موتور تبليغاتي تشيع انگليسي
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، جريانهاي مختلف براي بقا و توسعه به ترفندهاي مختلفي در حوزه فرهنگي و اجتماعي روي ميآورند و يقينا جرياني پيروز است كه زمان شناسي، جامعه شناسي و ابزار شناسي مناسبتري نسبت به بقيه جريانها داشته باشد.
جريان تشيع انگليسي كه در ايران به عنوان جريان خاندان شيرازي شناخته ميشود از جمله جريانهايي است كه در اين زمينه به صورت كاملا دقيق و با توجه به مؤلفههاي روز حركت كرده و توانسته است در ميان بخشي از جامعه مخصوصا علاقهمندان به مكتب اهل بيت(ع) جايگاه خاصي براي خود ساخته و زمينه انحراف برخي از افراد جامعه را به نام مكتب و تشيع فراهم بياورد.
تحریف از واقعیت برای هدر دادن نیروی انسانی
تحليل فرايند و ترفندهاي فرهنگي اين جريان ميتواند به روشنگري در خصوص آن و نيز جلوگيري از انحراف جوانان پاك و عاشق مكتب اهل بيت(ع) كمك كرده و مانع از هدر رفت سرمايههاي انساني اسلام انقلابي شود.
با نگاه به فعاليتهاي نزديك به دو دهه اين جريان در ايران به خوبي مشخص ميشود كه اينها در تبليغات فرهنگي خود از دو مسئله به خوبي استفاده كرده است كه به اختصار به آنها ميپردازيم.
استفاده از ظرفيت رسانه
دنياي امروز دنياي رسانههاست و بيش از آنكه جنگ، جنگ اسلحهها باشد، جنگ روايتها است و كسي كه بتواند از ظرفيت رسانه استفاده كند، ميتواند در پيشبرد اهداف خود موفقتر عمل نمايد. در اين ميان جريان تشيع انگليسي با تأسيس كردن قريب به بيست شبکه ماهوارهاي و دهها، بلكه صدها اكانت در شبكههاي مجازي توانسته است از ظرفيت رسانه به خوبي استفاده نمايد و شايد بزرگترين تشكيلات رسانهاي تحت نظر يك مرجع را تشكيل دهد.
اين شبكهها كه همگي با ظاهر كاملا ديني به فعاليت مشغولند با هزينههاي هنگفتي بر روي ماهوارههاي مهم جهان فعالند و ساليانه میليونها دلار براي آنها هزينه ميشود تا از طريق آنها اسلام سكولار به جامعه ارائه شده و اسلام انقلابي مورد هجمه قرار گيرد.
اتاق فکر واحد برای مجموعه شبکههای ماهوارهای
نکته قابل توجه این است که رسانههاي اين جريان همگي از يك شيوه واحد پيروي ميكنند كه نشان از مديريت واحد و وجود اتاق فكر براي اين رسانهها دارد. از مؤلفههاي حاكم بر فعاليت اين رسانهها بايد به عدم تقابل با جريان استعماري جهان و عدم مداخله مستقيم در سياستي كه يك سر آن جريانهاي استعمارگر است اشاره كرد.
اما همين رسانهها وقتي به سياستهاي انقلاب اسلامي ميرسند به بهانههايي واهي مثل قمهزني، وحدت شيعه و سني و نيز مشي فلسفي و عرفاني بنيانگذار جمهوري اسلامي به انقلاب و جمهوري اسلامي ميتازند و از رسانه سكولار به رسانهاي كاملا سياسي تبديل ميشوند؛ خلاصه اينكه تشيع انگليسي در فرايند تبليغي خود اهميت رسانه را به خوبي فهميده و از اين ظرفيت به وجه اتم استفاده كرده است.
سرمايه گذاري روي توده مردم
اسلام، ديني پوياست كه پويايي آن در فقه جواهري تجلي پيدا كرده است و عنصر زمان و مكان به عنوان يكي از مهمترين مؤلفههاي اجتهاد در اين فقه شناخته شده است؛ اما تحليل شرايط زمان و مكان و دخالت دادن آن در شيوه دينداري براي عموم انسانها ممكن نيست؛ چراكه دايره اطلاعات و سطح انديشه انسانها با يكديگر متفاوت است.
جريان شيرازي با استفاده از اعتقادات عوامانه و بدون در نظر گرفتن شرايط روز، نوعي از اسلام جامد را به نمايش گذاشته كه براي متعصبين فاقد انديشه بسيار مطلوب و زيباست. در واقع تفكر تكفيري در شيعه توسط اين جريان به اسم اسلام ناب معرفي شده و اين به عنوان ركن دوم حركتهاي تبليغي اين جريان شمرده ميشود و آن، به اين معناست كه شيرازيها با دعوت به اسلام منهاي تحليل، دينداري متعصبانه را جايگزين دينداري عاقلانه، بر مبناي اصول ديني كردهاند و از اين طريق انسانهاي متدين فاقد تحليل را به اردوگاه خود وارد نمودهاند.
آموزش را جدی بگیریم تا انحراف اتفاق نیفتد
البته وقتي صحبت از عوامپروري و عوامزدگي ميشود، منظور فقط مردم عادي نيستند و چه بسا كسي در جايگاه خطابه و وعظ فاقد قدرت تحليل بوده و از عوام جامعه به حساب آيد و يك انسان عادي كه به شغلي ساده در جامعه مشغول است ولی به دليل انديشه بالا و توان تحليل از خواص جامعه محسوب گردد.
روشنگري و تربيت نسل فاخر و انديشهورز لازمه جلوگيري از عوامزدگي است؛ پس ميطلبد که نهادهاي آموزشي و رسانهاي انقلاب بيش از پيش به آن اهتمام ورزيده و تلاش نمايند تا سطح انديشه و فكر در جامعه بالا برود. /882/ 702/
عبدالصالح شمس اللهی