همه نگرانیم که خوب انتخاب نکنیم
به گزارش سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، داود مهدویزادگان، دانشیار و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در یادداشتی، نوشت: نگرانی، اضطراب و دلواپسی، مخصوص بعضی از آدمها نیست و برای همه پیش میآید و فقط در شدت و ضعف و قدر و قیمت با هم تفاوت میکنند و الّا نگرانی بر هر انسان خاکی عارض میشود، پس، کسی نمیتواند نگرانی را انکار کند که باورکردنی نیست،
حتی انبیاء هم که مستند به مشیت و قدرت الهی بودند، نیز نگران بودند، قرآن کریم نگرانی انبیاء را روایت کرده است، حضرت موسی علیه السلام با نگرانی و ترس از شهر خارج میشود و از خدا میخواهد که او را از قوم ستمگر نجات دهد: «فَخَرَجَ مِنْهَا خَائِفًا یَتَرَقَّبُ ۖ قَالَ رَبِّ نَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ»؛ موسی از شهر خارج شد در حالی که ترسان بود و هر لحظه در انتظار حادثهای؛ عرض کرد: «پروردگارا! مرا از این قوم ظالم رهایی بخش!» (قصص: 21).
وقتی موسی علیهالسلام بههنگام بازگشت به قومش دید که آنها گوسالهپرست شدهاند، جانشین خود، هارون را با تندی و غضب سرزنش کرد اما هارون علیه السلام به موسی خبر از دلایل نگرانیهایش داد: «وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَىٰ إِلَىٰ قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِی مِن بَعْدِی ۖ أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ ۖ وَأَلْقَى الْأَلْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِیهِ یَجُرُّهُ إِلَیْهِ ۚ قَالَ ابْنَأُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِی وَكَادُوا یَقْتُلُونَنِی فَلَاتُشْمِتْ بِیَ الْأَعْدَاءَ وَلَاتَجْعَلْنِی مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ»؛ و هنگامی که موسی خشمگین و اندوهناک بهسوی قوم خود بازگشت، گفت: «پس از من، بدجانشینانی برایم بودید (و آیین مرا ضایع کردید)! آیا درمورد فرمان پروردگارتان (و تمدید مدّت میعاد او)، عجله کردید (و زود قضاوت کردید)؟!» سپس الواح را افکند، و سر برادر خود را گرفت (و با عصبانیت) بهسوی خود کشید؛ او گفت: «فرزند مادرم! این گروه، مرا در فشار گذاردند و ناتوان کردند؛ و نزدیک بود مرا بکشند، پس کاری نکن که دشمنان مرا شماتت کنند و مرا با گروه ستمکاران قرار مده!» (اعراف: 150).
حتی قرآن کریم بارها از حزن و اندوه رسول الله صلی الله علیه و آله خبر داده و از آن حضرت دلجویی کرده است. رسول خدا بهخاطر اصرار کفار و مشرکین در مخالفت و تکذیب ایشان، همواره محزون بود. قرآن کریم از آن حضرت میخواهد که نگران نباشد و بداند که خدا از رفتار و گفتار آنها آگاه است: «فَلَایَحْزُنكَ قَوْلُهُمْ ۘ إِنَّا نَعْلَمُ مَا یُسِرُّونَ وَمَا یُعْلِنُونَ»؛ پس سخنانشان تو را غمگین نسازد، ما آنچه را پنهان میدارند و آنچه را آشکار میکنند میدانیم! (یس: 76).
بنابراین، حزن و نگرانی برای همه کس اتفاق میافتد اما مسئله اصلی در عامل این نگرانیها است. بهطور کلی، عامل اساسی نگرانی در 2 چیز است؛ نخست در ترس از دست دادن چیزی است که داریم و دیگری ناشی از ترس از تداوم فقدان چیزی است که از دست دادهایم. همهمان تا وقتی چیزی را که دوست داریم نزدمان باشد، احساس نگرانی به ما دست نمیدهد اما وقتی عاملی آن داشته را به از دست دادن تهدید کند، نگران و دلواپس میشویم و وقتی هم که آن داشته را از دست میدهیم، با وجودی که دیگر از دستش دادهایم، ولی باز نگرانیم، چون از اینکه این جدایی و فاصله میان من با آن داشته همچنان ادامه پیدا کرده است، ناراحتیم، نگرانیم که دیگر آن داشته را به دست نیاوریم یا به آن نرسیم، برای همین، امید از همین جا آغاز میشود؛ امید به رسیدن و یافتن و به دست آوردن آن امر گمشده یا ازدسترفته را داریم.
این مسئله را کاملاً در داستان هبوط حضرت آدم و حوا میتوان فهمید و همچنین در نگرانیهای رسول الله صلی الله علیه و آله میتوان درک کرد، اینکه کفار و مشرکین همچنان سرسختانه اصرار بر جهل و بیایمانی دارند، رسول خدا را میآزرد ولی قرآن کریم از او میخواهد که از سرسختی آنها محزون نباشد. رسول خدا از اینکه بعد از او بر عترت طاهرینش ظلم و بیمهری شود نگران بود، به همین خاطر، آن حضرت همواره این نگرانی را خطاب به مسلمانان آشکارا ابراز میفرمودند. قرآن کریم این نگرانی رسول خدا را روایت کرده است و از آن حضرت میخواهد که ضمن ابراز آن، از مؤمنین، دوستی با عترتش را بخواهد: «ذَٰلِكَ الَّذِی یُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ ۗ قُل لَّاأَسْأَلُكُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَىٰ»؛ این همان چیزی است که خداوند بندگانش را که ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند به آن نوید میدهد! بگو: «من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمیکنم جز دوستداشتن نزدیکانم [= اهلبیتم] (شوری: 23).
پس، در سیره رسول خدا میتوان هم نگرانی تداوم فقدان ایمان در قوم عرب را شناسایی کرد و هم نگرانی از دست دادن مودت و مهربانی به خاندانش را میتوان دید.
اینکه قرآن کریم خطاب به رسول خدا میفرماید، «محزون نباش»؛ دستگیرمان میشود که انسان میتواند از نگرانیها آزاد و رها شود و در حزن و اندوه بهسر نبرد، ولی چگونه؟ راه عبور از نگرانیها اتصال به وجود لایزال است. وقتی انسان با وجودی لایتناهی و هستیبخش ارتباط وثیقی پیدا کند؛ دیگر هیچ حزن و اندوهی در او راه پیدا نمیکند و در این جهان هستی، چه وجودی لایتناهی غیر از الله تعالی را میتوان سراغ گرفت. راه ارتباطی با این وجود ذیجود همان ایمان است، مؤمنین نه میترسند و نه نگراناند، چون متصل به خدایند و اگر هم ابراز نگرانی میکنند نسبت به دیگران است که از نعمت لطف الهی خود را محروم میسازند، به همین خاطر، قرآن کریم میفرماید کسانی که خدا را یاد میکنند و بر ایمانشان استقامت میورزند، اینان در دلشان هیچ ترس و اندوهی راه ندارد: «إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ»؛ کسانی که گفتند: «پروردگار ما اللّه است»، سپس استقامت کردند، نه ترسی برای آنان است و نه اندوهگین میشوند (احقاف: 13).
بالاترین داشته انسان برای نگران نشدن و محزون نبودن همان عزت و قدرت است. یکی از دلایل تکاپوی انسان برای رهایی از حزن و اندوه، عزت و قدرت است. قرآن کریم با بیان حقیقتی بزرگ، مؤمنین و مؤمنات را در آرامش و سکونت همیشگی قرار داده است و میفرماید که تمام عزت از آنِ خداست. آن کس که به خدا ایمان آورده است؛ جای هیچ نگرانی و اندوه ندارد، پس اگر کسی بالاترین مرتبه آرامش را میخواهد، باید این عامل آرامشبخش را از خدا بخواهد: «مَن كَانَ یُرِیدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِیعًا ۚ إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّیِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُهُ ۚ وَالَّذِینَ یَمْكُرُونَ السَّیِّئَاتِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ ۖ وَمَكْرُ أُولَٰئِكَ هُوَ یَبُورُ»؛ کسی که خواهان عزّت است (باید از خدا بخواهد چرا که) تمام عزّت برای خداست؛ سخنان پاکیزه بهسوی او صعود میکند، و عمل صالح را بالا میبرد؛ و آنها که نقشههای بد میکشند، عذاب سختی برای آنهاست و مکر (و تلاش افسادگرانه) آنان نابود میشود (و به جایی نمیرسد)! (فاطر: 10).
بنابراین، از آنجا که مهمترین زیست جهان بشری که انسان را دچار احساس نگرانی و اندوه میسازد، حوزه سیاست است و مهمترین مسئله حوزه سیاست، همان قدرت است؛ میتوان گفت که در این حوزه، از میان همه کنشگران سیاسی، مردان خدایند که در آرامش و اطمینان خاطر بهسر میبرند، زیرا آنان غرق در عزت الهیاند.
با مطالعه وصیتنامه سیاسی ـ الهی امام خمینی(ره) کاملاً میتوان دلنگرانیهای ایشان را فهمید، لکن این دلنگرانیها شخصی نبوده است، زیرا ایشان در پایان وصیتنامه بیان کرده است که "با دلی آرام و قلبی مطمئن از خدمت شما مرخص میشوم."، بلکه نگرانی امام راحل از این است که این ودیعه الهی، یعنی انقلاب و نظام اسلامی به دست نااهلان بیفتد و در نتیجه شکرگزار نعمت او نباشیم. در این وصیتنامه و دیگر سخنرانیهای امام راحل و نیز در بیانات ولی فقیه، حضرت آیتالله خامنهای حفظه الله، همواره راهها و منفذهای رخنه بدخواهان و نااهلان انقلاب ذکر شده است، مهمترین این منفذها همواره انتخابات بوده و هست.
اگر خوب تأیید نکنیم و خوب انتخاب نکنیم، انقلاب و نظام اسلامی به خطر میافتد و قهراً خداوند هم عزتش را از ملت انقلابی پس میگیرد، از این رو، در مثل انتخابات ریاستجمهوری اسلامی که اکنون در جریان برگزاری سیزدهمین دوره آنیم، همه نگرانیم؛ هم آن کسانی که نگران از دست دادن جاه و مقام و راه نفوذ در نظام اسلامی را دارند و هم آن کسانی که نگران عادیسازی انقلاب و نظام اسلامیاند و همه اینان در تکاپوی مبارزات انتخابیاند.
در اینجا سخن با جبهه انقلابی است که با نیت الهی در این عرصه وارد شدهاند. این عزیزان، باید نگرانیهایشان را خالص کنند، باید تمام دغدغههایشان در عرصه انتخابات و دیگر عرصههای سیاسی برای خاطر خدا باشد، آن گاه است که وعده نصرت الهی و صبح پیروزی نزدیک خواهد بود و همانا وعده خدا، حق است و انجامشدنی: «إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّاتَخَافُوا وَلَاتَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی كُنتُمْ تُوعَدُونَ»؛ بهیقین کسانی که گفتند: «پروردگار ما خداوند یگانه است!» سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل میشوند که: «نترسید و غمگین مباشید، و بشارت باد بر شما به آن بهشتی که به شما وعده داده شده است!» (فصلت: 30)