ولایت امیرالمؤمنین؛ شرط مقبولیت اعمال
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در خراسان جنوبی، حق تعالی در آیات 10 تا 12 سوره صف میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّکمْ عَلَی تِجَارَةٍ تُنجِیکم مِّنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ؟ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَ تُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِکمْ وَ أَنفُسِکمْ ذَلِکمْ خَیْرٌ لَّکمْ إِن کنتُمْ تَعْلَمُونَ یَغْفِرْ لَکمْ ذُنُوبَکمْ وَ یُدْخِلْکمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَ مَسَاکنَ طَیِّبَةً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ ذَلِک الْفَوْزُ الْعَظِیمُ».
ای کسانی که ایمان آوردهاید! آیا شما را بر تجارتی که از عذاب دردناک قیامت نجاتتان دهد، راهنمایی کنم؟ به خدا و رسولش ایمان آورید و با اموال و جانهایتان در راه خدا جهاد کنید که این برای شما بهتر است، اگر بدانید. در این صورت، خداوند گناهان شما را میآمرزد و به باغهایی که نهرها از زیر آنها جاری است و خانههای دلپسند در بهشتهای جاودان واردتان میکند. این رستگاری بزرگی است.
ایمان و جهاد، ثمنهای معامله پُرسود
پیام اصلی آیه، دعوت به «ایمان» و «جهاد» بهعنوان دو مؤلفه کلیدی نجات انسان است. ایمان یعنی «باور» و چون آیه با «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» شروع شده، برای اینکه معنای تحصیل حاصل ندهد، ایمان در این آیه معنایش «تعمیق باور» است. به این معنا که ایمانمان از این جنس نباشد: «قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لکنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا یَدْخُلِ الاْءِیمانُ فِی قُلُوبِکمْ». (1)
جهاد هم در لغت یعنی «تلاش»، منتها در اصطلاح «جهاد عبارت است از تلاشی که در مقابل یک دشمنیای انجام گیرد؛ هر جور تلاشی جهاد نیست.»(2) تلاشی، جهاد نامیده میشود که پیوست مبارزه با دشمن در آن لحاظ شده باشد لذا جهاد را باید معنا کنیم به «تلاش دشمنستیزانه»؛ بنابراین کلید تمام موفقیتها این دو چیز است؛ الف: باور راسخ و خللناپذیر، ب: تلاش جانی و مالی دشمنستیزانه.
کنکاشی پیرامون «ایمان» و «جهاد»
- ایمان
ما روایات فراوانی درباره علائم ایمان واقعی؛ یعنی همین باور راسخ و خللناپذیر داریم و فقط به این روایت شاخص امام صادق (ع) بسنده میکنیم: چهار فضیلت است که اگر در کسی باشد، ایمانش کامل است و اگر از سرتاپایش گناه باشد، آسیب و نقصی به او نمیرسد؛ این فضائل عبارت است از:
الف: صداقت و راستی.
ب: بهجا آوردن امانات اعم از حقالله و حقالناس.
ج: حیاء.
د: حُسن خلق.
«أَرْبَعٌ مَنْ کنَّ فِیهِ کمَلَ إِیمَانُهُ وَ إِنْ کانَ مِنْ قَرْنِهِ إِلَی قَدَمِهِ ذُنُوباً لَمْ یَنْقُصْهُ ذَلِک قَالَ وَ هُوَ الصِّدْقُ وَ أَدَاءُ الْأَمَانَةِ وَ الْحَیَاءُ وَ حُسْنُ الْخُلُق» (3) در روایت دیگری شبیه همین فرمایش به جای «أَدَاءُ الْأَمَانَةِ» فضیلت «شکر» آمده است: «أَرْبَعٌ مَنْ کنَّ فِیهِ وَ کانَ مِنْ قَرْنِهِ إِلَی قَدَمِهِ ذُنُوباً بَدَّلَهَا اللَّهُ حَسَنَاتٍ الصِّدْقُ وَ الْحَیَاءُ وَ حُسْنُ الْخُلُقِ وَ الشُّکر.» (4)
- جهاد
در فرهنگ دینی، جهاد اقسامی دارد.
الف: جهاد اکبر که جهادالنفس است: امیرالمؤمنین (ع): «إنَّ رسولَ اللَّهِ (ص) بَعثَ سَرِیّةً، فلَمّا رَجَعوا قالَ: مَرْحَباً بقَومٍ قَضَوُا الجِهادَ الأصْغَرَ وَ بَقِیَ علَیهِمُ الجِهادُ الأکبَرُ. قیلَ: یا رسولَ اللَّهِ، وَ مَا الجِهادُ الأکبَرُ؟ قالَ: جِهادُ النَّفْس.» (5)
ب: جهاد اصغر که جهاد الکفار و المشرکین و المنافقین است: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ جاهِدِ الْکفَّارَ وَ الْمُنافِقِینَ وَ اغْلُظْ عَلَیْهِمْ وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِیرُ.» (6)
ج: جهاد کبیر؛ حضرت امام خامنهای: «جهاد کبیر یعنی چه؟ یعنی اطاعت نکردن از دشمن، از کافر؛ از خصمی که در میدان مبارزهٔ با تو قرار گرفته اطاعت نکن. اطاعت یعنی چه؟ یعنی تبعیّت؛ تبعیّت نکن. تبعیّت نکردن در کجا؟ در میدانهای مختلف؛ تبعیّت در میدان سیاست، در میدان اقتصاد، در میدان فرهنگ، در میدان هنر. در میدانهای مختلف از دشمن تبعیّت نکن؛ این شد جهاد کبیر». (7) «فَلَا تُطِعِ الْکافِرِینَ وَ جَاهِدْهُم بِهِ جِهَادًا کبِیرًا.» (8)
د: جهاد صغیر که خدمت به خلق و گرهگشایی از مردم است؛ امام صادق (ع): «إِنَّ الْمُسْلِمَ إِذَا جَاءَهُ أَخُوهُ الْمُسْلِمُ فَقَامَ مَعَهُ فِی حَاجَتِهِ کانَ کالْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ.» (9) - مسلمانی که برادر مسلمانش نزد وی آید و برای برآوردن خواسته و حاجت او به همراهش حرکت کند، همانند مجاهد فی سبیل اللّه میباشد.
ه: جهاد افضل که در روایات دو مصداق دارد:
اول، جهاد رسانهای؛ النبی (ص): «أَفْضَلُ الْجِهَادِ کلِمَةُ حَقٍّ عِنْدَ سُلْطَانٍ جَائِرٍ.» (10)
دو، جهاد اجتماعی و رعایت حقالناس؛ النبی (ص): «أَفْضَلُ الْجِهَادِ مَنْ أَصْبَحَ لَا یَهُمُّ بِظُلْمِ أَحَدٍ.» (11)؛ برترین جهاد آن است که انسان روز خود را آغاز کند در حالی که در اندیشه ستم کردن به احدی نباشد.
و: جهاد خانوادهداری؛ النبی (ص): «الْکادُّ عَلَی عِیَالِهِ کالْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ اللَّه.» (12)؛ أمیرالمؤمنین (ع): «جِهادُ المَرأةِ حُسْنُ التَّبَعُّلِ.» (13)
ز: جهاد علمی؛ النبی (ص): «الشَّاخِصُ فِی طَلَبِ الْعِلْمِ کالْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ اللَّه.» - سفر کننده در جستجوی دانش، مانند جهاد کننده در راه خداست.
ح: جهاد اعظم که انتظار فرج است چراکه در سایه آن همه انواع جهادها شکل حقیقی مییابد. امام صادق (ع): «المُنْتَظِرُ للثّانی عَشَرَ کالشّاهِر سَیفَهُ بینَ یدَی رسولِ اللَّهِ (ص) یَذُبُّ عنهُ.» (14) - کسی که منتظر دوازدهمین امام باشد، مانند کسی است که با شمشیر آخته در برابر پیامبر خدا (ص) از آن حضرت دفاع میکند.
همانطور که در معنای جهاد گفته شد، موضوعی که متعلق جهاد قرار میگیرد (همین انواع جهاد)، حتماً دشمن دارد و باید از آن حراست کرد.
لطایف آیات 10 تا 12 سوره صف
اما قرآن این پیام اصلی آیه را خیلی لطیف گفته است. لطافتش استفاده از اصل انگیزهسازی است. قرآن میتوانست خیلی ساده بفرماید: ایمان و جهاد از عذاب الیم نجات میدهد؛ اما برای اینکه پیام آیه به جانمان بنشیند:
- اولاً، صدایمان میکند. (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا)
- ثانیاً، بهصورت متکلم وحده سخن میگوید (نفرموده: هَلْ نَدُلُّکمْ؛ بلکه: هَلْ أَدُلُّکمْ)، این خودش لطافت در لطافت است.
- ثالثاً، حس فطری جلب منفعت و دفع ضرر و کمال خواهیمان را تحریک میکند. با اینکه ایمان و جهاد از واجبات قطعیاند، ولی آیه نه بهصورت امر، بلکه بهصورت پیشنهاد تجارت، مطرح میکند، آن هم آمیخته با تعبیراتی که از لطف بیپایان خدا حکایت دارد. به علاوه اینکه خدا نیازی به این تجارت ندارد، بلکه، تمام منافع آن دربست به مؤمنان تعلق میگیرد.
- رابعاً، به نجات از جهنم بسنده نمیکند و بهشت را با زیباترین تعابیر برایمان وصف میکند.
- خامسا، حد و مرزی برای سود تجارت و معامله نمیگذارد، چون در آیه 13 فرمود: «وَ أُخْرَی تُحِبُّونَهَا» (و هر نعمت دیگری که آن را دوست دارید)؛ که این خودش، لطافتی عجیبی دارد. لطافتش، لطافت «نشانی وصال یار» است.
- سادساً، سود این تجارت پرسود، علاوه بر نجات از جهنم و دخول بهشت، دو چیز دیگر هم هست:
الف: «ذَلِکمْ خَیْرٌ لَّکمْ» که یادآور حضرت مهدی است: «بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَّکمْ» (15) بهخصوص اینکه آیه قبل از این آیات ما یعنی آیه 9، غلبه دین اسلام بر سایر ادیان را وعده میدهد که از آیات مهدوی قرآن است: «لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کلِّهِ».
ب: «ذَلِک الْفَوْزُ الْعَظِیمُ». فوز عظیم، از مقامات شهدای کربلا و سالار شهیدان است. حضرت رضا (ع) فرمود: ای پسر شبیب! اگر دوست داری که ثواب شهدای کربلا را داشته باشی، هرگاه یاد امام حسین افتادی، این آیه را بخوان: «یَا لَیْتَنِی کنتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزًا عَظِیمًا» (16) «یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ سَرَّک أَنْ یَکونَ لَک مِنَ الثَّوَابِ مِثْلَ مَا لِمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ الْحُسَیْنِ (ع) فَقُلْ مَتَی مَا ذَکرْتَهُ یَا لَیْتَنِی کنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً.» (17)
به قول تفاسیر، سوره صف اصلاً سیاقش حول محور همین دو مؤلفه «ایمان» و «جهاد» است و هر کدام از آیاتش به جنبه و بُعدی از این دو اشاره میکند. این آیات مورد بحث ما، هم مهدوی است و هم حسینی. اینجاست که انسان بهتر میفهمد که چرا حضرت امیرالمؤمنین فرمود: «دنیا تجارتخانه اولیاء خدا است» (مَتْجَرُ أَوْلِیاءِ اللّهِ. (18))؛ و میفرماید: قیمت شما بهشت است، پس خودتان را ارزان نفروشید: «لَیْسَ لِأَنْفُسِکمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةَ فَلَا تَبِیعُوهَا إِلَّا بِهَا» (19)
ولایت امیرالمؤمنین (ع)؛ شرط مقبولیت اعمال
اما آنچه به همه این معارف و حقایق رنگ حقیقت میبخشد، ولایت امیرالمؤمنین (ع) است که متجلی در فرهنگ غدیر است. این حقیقت را پیامبر خدا (ص) چنین تصریح میفرمایند: «ای علی! اگر بندهای همانند عبادت نوح در میان قوم خود خدا را عبادت کند و به سنگینی کوه احد، طلا در راه خدا انفاق کند و آنقدر عمر وی طولانی شود که هزار حج، پیاده انجام دهد، سپس در بین صفا و مروه در حال مظلومیّت کشته شود و با این همه اعمال، ولایت تو را نپذیرفته باشد و از رهبری تو تمرّد نماید، بوی بهشت را استشمام نمیکند و راهی به آن نخواهد یافت.» «یَا عَلِیُّ لَوْ أَنَّ عَبْداً عَبَدَ اللَّهَ مِثْلَ مَا قَامَ نُوحٌ فِی قَوْمِهِ وَ کانَ لَهُ مِثْلُ أُحُدٍ ذَهَباً فَأَنْفَقَهُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ مُدَّ فِی عُمُرِهِ حَتَّی حَجَّ أَلْفَ حِجَّةٍ ثُمَّ قُتِلَ بَیْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ ثُمَ لَمْ یُوَالِک یَا عَلِیُّ لَمْ یَشَمَّ رَائِحَةَ الْجَنَّةِ وَ لَمْ یَدْخُلْهَا.» (20)
این قاعده وَلَوی در آیات 10 تا 12 سوره صف هم برقرار است لذا در حدیث میخوانیم که علی (ع) فرمود: من همان تجارت پٌرسودی هستم که موجب نجات از عذاب دردناکیام که در این آیه میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّکمْ عَلی تِجارَةٍ تُنْجِیکمْ مِنْ عَذابٍ أَلِیمٍ» «أَنَا التِّجَارَةُ الْمُرْبِحَةُ الْمُنْجِیَةُ مِنَ الْعَذَابِ الْأَلِیمِ الَّتِی دَلَّ اللَّهُ عَلَیْهَا فِی کتَابِهِ فَقَالَ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّکمْ...» (21)
اگر در این روزگار دنبال کسی میگردیم که در این تجارتخانه دنیا، با ثمن ایمان و جهاد توانست پرسودترین کاسبی را داشته باشد، اولین کسی که به ذهنمان تداعی میشود، شهید حاج قاسم سلیمانی است که عید غدیر امروز، دویست و هجدهمین روز شهادتش است؛ طوبی له./9314/ی704/ب1
نرگس پورهوشیار
منابع:
1- حجرات/ 14.
2- فرمایشات مقام معظم رهبری، 11/ 04/ 1393.
3- الکافی/ ج 2/ ص 100 – 99.
4- الکافی/ ج 2/ ص 107.
5- معانی الأخبار/ ج 1/ ص 160.
6- تحریم/ 9.
7- فرمایشات مقام معظم رهبری، 03/ 03/ 1395.
8- فرقان: 52.
9- المؤمن/ ص 56.
10- عوالی اللئالی/ ج 1/ ص 423.
11- من لا یحضره الفقیه/ ج 4/ ص 353.
12- الکافی/ ج 5/ ص 88.
13- الکافی/ ج 5/ ص 9.
14- بحار الأنوار/ ج 52/ ص 129.
15- هود/ 86.
16- نساء/ 73.
17- عیون أخبار الرضا/ ج 1/ ص 300.
18- نهج البلاغه/ حکمت 131.
19- همان/ حکت 456.
20- المناقب للخوارزمی/ ص 67.
21- البرهان فی تفسیر القرآن/ ج 5/ ص 368.