از تبیین رسالت روحانیت در قبال بیانیه گام دوم تا جایگاه محوری جوانان
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، آیت الله محمود رجبی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و استاد برجسته حوزه در گفت وگویی تفصیلی به تبیین رسالت روحانیت و حوزه های علمیه در قبال بیانیه گام دوم انقلاب پرداخته است.
مشروح گفت وگو با قائم مقام مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) بدین شرح است:
از نگاه حضرتعالی رسالت روحانیت و حوزههای علمیه در پیشبرد بیانیه گام دوم انقلاب چیست؟
رسالت روحانیت و حوزههای علمیه در پیشبرد گام دوم و تحقق تمدن نوین اسلامی سنگین و در قسمتهایی منحصربهفرد و نوعی واجب عینی است. تمدن که مستلزم پیشرفت همهجانبه در همه عرصههاست، دارای دو بخش است: بخش ابزاری و بخش محتوایی.
بخش ابزاری: وسیلهای برای تحققبخش محتوایی است و اگر این بخش محقق شود ولی بخش دوم محقق نشود تمدن نوین اسلامی رخ نخواهد داد. بخش ابزاری همان چیزی است که در جهان به عنوان توسعه و پیشرفت مطرح است و در کشور ما نیز تاکنون وقتی از مصادیق پیشرفت سخن گفته میشود همین بخش مدنظر قرار میگیرد؛ و البته اگر در سند پایه الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت به بُعد محتوایی توجه شود و مبنای حرکت جامعه ما قرار گیرد وضعیت پیشرفت متفاوت خواهد شد. مصادیق و موارد بخش ابزاری تمدن – تکنولوژی، صنعت و اختراعات، اقتصاد، اقتدار سیاسی و نظامی، اعتبار بینالمللی و تبلیغات است.
بخش محتوایی: بخش اساسی تمدن سازی بخش محتوایی و متنی است. این بخش فرهنگ و سبک زندگی است. رسالت حوزه و روحانیت در این بخش هم بسیار سنگین، سرنوشتساز و بینظیر است و به یک معنا رسالت حوزه در کل همین است و از اقشار دیگر هم این کار برنمیآید به همین دلیل و با توجه به گستردگی آن، میتوان آن را برای روحانیت در مقایسه با سایر اقشار، واجبی عینی قلمداد کرد. بدون شک در تمدن نوین اسلامی، فرهنگ و سبک زندگی بر اساس آموزههای اسلامی باید شکل گیرد و محقق شود؛ یعنی باید فرهنگ و سبک زندگی اسلامی در جامعه نهادینه شود.
اینجا این سؤال مطرح میشود که عناصر فرهنگ و سبک زندگی اسلامی را چه نهادی به صورت روشمند و کارشناسانه میتواند و باید استخراج و تبیین کند؟ فکر میکنم هیچ تردیدی نیست که این وظیفه حوزه است و متخصصان و کارشناسان این قلمرو در حوزه است و اگر از حوزه و روحانیت این وظیفه گرفته شود، روحانیت و حوزه مهمترین و اساسیترین کارکرد خود را از دست میدهد و فلسفه وجودی آن زیر سؤال میرود.
در مرحله بعد و پس از استخراج مؤلفههای فرهنگ و سبک زندگی تبیین این آموزهها و پس از آن ترویج این آموزهها ضرورت دارد و این کار نیز وظیفه و رسالت حوزه است.
در مقام اجرا نیز فرهنگسازی، درونریزی کردن و نهادینهسازی فرهنگ و سبک زندگی بر عهده حوزه و روحانیت است. رسالت حوزه در استخراج تبیین و ترویج خلاصه نمیشود و وظیفه حوزه و روحانیت تا آنجاست که فرهنگ و سبک زندگی در عمق جان آحاد جامعه بنشیند و در نهادها و مراکز نظام تبدیل به یک فرهنگ بالفعل شود؛ که اگر چنین شد فرهنگ و سبک زندگی اسلامی در متن زندگی و رفتار آحاد جامعه و نیز همه نظام پیاده خواهد شد و تحقق آن به معنای تحقق تمدن نوین اسلامی است؛ زیرا چنین تحولی بیشک جوامع اسلامی را به خود جذب میکند و امت اسلامی ما، الگوی جوامع دیگر خواهد شد.
در مقام اجرا یک مؤلفه دیگری هم برای تمدن سازی لازم است و آن انگیزه و شور و نشاط لازم و کافی برای فعالیت جهادی است که حوزه و روحانیت در این زمینه نیز نقش مهمی به عهده دارد و رسالت سنگینی بر دوش اوست انگیزههای دینی قویترین انگیزهای است که سبب شور و نشاط پایدار برخاسته از شعور است. روحانیت کارشناسِ دین و روزآمد و کارآمد از عهده این انگیزه بخشی و شور و نشاطآفرینی به خوبی برمیآید.
نکات یادشده بار مسئولیت حوزه و روحانیت و نیز مدیران و مسئولان حوزه را بسیار سنگین میکند مسئولان هم در سیاستگذاری هم در تدوین راهبرد مناسب و هم در برنامهریزی برای تربیت چنین روحانیانی وظیفه سترگی به دوش دارند و روحانیت و فضلا بر محققان و مدرسان و مبلغان و ائمه جماعات و جمعه روحانیون و سایر نقشها، در حضور فعال و جهادی در این محورها مسئولیت سنگینی بر عهده دارند. البته در غیر از مرحله استخراج و تبیین فرهنگ و سبک زندگی سایر اقشار و نهادها نیز مسئولیت دارند ولی نقش اساسیتر بر عهدهی روحانیت است.
به نظر حضرتعالی؛ چه ظرفیتها و فرصتهایی با صدور بیانیه گام دوم انقلاب برای ایران اسلامی ایجادشده است؟
انقلاب اسلامی در چهل سال اول خود با پیروزی انقلاب، استقرار نظام جمهوری اسلامی و اقدام به سازماندهی دولت اسلامی گام اول را برداشت و اکنون در آستانه گام دوم این مقطع تاریخی در پرتو انقلاب اسلامی ایران نقطه عطف تاریخ انقلاب اسلامی و پیچ تاریخی در کشور ما و کشورهای اسلامی بلکه جهان است؛ از یکسو تجارب سترگی به دست آمده است، نظام ما و در پرتو آن جبهه مقاومت در موضع اقتدار ملی و منطقهای و بینالمللی در عرصههای مختلف قرار دارد و زمینههای لازم برای بهرهبرداری از ظرفیتهای طبیعی و انسانی را فراهم ساخته است نسل جوان برخاسته از متن انقلاب و نظام جمهوری اسلامی نیروی آماده به کار را خداوند متعال به ملت و نظام ما ارزانی داشته است و در یک جمله به رغم تمام توطئهها، تهاجمات و شبیخونها و ناتوی فرهنگی، سیاسی نظامی و اقتصادی دشمن علیه نظام ما، این نظام و این ملت برای برداشتن گام دوم یعنی جامعه سازی و تمدن سازی با استفاده از این تجارب، نیروی انسانی و این همه امکانات آمادگی کامل دارد. تنها خلأ برای حرکت جهادی به سوی تمدن نوین اسلامی یک نقشه راه جامع و کامل و حکیمانه بود که بیانیه عرشیه مقام معظم رهبری این نقشه را در اختیار امت و مسئولان قرار داد. اگر این نقشه راه در اختیار نسل جدید و نسلهای بعد در گام دوم قرار نمیگرفت امکان انحراف از مسیر انقلاب و غفلت از توطئههای دشمنان و عدم استفاده از ظرفیتهای طبیعی و انسانی وجود داشت و این بیانیه ظرفیت نرمافزاری و هدایت و مدیریت و جهتدهی همه ظرفیتهای دیگر را فراهم ساخت. این بیانیه بحمدالله موردتوجه جامعه قرار گرفت و تذکرات مهم و رهنمودهای ارزشمند مقام معظم رهبری، فرصت فرصتها است یعنی استفاده از همه فرصتها در گِرو این فرصتی است که در سایه بیانیه فراهم آمده است.
نسبت به عوامل مؤثر در رشد و پایداری فرهنگ اسلامی در جامعه توضیحاتی ارائه بفرمایید؟
قرآن کریم میفرماید: «أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ»[1]
از این آیه استفاده میشود که اگر فرهنگی بخواهد پایدار باشد باید ریشهها و بنیادهای آن مستحکم و تثبیت شده باشد. اگر ریشهها تثبیتشده باشد شاخههای آن رشد و پویایی و شکوفایی تا بالاترین افقها را خواهد داشت و ثمرات آن مدام و پیاپی نصیب جامعه میشود مانند درخت تنومند ثمربخشی که ریشههایش در اعماق زمین فرورفته و شاخسارهایش تا اعماق آسمان فرا رفته باشد و از میوهاش لحظه به لحظه آحاد جامعه بهرهمند شوند. بر این اساس پایداری فرهنگ اسلامی وابسته به نهادینه شدن مبانی و ریشههای فرهنگ دینی و اثبات مستدل و متقن آن و تلاش بایسته در تبیین، ترویج و پیادهسازی ارزشهای اسلامی است. با توجه به این نکته تنها راه پایداری و پویایی فرهنگ اسلامی سرمایهگذاری روی نهادینهسازی مبانی عقیدتی و بنیانهای نظام تفکر دینی است اگر این بنیانها به صورت مستدل و مستند تثبیت و نهادینه نشود سایر ابعاد فرهنگ دینی نهتنها پایداری و پویایی نخواهد داشت بلکه متزلزل و رو به زوال خواهد رفت. قرآن کریم ناپایداری فرهنگ شرک را در بیریشه بودن فرهنگ شرک میداند و میفرماید «وَمَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِنْ قَرَارٍ»[2]
نقش اقشار مختلف جامعه، به خصوص جوانان در اجرایی شدن گام دوم انقلاب چیست؟
در گام دوم باید جامعه سازی و تمدن سازی محقق شود و تحقق هردو مقوله، پیشرفت در همه ابعاد را میطلبد و وقتیکه باید در همه زمینهها پیشرفت حاصل شود پس همه اقشار جامعه نیز باید با روحیه و کار جهادی به میدان بیایند؛ تا گام دوم عملیاتی شود؛ اما جوانان نقش ویژه دارند زیرا جوانان عزیز ما دارای انرژی شادابی و نشاط جوانی هستند. بصیرت لازم دارند و تجربه حضور آنان در عرصههای مختلف در اصل انقلاب، در دفاع مقدس و در تمام عرصههای علم و فناوری، موشکی، هستهای، نانو و... بسیار موفقیتآمیز بوده است و در بسیاری از فتنهها و توطئهها این جوانان انقلابی بودند که آن را خنثی کردهاند؛ بنابراین بدون تلاش با روحیه جهادی همه اقشار به ویژه جوانان گام دوم قابل تحقق نیست. ولی بحمدالله تجربه انقلاب و گام اول به خوبی نشان میدهد که گام دوم با کمال موفقیت به پیش خواهد رفت.
برای مبارزه با فساد و استقرار عدالت پایدار چه باید کرد؟
به نظر بنده هر چند وضع قوانین و تکمیل و تصحیح آنها و نیز عوامل دیگر مانند شفافیت عملکردها و تقویت بعد نظارتی دستگاههای مختلف در جلوگیری از فساد مؤثر است. ولی مهمترین عامل، سلامت کارگزاران نظام است. باید مردم از روی کار آمدن و اشغال پستها و موقعیتهای اجتماعی فرهنگی و سیاسی و اقتصادی توسط هواپرستان و دنیاطلبان جلوگیری کنند؛ بنابراین نقش مردم در انتخاباتهای مختلف بسیار اساسی است. در شناسایی اصلح سرمایهگذاری جدی کنند. به افراد اصلح رأی دهند یعنی به کسانی که در رابطه با خدا، تعبد و احساس مسئولیت میکنند، در رابطه با مردم شیفته خدمت صادقانه به مردم باشند و در ارتباط با نظام از عمق جان معتقد و پیرو ولایتفقیه و رهبری باشند. حتی وضع قوانین عادلانه و تکمیل و تصحیح آنها و نیز نظارت دقیق بر عملکرد مسئولان و ایجاد شفافیت در عملکردها به ویژه در حوزه اقتصادی در صورتی محقق میشود که کارگزاران این بخشها افراد هوی پرست و دنیاطلب نباشند باید جلوی موجسواری هواپرستان و دنیاطلبان گرفته شود تا در مسند قدرت قرار نگیرند.
منشأ مشکلاتی که در جامعه دیده میشود چیست و راهکار و راهحل آن مشکلات بر اساس بیانیه گام دوم انقلاب را بیان بفرمایید؟
قرآن منشأ گناه و مشکلات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را سه چیز میداند: دنیاطلبی، شیطان و هواپرستی و در این میان عامل اصلی را هواپرستی میداند و راهکار آن را تقوی معرفی میکند. فرهنگ تقوی باید در افراد و گروهها در همه امور فردی و اجتماعی تقویت شود. باید دانست که تقوای فردی کفایت نمیکند. تقوی اجتماعی در این زمینه اثرگذارتر است و باید برای آن سرمایهگذاری شود.
اخلاق و معنویت یکی از توصیههای هفتگانه مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب است؛ به نظر حضرتعالی رسالت حوزههای علمیه و روحانیت در تکوین معنویت و ارتقاء اخلاقی جامعه اسلامی چیست؟
اگر بخواهیم در کل بیانیه محوری را عنوان کنیم که جز از روحانیت انتظار محقق ساختن آن نمیرود و همه اقشار توقع آن را از حوزه دارند؛ همین مسئله اخلاق و معنویت است. اگر پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ»[3] و اگر علما ورثه انبیاء هستند پس میتوان گفت رسالت اصلی حوزه و روحانیت اخلاق و معنویت است. تاریخ حوزههای علمیه و روحانیت نیز گواه همین حقیقت است. روحانیت در این زمینه باید الگوی اخلاق و معنویت و متخلق به اخلاق اسلامی باشد و از سوی دیگر باید در جهت تحقق آن در جامعه و مسئولان، هم فعالیت علمی و هم اقدامات عملی داشته باشد. روحانیت باید در تربیت اخلاقی جامعه در صف اول و مقدم جهاد علمی و عملی باشند و مخاطب اول بیانیه در اخلاق و معنویت روحانیت است.
اکنون این سؤال مطرح میشود که روحانیت برای نهادینه شدن اخلاق و معنویت در گام دوم چه باید انجام دهد؟ وقتی گام دوم یک گام چهلساله است باید یک برنامه درازمدت طراحی کنیم باید برای کودکان و نوجوانان امروز که در بیست، سیسال بعد میخواهند در رأس تمدن اسلامی قرار گیرند برنامه تربیت اخلاقی را از هماکنون تدوین کنیم. پس یک برنامه درازمدت میطلبد که همه اقشار و همه سنین را در برگیرد. اخلاق، کار یک روز و دو روز نیست. از سوی دیگر برنامه باید همه ابعاد زندگی را در برگیرد و حتی همه ارکانها و نهادهای نظام را تحت پوشش خود قرار دهد. اخلاق، هم نیاز حوزه و هم نیاز دانشگاه به عنوان دو دستگاه تربیت کننده قشر فرهیخته و تأثیرگذار جامعه است. علاوه بر آنکه یکی از نیازهای اساسی توده مردم هم هست و رسالت استخراج، تدوین، ترویج و نهادینهسازی آن بر دوش روحانیت است. /924/ج
منبع: جامعه مدرسین
[2] ابراهیم26