۲۳ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۸:۰۴
کد خبر: ۶۸۲۴۰۱

دولت آینده و بی‌توجهی به فرهنگ و ابزارهای آن

دولت آینده و بی‌توجهی به فرهنگ و ابزارهای آن
برگزاری مناظرات انتخاباتی ریاست جمهوری دوره سیزدهم نشان داد هیچ یک از آنها برنامه و استراتژی مشخصی در حوزه فرهنگی و اعتقاد به قدرت آن برای فرهنگسازی ندارند.

به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا و به نقل از ایکنا، سومین مناظره انتخاباتی نامزد‌های ریاست جمهوری دوره سیزدهم برگزار شد و نظیر مناظره دوم که قرار بود به مسائل فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بپردازد عملاً برنامه فرهنگی از سوی نامزد‌ها اعلام نشد.

اوضاع کنونی فرهنگ به ویژه حوزه نشر، سینما، تئاتر، موسیقی و ... نشان می‌دهد دولت‌های پیشین در گذشته نتوانستند در این زمینه اقدام سازنده و مؤثری انجام دهند. اکنون پس از چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، حوزه فرهنگ و هنر روز به روز ضعیفتر و نحیف‌تر می‌شود و این نشان می‌دهد مهندسی فرهنگی در کشورمان جایگاهی ندارد و هر آنچه از راهبرد‌ها و استراتژی‌ها بوده یا روی کاغذ مانده یا امکان عملیاتی شدن نداشته است.  
 
فرهنگ یک مسئله کلان است و توسعه فرهنگی یکی از اصلی‌ترین نیازهای جامعه محسوب می‌شود. هیچ شاخص معتبری نیز به اندازه توسعه فرهنگی حائز اهمیت نیست. شاخصی که می‌تواند مسائل اساسی و بنیادی کشور را تحت تأثیر قرار دهد. ما امروز در کشورمان با چالش‌های جدی اخلاقی، اجتماعی، خانوادگی و ... مواجه هستیم که همه ریشه در فقدان استفاده از فرهنگی و ابزارهای آن برای فرهنگسازی و آموزش و فراهم کردن زیرساخت‌‎های فرهنگی است.
 
اگر در بخش‌های جزئی‌تر فرهنگ نیز ورود کنیم، به عنوان نمونه، حوزه نشر کشورمان با چالش‌های جدی نظیر تأمین کاغذ، اختصاص یارانه کاغذ، سرانه مطالعه، کاهش تولید کتاب، ممیزی کتاب، قانون کپی رایت، قاچاق کتاب و ... مواجه است. ماه‌هاست که ناشران منتظر اختصاص کاغذ با ارز دولتی هستند، اما تعلل در این زمینه داد ناشران را درآورده است و کسی نیز پاسخگو نیست و تنها به وعده حل مشکل در روز‌های آتی اکتفا کرده‌اند.
 
اهالی ادبیات نیز اتفاقاتی را تجربه کرده‌اند که حاکی از این است که ادبیات برای مسئولان مسئله نیست. در یک دولت دفتر شعر وزارت ارشاد منحل می‌شود و در دولتی دیگر بنیاد شعر و ادبیات داستانی در بخش‌های اجرایی فرهنگی دیگر  ادغام می‌شود.
 
در بخش هنر نیز چالش‌های عمده‌ای نظیر کمبود سالن‌های سینما و تئاتر، ساماندهی کنسرت‌ها، جلوگیری از لغو‌های سریالی و ... وجود داشته و هر یک از اهالی سینما، تئاتر، موسیقی، هنرمندان حوزه‌های تجسمی و ... هر کدام با مشکلات مختلفی مواجه بوده‌اند که برخی از آن‌ها حل نشده باقی مانده و یا چالش‌های بی‌پایانی را شکل داده است.
 
اگر مسئولان گذشته درک درستی از فرهنگ داشتند، می‌توانستند فرهنگ و هنر را از بن‌بست خارج کنند. متأسفانه تاکنون برنامه اساسی و زیربنایی برای اصلاح پایه‌های فرهنگ و هنر و اجتماع انجام نشده است و این در حالی است که مقام معظم رهبری بار‌ها به مسئولان تأکید کرده‌اند که «فرهنگ هویت یک ملت است. ارزش‌های فرهنگی روح و معنای حقیقی یک ملت است. همه چیز مترتب بر فرهنگ است. فرهنگ حاشیه و ذیلِ اقتصاد نیست، حاشیه و ذیلِ سیاست نیست، اقتصاد و سیاست حاشیه و ذیل بر فرهنگند؛ به این باید توجه کرد. نمی‌توانیم فرهنگ را از عرصه‌های دیگر منفک کنیم؛ [اینکه] ما گفتیم مسائل اقتصادی و مسائل گوناگون مهم پیوست فرهنگی داشته باشد، معنای آن همین است؛ معنای آن این است که یک حرکت اساسی که در زمینه اقتصاد، در زمینه سیاست، در زمینه سازندگی، در زمینه فناوری، تولید، پیشرفت علم می‌خواهیم انجام بدهیم، ملتفت لوازم فرهنگی آن باشیم.»
 
متأسفانه در هر دوره ریاست جمهوری چه دوره‌های قبل و چه دوره کنونی، صرفاً از هنرمندان به عنوان سلبریتی و چهره‌های مشهور یاد و فقط سوءاستفاده‌های تبلیغاتی از آن‌ها شده است. وقتی پای صحبت‌های مسئولان می‌نشینیم بسیار جذاب صحبت می‌کنند، اما طراحی جدی برای حل مشکل فرهنگی و هنری ندارند. ما اکنون در شرایطی قرار داریم که نیاز به حرف زدن نیست و باید عمل کرد.  
 
متأسفانه تاکنون برنامه و استراتژی مشخصی را از سوی نامزد‌های ریاست جمهوری در حوزه فرهنگ و هنر ندیدیم و آن‌ها دستشان از برنامه و استراتژی فرهنگی خالی بود و یا در اولویتشان نیست. درست است که کشور درگیر مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم است، اما باید فرهنگ را هم در کنار این مسائل دید. زیرا فرهنگ نیز از اقتصاد و سیاست و ... جدا نیست و خود می‌تواند زمینه‌ساز اقتصاد فرهنگی برای قشر عظیمی از جامعه باشد.
ارسال نظرات