ایرادهای بنی اسرائیلی به متولد اورشلیم
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، مستند متولد اورشلیم، محصول آرمان مدیا و کار تازهی آقای حسین شمقدری به تازگی توزیع شده و تنها در مدت یک هفته از اکران، سر و صدای بسیاری از منتقدین را درآورده است.
شمقدری که صاحب آثار خوبی در عرصه مستندسازی است، کارهایی مانند میراث آلبرتا، انقلاب جنسی و کارخانه جهان را در کارنامه خود به ثبت رسانده است؛ اما آخرین و تازهترین اثر این کارگردان جوان، مستند چالش برانگیز «متولد اورشلیم» است که علیرغم تولید آن از جانب گروه انقلابی و متعهد، مورد انتقاداتی تخریب گونه از جانب همین جبهه و مورد بی مهری قرار گرفت.
متولد اورشلیم اولین از نوع خود میباشد، و اگرچه کارهای زیادی در عرصه یهود شناسی و صهیونیسم در قالبهای مختلف تا به امروز انجام شده، این مستند ۴۷ دقیقهای کاری متفاوت و فراتر از آنها انجام داده و برای اولین بار خطر رو در رو شدن با دشمن قسم خورده اسلام و جمهوری اسلامی را در فضای رسانه، به جان خریده است.
دوستی میگفت: «دیکته نانوشته غلط ندارد! و حال که این مستند برای اولین بار به این چالش پرداخته است، جای انتقاد ندارد و باید از خطاها چشم پوشید».
اگر به مقولهی نقد به چشم ساختن راهی برای پیشرفت بهتر و بیشتر نگاه کرد، اتفاقا باید چنین کارهایی را بیشتر نقد کرد، اما نقدی راهگشا و نه تخریب کننده، اما متاسفانه همانقدر که آقای دلاوری در مواجه با صهیونیست عصبانی که با او در فیلم مصاحبه میکند دستپاچه شد، برخی منتقدین نیز بعد از دیدن آنچه تا به حال ندیده بودند و به تازگی با آن مواجه شده بودند دست و پای خود را گم کرده و در حالی که هنوز حرف اصلی مستند را نفهمیده بودند، زبان به تخریب! و نه «نقد» گشودند.
شاید این اتفاق از زبان گروهی که همیشه نقش مادر شوهر را بازی میکنند و دنبال تخریب کارهای جبههی انقلاب هستند امری طبیعی باشد، اما این امر از جانب گروهی حزب اللهی و انقلابی، نوعی پس زنی و بد سلیقگی است و آگاهانه یا ناآگاهانه موجب ضرر به خود این جبهه فرهنگی خواهد بود.
البته سخن نویسنده تنها با کسانی است که قصد تخریب این نوع کارها را دارند و نه انتقاداتی از سر دغدغه که در پی تصحیح و پیشرفت است.
جدا از فضای پیش آمده لازم میدانم برخی نکات را که با دیدن مستند به ذهنم خطور کرد را بیان کنم: بعد از تحسین و تشویق سازندگان این اثر مستند و دیدن محاسن ساختاری و محتوایی آن، شاید بزرگترین نقدی که از جهت ساختاری میتوان بر آن وارد کرد کوتاهی بیش از حد آن نسبت به موضوع هدف بود که به نظر نمیتوان آن را با یک جملهی ساده «ادامه دارد» جمع کرد. اگرچه شیوهی آقای شمقدری همانطور که از بقیهی آثار او معلوم میشود، پایان باز و واگذار شده به مخاطب میباشد، اما لازمهی آن پرداخت موضوع به شکل کامل است تا موجب سوء برداشت نشود و شاید همین مسئله موجب به وجود آمدن انتقادات و اشکالاتی از جانب مخاطبان آن شده است.
روی هم رفته به نظر میرسد با آمدن قسمتهای بعد و باز شدن موضوع، هدف مستند نیز واضحتر شده و بسیاری از ایرادات را از بین میبرد.
اما نکتهی دیگری که در بُعد محتوایی این مستند وارد است، بحث انتخاب کلید واژهها و نقطهی ثقل موضوع است. با توجه توضیحات آقای دلاوری مشکل اصلی در جهان «زور و زورگویی» است، ولی شاید اگر این ادبیات کمی تغییر میکرد و با کلیدواژههای قرآنی و یا کلیدواژههایی که مقام معظم رهبری در مورد اسرائیل به کار بردهاند _ به خاطر دقت خاص ایشان در به کار بردن این صفات_ تطبیق پیدا میکرد، مستند از جهت محتوایی سمت و سویی دقیقتر پیدا میکرد و موضوع این دعوای چندین ساله بهتر مشخص میشد.
مشکلی که کلمهی «زور» دارد این است که یک مفهوم مشکک است و گاهی خوب و بد دارد. گاهی باید فردی را زور کرد به کاری، اتفاقا چنین ادبیاتی از زبان رهبری نسبت به اسرائیل وجود داشته و این نشان دهندهی همین نکته است:
«اسرائیل ثابت کرده است که جز زبان زور، چیز دیگری نمیفهمد. با او جز با زبان قدرت یک ملت و قدرت یک امت اسلامی در سراسر عالم، نمیشود حرف زد» ۲۷/۰۷/۱۳۷۰
پس بهتر است از واژههایی مثل: ظلم، غصب، بی عدالتی و... استفاده شود تا معنا و مفهوم دقیقتری را به مخاطب منتقل کند.
در هر صورت مستند متولد اورشلیم، اثری است که با دیدن آن وقت خود را تلف نکردهاید و با دقت در آن میتوانید دشمن خود را دقیقتر و بهتر بشناسید./918/ی703/س
محمدجواد قاسمی