آداب و رسوم فراموش شده در عصر فضای مجازی
اشاره: مدرنیته استقلال زندگی انسان را تبدیل به وابستگی با جنسهای متنوعش کرد. آدم آن قدر دل مشغولی و وابستگی برای خود درست کرده است که نمیتوان او را از آن بیرون کرد و همین اتفاق باعث شده است تا رفتارهایی را در جامعه شاهد باشیم که دیگر از جنس انسانیت نباشد. انسانهای بی تفاوت و فردگرا بی توجه به جامعه به دنبال رسیدن به اوضاع امروز خود هستند.
برای بررسی مسئله فرهنگ عمومی جامعه و راهکار برخورد با فضای وهمآلود مجازی خبرنگار سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا نزد دکتر نعمت الله کرماللهی، استاد جامعه شناس و عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) رفت تا درباره این موضوع به گفتوگو بپردازند. متن زیر بخش اول از مصاحبه با دکتر کرم اللهی است که تقدیم مخاطبین می گردد.
رسا ـ مهمترین مسئله و معضلی که درباره فضای مجازی ما را تهدید میکند، چیست؟
ما حرف زدن را فراموش کردیم، اگر تلویزیون را خاموش کنید و گوشیها را از دست همه بگیری، با اینکه افرادی در کنار همدیگر نشستند، اما اصلا بلد نیستند که با هم صحبت کنند. فرهنگ گفتوگو و صحبت کردن تحت تاثیر فضای مجازی کمرنگ شده است و انسانها روحیه گوشهگیری و انزوا پیدا کردند. یکی از جامعه شناسان میگفت و از این تعبیر استفاده کرد که انبوه تنها. وقتی به مهمانی میرود، پانزده نفر در کنار همدیگر قرار گرفتند اما سرشان توی گوشی است.
رسا ـ یعنی نتیجه این اتفاقات قرار است ما را به کدام سمت ببرد؟
انسانها در این جامعه دارند به سمتی حرکت میکنند که مانند انگلستان رخ بدهد. میدانید که انگلستان وزارتخانهای به نام وزارتخانه تنهایی تاسیس کرده و خانمی هم مسئول آن است. نشانههای این اتفاق در فضای فرهنگی اجتماعی ما هم وارد شده است. همین روحیه فردگرایی در آدمها باعث شده است تا وزارتخانه برایشان تاسیس شود.
حکمای اسلامی همچون فارابی و ابن سینا قائل به این هستند که آدمها خیلی از مفاهیمش را از مشهودات میگیرد، مخصوصا مفاهیم ناظر به حسن و قبح و بایدها و نبایدها. بنابراین نسبت به مشهودات خیلی حساس است. اگر فردی گناه کرده است و کسی بخواهد آن را دوباره در جامعه منتشر کند، انگار دوباره این گناه را تکرار کرده است.
فرهنگ عمومی جامعه متاثر از فرهنگ مدرن
فرهنگ عمومی جامعه وقتی متاثر از فضای مجازی فرهنگ مدرن آلوده شود، آدمهایی که در این فرهنگ نفشس میکشند، حسن و قبحشان را از مشهودات دریافت میکنند. مثلا شهر تهران به خاطر آلودگی هوا و گازهای معلق برای کسی که از صبح تا غروب در خیابان قدم بزند، پیامدهایی دارد. میگویند میزان آلایندگی آنقدر بالا است که انگار دو پاکت سیگار کشیدید.
وقتی فرد در فضای آلوده تنفس میکند، سمومی را دریافت میکند که بیماریهای مختلفی را به بدنش وارد میکند. در نتیجه کبد، کلیه و قلب را دچار بیماری میکند. حالا ما در هوایی نفس میکشیم که فقط جسم نیست، ورح هم هست و باید در یک فضای خاص تنفس کند. وقتی مشهودات زمانه آلوده باشند، ذرات آلاینده روح را درگیر میکند و دچار انواع بیماریهای اخلاقی میشوید. به تدریج حیا کمرنگ میشود، غیرت کمرنگ میشود و حساسیت نسبت به لقمه شبههناک از بین میرود و روحیه مجاهدت، ایثارگری، نوع دوستی از دست میرود و روحیه فردگرایی در فرد به وجود میآید.
یکی از دلایل حساسیت اسلام نسبت به عرصه عمومی و فرهنگ عمومی، مقابله با آلوده شدن این عرصه است که اگر آلوده شد، حسن و قبح آدمها متاثر از این خواهد بود، در حال حاضر فضای مجازی در فضای واقعی سرریز است، اصلا خود فضای واقعی بخشی از مشهودات ما و شکل دهنده مشهودات ما شده است. آدمهایی که در این فضا میروند، ارتباط میگیرند و فهمشان از عالم و آدم متاثر از این فضا میشود، فهم عقلانی و واقعنگرانه ندارند و فهمی وهم آلود مبتنی بر اطلاعات غیرواقعی است که در خیلی جاها دستکاری شده، ساختگی و جعلی است.
رسا ـ اینکه وهم به زندگی آدم وارد میشود و دیگر آن اراده و اختیار عقل از دست بیرون میرود، مسئلهای است که باید بدان توجه کرد. اما نکته مهمتر این است که برای مبارزه با این هوای مسموم چه باید کرد؟
ابتدا باید گفت که هرچه بیشتر به انسان مدرن شبیه شویم، جامعه ما هم به جامعه مدرن شبیه میشود و مشکلات و مسائل انسان و جامعه مدرن نیز بیشتر آلوده شده است. هم در مسائل فردی و هم اجتماعی که مثلا انسان مدرن نگاه سکولاری نسبت به هستی دارد.
این نگاه سکولار به هستی امتداد پیدا میکند و در عرصههای مختلف زندگی زمینهساز انواع بیماریهای جسمی و روحی میشود و روحیه مصرفگرایی را در وجود انسان پرورش میدهد. اگر نگاه شما به هستی متاثر از انسان مدرن و سکولار بشود، تمام مصیبتهایی که الان بهشان گرفتار شدند، شما نیز گرفتار خواهید شد. انسان مدرن به همه چیز نفسانی نگاه میکند و انسان را هم همین گونه تفسیر میکند، خانواده را هم یک بنگاه تلقی میکند که آدمها در آن به دنبال سود هستند و در نتیجه خانواده فرومیپاشد و 50 درصد نسل حرامزاده طبق آمار یونسکو روی دست بشر میگذارد.
همباشی اتفاقی رایج در غرب علیه خانواده
حالا با این تصویر، خانواده شما اگر از یک جنس باشد، یکی از انواع خانواده اصیل در غرب الان خانواده هم بالینی و همبستری است، حتی نخست وزیر انگلستان سه تا بچه داشت و بعد ازدواج کرد. یعنی نه فقط در آدمهای سطح پائین بلکه در سیاستمدارانش نیز این مسئله سرایت کرده است و رئیس جمهور یک کشور همجنسباز میشود و شریک جنسی مرد دارد.
چندی قبل در اروپا برنامهای بود که خانمهای رئیس جمهورها جلسهای داشتند که یکی از آنها آقا بود. این هم همسر رئیس جمهور بود که در جلسه حضور داشت. یا فرانسوا اولاند رئیس جمهور فرانسه معشوقهای داشت که خبرنگار بود و با خود به کاخ میآورد، با خودش به مسافرت میبرد، یعنی فضایی را که ترسیم میکنیم در سطح پائین جامعه و یک گروه خاص نیست بلکه از بالاترین سطوح در جامعه تا سطح پائین آن درگیر این موضوع شدهاند.
رسا ـ در واقع سبک زندگی ما هرچقدر که شبیه غربیها بشود، مشکلات زندگی آنها به ما نیز سرایت میکند و ساختار زندگیمان به شبیه به همدیگر میشود؟
اگر انسان مدرن میتوانست از طریق علم و تکنولوژی برای مسائل خویش راه حلی پیدا کند، تا به حال این کار را کرده بود. ظاهرا این بیماری بدخیم است و امکان درمان ندارد، چون خودشان و برخی از متفکرین هستند که معتقدند ابتدا باید از مدرنیته عبور کنیم. اولریش بک که جامعه شناس است و الان نیز در قید حیات میباشد، معتقد است که باید از مدرنیته اول عبور کنیم و نیاز به مدرنیته دوم داریم. از نگاه ایشان مدرنیته اول که تا الان محقق شده، محصولش ساینس و تکنولوژی و اینها است.
در واقع خود آنها میگویند که ما نیاز به مدرنیته دوم داریم. در واقع مدرنیته بازاندیشانه و متاملانه باشد. در مرحله اول نیازهایی برای ما ایجاد شد و تلاش کردیم تا آنها را رفع کنیم و برای رفع نیاز یا پاسخ نظری دادیم یا در عمل ابتکاری به خرج دادیم که نهایتا به ساینس یا تکنولوژی منتج شد. مدرنیته دوم مدرنیتهای است که هرکاری خواستیم و هر نیازی داشتیم باید علامت سوال بگذاریم. آثار و پیامدهای این کاری که انجام میدهم چه میشود؟ فوایدش چیست؟ اگر نکنم چه میشود؟ راهکار بدیلی وجود دارد؟
باید به مدرنیته با دقت نگاه کرد
باید ریلها را عوض کرد، چرا که این مسیر به ترکستان است. ما که از موضع فرهنگ دینی نگاه میکنیم باید از تقلید طوطیوار از انسان مدرن پرهیز کنیم. چه باید کرد؟ مهمترین کاری که میتوان انجام داد اتخاذ موضع متصرفانه فعال است، یعنی درگیر شویم و فعالانه انتخاب کنیم. ما برای چه بعضی چیزها را با عجله وارد کشور میکنیم؟ مثلا آنجا نسل چهارم شبکهها وارد شد و ما هم سریع بیاوریم، یوسیم آمد، ما هم سریع وارد کنیم. برای چه این کار را انجام میدهیم؟
من قائل به مرزکشی نیستم، چرا تصمیمگذاران علم و تکنولوژی تمام همشان این است که آخرین یافتههای انسان مدرن را که متناسب با فرهنگ خودش هست و برای دردهای خودش درمانی را ایجاد کرده است، باید آنها را وارد اینجا کنیم؟ مثلا حضرتعالی هیچ بیماری ندارید، اما بنده انواع بیماریها را دارم و پزشک نسخههای مختلفی را برایم نوشته است و داروهایی را به من داده، حالا شما به محض این که نسخهای به دستتان میرسد، آن را کپی کنی و بروی از داروخانه بگیری و بخوری! برای چه؟
انسان مدرن سکولاریسم را انتخاب کرده است
انسان مدرن نگاه سکولار را انتخاب کرده است و به دنیا با این دقت نگاه میکند، تمام مفاهیمی که تولید میکند، همه دستگاههای فلسفی که تولید میکند، همه نظریات علمی که تولید میکند، با اصالت دادن به دنیا و دقت از این منظر ایجاد شدند و مفاهیم و همه چیز را زمانی که از عینک انسان مدرن به جامعه نگاه میکنی، فقط ظرفیتهای سکولار جامعه را میبینی و با همان مفاهیم هم باید تحلیل کنی.
اگر شما با نگاه عقلی و دینی به موضوع نگاه کردید، دیگه این چیزها را نمیبینید. شما را کور میکند. وقتی تراث آنها را بازخوانی میکند، بالفرض انقلابیونی که الان اصلاح طلب شدند، زمانی تفسیرهای مارکسیستی از اسلام میکردند، بعد سراغ تفسیرهای لیبرالیستی بعد از انقلاب رفتند و ولایت فقیه و انقلاب را با دستگاه تفکر مارکس فهم نکردند، رفتند سراغ وبر و ولایت فقیه را رهبری کاریزماتیک تفسیر کردند.
رسا ـ با سپاس از استاد ارجمند که وقت تان را در اختیار خبرگزاری رسا گذاشته اید./882/گ 402/س
خبرنگار: مهدی کمالی