نگاهی به مصادیق اساسی نظمدهی به امور اقتصادی؛
مال حلال خود را مدیریت کنیم
برخی برنامهریزی در مسائل مالی را با روحیه ایثار و از خودگذشتگی ضد هم میدانند. فکر میکنند اگر باید مدیریت مالی درستی در زندگی خود داشته باشند، باید نسبت به کمک به دیگران یا انفاق به نیازمندان کوتاهی کنند.
به گزارش خبرگزاری رسا، از مصادیق مهم و اساسی نظم، انضباط در مسائل اقتصادی و مالی است. این مهم امروزه به عنوان یک نیاز اساسی روزمره مردم تلقی میشود. تنظیم بودجه در زندگی، راهکاری مهم برای انضباط مالی است. انضباط مالی یعنی انسان در مصرف سرانه ماهانه خود مدیریت داشته باشد. کسانی که مال خود را از راه حلال به دست میآورند، باید در مصرف آن مدیریت داشته باشند وگرنه همین مال حلال بدون مدیریت نیز باعث فقر در زندگی میشود. مدیریت مالی و انضباط مالی از دستورات مهم دین است، طوری که در احادیث و روایات متعدد نیز از آن به عنوان تقدیر در معیشت یاد شده است؛ یعنی اندازهگیری به موقع و مناسب و به اندازه مصرفکردن از لازمه صفات یک مؤمن شمرده شده است. امام صادق (ع) در اینباره میفرمایند: کمال مؤمن در سه خصلت است: درک مسائل دینى، صبر در برابر مشکلات و عقل معاش در زندگى. هدف این نوشتار مروری بر مصادیق مهم نظمدهی به مسائل اقتصادی و مادی است.
نرمخویی در مسائل اقتصادی
نرمخویی در مسائل اقتصادی
نرمخویی به عنوان یک صفت الهی در زندگی ارتباطی مستقیم با روزی دارد. چون کسانی که نرمخو هستند، یقیناً در زندگی شخصی بدون برنامهریزی و عجول نیستند و همه کارها را با ملایمت و تعقل به پیش میبرند. از این جهت یکی از این نرمخوییها را در مسائل اقتصادی لحاظ میکنند؛ یعنی آنان با مدیریتی صحیح در مسائل اقتصادی مایه نزول خیر و برکت نیز میشوند. در روایات نیز به نقل از امام صادق (ع) آمده است: هر خانواده اى که بهره خود را از نرمى گرفت، خدا روزى ایشان را وسعت داد و نرمى در تقدیر معیشت (اقتصاد و میانهروى در خرج) از وسعت مال بهتر است و با اعتدال و میانهروى درماندگى نباشد و با ولخرجى چیزى باقى نماند، همانا خداى عزوجل نیز نرمى کند.
اعتماد قلبی به وعده خالق هستی
به رزق و روزی از طرف خداوند مهربان اعتقاد داشته باشیم، یعنی به اندازه وسعمان تلاش کنیم، اما در کنار تلاش به برکت خدا در زندگی نیز اعتماد قلبی و اعتقاد عملی داشته باشیم. به وعده خدا به زوجهای جوان در سختیهای زندگی از لحاظ مادی اعتماد کنیم. خداوند جهانیان در آیه شریفه ۳۲ سوره مبارکه نور خطاب به پدران و مادران به منظور فراهم ساختن فضای ازدواج فرزندانشان (دختران و پسرانی که ازدواج را به خاطر مسائل مالی به تأخیر میاندازند) میفرمایند: مردان و زنان بىهمسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بىنیاز مىسازد، خداوند گشایشدهنده و آگاه است.
قناعت، راهکاری برای نظم مالی
از بهترین راهکارهای نظم و برنامهریزی در مسائل مالی و مادی، قناعت است. کسانی که در زندگی برنامهریزی دقیق دارند، با قناعت از کمترین امکانات بهترین استفاده را میکنند. پس روحیه قناعت در جواب کسانی است که میگویند مگر میشود با این هزینههای امروز نسبت به کلام خدا که فرمودهاند اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بىنیاز مىسازد، خداوند گشایشدهنده و آگاه است و... به باور برسیم؟ یادمان باشد اگر روحیه قناعت را تازه کرده و دوری از تجملپرستی را کنار گذاشتیم، قلبمان نیز به این باور خواهد رسید.
دوراندیشی و تعارف نکردن در امور مالی
برخی مال خود را بدون توجه به نیازهای اساسی مصرف میکنند. به طور مثال با ذوقزدگی وقتی به پول میرسند، شروع به خرجکردن میکنند. در آخرماه هم با سختی به انتظار حقوق آینده خود مینشینند. در حالی که اگر برای مدتزمان یکماه برنامهریزی کرده بودند، خرجهای اضافیشان حذف شده بود و الان به ولع نمیافتادند. نکته دیگر این که در نظمدهی در امور اقتصادی و مدیریت مالی با کسی تعارف نکنیم، بعضی از افراد برای اینکه به دیگران نشان دهند در زندگی از نظر مالی کم ندارند یا برای خود کسر شأن میدانند که به بعضی خواستههای غیرمعقول جواب رد بدهند، خود را در مخارجی میاندازند و بعد تنها دردسرش برایشان میماند. به طور مثال یک جمعی از چندین دوست را تصور کنید. به واسطه دوستان از او خواهش میشود شما برای یک مجلس دوستانه به اصطلاح دورهمی میزبان باش. او میداند در شرایطی است که نمیتواند میزبان باشد و هزینههای این مهمانی را متقبل شود، اما برای اینکه قدرت «نه» گفتن ندارد، قبول میکند و چه بسا در پذیرایی هم تجمل و ریخت و پاش میکند. در حالی که اگر این فرد از ابتدای امر هزینهها و مدیریت مالی خود را مراعات میکرد، به آنان با صداقت جواب رد میداد. بهتر این است که در فرصتی دیگر برای این کار برنامهریزی کرده و این مهمانی را به وقت دیگری موکول کند.
تفاوت بخلورزی و مدیریت مالی
برخی برنامهریزی در مسائل مالی را با روحیه ایثار و از خودگذشتگی ضد هم میدانند. فکر میکنند اگر باید مدیریت مالی درستی در زندگی خود داشته باشند، باید نسبت به کمک به دیگران یا انفاق به نیازمندان کوتاهی کنند. در حالی که بدانند خدای متعال به کسانی که از نظر مالی نیز در مضیقه هستند، دستور صدقهدادن هر چند اندک را دادهاند. برای اینکه خدا به مال اندک او برکت میدهد و این روحیه جلوی مدیریت مالی را نمیگیرد. اتفاقاً کسانی که مدیریت مالی درستی دارند میتوانند به صورت روزانه از صدقه و کمک به نیازمندان غافل نشوند، چراکه آنان با این کار خیر روزانه خود، هزینهها را حسابشده، دقیق و بجا صرف میکنند.
هدفمندی در مسائل مالی
برنامههای انسان باید براساس اهداف و چشماندازهای زندگی باشد. این اهداف انسان در سه قسم است که برای هر کدام باید برنامهای منظم در نظر گرفت. اهداف کوتاهمدت: نیازهای روزمره و در طول هفته. مثل صرف غذایی بیرون از منزل و تفریح با خانواده. اهداف میانمدت: پسانداز برای نیاز چیزی در سال یا سالهای پیش رو. مثلاً فرد میتواند برای خرید یک وسیله نقلیه در طول دو سال یا بعضی وسایلی که در طول سالهای پیش رو مورد نظر است، هزینه کند. اهداف بلندمدت: مثل خرید مسکن در آینده یا پساندازی برای رفع نیازهای فرزندان و...
رعایت مسائل شرعی
از عوامل مهم بیبرکتی و به هم ریختن برنامهریزی در مال، ادانکردن حقوق مالی واجب است. به طور مثال هزینههای هر شخصی در زندگی باید سالی یک بار تخمیس شود. مسئله ادای خمس مال و زکات باعث برکت در زندگی میشود. با پرداخت واجبات مالی مثل خمس، هم رزق انسان حلال میشود و هم این روزی برکت پیدا میکند. البته برخی به این مسائل اعتقاد ندارند یا اگر اعتقاد دارند، به باور قلبی نرسیدهاند. در حالی کسانی که اعتماد و باور دارند، برکت را در بطن زندگی شخصی خود حس کردهاند. در همینباره امام کاظم (ع) میفرمایند: «خمس مالتان را بدهید تا رزق شما حلال شود. این کلام از کلامهای سختى است که جز افراد با ایمان امتحان شده، تحمل آن را ندارند. کسی که به این امر اعتقاد داشته و عمل کند، مورد توجه خاص امامان معصوم (ع) است.» در اینخصوص میتوان به زنى به نام شطیطه اشاره کرد که یک درهم پول و یک کلاف نخ را از نیشابور براى امام کاظم (ع) فرستاد و از کمى مال خود عذرخواهی کرد، اما امام درهم و کلاف را پذیرفته و فرمودند: «سلام مرا به این خانم برسانید و این ۴۰ درهم و این پارچه که جزو کفن خودم است را به او بدهید، او چند روزى بیشتر زنده نیست، همین که از دنیا رفت من براى نماز بر جنازه او به نیشابور خواهم آمد.» در این ماجرا امام این مبلغ ناچیز را از یک مسلمان مخلص مىپذیرند و این همه او را مورد تفقد خود قرار مىدهند. در حالی که حضرت به هیچ عنوان مبالغ سنگین را از افراد نااهل نمىپذیرند.
*پژوهشگر سبک زندگی
منبع: روزنامه جوان
ارسال نظرات