۲۳ آذر ۱۳۹۹ - ۱۵:۳۱
کد خبر: ۶۷۰۳۶۷
یادداشت؛

لطفا بیشتر لخت نشو...

لطفا بیشتر لخت نشو...
من و شما در رسانه ها و لابه لای این همه انبوه مطالب دنبال چه می گردیم؟ حقیقت؟ شوخی نکنید. اجازه دهید از ناخوداگاه تان خبر دهم.

به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، ایشان آقای آقامیری است. خانمی در توئیتر نکته ای نوشته بود که از جهت سواد رسانه قابل تامل است. آن خانوم خطاب به جناب آقامیری نوشته بود "فهمیدیم مثل مائید لطفا بیشتر لخت نشو"

آدم ها را همیشه از جهت رفتار ملون شان تحلیل کرده ایم. اینکه رفتار فلانی برای محبوبیت و منبرش ممبرسازی است. مثلا همین آقای آقامیری عزیز مدتی پیش با خانومی رقاصه به لایو نشست و برایش تصنیف روحوضی می خواند. نمی دانم شاید به این دلیل که بعد محبوبیت بیشتر روی طرفدارها اثر اخلاقی و چه و چه بگذارد.

اما اینبار به سبک دیگری به موضوع توجه کنیم. اینبار از زاویه مخاطب به مساله نگاه کنید. اینکه چه اتفاقی می افتد که من و شما بازیگرهای عرصه رسانه و سیاست را باور می کنیم؟ دقیقا امثال ایشان با لخت شدن چه می کنند؟ چه فرآیندی در ذهن من و شما می گذرد که پروسه فریب کامل می شود و ما این افراد را فالو و به سمت شان کشش پیدا می کنیم؟

سواد رسانه  اینجاست.

لطفا نگوئید لخت شدن روی شما بی تاثیر است. بله درست است؛ احتمالا بخش قابل اعتنایی از مخاطبان این متن از شومن ها تاثیر نمی گیرند. اما از بازیگران دیگری با ژانرهای عدالت خواهی و آرمان خواهی هم تاثیر نمی گیرند؟ مثلا از خود رابین هودها پندارها؟

این تاثیر چه نوع اثری است؟

ماجرا ساده است. شما چون خودتان را دوست دارید، هرکس که شما را تائید کند رهبرتان می شود. نمی شود؟ لطفا صادق باشید.

من وشما در رسانه ها و لابه لای این همه انبوه مطالب دنبال چه می گردیم؟ حقیقت؟ شوخی نکنید. اجازه دهید از ناخوداگاه تان خبر دهم. شما دنبال حقیقت نیستید. شما دنبال هرآنچه هستید که تائیدتان کند. بگوید شما درست فکر می کنید. درست زندگی می کنید. اصلا تحلیلی می خوانید که شما را تائید کند. کمکتان بکنم؟ به حلقه کسانی که در توئیتر و اینستاگرام فالو کردید و به ترکیب گروه های مشترک تلگرامی تان مراجعه کنید. نکته مشترک همه آنها چیست؟ مثل هم بودن. شبیه هم هستید. همدیگر را تائید می کنید. همین.

این گارد رسانه ای من و شماست که عده ای را به هوس می اندازد، خریدار هیجان و کاسب لایک های تان شوند. این افراد چه بسا خلوت شان با جلوت شان متفاوت باشد. از هویت شان هم می گذرند تا باتائیدتان، کاسب توجهات شما باشند. بنابراین حرفی نمی زنند که حق باشد، حرفی می زنند که شما دوست داشته باشید. اما بیائید یک بار از این افراد عبور کنیم. چه شد که اجازه دادیم فریب مان دهند؟

حالا صادقانه نظرتان چیست؟ بهتر نبود بجای نقد خودمان، آقای آقامیری را نقد می کردم؟

محسن مهدیان

ارسال نظرات