تیغ تیز تهاجم فرهنگی بر گردن خانوادهها
به گزارش خبرگزاری رسا، برخی از رسانه ها در گزارشهایی به تبعات پخش سریالهای ترکیهای در شبکههای خانگی داخلی پرداختهاند که بخشهای مهم آن در ادامه میآید.
کرونا مهمان ناخواندهای بود که مردم را ناچار به خانهنشینی و شبنشینی کرد. بهموجب این خانهنشینی، شبکههای خانگی و نرمافزارهای الکترونیک کتابخوانی، تخفیفهای ویژهای را اعمال کردند تا مردم اوقات فراغت خود را سپری و به تماشای فیلم، سریال و کتابخوانی بپردازند، اما این نقطه پایان ماجرا نبود و در این گیرودار و نبود نظارت لازم، فضای نمایش خانگی نیز آمیخته با سریالهای ترکیهای شد که تا چند صباح گذشته تنها از طریق شبکههای ماهوارهای امکان بازدید داشت. فیلمهایی که با اقتباس از فرهنگی مبتذلانه در قابی عاشقانه، ذهن مخاطب را به افکار واهی میکشانند و در عمل نیز توشهای ندارند.
بسیاری از کشورهای آسیایی فرهنگ فیلمسازی خود را مطابق فرهنگشان رعایت کردهاند. مانند هند، کره، ژاپن و... ترکیه از جمله کشورهایی است که فرهنگ خاص کشورش را وارد صنعت فیلمسازی خود کرده است. آداب و رسوم، تفکرات، عقاید و نحوه زندگی مردمش را به خوبی نشان میدهد. بعضی سنتها و آداب قدیمی مثل جبرگراییها و تسلیم سرنوشت شدنها را روایت میکنند و از همان اندیشهها داستانهای طویل و طولانی میسازند و تحویل مخاطبهای جهانی میدهند.
بر اساس اطلاعات وزارت فرهنگ و گردشگری ترکیه، اکنون بیش از ۱۵۰ سریال ترکیهای به بیش از ۱۰۰ کشور جهان صادر و پخششده است. برپایه گزارشی که در گاردین نوشتهشده است، شیلی، آرژانتین، مکزیک، چین، روسیه،کره و ژاپن به ترتیب بزرگترین مشتریان سریالهای ترکیهای هستند.
اما راز جذابیت و جلب مخاطب پای سریالهای ترکیهای چیست؟ چرا مخاطبان علاقه وافر به دنبال کردن این داستانهای بی سر و ته دارند؟
از دوجنبه میتوان به این سؤال پاسخ داد: جنبه نظری و جنبه عینی ماجرا. از حیث جنبه نظری باید گفت که ترکیه از جمله کشورهایی است که همیشه داعیهدار مدرنیسم و تجددگرایی و سبک زندگی غربی است و این دقیقاً همان پیششرط جامعه مدرن است. به این معنا که محققانی چون «مَک کِلند» (۱۹۶۷) که معتقد به نوسازی جهاناند، نوسازی کشورهای در حال توسعه را در گرو تغییر خصایص افراد و ارزشها و هنجارهای موجود در جوامعشان میداند و اینکه باید هرچه بیشتر این نگرشها و ارزشهای خود را به مردم اروپای غربی و آمریکای شمالی شبیه و نزدیک سازند.
از چشمانداز این نظریه به خوبی میبینیم که سریالهای ترکیهای با اقتباس از فرهنگ مبتذلانه غربی و فساد و تباهی موجود در داستانهای به اصطلاح عاشقانه و تلفیق آن با یک سری اندیشههای جبرگرایانه و داستانپردازی، ذهن مخاطب را درگیر بیکیفیتترین حالت و موضوعات ممکن در زندگی میکنند. داستانهایی که اغلب رویایی و یا نادرند و اساساً در زندگی روزمره مخاطب به کمترین کار هم نمیآیند و توشهای ندارن
این هم جنبه عینی ماجرا است یعنی چیزی که هم اکنون شاهد آنیم. مردم وقتی ذائقه تفکراتشان دستکاری شود به کمترین چیزها اهمیت خواهند داد. به جای نکات ناب و اصیل زندگی و معرفتشناسی به دنبال جنبههای پست و واهی میگردند. نظریات تأثیر ارتباطات بر مخاطب به خوبی راه را برای اصحاب رسانه روشن کرده است که چرا و چطور و چقدر میتوانند روی ذهن مخاطب تأثیر گذار باشند.
تا چند صباحی پیش که دسترسی به این موهومات کمی دشوار بود و جز از طریق شبکههای ماهوارهای امکان پذیر نبود تا این میزان محبوبیت و طرفدار داشت؟ حال چرا ما باید شرایط دسترسی هرچه بهتر و بیشتر این مبتذلهای خانگی با سبک و سیاق غربی را به خانههایمان فراهم کنیم آن هم با چاشنی دوبله و یک اشتراک شبکه نمایش خانگی؟ به همین سرعت و به همین وسعت...
در این راستا حسن هدایت، کارگردان سینما و تلویزیون در گفتوگو با برنا خاطرنشان کرد: «اگر ابتذال را در ساختار و محتوا از هم جدا کنیم باید این نکته را در نظر داشته باشیم که به لحاظ ساخت، آثار ترکیهای در فضایی حرفهای ساخته میشوند، اما حرفی که در آثارشان وجود دارد مبتذل است و بهطورمعمول به عادتهای مخاطب لنگرانداخته و آنچه را که او میخواهد ارائه میدهند. مخاطبان دنیا خطینگر هستند و به قصههایی عادت دارند که نیاز به تفکر چندانی نداشته باشد و از طرفی طولانی شدن این قصهها باعث میشود مخاطب با کاراکترها همراه شده و به آنها عادت کند.»
برای بررسی بیشتر این موضوع «رسالت» با جلال فیاضی، کارشناس رسانه گفتوگویی ترتیب داده که بخشهای مهم آن را در ادامه میخوانید.
تولید و انتشار فیلمهای داخلی را افزایش دهیم
- با گسترش ویروس کرونا مردم زمان بیشتری را به خانه ماندن و تماشای فیلم و سریال اختصاص میدهند. بنابراین در وهله نخست، تمرکز بر تولید محتوا اهمیت دارد.
- در سامانه نمایش خانگی میبایست بر تولیدات داخلی حتی آنهایی که در رده پایینتر قرار دارند و مورد رضایت مسئولان نیستند، تمرکز کنیم. بهطور حتم این تولیدات از فیلم و سریالهایی که در آنسوی مرزها ساخته میشود، بهمراتب ازنظر محتوا، کیفیت و موضوع شایستگی بیشتری دارد.
- اگر تولیدات داخلی پاسخگوی نیاز جامعه نباشد یا در ارائه آنها سهلانگاری شود، مردم به تولیدات خارج از مرزها، ازجمله سریالهای ترکیهای روی میآورند.
قرارگیری فیلمهای ترکیهای در نمایش خانگی، حرکت بر لبه تیغ است
- قرارگیری فیلم و سریالهای خارجی در شبکه نمایش خانگی نباید منجر به فراموشی تولیدات داخلی شود. همچنین ممیزی کردن فیلم و سریالهای ایرانی بهگونهای نباشد که مردم را از فضای رسانه داخل دلزده و بهسوی رسانه سایر کشورها بکشاند.
- احترام به شعور بیننده از جایگاه والایی برخوردار است لذا باید در انتخاب محتوا و انتشار فیلمها کوشید. مخاطب امروز به شبکه خانگی نیازمند است بنابراین اگر احساس کند محتوا درصدد توهین به شعور او است، از آن دوری خواهد کرد.
- در حال حاضر بر لبه یک تیغ حرکت میکنیم. حرکت بر لبه این تیغ میبایست نیاز مخاطب و ارزشهای جامعه را بهخوبی شناسایی کند تا از آسیب و گزندهای احتمالی مصون بمانیم.
گفتنی است انتشار فیلم و سریالهای ترکیهای تنها چالش کنونی شبکههای نمایش خانگی نیست چراکه محتوای بسیاری از سریالهای داخلی نیز بر پایه تقلید ناشیانه از فیلم و سریالهای ترکیهای است.
گسترش تقلید ناشیانه و عدم محتوای سریالها میتواند مخاطب را دلزده و نمایش خانگی را به بیراهه فراموشی بکشاند لذا مدیریت حاکم براین فضا امری ضروری و نظارت بر ایدئولوژی سریالها بسیار اهمیت دارد.
نباید فراموش کرد که تحلیلگران فرهنگی، شبکه نمایش خانگی را باهدف غلبه بر فضای مبتذل ماهواره و گرویدن مردم بهسوی رسانه داخلی ایجاد کردند. فراموشی این موضوع میتواند فضای رسانه را مخدوش و به سرخط برساند.