ناگفتههایی از حادثه تروریستی در نمازجمعه تهران
به گزارش خبرگزاری رسا، دقیقاً ۳۶ سال پیش، در روز جمعه ۲۴ اسفند ۱۳۶۳ حادثهای تروریستی در نمازجمعه تهران رخ میدهد. آخرین جمعهی سال بود. روز پنجشنبه صدام اعلام کرده بود که فردا نمازجمعه تهران را منفجر میکنیم و این حرف بین مردم تهران پیچیده بود. برخلاف معمول که جمعهی آخر سال به علت گرفتاریهای روزهای پایانی سال، کمی خلوتتر است، آن روز جمعیت موج میزد. مردم انقلابی تهران بدون توجه به تهدیدات صدام و منافقین، کودکان خردسال خود را نیز به همراه آورده بودند.
در جریان خطبههای نمازجمعه آن روز، رأس ساعت ۱۲:۲۹ بمبی در حین سخنرانی خطیب جمعه تهران حضرت آیت الله خامنهای منفجر میشود. در جریان این انفجار تعدادی از نمازگزاران تهرانی شهید و مجروح میشوند، با وجود صدای شدید و موج انفجاری که این بمب، ایجاد کرده بود، آیت الله سید علی خامنهای، با صلابت و بدون هیچ تزلزلی خطبههای نماز جمعه را ادامه دادند. نمازگزاران نیز با صلابت هرچه بیشتر و بدون هیچ وحشتی با مشتهای گره کرده شعار " الله اکبر" را سر میدادند.
بر همین اساس و به مناسبت سالروز فاجعه غمانگیز نمازجمعه تهران با «فضل الله فرخ مسؤول وقت ستاد اقامه نماز جمعه تهران» به گفتگو نشستیم که در ادامه میخوانید:
*اوضاع و شرایط عمومی کشور در سال ۶۳ چگونه بود؟
اوضاع و شرایط آن دوران بسیار فوقالعاده و حساس بود، صدام بسیاری از شهرها را زیر آتش موشک و بمباران قرار داده بود و از طرفی هم تهدید کرده بود نماز جمعه آخر سال تهران را مورد هدف موشک قرار خواهد داد؛ از سوی دیگر منافقان در زمینه ترور و بمبگذاری و به شهادت رساندن تعدادی از امام جمعههای کشور فعال شده بودند.
خاطرم هست آن دوران در پشت بامهای اطراف دانشگاه تهران پدافندهای هوایی فعال بودند و آمادگی داشتند هواپیماهای متجاوز عراقی را مورد هدف قرار دهند، از طرفی هم بازرسی و مراقبتهای دقیق و سختی در ورودیهای نماز جمعه توسط اعضای ستاد اقامه نمازجمعه و نیروهای امنیتی صورت میگرفت. بر همین اساس چند بار هواپیماهای عراقی برای بمباران نماز جمعه تهران آمدند اما چون با پدافند هوایی ایران روبرو شدند نتوانستند مأموریت خود را به انجام برسانند.
*هدف دشمن از تهدید نماز جمعه تهران چه بود؟ این عملیات از سوی چه کسانی حمایت و هدایت میشد؟
هدف دشمن از این تهدیدها ایجاد رعب و وحشت و ترساندن مردم بود تا از این طریق نماز جمعه تهران خلوت شود، اما همین تهدیدها سبب شده بود مردم مؤمن و انقلابی پرشورتر از گذشته در میعادگاه نماز جمعه تهران حاضر شوند تا با این حضور پاسخی دندان شکن به تهدیدهای صدام بدهند. حتی تعدادی از نمازگزاران هر هفته کفن پوش از شهرستانها به تهران میآمدند تا در نماز جمعه شرکت کنند و با این اقدام به دشمنان داخلی و خارجی بفهمانند حتی اگر به قیمت جانشان هم تمام شود هرگز صحنه را خالی نخواهند کرد برای همین هرگز نماز جمعه تهران خلوت نشد.
منافقین، مخالفان سرسخت انقلاب اسلامی بودند و با وابستگی که به اسرائیل و آمریکا داشتند همواره از سوی اروپاییان مورد حمایت قرار میگرفتند. مهمترین هدف آنان این بود که با همکاری ارتش عراق به انقلاب اسلامی ضربه بزنند برای همین صدها عملیات تروریستی علیه انقلاب اسلامی و ملت ایران انجام دادند که یکی از آنان جمعه ۲۴ اسفند ۱۳۶۳ است، آنان در طول این عملیاتها چندین امام جمعه ما را به شهادت رساندند و تلاش داشتند نماز جمعه تهران را نیز مورد هدف قرار دهند. آنان خوب میدانستند اگر در این عملیات موفق شوند بسیاری از هموطنان، علما و مسئولان که در صفوف جلو حاضر میشدند به شهادت میرسند؛ برنامه آنان نیز تحقق همین هدف بود.
*منافقین از چه طریقی توانستند در نماز جمعه تهران عملیات تروریستی انجام دهند؟ آیا تحقق این عملیات ناشی از ضعف بازرسی و مراقبتهای امنیتی بود؟
بارها منافقین اقدام کرده بودند اما هنگام ورود با بازرسیهای دقیق و مراقبتهای شدید روبرو میشدند برای همین هرگز نتوانستند بمب و یا نارنجکی وارد محوطه نماز جمعه تهران کنند. برای همین آنان با هماهنگی اربابانشان، زیراندازی را که در آن بمب تعبیه شده بود تهیه و آن را وارد محوطه نماز جمعه تهران کردند.
آن زمان چون هوا سرد بود نمازگزاران با خود زیرانداز و یا سجادهای به همراه میآوردند تا بر روی آن بنشینند و نماز بخوانند برای همین منافقان نیز تصمیم گرفته بودند با استفاده از زیرانداز، مواد منفجره را در صحن نماز جمعه جاسازی کنند. آنان این زیرانداز را تا داخل زمین چمن دانشگاه تهران آورده بودند اما به دلیل وجود گیت های بازرسی و دقتی که انتظامات ستاد در بازرسی داشتند نتوانسته بودند آن مواد منفجره را بیش از این جلو بیاورند برای همین آن زیرانداز را در همان فضای باز زمین چمن پهن میکنند و خود نیز روی آن مینشینند اما بعد از اندک زمانی بلند شده و به محلی که این مأموریت تروریستی در آنجا کنترل میشد، میروند تا این عملیات شوم را عملیاتی سازند.
*آیا خاطرهای از آن روز دارید برای ما بگویید؟
در آن دوران مردم از راه دور میآمدند تا در نماز جمعه تهران شرکت کنند حتی رزمندگان پیش از اعزام و بعد از برگشت به نماز جمعه میآمدند تا ملاقاتی با همرزمان خودشان داشته باشند شور و هیجان خاصی در نماز جمعه تهران وجود داشت. همین شور و هیجان انقلابی سبب شده بود دشمن همواره به فکر آسیب رساندن به نماز جمعه تهران باشد.
روزی که این اتفاق افتاد بنده خود در پشت جایگاه نشسته بودم آن روز مقام معظم رهبری خطیب و امام جمعه تهران بودند که ناگهان در وسط یکی از خطبهها صدای مهیبی بلند شد. چون صدام تهدید کرده بود که نماز جمعه تهران را خواهد زد ابتدا تصور کردم نماز جمعه مورد هدف موشک عراقیها قرار گرفته اما وقتی به آسمان نگاه کردم دیدم قطعاتی از آسمان پایین میآید، ابتدا خوشحال شدم و فکر کردم قطعات هواپیمای عراقی است که توسط پدافند ایرانی مورد هدف قرار گرفته و منهدم شده است، اما وقتی زمین را نگاه کردم دیدم قطعات ابدان شهدای نمازگزار است که از شدت انفجار به آسمان و اطراف پرت شده است، متأسفانه قطعات زیادی از بدنهای مطهر شهدا روی سقف و درختان افتاده بود و بیش ده تن از نمازگزاران در این ماجرا شهید و بیش از ۸۰ نفر مجروح شدند.
از مهمترین عجایبی که میتوان در این حادثه مهم مشاهده کرد این بود که نه تنها نماز جمعه تعطیل نشد و نمازگزاران فرار نکردند بلکه نمازگزاران بدنهای پاره پاره شهدا را جمع کردند و با شجاعت ایستادند و شعار «حسین حسین شعار ما شهادت افتخار ما» و «الله اکبر» را سر دادند بدون اینکه کمترین تزلزلی در وجود نمازگزاران ایجاد شود. مقام معظم رهبری نیز با شجاعت تمام و روحیه قوی خطبههای نماز جمعه را ادامه دادند.
چند روز بعد حضرت امام خمینی (ره) در خصوص واقعه نماز جمعه تهران میفرمایند: «من فراموش نمیکنم قصه روز جمعه را که آنطور باشکوه، با نورانیت و با استقامت گذشت. آنطور مردم با طمانینه با آن صداهایی که میآمد، با آن رگبارهایی که میآمد. من ملاحظه میکردم. من نگاه میکردم و مخصوصاً نگاه میکردم ببینم که در بین مردم چه وضعی است، اما ندیدم حتی یک نفر را که یک تزلزلی در آن پیدا باشد و آن وقت امام جمعه آنطور با آن طنین قوی صحبت کرد و مردم آنطور گوش کردند و آن طور فریاد زدند که برای شهادت آمدیم.»
اگر همین اقدام تروریستی در جمع و یا مکان دیگری رخ میداد قطعاً جمعیت حاضر فرار میکردند و متفرق میشدند. در دوران پیامبر اکرم (ص) زمانی که صدای لهو و لعب گروه تجاری که وارد مدینه میشدند به گوش میرسید مردمی که مشغول شنیدن خطبه پیامبر اکرم بودند وقتی میفهمیدند که عدهای تجار وارد شهر شده نماز جمعه و خطبهها را رها کرده و میرفتند و پیامبر را تنها میگذاشتند به حدی که درباره این رفتار آیه نازل میشود. اما در نماز جمعه تهران تعدادی از نمازگزاران شهید و مجروح میشوند اما با وجود این امر حتی یک نفر از نمازگزاران فرار نمیکنند و صحنه را خالی نکردند حتی هفته بعد نماز جمعه شلوغ تر از دیگر ایام برگزار شد.
دشمن، دشمن است و هدفی جز ضربه زدن به انقلاب ندارد برای همین نقطههای حساس و مهم را مورد هدف قرار میدهد و چون نماز جمعه مهمترین مرکز و پایه انقلاب محسوب میشد و از سوی دیگر عدهای از مسؤولان و علما در نماز جمعه تهران شرکت میکردند و همچنین اخبار هر هفته در دنیا منعکس میشد برای همین دشمن دشمنی خاصی با نماز جمعه تهران داشت.
*آیا پس از این واقعه، حادثه مشابه دیگری نیز در نماز جمعه رخ داد؟
دشمنان همواره در طول این سالها تلاش میکردند که نماز جمعه را مورد هدف قرار دهند اما چون به شدت از نماز جمعه و جان نمازگزاران حفاظت و مراقبت میشد دیگر نتوانستند هیچ عملیاتی را در نماز جمعه تهران اجرا کنند. امروز قریب به هزار نفر انتظامات افتخاری در نماز جمعه فعالیت میکنند و مراقب جان نمازگزاران هستند.
گفتنی است آیت الله محمد ری شهری وزیر اطلاعات وقت، نیز در جلد سوم کتاب خاطرات خود که به همت مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است، به شرح ماجرای انفجار نماز جمعه تهران میپردازد و میگوید، دو نفر به نامهای مصطفی لطفی و خالد وزیری عاملان این فاجعه بودند.
برخلاف آنچه بیشتر برداشت میشد، این ترور که منجر به شهادت چندین نمازگزار شد، کار مجاهدین خلق (منافقین) بوده، به گفته آیت الله ری شهری این اقدام کار عوامل عراق و حزب بعث بوده است. این افراد پس از بازگشت به عراق هشتصد هزار تومان پاداش گرفته بودند. بار دوم که برای ایجاد انفجار دیگری به تهران میآیند در اول اردیبهشت ۱۳۶۴ دستگیر میشوند.