شورای عالی انقلاب فرهنگی و کارکردهای فراموش شده
اشاره: با توجه به نزدیک شدن به سالگرد تأسیس شورای عالی انقلاب فرهنگی، لازم است تا آنچه در این سالها بر این شورا گذشته را پیگیری و بررسیم کنیم؛ ولی قبل از واکاوی باید جایگا، نقش و وظیفه شورای عالی را دریافت.
از همین رو خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا با حجت الاسلام سیدسجاد ایزدهی، مدیر گروه سیاسی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به گفتوگو پرداخته است.
رسا ـ ضرورت و نقش شورای عالی انقلاب فرهنگی چیست و چرا امام خمینی(ره) دستور تأسیس این شورا را دادند؟
بعد از انقلاب اسلامی که انقلاب فرهنگی شکل گرفت و دانشگاه ها تعطیل شدند، به خاطر نفوذیهایی که برخی اشخاص ضاحب منسب قبل از انقلاب در دانشگاه ها داشتند، حضرت امام مجموعهای را در قالب فرهنگی ارائه کردند که مانع تدوام این نفوذیها باشد و به این امور رسیدگی کند.
اما مسأله عمده در بحث شورای انقلاب فرهنگی این است که انقلاب اسلامی ایران پیش از اینکه یک انقلاب سیاسی باشد و در حوزههایی مثل اقتصاد ورود کند، یک قلب فرهنگی است و باید مسائل فرهنگی را در اولویت خاصی قرار دهد و به صورت جدی آن را پیگیری کند.
حوزه فرهنگ که مشتمل بر عرصههای مختلفی است، طبیعتا بانیان مختلفی دارد؛ فرهنگ از طرفی ریشه در دین دارد و از جهتی نیز با حوزه علم در ارتباط است. با توجه به گسترهای که فرهنگ دارد، اگر یک نهاد جامعی تصدی اصلی این مباحث را در دست نگیرد، فعالیت نهادها به موازی کاری منجر میشود و کارها تداخل پیدا میکنند. در نتیجه به جای اینکه کار پیش برود، مقدار زیادی به مشکلات اضافه میشود.
شورای عالی پدر نهادهای فرهنگی
در بحث سیاستگذاری و ریلگذاری، انقلاب اسلامی باید یک نهادی را داشته باشد که فضای فرهنگی جامعه را ریلگذاری کرده و خط مشی را برای فرهنگ مملکت طراحی کند. برای اینکه هر کسی بر اساس ملاک و مناط خودش مسیری را از فرهنگ برنگزیند، شورایی با توجه به ارزشهای حاکم بر نظام تشکیل شده و با اتکاء به قانون اساسی، این اشخاصی که خودشان در انقلاب دخیل بودند و اکنون صاحب نظر اند ساختارهایی را برای فرهنگ کشور مشخص میکنند. اینها در این مجموع سیاست واحدی را اتخاذ میکنند و عملا فضا را در عرصههای دین، دانش و فرهنگ آیندهنگری کرده و حرکت میدهند.
برای اینکه برخی از وضعیتخای نابسامان فرهنگی کنترل شود، این شورا اولا باید نهاد بالا دستی باشد، یعنی نهادی که فراتر از سایر نهادها باشد تا تصمیمش در بین تصمیمات دیگر از بین نرود؛ ثانیا حوزه فرهنگ با توجه به اینکه عرصه فرهنگی کلان است و ممکن است پیوستهای متعددی از علوم متفاوت بخورد، افرادی باید در این شورا باشند که در حوزههای مختلف آگاهی داشته باشند تا در نهایت، نگاهی جامع و با عنایت به پیوستهای متعددی که لازم است تصویب شود.
رسا ـ وظیفه این شورا چیست و غایت مطلوبشان کجاست؟
آن چیزی که شورای عالی فرهنگی متصدی آن است، عملا در سه عرصه جای میگیرد؛ یک ریلگذاری و سیاستگذاری، دو ضوابط عام و فراگیر برای فعالیتهای فرهنگی جامعه و در مرحله آخر، بحث پالایش و نظارت و نگاه پسینی نسبت به مصوبات است تا در نهایت، فضای فرهنگی حاکم بر کشور در تراز انقلاب اسلامی قرار گیرد.
اگر شورای انقلاب فرهنگی تصمیاتشان را در این راستا اتخاذ و این تراز را تأمین کنند، طبیعی است که به غایت و مراد خودش رسیده اما اگر افرادی باشند که روزمرگی کنند و آینده نگر نباشند، نقشه راه تشکیل ندهند و فضای جامعه را به سمت ایدهآل و مطلوب تمدن اسلامی_ایرانی سوق ندهند، قاعدتا کار ویژه خودشان را انجام ندادهاند و به اقلیات شورا اکتفا کردهاند.
ظرفیت بسیار عالی است؛ این را حضرت امام ایجاد کردند و آن را زیر نهادهای دیگر هم قرار ندادند. عرصه فرهنگ را به صورت مستقل و در بالاترین جایگاه و در قالب شورا قرار دادند که بسیاری از نهادهای حاکمیتی تحت سلطه این است. طبیعی است اگر از این ظرفیت استفاده کردیم و فرهنگ را غلبه دادیم، این انقلاب به غایت و مراد خودش میرسد اما اگر این اتفاق نیافتد و صرفا در حد تصمیمگیری برای تغییر رؤسای دانشگاهها باقی ماند، کارکرد خودش را از دست داده و است.
رسا ـ چرا شورای عالی انقلاب فرهنگی با تغییر هر دولتی موضع گیریهایش تغییر میکند؟
فرهنگ مقولۀ ثابتی نیست؛ فرهنگ تلقیهای مختلفی دارد و طبیعی است که هر رئیس جمهور و هر کارگزاری برداشت متفاوتی از فرهنگ داشته باشد؛ گرچه در شورای عالی انقلاب فرهنگی معیار رأی حداکثر شورا است و در شورای عالی انقلاب فرهنگی، کمیسیونهای مختلف هم وجود دارد که کارهای تخصصی را انجام میدهند اما در عین حال، امر عجیبی نیست که تکثر وجود داشته باشد.
مثلا رئیس جمهور رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی است و طبیعی است باید کشور را بر اساس قانون اساسی هدایت کند و اینگونه هم نیست که تلقی رئیس جمهور به عنوان علت تامه در شورای انقلاب فرهنگی مؤثر باشد؛ بلکه در عین حال که رئیس شورا است باید بر طبق نظر سایرین که حقوقی یا حقیقی هستند تصمیمگیری کند.
«آخرین جلسه برگزار شده شورای عالی انقلاب فرهنگی»
اختیارات رئیس از چارچوب قانون فراتر نمیرود
البته طبیعتا رئیس جمهور که به عنوان رئیس تأثیرگذار است، میتواند فضا را تغییر دهد ولی در عین حال اگر شورای عالی انقلاب فرهنگی خارج از گفتمان انقلاب اسلامی باشد، مشروعیتی ندارد. این تکثرهایی که بیان شد باید در دایره گفتمان انقلاب اسلامی باشد؛ اگر از حول این محور مکنار رفت، مشروع نیست ولی قرائتهای متفاوت خواهد بود، همچنان که هر رئیس جمهوری شعار متفاوتی میدهد و کشور را بر اساس نظریات خودش اداره میکند.
با تعویض رئیس جمهور، کشور بر اساس قرائت او از وضعیت اداره میشود اما در عین حال باید ذیل انقلاب اسلامی و چارجوبها باشد و این امر، امر قبیحی هم نیست؛ گرچه به علت شورای تصمیم گیری، مصوبات به عقلانیت و خرد جمعی و نخبگانی نزدیکتر است.
رسا ـ این تغییر رئیسها را چگونه ارزیابی میکنید؟
قرار نیست قوانین با آمدن رئیس جمهور قبلی یا رئیس جمهور بعدی از بین رود یا کل قوانین تغییر کند. مثلا قرار نیست به محض اینکه رئیس جمهور جدیدی آمد و رئیس عوض شد همه رؤسای دانشگاه را تغییر دهد؛ البته بازهم میگویم طبیعی است که رئیس جمهور متناسب با اختیاراتی که دارد و به عنوان مسئول اجرای قانون اساسی، باید طبق نظرات خودش فعالیت کند و قانون اساسی نیز این اختیار را به او داده و رئیس شورای انقلاب فرهنگی را نیز رئیس جمهور قرار داده تا هم متصدی امور فرهنگ، اقتصاد و سیاست باشد و در اجرا کمکاری نکند.
بنابراین طبیعی است که رئیس جمهور متناسب با خودش بتواند این مقدمات و لوازم مورد نیاز را برای نوع اداره مد نظر خود تغییر دهد و این مقتضای مردم سالاری دینی است. رئیس جمهور ذیل شورای نخبگانی تصمیم میگیرد ولی ریاست و مدیرت این شورا با رئیس جمهور است و در نهایت، مسیر اتخاذ شده یک مسیر نخبگانی و همراه با نظر رئیس جمهور است که به اجرا نزدیکتر میشود.
به عبارت دیگر، مصوبات شورا را باید کامل جمع بندی کند، به خوبی ابلاغ کند و در فرایند قانون و اجرا قرار دهد. اگر این فرایند اتفاق نیفتد، طبیعتا خلاف قانون است اما اگر این امر صورت گرفت، نظرات رئیس جمهور در فرایندی نخبگانی تصویب شده لذا این وسط هر آنچه که اتفاق بیفتد، در راستای گفتمان انقلاب اسلامی و نظر رئیس قوه مجریه خواهد بود.