از مسلمان شدن ایدئولوگ مارکسیست تا حضور در صف اول مبارزه با طاغوت
به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، روزنامه جام جم گفتوگویی با حجتالاسلام والمسلمین دکتر علی مصباح، فرزند آیتالله محمدتقی مصباحیزدی انجام داده است که بخشهای مهم آن در ادامه میآید.
سراسر زندگی ایشان تجلی تکلیفمداری بود
- اگر بخواهم فقط یک چیز را بهعنوان ویژگی اخلاقی آیتالله مصباح عرض کنم میتوانم به تکلیفمداری ایشان اشاره کنم.
- ایشان در هر مورد دنبال این بودند ببینند وظیفهای که خدای متعال در آن شرایط از او میخواهد چیست و شاید بیشترین بسامد در توصیههای اخلاقیشان همین بود که ببینید وظیفهتان چیست و حقیقتا هم میتوانیم بگوییم سراسر زندگی ایشان تجلی همین بود که وظیفه خودشان را تشخیص و آن را به نحو احسن انجام دهند.
ایدئولوگ مارکسیستهای خاورمیانه بعد از مناظره با علامه مسلمان شد!
- جلساتی ایشان قبل از انقلاب داشتند که در آن افکار مارکسیستها را نقد میکردند و به دلیل همین آشنایی زیادی که با این مکتب داشتند، یکی از بهترین گزینهها برای مناظره با آنها بودند که به عنوان نماینده حوزه انتخاب شدند و در آن مناظرات شرکت کردند.
- مناظرات تلویزیونی ایشان، اولین مورد در این زمینه بود که رسما انجام شد. یکی از افرادی که در آن مناظرات شرکت میکرد آقای احسان طبری بود که ایدئولوگ مارکسیستهای خاورمیانه بود. به عبارتی آنقدر از نظر تئوریک قوی بود که در منطقه خاورمیانه کسی را به قوت وی نداشتند و برای پشتیبانی فکری از کمونیستهایی که در این منطقه فعالیت داشتند، کارهای احسان طبری ترجمه میشد. در آن مناظرات وی تقریبا اذعان کرد جوابی برای این مطالب ندارد و نتیجه این شد که بعد از چندی اعلام کرد من مسلمان شدهام و دست از مارکسیست بودنش برداشت و یک کتابی به نام کج راهه نوشت در نقد مارکسیست. این یکی از نتایج درخشان آن مناظرات بود که بحمدالله خیلی موفقیتآمیز بود.
پدرم در صف اول مبارزه با طاغوت بود
- در یک زمانی به این دلیل که حکومت طاغوت کمر همت بسته بود برای نابودی اسلام و تمام تلاش خود را میکرد احکام اسلامی فراموش و عقاید اسلامی تضعیف شود آن هم تحت آموزشهایی که از کشورهای ابرقدرت به او میدادند، در آن زمان آیت الله مصباح مبارزه با آن رژیم را واجب میدانستند و تحت رهبری حضرت امام (ره) آنچه را که در این زمینه از ایشان برمیآمد انجام میدادند.
- فعالیتهایی که در آن زمان انجام میشد و بقیه مبارزان نیز همان را دنبال میکردند، یکسری روشنگریهایی در این زمینه بود که این حکومت جور است و باید سرنگون شود، مظالمش و مخالفتهایش را با دین برملا کنند و به مردم بشناسانند و تظلم به نهادهای بینالمللی ببرند، برای اینکه صدایشان را به گوش جهان برسانند. اعلامیههایی را علما و فضلا امضا و منتشر میکردند که در این جهت بود.
علامه شش ماه در اطراف کشور زندگی مخفیانه داشت!
- طبق بعضی از اخبار و آماری که دادهاند نفر دومی که بیشترین اعلامیه را امضا کرده آیت الله مصباح بودند که اینها با اسم و مشخصات معلوم بوده که این کیست که دارد امضا میکند؛ یا آن تشکل هیأت ۱۱نفرهای که برای مبارزه در حوزه تشکیل دادند و متشکل از ۱۱ استاد برجسته حوزه که بعدها به عنوان جامعه مدرسین حوزه علمیه قم تغییر نام داد.
- این تشکلی زیرزمینی و مخفی بود. ایشان منشی این جلسات بودند و به خط ایشان مصوبات و اساسنامه نوشته میشد. این اسناد به دست ساواک افتاد. از آنجا که امضا و خط آن منطبق بود با نامهای که آیت الله مصباح برای امام نوشتهبودند، ساواک دنبال صاحب خط میگشت. این موضوع موجب شد ایشان برای حدود شش ماه در اطراف کشور فراری بوده و زندگی مخفیانه داشتهباشند و برای اینکه نتوانند ایشان را پیدا کنند، لباسشان را تغییر داده خطشان را عوض کردهبودند و با اسامی مختلفی رفت و آمد میکردند که بعدها منجر شد به اینکه به عنوان یکی از افراد تحت تعقیب ساواک شناخته شود.
امام خمینی (ره) به آیتالله مصباح چه گفت؟
- یکی از اهداف آیتالله مصباح تربیت نیرو بود؛ تربیت نیروهایی که متفکر باشند و بتوانند در توسعه اندیشه اسلامی در زمینههای مختلفی که مورد نیاز جامعه است بتوانند تبلیغات و پژوهشهایی را داشتهباشند.
- آیتالله مصباح در زمانی که زمینه آن فراهم شد یک بخش آموزش را در مؤسسه در راه حق تأسیس کردند که در این بخش افرادی که در حوزه مراحلی را گذراندهبودند و حتی چند سال درس خارج خواندهبودند و تقریبا از نظر علم اسلامی و آموزههای اسلامی در حد مجتهد بودند اینها را گزینش کردند و برای آنها دورههایی گذاشتند که با افکار غربی، فلسفه غرب و بعضی از رشتههای علوم انسانی آشنا شوند تا بتوانند آمادگی پیدا کنند برای اینکه آن فکر اسلامی را در زمینههای مختلف و شاخههای مختلف علوم گسترش بدهند و همینطور بتوانند جوابگوی بسیاری از انحرافات فکری که ریشه در مکاتب غربی داشت باشند و اینها را بهطور ریشهای بشناسند و بتوانند پاسخگو باشند
- بعد از انقلاب در گزارشی که حضرت آیتالله مصباح خدمت حضرت امام دادند که ما داریم این کارها را انجام میدهیم و تشخیص دادیم که این مورد نیاز جامعه هست و ما به این کارها مشغول هستیم، حضرت امام در همان جلسه فرمودهبودند که این کار را توسعه بدهید و من تا زنده هستم هزینه این کار را میپردازم.
-آنطور که خود حضرت آیتالله مصباح فرمودند، وسط سال بود و ما گفتیم برنامهریزی کنیم که ابتدای سال آینده مثلا دو برابر طلبهها را برای برنامه بپذیریم که هنوز یک هفته نگذشتهبود که از دفتر حضرت امام تماس گرفتند که امام فرمودند چی شد، چکار کردید و امام اصرار داشتند که همین حالا این کار را شروع بکنند که گفتند ما در وسط سال یک دوره جدید پذیرش کردیم و از همان وسط سال دانشپژوهان جدیدی را آموزش دادیم و تا زمانی هم که حضرت امام (ره) در قید حیات بودند این کار ادامه داشت و بهطور مرتب پشتیبانی آن حضرت از این کار انجام میشد.
منبع: روزنامه جام جم