ردپای اندیشههای «روسو» در پلشتیهای شبکههای اجتماعی
افرادی از سنخ مبلغان مذهبی که البته در جرگه همین اینفلوئنسرها میگنجند، نقش مارتین لوتر دوران کنونی را بر عهده گرفته و با زبان بیزبانی درصدد توجیه رفتار بیمسئولانه آنها و ریختن تمام قصورات بر گردن هرکس غیر از خود آنها برآمدهاند
به گزارش خبرگزاري رسا، اوقات فراغتی که در ایام قرنطینه کرونایی فراهم آمد، فضا را برای آن دسته از اینفلوئنسرهای مجازی مهیا کرد تا با استفاده از ابزارهایی، چون لایوهای اینستاگرامی دامنه حاکمیت مجازی خود را بر فکر و ذهن جامعه ایرانی بیش از پیش بگسترانند. در این لایوها که گاهی رکوردشکنی شمار مخاطبان آنها همگان را متعجب کرد، مطالبی رد و بدل شد که نهتنها هیچ ارزشی از حیث اندیشهای نداشت، بلکه در برخی موارد به حرفهای رکیک کشیده شد. از همین رو در مقاله پیشرو در پی آن هستیم که دریابیم چرا و بر اساس کدام تحول فکری جامعه باحیای ایرانی در شبکههای اجتماعی بدین سو کشیده شده که نهتنها پذیرای چنین گفتارهایی است، بلکه با لایکهای خود از آن استقبال نیز میکند. به نظر میرسد این روند حاصل همان تفکرات دوران مدرن است که در غرب مسیحی از لوتر و روسو آغاز شد و حالا در ایران با مبلغان مذهبیای که مارتین لوتر اسلام شدهاند، بسط مییابد.
شاید از مهمترین تبعات کرونا بهعنوان بحرانی جهانی، بتوان به توسعه و همهگیر شدن فضای مجازی در میان همه اقشار و ازدیاد وقتگذرانی در این عرصه اشاره کرد. فهم این موضوع چندان سخت نیست، بهطوریکه اینفلوئنسرهای مجازی را با کمترین سطح آگاهی به این نتیجه رسانده تا با تمام قوا و ظرفیت، ورود کرده و از این بستر آماده، بیشترین بهره را ببرند. این فرصت طلایی به آنها این امکان را میدهد که در دنیای پساکرونا حکومت مجازی خود را که در این روزها به بالاترین میزان سلطه و سیطره رسیده، توسعه دهند و تمامی رقبای فرهنگی خود را از میدان خارج نموده و تضمینی قویتر برای ادامه حیات مجازی و تقویت حکومت خود بیابند. شاید ماجرای لایوهای اینستاگرامی را بتوان در امتداد همین فرصتطلبی دانست و از همین زاویه تحلیل کرد، اما سؤالی که میتواند زمینهساز یافتن نقشه راهی برای اخذ و بهکارگیری سیاستهای مقابله با جریانهای فسادانگیز در بستر مجازی باشد، این است که آیا جهان شاهد تولد هویت و طبقهای جدید است که بهزودی همچون ویروس کرونا به دیگر هویتها سرایت کرده و برای طبقه خود از دل تمامی اقشار جامعه عضوگیری میکند؟
ارزشمندی درون انسان در دوران مدرن
برای پاسخ به این سؤال نیازمند یک تعریف از این پیشوایان مجازی هستیم که با رد کردن خطوط قرمز جوامع انسانی و بیاعتنایی به قواعد و هنجارهای اجتماعی مخاطب میلیونی را پای صحبتهای رکیک و محافل فسادآلود خود میکشاند. آنها چه کسانی هستند؟ قطعاً اسم و رسم شناسنامهای و پردهبرداری از زندگی شخصی آنها جز تکثیر مطالب زرد، هیچ دردی را دوا نکرده و هیچ پاسخ درخور توجهی را به سؤال ما نمیدهد. پس در تحلیل این چیستی و یافتن هویتی که احتمال تکثیر ویروسگونه آن میرود، چه باید کرد؟
فرانسیس فوکویاما در تازهترین کتاب خود که به فارسی نیز ترجمه شده است، طی تحلیلی پیرامون هویت، اشاره دارد که در طول تاریخ همواره کسانی بودهاند که خود را با جامعه ناهمساز یافتهاند، اما تنها در دوران مدرن این نگاه غالب شده که آنچه در درون انسان میگذرد اصیل و ارزشمند است؛ یعنی درون انسان لازم نیست خود را با قواعد اجتماعی همساز کند، بلکه این اجتماع است که باید تغییر کند.
شاید این تعبیر افراطی دنیای مدرن از اصالت و ارزش بخشیدن به دنیای درون انسان، پاسخی به تفریط نگرش جوامع مسیحی درباره دنیای درون در اعصار گذشته باشد؛ چراکه مسیحیت اروپا معتقد بود انسان ذاتاً و به صورت بالفطره گناهکار است و دنیای درون او لبریز از تمنیات و خواهشهای زشت نفسانی است که باید با اهرم قواعد، احکام و شرایع مسیحیت، سرکوب شود. اصلیترین اشکال مارتین لوتر به مسیحیت کاتولیک نیز همین بود که کلیسا تمام همت خود را صرف پوشش دادن جنبههای دنیای بیرونی انسان کرده و با صدور احکامی نظیر زیارت، اعتراف، صدقه و... میخواهد صرفاً ظاهر انسان را مدیریت کند.
پس از مارتین لوتر، راه برای افرادی، چون روسو هموار شد تا بتوانند درون انسان را مبرا از هرخطا، زشتی و بدی نشان داده و مسیر اصالت و ارزش بخشیدن به درون انسان را آغاز کنند. روسو معتقد بود خصلتهایی نظیر حسادت، حرص، خشونت، نفرت و مانند اینها در نخستین انسان وجود نداشت. در نتیجه درون انسان خوب است و چیزی که بد است قواعد اخلاقی محیطی میباشد که او را در برگرفته است. عاقبت نتیجه این تفکرات آن شد که انسانها تمام مشتهیات نفسانی و زشتیهای درون خود را بروز دادند و هرگز تلقی بدی از این رفتار نداشتند، ولو مخالف قواعد اخلاقی و هنجارهای اجتماعی باشد. هر چند برای جلوگیری از هرج و مرج و از دست دادن کلاف سیاست و مدیریت جامعه، مجبور به گذاشتن حد و مرزی برای آزادی فردی شدند. سپس در میان جامعه، هویتی جدید و طبقهای نو شکل گرفت که میل به زیرپا گذاشتن تمامی قواعد و هنجارهای اجتماعی را داشت و در بروز درونیات خود نظیر صحبت از امیال موحشانه، هیچ ابایی نداشت.
مبلغان مذهبیای که مارتین لوتر شدهاند
حال اگر بخواهیم مبتنی بر گفتههای پیشین، اینفلوئنسرهای مجازی را که در صفحات خود به لگدمال کردن تمامی ارزشهای انسانی (نهتنها دینی) روی آوردهاند، تعریف کنیم، به این نتیجه میرسیم که این افراد چیزی نیستند، جز عینیت یافتن و تجسم خارجی تمنیات زشت درونی انسانها که جهان مدرن به آن اصالت و ارزش داده و از بروز آن نهتنها جلوگیری نکرده، بلکه درصدد به رسمیت شناختن آن است. جالب آنکه افرادی از سنخ مبلغان مذهبی که البته در جرگه همین اینفلوئنسرها میگنجند، نقش مارتین لوتر دوران کنونی را بر عهده گرفته و با زبان بیزبانی درصدد توجیه رفتار بیمسئولانه آنها و ریختن تمام قصورات بر گردن هرکس غیر از خود آنها برآمدهاند.
انسان بالفطره گناهکار نیست، اما نفس اماره دارد
سطور پیشین به این معنا نیست که ما موافق با سازوکارهای جهان مسیحیت پیش از مدرنیتهایم و باید درون انسان را لبریز از زشتی و پلیدی بدانیم و با قواعد و شرایع و احکام درصدد سرکوب آن برآییم؛ چراکه قطعاً این رویه نیز اشتباه بوده و است؛ به ویژه اگر قائل شویم وضعیت افراطگونه دنیای مدرن، روی دیگر تفریط همان اندیشه مسیحیت قرون وسطایی است و حال کنونی، پاسخی به آن تعریف اشتباه از درون و بهکارگیری سیاست غلط سرکوب در دیروز است. ما معتقدیم طبق برداشت از آموزههای اسلامی، انسان بالفطره و ذاتاً گناهکار نیست، اما نفسی دارد که همواره انسان را به بدیها امر میکند که: انالنفس لاماره بالسوء (یوسف/۵۳). این نفس حسادت، حرص، خشونت، نفرت و... در خود دارد و قرآن در ذیل داستانهای آغاز خلقت و ماجرای آدم و حوا و هابیل و قابیل به همه آن اشاره دارد. برای مدیریت نه سرکوب این دنیای درونی و نفس اماره باید با شیوههای صحیح تربیتی، درصدد ایجاد ملکات نیک نفسانی در درون (اخلاق) و مدیریت به وسیله شریعت از بیرون (فقه) اهتمام ورزید و سیاستهای خود را در ساختاری متشکل از اخلاق و فقه توأمان، تعریف و به مرحله اقدام رساند. آنچه امروز در دنیای مجازی شاهد آن هستیم، هویتی جدید نیست، بلکه تجلی و ابراز درون بیحد و حصر شهوتآلود است که از بیهویتی نشئت گرفته و ثمره همان اندیشههای مدرنی است که از روسو آغاز شد./1360/
منبع: روزنامه جوان
ارسال نظرات