"گوشی دستت باشه"
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، "یک عضوی به خانواده مون اضافه شده که اصلا خواب نداره! هر لحظه ای که بخای باهات حرف میزنه یا به حرفت گوش میده. فقط روزی یه وعده غذا می خوره و خیلی بی سر و صداست و وقتی خودت بخای بلند حرف میزنه. میخنده، گریه میکنه و البته این خنده و گریه هاش شبیه آدمیزاد نیست! بدجوری دوستش دارم، تصور یه روز نبودنش خیلی سخته!"
متن بالا دلنوشته نانوشته همه ما است. شاید بعضی هایمان بلند بلند این حرف را فریاد بزنیم و برخی هایمان فقط در دلمان نجوا می کنیم. مهمان ناخوانده خانواده ها که امروزه چه بخواهی چه نخواهی شده است عضو ناخوانده! اول به اسم تلفن همراه می شناختیمش، سامانه پیامکش شده بود بلای جان و طرح های تشویقی سیم کارت ها هم روی این نقطه ضعفمان موج سواری می کردند!
گذشت و گذشت تا تلفن همراهمان قد کشید و بزرگ شد و از دو و نیم اینچ به پنج و نیم اینچ تغییر اندام داد! البته برخی ها بیشتر به او غذا می دهند و از شش اینچ و حتی ده اینچ هم رد می شود، فکر این زبان بسته هم نیستند که با چه حالی در جیب هایشان و یا دستهای عرق کرده شان تاب بیاورد.
تلویزیون و رادیو و کتاب کارشان کساد شده از وقتی که او آمده است. حتی سن و جنس هم برای این عضو معنا ندارد و از کودک چندساله بگیر تا مرد و زن هشتاد ساله با او انس دارند؛ اما این تلفن همراه است که با افیونی به همراه آورده است که تزریقش بی درد است و مست کنندگی اش طولانی.
تلفن همراه قبل از ورودش به عنوان پدیده فرهنگی بایستی زمینه سازی می شد و آسیب هایش گرفته و خوبی هایش بسط داده می شد ولی متاسفانه مانند اسب تروا وارد زندگی ما شد و همچنان در حال تاختن است. چه زاد و ولدهایی در علم و خط مشی گذاری ها و سیاست های دولت ها شد که علتش او بود.
رشته روانشناسی فضای مجازی، شورای عالی فضای مجازی، فیلترینگ، پلیس جرایم سایبری و مانند اینها نمونه هایی است از آمدن این مهمان ناخوانده در زندگی مان که باید او را مدیریت کنیم نه او ما را!
خانواده به عنوان رکن اصلی حیات بشری همواره دستخوش اتفاقات مختلف بوده است. خانواده های ایرانی یکی از نقاط هدف قدرت نرم یعنی رسانهها هستند. تلفن همراه به عنوان سربازی بی سر و صدا امروزه تقریبا در دستان همه ما هست.
شاید تا چندسال پیش صحبت از ماهواره و حضور نامبارک او در خانه ها بود؛ اما امروزه این تلفن همراه است که قدم هایش را محکم ولی بی سر و صدا در خانه هایمان به زمین می کوبد.
تلفن همراه نیز مانند دیگر رسانه هایی که در خانه ما یافت می شود فقط و فقط یک رسانه است نه همه زندگی ما! اصلا فلسفه سِلفی شدن بشر خواسته سازندگان این رسانه است. تنهایی و فرد محوری و سوار شدن بر بستر مصرف گرایی سوغات تلفن همراه است. البته تلفن همراه بدون اینترنت مانند یک مازراتی بدون باک می ماند که ظاهری زیبا دارد ولی به درد سواری نمی خورد می ماند.
اینترنت معادله زندگی خانوادگی را تغییر داده است و به گفته آمار، مطالعه استفاده از شبکه های اجتماعی در ایران بین جوانان، روزانه بین 7 تا 9 ساعت است. اگر سرانه مطالعه جوانان نصف این بود خیلی از مشکلات را می شد با این میزان حل نمود.
اگر در خانه ای یک تلویزیون و یا یک کتابخانه – البته در خانه برخی ها اصلا وجود ندارد- باشد در همان خانه ها ممکن است بیش از یک سامانه متصل به اینترنت وجود داشته باشد. تبلت، تلفن همراه، لپ تاپ و رایانه های خانگی به اضافه تلویزیون های هوشمند درگاه اتصالی به دنیای بی در و پیکری است که اگر افسارش را نگیری اول خانواده و بعد جامعه را زخمی می کند.
حال باید با راهی پیدا کرد که در خانواده و خانه با اینترنت جور دیگری زیست. باید این را قبول کنیم که حذف این پدیده گرچه بسیار سخت است؛ اما دور از ذهن نیست البته باید خاطر نشان کرد که حذف آن هم معادله را کاملا حل نمی کند بلکه مدیریت و استفاده صحیح و به اندازه و به موقع آن راهگشاست و حتی می تواند فتح بابی برای کارهای بزرگ شود.
می توانیم در خانه هایمان این کارها را انجام بدهیم تا این عضو جدید کمتر مزاحمت ایجاد کند و وقت طلاگونه ما را با خود نبرد. اول اینکه می توانیم ساعت رسانه در خانه تعبیه کنیم و با تقسیم زمان در منزل، استفاده از فضای مجازی را به بهترین نحو مدیریت کنیم.
دومین راه حل طبقه بندی مطالبی است که می خواهیم از اینترنت دریافت کنیم مثلا، مطالب علمی یا فرهنگی یا طنز و یا دیدن فیلم و بر این اساس ساعاتی را تعیین کرده و در همان ساعت همان برنامه را دریافت کنیم.
اینترنت مانند تلویزیون های قدیم نیست که اگر برنامه مورد علاقه ات را سر ساعت نبینی از دستت رفته باشد بلکه می توان از ساعت زمان برای بهره بردن از برنامه مورد علاقه استفاده کرد.
نکته مهم دیگر اینکه هر محتوایی مناسب هر سن و یا حتی جنسیتی نیست. یکی از بزرگترین اشتباهات والدین، خریدن گوشی یا تبلت برای فرزندان کم سال خود هستند و متاسفانه رسانه ها از جمله تلویزیون ناخواسته بر این قضیه صحه می گذارد.
محتوایابی و ارائه محتوای مناسب برای رده های مختلف در خانواده یکی از کارهای مهمی است که باید به صورت جدی انجام داد. راه دیگری که می توان برای مدیریت فضای مجازی در خانه رقم زد، تعبیه درگاه اتصال به اینترنت خانوادگی است. یعنی یک لپ تاپ یا تبلت به صورت خانوادگی برای اتصال همه اعضا لحاظ شود اینگونه هم مشکل فردگرایی و تولید قهر مجازی بین خانواده ها جلوگیری شده و هم مدیریت محتوا برای والدین و حراست از حریم خانواده را آسان تر می کند.
نتیجه اینکه استفاده از هر پدیده فرهنگی جدیدی نیازمند آموزش و پیوست فرهنگی است که اگر در موقع آن این اتفاق نیفتد قطعا برخی صدمات آن جبران ناپذیر و برخی دیگر نیز برای اصلاحش زمان زیادی می برد./829/ی702/س
محمدمهدی مرادی