یادداشت؛
سریال تلویزیونی در قامت یک پیس!
این روزها بخشی از حرفهای سیروس مقدم، کارگردان سریال «پایتخت» که در یک برنامه تلویزیونی عنوان شده در شبکههای اجتماعی منتشر میشود که قابل تأمل است. مقدم میگوید: «برای اولین بار مردم حرفهای خودشان را از زبان نقی و کاراکترها میشنوند. خنک میشوند. راحت میشوند. یک سوپاپی هست انگار میگه پیس! آروم میشن. ما به این آرامش جامعه احتیاج داریم.»
به گزارش خبرگزاري رسا، آدم واقعاً متحیر میماند! کارکرد سریال تلویزیونی که با پول بیتالمال تولید میشود و میتوان و باید از آن انتظار داشت فرهنگ یک ملت را تعالی و ارتقا ببخشد، در حد یک سوپاپی که پیس و مردم را خالی میکند در ذهن آقایان تنزل کرده است.
از کارگردانی که چنین تفکری دارد انتظاری نیست، اما اگر این استدلالهای ضعیف توانسته در ذهن و فکر مدیران سیما جاخوش کند و ایشان را مجاب کند که دارند راه را درست میروند، جای بسی تأسف دارد.
در قالب این تفکر که بیشتر امنیتیمحور است تا فرهنگمحور، به عنوان مثال عدهای در جامعه رانتخواری و دزدی و اختلاس میکنند، بعد به جای اینکه سریال بسازیم و فهم و دانش و آگاهی سیاسی و اجتماعی و فرهنگی مردم را برای ایفای بهتر نقششان جهت بهبود شرایط جامعه بالا ببریم، صرفاً با این اتفاقات تلخ در سریالهایمان شوخی میکنیم و به مطایبه رفتار میکنیم که جامعه مثلاً خودش را خالی کند تا یک وقت خدایی نکرده منفجر نشود.
اینجاست که میشود معنای واقعی این عبارت را که مردم در وضعیت حساس کنونی نیاز به شادی دارند و باید سریالهای طنز زیاد ساخته شود، بهتر درک کرد.
خب معلوم است که در این پارادایم کاری و مدیریتی، سریال تلویزیونی به جای اثری فرهنگی به اثری برای خالی کردن عقدههای ناشی از فساد و ناکارآمدیهای جامعه تبدیل میشود و صرفاً قرار است مردم از این طریق سرگرم شوند.
بر فرض که سریالهای تلویزیونی چنین کارکردی هم داشته باشند آیا اینکه خواسته و انگیزه و هدف از تولید سریال در حد یک پیس تنزل کند، نگرانکننده نیست؟ این شکل از مدیریت فرهنگی نتیجهاش معلوم است دیگر./1360/
منبع: روزنامه جوان
ارسال نظرات