نشسته در غبار (۵)
عدهای قائل به ولایت فقیهاند، تا جایی که باب طبعشان باشد
حجتالاسلام والمسلمین نبوی گفت: برخی اشخاص قائل به ولایت بر فقیه اند و اگر نکتهای را که رهبری و امام میفرمودند با مزاج آنها هماهنگ نبود تبعیت نمیکنند!
اشاره: دو مسأله عقبه تکنوکراتها در کشور که به مرحوم هاشمی میرسد و به نوعی نقش هاشمی در دولتسازی در جمهوری اسلامی بسیار پررنگ است. بسیاری از اتفاقات و ریلگذاریهای مرسوم در بدنه دولتی جمهوری اسلامی به شاگردان و مریدان مرحوم هاشمی بازمیگردد و بسیاری از حرفهایی که درباره ایرانشهریگری و تفکرات غیر اسلامی از وزرای تکنوکرات بیرون آمده است.
برای بررسی ریشههای فکری جریان فوق، خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا با حجت الاسلام والمسلمین محمدحسن نبوی، رییس بسیج اساتید و نخبگان حوزه علمیه و مشاور آیت الله اعرافی در امور فرهنگی و تبلیغی و عضو شورای تبلیغ به گفتوگو پرداخته است.
رسا ـ مبنای فکری دولتهای اصلاحات و کارگزاران چه بوده و به نوعی، در چه مسیری در حال حرکت هستند؟
امام خمینی رحمة الله علیه و رهبری معظم انقلاب به دنبال اجرای دین بودند و هستند و به تعبیر حضرت امام خمینی (ره) اسلام ناب محمدی باید پیاده شود همانطور که میدانید ما یک اسلام ناب محمدی داریم و یک اسلام التقاطی که ناب نیست. این التقاط هم درصد دارد یکی کمتر و یکی بیشتر، ولی حضرت امام از آن جهت که کاملاً تحت تأثیر قرآن و معصومین علیهم السلام است و بر مبنای وظیفه حرکت میکند اسلام ناب محمدی را پیگیری میکند.
امام شخصیتی بود که هواهای نفسانی را در کارهایش دخالت نمیداد و همواره در انجام تکالیف خود، تحت تأثیر آیات و روایات بود. عدهای هستند که میگویند: «ما اسلام را قبول داریم، ولی حرف من این است که ما در زمان فعلی بدون تفکرات غربی نمیتوانیم اسلام را پیاده کنیم.» این عده انقدر دچار افراط شدهاند که آیات و روایات را تحت تأثیر فرهنگ غرب برداشت میکنند.
مشکل بنیادین ما با کسانی است که فرهنگ غرب را حلال مشکلات میدانند
در حقیقت چارچوب این افراد در فرهنگ غرب تعریف میشود و هرچه از آیات و روایات را که توانستند با فرهنگ غرب تطبیق بدهند میپذیرند و هر چه را نتوانستند رد میکند و از آنها میگذرند. عدهای هم هستند که تفکرات غربی را با اسلام میسنجند و هرچه همخوانی داشت میپذیرند و ما بقی را دور میاندازند. این دو نوع بینش است که حضرت امام، اسلام را مبنای خود اسلام ناب محمدی میدانست؛ نه فرهنگ غرب. ولی عدهای واقعاً ذهنشان تحت تأثیر فرهنگ غرب است که مشکل بنیادین ما در کشور نیز همین بوده و هست.
این تفکر تا جایی که توان داشته، برای انقلاب زاویه درست کرده است. ولی حضرت امام و رهبری با سلامت مقابل این افراد ایستادگی کردند وگرنه اینها چیزی از اسلام و ایران باقی میگذاشتند و عیناً همان فرهنگ را به اسم اسلام در این کشور پیاده میکرد. مشکل دیگری که ما با این جریانات داریم هواهای نفسانی است.
منفعت طلبی؛ معضل گریبانگیر ضد انقلاب!
منفعت طلبی، معضلی است که گریبانگیر این افراد شده است. این افراد بهدنبال رئیس شدن هستند. حالا به هر قیمتی که باشد. اگر بررسی کنیم، شاید ببینیم که این جریان هدف خاصی ندارد؛ ولی این خوی ریاست در او وجود دارد. حالا چه در حکومت اسلامی باشد، چه در حکومت کفر باشد. شاید اگر عدهای از این افراد در زمان امام حسین (ع) میزیستند و مانند ابن سعد به آنها پیشنهاد حکومت ری میشد تحت تأثیر یزید قرار میگرفتند.
امام حسین علیهالسلام فرمود: «الناسُ عبیدُ الدنیا و الدین لعق علی السنتهم یحوطونه مادرَّت معایشُهم فاذا مُحَّصوا بالبلاء قَلَّ الدَیّانون.» مردم بندۀ دنیایند و دین بر زبانشان میچرخد و تا وقتی زندگیهایشان بر محور دین بگردد، در پی آنند، امّا وقتی به وسیلۀ بلا و گرفتاری آزموده شوند، دینداران اندک میشوند. ما افرادی را داریم که طلبه و روحانی هستند، ولی با خانمها دست میدهند از آن طرف ادعای مسلمانی هم دارند. در سطح افراد بالای کشور چنین اشخاصی وجود داشت. از آن طرف عدهای هم وجود دارند که عامل بیگانه شدند و تمام فعالیتها و تلاشهای ایشان در چارچوب منافع قدرت تعریف میشود در نتیجه خروجی آنها به نفع غرب است.
رسا ـ کسانی که از قطار انقلاب پیاده میشوند یا از همان ابتداء زاویه داشتند، ولی مجالی برای بیان آن نداشتند و یا اینکه توسط عوامل مختلف و بیگانه، منحرف شدند. به نظر شما تئوریزیسنها و افراد شاخص جریان اصلاح طلب از کدام دستهاند؟
انسان یک موجودی است که عوامل مختلفی در تربیت او مؤثر است؛ ولی در آخر اختیار دارد که چه راهی را انتخاب کند و نکند. خداوند موجود مختار آفریده هر لحظه احتمال خراب شدن او وجود دارد و این امکان هم وجود دارد که شخص در یک برهه از زمان انسان خوبی باشد، ولی بعداً خراب شود. از همین جهت بهترین دعا؛ یعنی دعای اللهم اجعل عواقب امورنا خیراً است.
غلامحسین کرباسچی، از چهرههای تأثیرگذار و مشهور کارگزاران بود که به عنوان اولین اختلاسگر پس از انقلاب اسلامی محاکمه شد و هاشمی رفسنجانی نیز در دفاع از او در یک قول مشهور گفت: «اینقدر بحث از اختلاس و دزدی نکنید و روحیه مردم را خراب نکنید. وقتیکه ما یک سدی را میسازیم و مثلاً ده میلیارد خرج میکنیم، ممکن است از قِبَل آن، پانصد میلیون هم اختلاس شود، اما این سد برای کشور میماند و هیچکس نمیتواند از این سد اختلاس یا دزدی کند.»
هیچ کس نمیتواند بگوید که من تا آخر انقلابی خواهم ماند و از مسیر امام بیرون نخواهم رفت و هیچگاه پول و ریاست مرا زمین نخواهد زد. از این جهت که موجود مختار است، احتمال دارد روزی در کنار پیغمبر به بهترین نحو و مخلصانه جنگیده باشد، واقعاً سیفالاسلام هم لقب او باشد، ولی بعداً به مانعی برای اسلام و مشکل اصلی اسلام تبدیل شود. حضرت امام بارها فرمودند که ملاک حال فعلی اشخاص است.
کسی که میگوید دین به بیرون بودن دو تار مو از بین میرود و حسرت او دو تار مو نیست، بلکه بحث سر حجاب است. اینکه برخی میگویند باید حریم خصوصی افراد را رعایت کنیم، هدفشان حفظ حرمت مردم نیست؛ بلکه سیگنال آزادی لیبرال را صادر میکنند. کسانی که داد میزنند آیا نباید به حقوقشان برسند، هدفشان این است که به بابیها و بهائیها بگویند هر چقدر میخواهید تبلیغ کنید. همین افراد سیگنالهایی هم به آمریکا میدهد و اگر ما کمی دقت کنیم میفهمیم که این افراد به دنبال رضایت خدا نیستند و مردم برایشان اهمیتی ندارد.
رسا ـ با توجه به نکاتی که بیان فرمودید، آیا دولتهای اصلاح طلب برای کشور ایران دستاوردی داشتهاند؟
حرف دولتهای اصلاحات در زمینه اقتصاد بوده است. البته اگر در زمینه توسعه دقیق شویم، خواهیم فهمید که پیشرفتهایی که در این دوران برای ما حاصل شده بخش زیادی از آنها توسط حزب اللهیها صورت گرفته؛ به عنوان مثال پیشرفتهای علمی صورت گرفته توسط حزب اللهیها بوده، نه توسط دولتهای اصلاحات. شهید طهرانی مقدم حزب اللهی بود. شهید کاظمی انقلابی و حزب اللهی بود؛ نه فرهنگسرایی.
به نظر من دولتها تأثیر خاصی روی این پیشرفتها نگذاشتند. بین جوانان و توده مردم انقلابیها بودند که در زمان اصلاحات استفاده میکردند و کشور را رشد دادند. اکنون نیز شما نگاه کنید که کشور به دستان همین جوانها ساخته میشود؛ نه دولتها.
ریل گذاریهای غلط دولت اصلاحات برای فرهنگ!
مشکل اصلی ما، ریل گذاریهای غلط دولت اصلاحات در امور فرهنگی است. قیمت گذاری فرهنگی دولت اصلاحات فرهنگ را نابود کرد. چرا همه خود را برای نابود کردن فرهنگ گذاشتند؟ به این علت که از همان ابتدای انقلاب به خاطر فرهنگ غنی اسلامی و ایمان بود که ما به موفقیت رسیدیم حالا بهترین راه برای اینکه ایران و اسلام زمین بخورد، ترویج فساد بهترین راه است و اصلاً به نوعی اصلاحات و شعار فساد بر سر کار آمد.
از دوم خرداد تا امروز، در آموزش و کتب آموزشی تغییرات اساسی وجود داشته است. اصلاحات، انتصاب ائمه را هم به سمت انتخاب بردهاند. اسنادش نیز موجود است که اصلاحات به این سمت رفت تا در کتب درسی حجاب را حذف کند. آنها نشان دادند که هر کسی به جای رسید و هوشیار شد بیحجاب بوده. کسانی که با حجاب هستند را افرادی عقب افتاده نشان دادند و جایگاه روحانیت در کتابهای درسی مخدوش شد و آنها البته هم میخواستند ولایت فقیه را تخریب کنند.
وقتی ما در غرب ذوب میشویم، نتیجه این میشود که در تیم مذاکره کننده ما چندین جاسوس پیدا میشود؛ زیرا ما بنا داریم از افراد حزب اللهی و با ایمان استفاده کنیم و به دنبال اشخاص دگر اندیش هستیم. در مجموع ریلهایی که دولتهای اصلاحات گذاشتند در عرصه فرهنگی به فحشا و در درسی سیاسی اجتماعی به لیبرالیسم ختم میشود.
رسا ـ در پایان اگر نکتهای راجع به وظیفه فعلی مردم و انقلابیها دارید بفرمایید.
مردم به خودشان اتکا و توسل نکنند؛ بلکه اتکای آنها به خدا باشد. ضمناً باید از همه رذایل اخلاقی عبور کنند. ملاک جذب و دفع ما باید قرآن و روایات باشد. بعد اینکه وقتی یک رهبر با این ویژگیها داریم، باید بلا استثنا از او تبعیت کنیم. تنها راه نجات ما کشورمان تبعیت از رهبر است. واقعا رهبری چیزی کم ندارد که ما بخواهیم برای مکمل بیاوریم و در آخر حضرت آقا بیان امروزی قرآن و روایات است. برخی اشخاص به جای اینکه ولایت فقیه را بپذیرند قائل به ولایت بر فقیه بودند و اگر نکتهای را که رهبری امام میفرمودند با مزاج آنها هماهنگ نبود تبعیت نمیکردند!
از دوم خرداد تا امروز، در آموزش و کتب آموزشی تغییرات اساسی وجود داشته است. اصلاحات، انتصاب ائمه را هم به سمت انتخاب بردهاند. اسنادش نیز موجود است که اصلاحات به این سمت رفت تا در کتب درسی حجاب را حذف کند. آنها نشان دادند که هر کسی به جای رسید و هوشیار شد بیحجاب بوده. کسانی که با حجاب هستند را افرادی عقب افتاده نشان دادند و جایگاه روحانیت در کتابهای درسی مخدوش شد و آنها البته هم میخواستند ولایت فقیه را تخریب کنند.
وقتی ما در غرب ذوب میشویم، نتیجه این میشود که در تیم مذاکره کننده ما چندین جاسوس پیدا میشود؛ زیرا ما بنا داریم از افراد حزب اللهی و با ایمان استفاده کنیم و به دنبال اشخاص دگر اندیش هستیم. در مجموع ریلهایی که دولتهای اصلاحات گذاشتند در عرصه فرهنگی به فحشا و در درسی سیاسی اجتماعی به لیبرالیسم ختم میشود.
رسا ـ در پایان اگر نکتهای راجع به وظیفه فعلی مردم و انقلابیها دارید بفرمایید.
مردم به خودشان اتکا و توسل نکنند؛ بلکه اتکای آنها به خدا باشد. ضمناً باید از همه رذایل اخلاقی عبور کنند. ملاک جذب و دفع ما باید قرآن و روایات باشد. بعد اینکه وقتی یک رهبر با این ویژگیها داریم، باید بلا استثنا از او تبعیت کنیم. تنها راه نجات ما کشورمان تبعیت از رهبر است. واقعا رهبری چیزی کم ندارد که ما بخواهیم برای مکمل بیاوریم و در آخر حضرت آقا بیان امروزی قرآن و روایات است. برخی اشخاص به جای اینکه ولایت فقیه را بپذیرند قائل به ولایت بر فقیه بودند و اگر نکتهای را که رهبری امام میفرمودند با مزاج آنها هماهنگ نبود تبعیت نمیکردند!
خبرنگار: سیدمحمد متکلم
ارسال نظرات