اروپا هم میخواهد از بند اینترنت آمریکایی رها شود
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، رهبر انقلاب اسلامی در ارتباط تصویری با جلسه هیئت دولت در تاریخ (۹۹/۶/۲) بار دیگر اهمیت فضای مجازی و نقش شبکه ملی اطلاعات برای مدیریت این فضا را گوشزد کرده و فرمودند: «بنده روی مسئلهی شبکهی ملّی اطّلاعات این همه تأکید میکنم. این شورای عالی فضای مجازی و مرکز ملّی فضای مجازی که تشکیل دادهایم و بنده اصرار داشتم و دارم که این [شورا] تشکیل بشود و رؤسای محترم در آن شرکت کنند و تصمیمگیری کنند و اجرا کنند، به خاطر اهمّیّت این مسئله است؛ نمیشود این مسئله را رها کرد. و من میبینم که آن اهتمام لازم به خرج داده نمیشود.»
برای بررسی بیشتر این مسئله و دلایل کم کاری مسؤولان در این زمینه، گفتگویی با آقای محمدحسن انتظاری، عضو حقیقی شورای عالی فضای مجازی و دبیر سابق این شورا انجام شده است.
با توجه به اینکه رهبر انقلاب در بیانات اخیرشان تأکید ویژهای بر اهمیت فضای مجازی داشتند و به «شبکه ملی اطلاعات» اشاره کردند، این شبکه چیست؟ و چه کاربردهایی دارد؟
بسماللّهالرحمنالرحیم؛ در دو دههی گذشته و بهخصوص در دههی اخیر بحث فضای مجازی خیلی شتاب گرفته، تحولاتش خیلی بیشتر شده و آثارش فراگیرتر شده است. یک زمانی فقط یکسری اطلاعات در کامپیوترها بود، ولی بعداً باهم شبکه شدند و از این طریق خدمت دادن به جامعه شروع شد و این روند به همین شکل توسعه پیدا کرد. این روند توسعه به نحوی شد که فضای مجازی در همهی عرصههای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و راهبردی روزبهروز تأثیرگذارتر باشد.
زمانی جامعه دو فضایی گفته میشد، یعنی یک فضای مجازی و یک فضای واقعی، امّا حضرت آقا در بیانات اخیرشان فرمودند: «همهی اینها حقیقی شده»، یعنی امتزاج اینها آنقدر درهم تنیده است که در تمام زیرساختهای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی که در فضای واقعی بود، در فضای مجازی امتداد پیدا کرده و این یعنی یکپارچگی تا حدود زیادی اتفاق افتاده است.
در نتیجه، حکمرانی کشور که تا الان در حوزهی حقیقی تعریف شده، باید به حوزه فضای مجازی امتداد پیدا کند. اعمال حاکمیت و سیاستهای نظام که در حوزهی واقعی تعریف شده بود، حالا باید به حوزهی فضای مجازی امتداد پیدا کند. این موضوع خودش یک بحث مفصلی است. حاکمیت و حکمرانی که دو لفظ مختلفاند در عصر امروز که مبتنی بر فضای مجازی است، در حال شکلگیری است. کشورهای متعددی نیز با ورود به این حوزه، سیاستگذاریها و فرآیندهای کاری خودشان را تدوین کردند.
در حکم اوّل حضرت آقا در ۱۷ اسفند ۱۳۹۰ ابلاغ فرمودند که در رابطه با تشکیل شورای عالی فضای مجازی برای استفاده از فرصتها و صیانت ناشی از آسیبهای فضای مجازی تشکیلاتی به نام شورای عالی فضای مجازی برای هماهنگی و تصمیمگیری در حوزهی این فضا ایجاد شود.
این به نوعی ایجاد نظام حکمرانی در کشور بود. در حکم شهریور سال ۱۳۹۴ هم ایشان این را تقویت کردند. حضرت آقا ضمن تأکید بر اهمیت کار شورای عالی فضای مجازی و مرکز ملی فضای مجازی فرمودند که: «باید در شورا به نحوی برنامهریزی کنیم که کشور قدرت سایبریاش در حد قدرتهای تأثیرگذار جهانی بشود.» این دیدگاه کلی است. حالا این اگر بخواهد پیاده شود چه معنی دارد؟ این سیاست و فرمان کلی چه مسیری دارد؟
البته در فضای مجازی بحثهای گوناگونی مطرح است، ولی تمام بخشهای سیاسی، اقتصادی، حتی راهبردی و غیره، روی زیرساختی ایجاد میشود و آن زیرساخت «شبکهی ملی اطلاعات» است. بنابراین زیربنای اصلی فضای مجازی شبکهی ملی اطلاعات خواهد بود. بهعبارت دیگر اگر ما این زیربنای اصلی را نداشته باشیم، کاربردهایی که در حوزههای مختلف باید به جامعه خدمت بدهد یا اعمال حاکمیت کند، روی زیرساخت خارجی شکل خواهد گرفت.
یعنی حاکمیت ما در فضای مجازی روی زیرساخت خارجی قرار میگیرد که چیز نامربوطی است. این اصلیترین دلیل برای ایجاد شبکهی ملی اطلاعات است. اگر این شبکه تشکیل شود حاکمیت ما در حوزهی فضای مجازی، مستقل و در داخل کشور ایجاد میشود، و اگر تشکیل نشود این حاکمیت از دست ما میرود و در حوزههای اقتصادی و اجتماعی به دست خارجیها میافتد. کمااینکه الان شما اینها را میبینید. بنابراین هرچه تأخیر در ایجاد زیرساخت فضای مجازی کشور باشد بیشتر ضرر میکنیم.
ایدهی اوّلیه ایجاد شبکه ملی اطلاعات از کجا مطرح شد؟
از دو دههی پیش این بحث در کل دنیا مطرح بوده و از همان زمان کشورهای مختلف راههای خاص خودشان را طراحی کردند و جلو میبرند. در ایران فکر میکنم حولوحوش سال ۸۰ بود که یکی از معاونان وقت وزارت ارتباطات این ایده را بهصورت یک طرح کلی مطرح کردند و به مجلس هم ارائه دادند و مسیری را شروع کردند.
البته در ابتدا نه تحت عنوان شبکهی ملی اطلاعات، بلکه این طرح تحت عنوان شبکهی ملی اینترنت پیگیری شد. بعد که معلوم شد اینترنت یک امکان بینالمللی است و ما باید در داخل فقط زیرساخت و سرویسهای مرتبط با آن را ایجاد کنیم. به مرور در برنامهی پنجم هم این قضیه تحت عنوان شبکهی ملی اطلاعات مطرح شد، ولی در آن زمان صرفاً تعریفی از آن ارائه شد .
وقتی که مسئولیت دبیری شورای عالی فضای مجازی به بنده سپرده شد، ما یک تعریف مشخص بهعلاوهی الزامات آن، طراحی کردیم و در جلسهی پانزدهم شورای عالی فضای مجازی با اکثریت مطلق اعضایی که در جلسه بودند به تصویب رسید. ما موظف بودیم که مصوبات شورای عالی را جهت استحضار خدمت حضرت آقا بفرستیم که اگر ایشان نظر خاصی دارند بفرمایند.
شاید تنها مصوبهای که در طول این نه سال حضرت آقا روی آن دستور دادند و پینوشت فرمودند همین مصوبه بود. ایشان نوشتند: «مصوبهی خوبی است، خبر اجرایی شدنش را به من بدهید». از این نظر که ایشان مطالبه میکنند، این یک مصوبهی بسیار مهمی است. یعنی اگر ما شبکهی ملی اطلاعات داشته باشیم، فضای مجازی مستقل برای خودمان خواهد بود. البته طرحهای مهم دیگری هم در پیوست اوّل حکم حضرت آقا بود، ولی شاید خیلیهایش اجرا نشدند یا کموبیش اجرا شده باشند.
البته از همان موقع که آن شش بند بهعنوان الزامات فضای مجازی در دیماه ۱۳۹۲ مصوب شد، آنها را یک مقدار دقیقتر تفصیل دادیم. بعد از من هم، وقتی آقای دکتر فیروزآبادی دبیر شورای عالی شدند، در تابستان ۱۳۹۵ سند دیگری دوباره دربارهی شبکهی ملی اطلاعات به نام «سند تبیین الزامات شبکهی ملی اطلاعات» تصویب شد که آن هم سند بسیار مهمی است و اینها مرجع ما هستند.
یکی از مهمترین موضوعاتی که مطرح است و رهبر انقلاب هم در دیدار هیئت دولت بر آن تأکید داشتند، سرعت پایین پیشرفت این پروژه است. ظاهراً الآن روندش کند شده است. دلیل آن چیست؟
بله درست است، یکی از دلایلی که این مسئله نتوانست خوب جلو برود، این است که روی آن نظارت ملی، نظارت مرکز ملی فضای مجازی اعمال نشد. الان هم اعمال نمیشود. این مسئله تا الان هم ادامه دارد. هیچ کارش هم نمیشود کرد، مگر اینکه براساس قانون تخصیصی بودجه به وزارت ارتباطات منوط به تأیید مرکز ملی فضای مجازی شود. اگر قانون نمیشود، لااقل رئیسجمهور بهعنوان مقام بالاتر دولت و رئیس سازمان برنامه و بودجه به آن دستگاه دستور دهد که بودجهی شبکهی ملی اطلاعات را بعد از تأیید مرکز ملی فضای مجازی تخصیص بدهید که در اینجا مرکز ملی بتواند طرحهایشان را کنترل کند.
یک نگرانی خیلی جدی در افکار عمومی مبنی بر اینکه راهاندازی شبکهی ملی اطلاعات ارتباط مردم و کشور را با اینترنت بینالمللی قطع میکند وجود دارد. این شبهه چقدر درست است؟
این شبهه را کسانی که میخواستند این شبکه شکل نگیرد در افکار عمومی وارد کردند. این فرضیه صددرصد غلط است. الان در جاهای مختلف بحث ایجاد شبکه ملی، به طرق مختلف پیش میرود. کرهی جنوبی بیشتر اطلاعاتش را محلی کرده است، یعنی حدود هشتاد تا هشتادوپنج درصد اطلاعات مورد نیاز مردم کره در داخل کشور تولید میشود. تنها اگر یک چیزی در داخل موجود نباشد این کار را میکنند. اینترنت بهعنوان یک سرویس لازم در شبکهی ملی اطلاعات و جزو شبکه است.
در اروپا همین فرآیند جلو میرود. من یک بحث مفصلی اواخر سال ۱۳۹۷ در شورای عالی کردم که الان هر کشوری سازوکارهای متناسب خودش را دارد و هر کشوری کار خودش را میکند. هم اروپا، هم چین و هم روسیه این کار را میکنند. سال گذشته در مجمع جهانی آی جی اف اینترنت گاورننس فروم که در اروپا تشکیل شد، ماکرون رئیسجمهور فرانسه رسماً این را مطرح کرد که الان دو جور اینترنت داریم، یکی اینترنت آمریکایی و یکی اینترنت چینی. ما باید در اروپا اینترنت اروپایی داشته باشیم.
چرا اروپا این را میگوید. علتش این است که پلتفرم غولهای سرویسدهندهی آمریکایی مثل گوگل، فیسبوک و غیره تمام زمام و اختیار اروپاییها را در همه چیز گرفتهاند. مثلاً در انتخابات برگزیت، فیسبوک عملاً نظر خودش را به انگلیسیها تحمیل کرد. بعداً هم مارک زاکربرگ را آوردند در پارلمان اروپا و همینطور مجلس انگلیس گفتند شما چرا و چگونه این کار را انجام دادید.
فیسبوک حتی در انتخابات ترامپ هم نقش بازی کرد. اطلاعات هشتاد میلیون را به یک شرکت تحلیلگر داد و فکر مردم را ساماندهی کرد. این تأثیرات در حوزهی اقتصادی و اجتماعی هم وجود دارد. به همین دلیل اروپاییها بهفکر افتادند که خودشان زمام کار خودشان را بهدست بگیرند وگرنه اقتصادشان به دست پلتفرمهای خارجی میافتد.
این تصور که سرویس اینترنت قطع میشود، گزارهای ساختگی است از آنهایی که میخواهند این کار انجام نشود. به همین جهت این تصور اشتباه را در ذهن مردم ایجاد میکنند. سواد فضای مجازی در بسیاری از کسانی که اظهارنظر میکنند به عینه پایین است.
نقش شبکهی ملی اطلاعات در پدافند غیرعامل کشور چیست؟
الان فضای مجازی تمام عرصههای کشور را در برگرفته و یکپارچه کرده است. هرچه هم ما در این یکپارچگی دیر اقدام کنیم عقب میافتیم و مجبوریم صحنه را به خارجیها بسپاریم. ما ۱۶ یا ۱۷ زیرساخت حیاتی داریم. زیرساختهای بانکی، حملونقل، نفت، آبوبرق، سلامت، آموزش و غیره. اینها در حوزهی فضای مجازی دارند شکل میگیرند.
وقتی کرونا آمد مجبور شدیم آموزشها را در حوزهی فضای مجازی ببریم، حالا موفق بود یا نبود را کاری ندارم. ولی عملاً دیدیم بعضی زیرساختها آماده نیست و مشکلاتی نیز وجود دارد. در حوزهی بانکی هم همینطور است. در حوزهی انرژی نیز به همین شکل است. سال گذشته در جریان تحریم ونزوئلا، آمریکاییها نیروگاه برق اصلی ونزوئلا که هفتاد درصد برق این کشور را تامین میکند، از کار انداختند و یک بخش بزرگی از آنجا ششماه برق نداشت.
در ایران از این طریق روی سایت نطنز ویروس استاکس نت را پیاده کردند. یعنی به عبارت دیگر با این کار یک بخش از انرژی شما را از کار میاندازند. اینجاست که بحثهای سایبری خودش را نشان میدهد. الان درحوزهی بانکی بخش بزرگی از خدمات این حوزه در فضای مجازی ارائه میشود. البته شبکهی خاص خودشان را دارند و هنوز در شبکهی ملی اطلاعات وارد نشدند. فرض کنید که یک بخشی از زیرساخت بانکی ما مثل دستگاههای عابر بانک در عرض یک ربع از کار بیفتد ببینید چه میشود. یا مثلاً فرض کنید پمپبنزینها از کار بیفتد.
اگر شبکههای ما دست خارجیها باشد اصلاً شک نکنید این اتفاق میافتد. پارسال وزارت ارتباطات در جریان تلگرام یک تئوری داشت که بک اند داخلی بگذاریم، یعنی پوستههای داخلی با ما امّا اصل مسئله دست تلگرام باشد. یعنی همه بیایند در داخل ایران و مردم ما در پوستههای داخلی تلگرام کار کنند. این اتفاق افتاد و داشتند کارشان را میکردند. امّا تلگرام با کمک گوگل تمام پوستههای ایرانی تلگرام را خواباند و کسبوکارهایی که روی آن بودند همه خوابیدند! مثال از این واقعیتر؟
من نمیدانم دوستان روی این مسئله چه جوابی دارند بدهند، صدایش را هم درنیاوردند. بحث شبکه ملی ارتباطات یعنی همین دیگر، یعنی اختیار دست خودمان باشد. یک موضوع مهمی در اینجا وجود دارد و آن خدمات پایهی کاربردی شبکهی ملی اطلاعات است. یعنی شبکههای اجتماعی، موتور جستوجو و ایمیل، سرویسهای سیستم عامل همه اینها باید داخلی باشند. اگر داخلی بودند ما قوهی پدافند غیرعاملمان دست خودمان است. اگر نبودند ما هر لحظه باید تنمان بلرزد که چه اتفاقی ممکن است بیفتد.
در پایان اگر مطلب یا نکتهای در رابطه با نقش رهبر انقلاب در ساماندهی فضای مجازی مانده، بفرمایید.
شبکه ملی اطلاعات حتماً باید مدل مفهومی علمی داشته باشد، برنامهی زمانبندی شدهی عملیاتی داشته باشد که به تصویب شورای عالی رسیده باشد. اگر همهی مسائل بخواهد داخل وزارت ارتباطات جلو برود میشود همین آش و همین کاسه!
نکتهای که در آخر میخواهم عرض کنم، اهمیتی است که رهبر انقلاب به این مسئله دادند و در پیوست حکم اوّل و در حکم دوم فرمودند و همچنین در جلسهای که در آخر سال ۹۶ با اعضای شورا خدمتشان بودیم روی این مسئله تأکید جدی کردند و همچنین بعد از آن گزارش هشتاد درصدی که وزارت ارتباطات داد و مورد تأیید آن کمیتهی ارزیابی قرار نگرفت به رئیسجمهور ابلاغ کردند که ظرف سه ماه، طرح اجرایی، مدل مفهومی و برنامهی زمانبندی داده شود.
الان از آن سه ماه مدت طولانی گذشته است. البته وزارت ارتباطات یک تکانی خورد و فعالیتی را شروع کرد برای اینکه طرحی بدهد و زمانبندی کند. ولی باز تمام فعالیتشان در پوشش دیدگاههای خودشان است و وارد اصل مسئله نشدند. امیدواریم که زودتر این مطالبهی حضرت آقا که مطالبهی بخش نخبگانی آشنا به مسئله هم هست زودتر شکل بگیرد./د101/ق