب وطن دوستتر از هر ناسیونالیست تندرو دیگر عمل کرده و در جهت منافع ملی گام برداشتهاند.
چه، آمال و آرزوی هر یک از کسانی که ادعای حب ایران و عظمت ایران را دارند بازگشت به شکوه و جلال ایران هخامنشی است. حال آنکه ایران با صدور آرمانهای انقلاب بیآنکه دست به کشورگشایی با هزینههای جانی و مالی گزاف بزند و بیآنکه با گلوله و توپ و تانک به جنگ ملتها رفته و در صورت پیروزی احتمالی موجب نفرت آنان از خود شود به اعتراف بزرگان سیاست دنیا امپراطوری معنوی خود را بازیافته، با صدور آرمانهای انقلاب و در راس آنها ورود همه جانبه در موضوع فلسطین حوزهی نفوذ معنوی خود را تا کیلومترها خارج از مرزهای خود گسترش داده است.
یعنی اگر خیل عظیم دلایل اعتقادی و انسانیِ لزوم حمایت ایران از فلسطین را نادیده بگیریم هم، باید بگوییم امام با سیاستی چنین عمیق نه تنها ایران تازه انقلاب کرده را از موضع انزوا خارج کردند بلکه با ورود به مسئلهی فلسطین در مقام مدعی العموم به نماد آزادیخواهی و دفاع از مظلوم در دنیای اسلام تبدیل شده و این خود راهی بود برای تغییر از حالت تدافعی به موضعی تهاجمی در سالهای سخت پس از پیروزی انقلاب.
بهعبارت دیگر حتی اگر جمهوری اسلامی بخواهد به شعار ضد انقلابی «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» برخیها به صورتی واقعی توجه و عمل کند نیز، اتفاقا میبایستی دفاع از آرمان فلسطین را در سرلوحهی سیاستهای خود قرار دهد چرا که با اینکار نه تنها چیزی از دست نداده و نمیدهد بلکه در واقع امر به آرمان ایران باشکوهتر با حوزهی نفوذ عمیقتر نزدیکتر میشود./918/ی702/س
محمد اصغری مرجانلو
آنها ادعا می کنند از اولاد و احفاد یهودیان مدینه از بنی قینقاع و غیره هستند و دنبال احداث منازل و قصرهایی در همان مناطق هستند.
صهیونیستها برای عادی سازی روابط بدنبال احداث خط مواصلاتی بین کشورهای غرب آسیا به رژیم اشغالگر قدس هستند.