شبکهسازی تمدنی در بستر اربعین
باشگاه نویسندگان حوزوی خبرگزاری رسا، محمدجواد حسنی
یکی از مهمترین ارکان ساخت تمدن نوین اسلامی، پرورش و تربیت نیروهای مستعد و بهرهگیری از این توانمندیهاست. رویدادهای فرهنگی که یکی از مهمترین عناصر تقویت تمدنها بودهاند، با فعلیت یافتن استعدادهای انسانی به وجود آمده که این روند، بدون تراکم و همافزایی استعدادها گوناگون، محقّق نخواهد شد. برای تسهیل همافزایی و تراکم میتوان از شبکهسازی نیروها و تواناییها استفاده کرد. بر این اساس، یک فرد مستعد، بهتنهایی توانایی ایجاد یک تمدن را نخواهد داشت. در بررسی تمدن اسلامی میتوان به این نکته اشاره کرد که حتی پیامبر صلی الله علیه و آله نیز با بهره بردن از توانایی اصحاب ویژه خود همچون امیرمؤمنان علیهالسلام، سلمان، ابوذر، عمار، مقداد اهداف فرهنگی و تمدنی اسلام را پیش بردند. لذا، حضرت در دوران ابتدای بعثت اقدام به تربیت نیرو و کادرسازی در میان مسلمانان نمودند. روشن است که تربیت نیروی مستعد، بدون شبکهسازی و ایجاد ارتباط سازمانی بین آنها تأثیر چندانی نخواهد داشت. شاید بتوان پیمان اخوت در اولین سال حضور پیامبر اکرم صلی الله علیه آله در مدینه را نمونهای ابتدایی و مقدمهای برای شبکهسازی دانست.[۱] تقویت این شکل از ارتباطات میانفردی در ساختارِ روابط قبیلهای و عشیرهای رایج در بین مردم عرب حجاز، میتوانست به پیشبرد اهداف اسلام، کمک بیشتری نماید. در این ساختار ارتباطی، نسب، نژاد، زبان و ... ملاک نبوده و افراد بهعنوان یک مسلمان با یکدیگر برادر و همپیمان میشدند.
نمونه دیگر و بارز شبکهسازی در تاریخ اسلامی، مربوط به «سازمان وکالت» است که ذیل جریان امامت شیعه به وجود آمده بود. برقراری ارتباط دینی و فرهنگی میان امام علیهالسلام و شیعیان در قالب این سازمان تعریف شده بود که بر این اساس، هر یک از وکلای امام، تحت نظارت وکیل بالاتری فعالیت میکرد و در مواردی که برخی برای دور زدن این شبکه اقدام میکردند و تلاش داشتند مستقیماً با امام ارتباط بگیرند مورد نکوهش قرار میگرفتند. معصومان علیهمالسلام با تمسّک به این راهکار، توانستند جریان تشیع و شیعیان خود را از دوران سخت و پرفشار حکومت عباسیان به سلامت عبور دهند و حتی آنها را برای دوران غیبت نیز آماده سازند؛[۲] چراکه جامعه امروز شیعه در دوران غیبت امام معصوم علیهالسلام تحت هدایت فقیهان، به حیات علمی و عبادی خود ادامه میدهد.
یکی از مهمترین علل ضرورت شبکهسازی بهعنوان مقدمه ساخت تمدن نوین اسلامی، گسترش جغرافیایی مسلمانان در سراسر جهان است که از نظر عقلی و عرفی، مستلزم ایجاد نهادها و شبکههای مرتبط با یکدیگر است. امروزه در تمام قارههای جهان مسلمانان با مذاهب مختلف حضور دارند و طبیعی است که همه این افراد که در کشورهای گوناگون سکونت دارند را نمیشود با یک حکومت و دولت مدیریت کرد و اساساً طراحان تمدن نوین اسلامی نیز چنین ادعا و خواستهای ندارد؛ اما با این وجود، میتوان فرهنگ دینی و اجتماعی مسلمانان جهان را بر اساس ملاکهای صحیح اسلامی و توجه به متغیرهای قومی، زبانی، جغرافیایی و ... مدیریت نمود. برای مثال میتوان به جریان عزاداری در جامعه شیعی اشاره کرد که هدف اصلی در آن، زنده نگه داشتن روح قیام سیدالشهدا علیهالسلام است، اما در هر منطقهای بهصورت ویژه و اختصاصی، برگزار میشود.
در سالهای اخیر و با مهیّا شدن شرایط برگزاری باشکوه مراسم اربعین حسینی در کشور عراق، این رویداد فرهنگی به یکی از قدرتمندترین جریانات انسانساز اسلامی تبدیل شده است. گستردگی و ظرفیت بالای این مراسم، آن را به یک گزاره تمدنی تبدیل نموده است و پیامهای مختلفی را برای تمدن معارض، مخابره میکند. اساساً فرامنطقهای بودن، یکی از لوازم یک عنوان تمدنی است که در مراسم اربعین غیرقابلانکار است. فضای به وجود آمده در این همایش انسانی که دهها میلیون نفر از سراسر جهان در آن شرکت میکنند، انحصار آن را در جغرافیای کشور عراق شکسته و جنبه تمدنی آن را تقویت کرده است. حضور میلیونی انسانهای پاکباخته که با همه مخاطرات و سختیها، خود را به این جریان متصل میکنند میتواند بستری مناسب برای شبکهسازی تمدنی باشد. رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار جمعی از موکبداران عراقی این نکته را اینچنین تبیین فرمودند:
اگر ظرفیتهای کشورهای اسلامی -ظرفیت عراق، ظرفیت ایران، ظرفیت کشورهای دیگر منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا- بر روی هم مجتمع بشود، اگر این ظرفیتها به هم برسند، این دستها در هم گره بخورند، آن وقت امّت اسلامی نشان خواهد داد که عزّت الهی یعنی چه؛ تمدّن عظیم اسلامی را به جوامع عالَم نشان خواهند داد؛ باید هدف ما این باشد و این راهپیمایی اربعین میتواند یک وسیلهی گویایی برای تحقّق این هدف باشد. [۳]در واقع تراکم استعدادها و ظرفیتهای فرهنگی مسلمانان سراسر دنیا میتواند، مقدمات ایجاد تمدن نوین اسلامی را فراهم کند و در جریان اربعین این تراکم به چشم میخورد. حضور و مشارکت دولتی و مردمی برخی از کشورها در پذیرایی از زائران اربعین، نمونهای روشن از این همافزایی به شمار میرود. (البته کمّیت و کیفیت این مشارکت لوازمی دارد که در جای خود باید مورد بررسی قرار گیرد)
بنابراین، اگر اربعین بهعنوان یک گزاره تمدنی مطرح شود، ارتباط بین زوّار، خدّام و ... هم در همین راستا تعریف خواهد شد. عکسهای یادگاری، تبادل شماره تماس، ایمیل و ...، برنامهریزی برای سفر سالهای بعد و یا سفرهای زیارتی دیگر، همکاری در ایجاد موکبهای خدمترسانی و ... میتواند از مقدمات این ارتباط باشد. هماکنون بسیاری از اربعینیهای سالهای گذشته دوستان و مرتبطانی برای خود دارند که نقطه اتصالشان مراسم اربعین بوده است. جالب این است که مشکلاتی همچون تفاوت زبان و فرهنگ نیز نتوانسته مانع این ارتباط شود. برای مثال زائران شرقی ایران در غرب ایران، دوستانی دارند و یا عراقیهایی که در مراسم اربعین میزبان زائران ایرانی هستند در مسیر زیارت امام رضا علیهالسلام مهمان دوستان ایرانی خود هستند. در واقع، شکلگیری ارتباطات انسانی در بستر اربعین تبلور شعار «الحُسَین یَجمَعُنا» است که میتواند نیروی لازم را برای تحقق تمدن نوین اسلامی به صف کند.
شاید این طرح با اصطلاح رایج از «شبکهسازی» مرسوم همخوانی نداشته باشد و نظام، ساختار و سرشاخههای آن مشخص نباشند، اما ظرفیتی قابل توجه در فرهنگ اربعین است که میتوان برای آن تدبیر کرد و در هنگام نیاز، این توان پنهان را به فعلیت رساند. برای فعال کردن این استعداد میتوان از راهکارهای مختلفی بهره جست که نیازمند بررسیهای گسترده فرهنگی و اجتماعی خواهد بود. همچنین برای ارتباط افراد بهصورت بینالمللی نیز میتوان از ابزار فضای مجازی استفاده کرد.
به هر حال، این ظرفیت نهفته در جریان فرهنگی اربعین مورد غفلت واقع شده و شاید با افزایش سابقه و عمر این حرکت فرهنگی، بتوان تدابیر بهتری اتخاذ کرد. البته روشن است که تمدن غرب بهعنوان تمدن رقیب، هیچگاه متوقف نخواهد شد و تلاش میکند کانونهای فرهنگی تمدن اسلام را مورد هجمه قرار دهد؛ همانطور که در سالهای اخیر شیطنتهای بسیاری برای تخریب ارتباط میان مردم ایران و عراق صورت دادهاند. خنثیسازی این تخریبها در قالب حلقهها و هستههای ارتباطی میان مردمان این دو کشور بهسادگی قابل رفع و مدیریت است. بر این اساس، شبکه اربعینیها، نهتنها برای اربعین بلکه در دیگر تحولات تمدنی اسلام نیز میتواند نقشآفرین باشد و بار بسیاری از موضوعات فرهنگی تمدن نوین اسلامی با بر دوش کشد و درنهایت به «اتصال هویتی» مسلمانان جهان بینجامد./918/ی701/س
پینوشت ها
[۱]. ر. ک: السیرة النبویة (ابن هشام)، ج ۱، ص ۵۰۴..
[۲]. برای مطالعه بیشتر میتوان به کتاب «سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه» نوشته استاد محمدرضا جباری مراجعه شود.
[۳]. دیدار موکبداران عراقی (۲۷/۶/۹۸).