احساس بی نیازی، عامل طغیان بشریت
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا،یکی از نشانههای پذیرفتن هر مکتب این است که پیروان آن مکتب به دستورالعملهای ارائهشده در آن مکتب که شامل جهانبینی و ایدئولوژی است پایبند باشند و الا خود را پیرو یک آیین دانستن و از آموزههایش بویی نبردن، لطفی ندارد.
ما بهعنوان جامعۀ مسلمان خود را پیرو دستورالعمل دین، یعنی قرآن میدانیم اما حقیقتاً جایگاه قرآن در جامعۀ دینی ما دقیقاً کجاست و میزان پایبندی ما به قرآن به چه میزان است؟
خداوند در قرآن میفرماید:
اِنَّ الاْنْسانَ لَیَطْغی. اَنْ رَءَاهُ اسْتَغْنی
بیگمان آدمی طغیان میکند. چون خود را بینیاز میبیند.
این آیه دلیل طغیان بشر، بیگدار به آب زدنش، دنبال هیاهو رفتنش و در یککلام، مسیر کج کردنش را بیان میکند. در این آیه خداوند اذعان میکند که وقتی بشر خودش را بینیاز دید دچار طغیان شد.
برای درمان هر درد اعم از جسمی یا روحی مهمترین و اولین گام احساس درد است یا درک نیاز به درمان.
وقتی انسان در وجودش احساس درد داشت دنبال درمان میرود و هنگامیکه درکش از فواید و منافع درمان بالا رفت، خود را ملزم به مداوا میداند. اما چنانچه انسان اصلاً درد را نشناسد و احساسش نکند دنبال درمانش هم نخواهد بود.
چیزی که امروزه در جهان شاهدیم طغیان بشر است در تمام ابعاد. این موجود دو پا در تمام ابعاد زندگی فردی و اجتماعی خویش دچار طغیان شده است. اگر بخواهیم در رابطه با طغیان، تعبیر روشنتری بکار ببریم میتوانیم بگوییم بشر در حال حاضر پای غرور و خودبرتربینیاش را از گلیم بندگیاش درازتر کرده و همین تکیه بیشازحد بر خود و بینیاز دانستن خود از خدا، او را به ورطۀ هلاکت انداخته است.
زمانی که تصور کردیم ثروت و دارایی میتواند جای خدا را بگیرد دچار طغیان شدیم. قارون تنها در داستانهای قرآن نمود پیدا نکرده است بلکه بشر امروز نیز با تکیهبر داراییهای خویش قارون زمان خود بوده است و اینگونه با قارون همصدا شده که:
«إِنَّمَا أُوتِیتُهُ عَلَی عِلْمٍ عِنْدِی »
قارون گفت: این مال و ثروت فراوان به علم و تدبیر خودم به من داده شد!
گاه نیز تکیهبر اریکه قدرت انسان را دچار طغیان میکند. و آدم قرن بیستویک فرعون طور فریاد میزند که: «أَلَیسَ لِی مُلْک مِصْرَ»
و فرعون در میان قومش آوازه بلند کرد کهای مردم، آیا کشور با عظمت مصر از من نیست؟
این موجود طغیانگر بعضاً نیز علم خود را به رخ جهان میکشد و فکر میکند توانمندی علمیاش بهگونهای است که میتواند سقف فلک را سوراخ کرده و هفتآسمان را در هم نوردد. درحالیکه حقیقتش جز بلعم باعورا نبوده است و در وصفش آمده است:
«آتَینَاهُ آیاتِنَا فَانْسَلَخَ مِنْهَا»
آنکس را که آیات خود را به او دادیم؛ ولی (سرانجام) خود را از آن تهی ساخت.
حضرت علی علیهالسلام میفرمایند:
اَلا اِنَّ فیهِ عِلْمَ ما یَأتی وَ الْحَدیثَ عَنِ الْماضی وَ دَواءَ دائِکمْ وَ نَظْمَ بَیْنِکم؛ علم گذشته و آینده در قرآن است و درمان درد شما و راه نظم و سامان امورتان در قرآن است.
بهره گیری ما از قرآن در دو جهت میتواند تأثیر بسزایی در زندگی اجتماعی ما ایجاد نماید. یکی رجوع به گذشته و دیگری خبر از آینده
بخشی از قرآن داستانها و قصههای تاریخی قرآن است که تمرکز بر این داستانها میتواند عبرت ما را از گذشته افزون نماید. اما درعینحال خود قرآن از آینده نیز خبر میدهد و راه سعادت و ضلالت را تفکیک میکند.
تا زمانی که تصور شود دوران کارآیی قرآن به سررسیده و انسان بینیاز از آموزههای قرآن میتواند به هر آنچه بخواهد برسد، اوضاع جهان بر وفق مراد نخواهد بود.
همانگونه که در ادامه روایت حضرت علی میفرمایند:
فاستَشفُوهُ مِن أدوائکم، و استَعینُوا بهِ علی لَأوائکم
پس شفای دردهای خود را از قرآن بخواهید و در گرفتاریهایتان، از آن کمک طلبید.
زهرا ابراهیمی
در یادداشت به نکات خوبی اشاره شده بود امید است درد های روحی مان را شناخته و در پی درمان آن باشیم.
ای خواجه درد نیست ولیکن دواهست.
سپاس از خبرگزاری و نویسنده یادداشت.
مؤید باشید.