پایان مدیریت لیبرالی
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، مجتبی عباسی، عضو تحریریه مدادالفضلاء در یادداشتی به عملکرد دولت ها و نوع مدیریت مسؤولان سیاسی و پایان مدیریت لیبرالی پرداخت.
عملکرد دولت ها و نوع مدیریت مسؤولان سیاسی، نقش مهمی در پیشرفت یا عقبافتادگی یک کشور دارد و حتی میتواند تأثیر مستقیمی در عرصههای مختلف اقتصادی، فرهنگی و به صورت کلی سیاست داخلی و خارجی داشته باشد؛ از این رو با نگاهی به عملکرد دولتها و مسئولان در نظام اسلامی میتوان چند نوع عملکرد با خروجیها و نتایج متفاوت را مشاهده کرد.
مدیریت لیبرالی با سابقه طولانی و تاثیرات مشهود آن در ساختار سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور با روحیه رفاه طلبی و اشرافی که رسیدن به «توسعه» را به هر وسیلهای حتی به قیمت فاصله طبقاتی، بی عدالتی و فشار حداکثری به اقشار کم درآمد مجاز شمرده و در قبال خدماتش به کشور از سفره انقلاب، سهم خواهی کرده است.
تکنوکراتهایی با تیپ مذهبی، اما گرفتار تئوریهای غربی و زرق و برق مادی با روحیه اشرافی و اصالت سود که بعدها با استفاده بی رویه از فرهنگ ترجمه و کپی تامّ سیاستهای دولتمردان غربی در قالب اصلاح طلبان و بعدها در نقش اپوزیسیون و مخالف با سیاستهای کلی نظام اسلامی و قانون اساسی کشور ظاهر شد.
پروژهای با هدف ارزش زدایی و آرمان زدایی از ساختار مدیریت کلان کشور در قالب پلورالیزم دینی و اصلاحات در ارکان مختلف به ویژه پاک سازی دستگاههای بزرگ اجرایی از مدیران انقلابی و ارزش مدار که بعدها در قالب اعتدال گرایی و در پوشش مقابله با تندروی و افراطی گری شدت یافت.
البته در سپهر سیاسی کشور، مدیریتهای لیبرالی، اشرافی و غیرارزشی گاهی در قالب اصلاح طلب یا اصولگرا رخ نمود، اما عملکرد آنها در یک راستا و بر مبنای تفکر ارباب، رعیتی و براساس مدیریت دستوری، منت گزار و غیرتوحیدی بود.
مدیریتهای غیرارزشی، غیربومی و ناکارآمدی که در عین برخورداری از بیشترین امکانات و تحمیل هزینههای مادی و معنوی بر نظام اسلامی کمترین بهره وری را داشته و غالبا بر معیشت مردم و اقتصاد کشور فشارحداکثری وارد کردند.
رهبر معظم انقلاب، دی ماه 96 در نقد این نوع از مدیریت غیرتوحیدی و غیرانقلابی فرمودند: «نمیشود انسان یک دهه همهکاره کشور باشد، یک دهه بعد تبدیل شود به مخالفخوان کشور...، این کسانی که کشور در اختیارشان هست یا بوده، دیگر حق ندارند علیه کشور حرف بزنند؛ بندهای که امکانات در اختیارم هست نمیتوانم مدعی باشم، من باید پاسخگو باشم که با این امکانات چه کردهام.»
در مقابل مدیریت غربزده و لیبرالهای شصت ساله که با رنگ و لعاب سیاسی در جناحهای مختلف سیاسی اعم از اصلاح طلب و اصولگرا، اقتصاد و فرهنگ کشور، سیاست داخلی و خارجی را تحت الشعاع قرار داده و به عنوان بانیان وضع موجود باید پاسخگو باشند، مدیریت جهادی و خدمتگزار قرار دارد.
مدیریت ارزش مدار و خدمتگزار که با کمترین امکانات از جنگ تحمیلی و با احساس تکلیف نوجوانان و بیست ساله های مخلص شروع شد و در این سالها نیز همین روحیه باعث پیشرفت کشور در عرصههای مختلفی همچون دانش هستهای، موشکهای پیشرفته، فناوری نانو، سلولهای بنیادی و اخیرا تولید واکسن کرونا در شرایط تحریم و موجب امنیت، خودباوری، ایثار و خدمت بی منت و جهادی به مردم شده است.
مدیریت جهادی با پشتوانه گفتمان انقلابی که اخیرا رهبر معظم انقلاب در دیدار رئیس قوه قضاییه و منتخب مردم در انتخابات ۱۴۰۰ بر این نوع مدیریت تاکید کرده و آن را نیاز امروز کشور خواندند و مردم خسته از مدیریتهای غیرارزشی و لیبرالی، این دوره با انتخاب مدیریت جهادی که برآمده از گفتمان انقلابی است، چشم امید به دولت آینده دارند و امیدوار هستند که با مدیریت جهادی، ناکارآمدیها و خسارات وارده جبران و برطرف شود.
البته روشن است که با توجه به زمزمه ها و اقدامات اخیر طیف غربگرا بعد از انتخابات، به نظر میرسد این طیف با حاشیه سازی و سوءاستفاده از مطالبات به حق مردم، جنگ روانی و دوگانههای جدیدی ابداع خواهند کرد و سیاست بزک کردن غرب را ادامه خواهند داد، همان گونه که اکنون و قبل از شروع دولت جدید تلاش میکنند بی کفایتی مدیریت لیبرالی را به نظام اسلامی نسبت داده و مردم را از مدیریت جهادی و انقلابی دلسرد و ناامید کرده یا نسبت به هر طرح و برنامهای در دولت جدید، هراس و تردید اجتماعی ایجاد کنند.