خوارج داخلی
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، خوارج به عنوان یک جریان سیاسی در برابر یاران امیرالمومنین امام علی علیه السلام و به ظاهر مخالف حامیان معاویه، نه یک فرقه بلکه مدعی یک اندیشه بر اساس شعار «لا حُکمَ الا لله» بودند. همان گونه که بر اساس قاعده استمرار گفتمان ها در طول تاریخ، با مردن و نابود شدن اشخاص و یا فرقهها، تفکراتشان نابود نمیشود و در قالب های دیگری متناسب با بستر تاریخی بازتولید می شود. یکی از این فرقهها که خودشان نابود ولی اندیشهشان هنوز ادامه دارد، خوارج است. چه این که این فرقه، در عصر امویان و سپس در دوره ای از عباسیان در نقاط گوناگونی از جمله عربستان، عمان، ایران و عراق، پیروانی داشت. امیرالمومنین علیه السلام درباره کنش ها، اندیشهها و شعار خوارج خصوصا «لا حُکمَ الا لله» میفرماید: كَلِمَةُ حَقٍّ يُرَادُ بِهَا الْبَاطِل؛ سخن خوبی است لکن ارادهشان باطل است. همچنین اندر احوالات خوارج آمده است که آنان به لحاظ خاستگاه و مواضع سیاسی، در اثر جمود فکری و خشک مغزی، اشتباه خود را به گردن حضرت امام علی علیه السلام میانداختند و آن حضرت را مجبور میکردند به خاطر آنچه اشتباه ایشان می نامیدند، توبه کنند!
دقیقا همین سنت و کنش سیاسی فرافکنی در بین اشخاص و احزابی در ایران یافت میشود که اشتباه خود را به گردن دیگری انداخته و سعی میکنند از او اعتراف به گناه بگیرند؛ از طرفی سخنانی درست را بر زبان میرانند اما تنها هدفشان تضعیف حق و اقامه باطل است. آری! این جریان اصلاح طلبان و اعتدالیون هستند که خط رسانهای خود را برای تبرئه خود فعال کردند. یکی از این رسانهها، روزنامه جمهوری به مسئولیت حجت الاسلام مسیح مهاجری است که با وجود پیشینه ای با کارکردهای مثبت در خدمت انقلاب در دهه اول تاسیس، اما در دهه های بعد دچار تغییر رویکرد و مواضع همسو با تکنوکرات ها و اصلاح طلبان شده و در دوران پسا روحانی، نقش انتحاری را برای اصلاح طلبان ایفا میکند.
در ادامه به بیان چند بند از یادداشت منتشر شده در روزهای اخیر در روزنامه جمهوری اسلامی میپردازیم. در یادداشت مذکور آمده است «نشانههای امیدوارکنندهای که در زمینه پیشرفت مذاکرات و مهمتر از آن، اصل مجاز بودن مذاکره به صورت پیاپی نمایان میشوند، احتمال موفقیت مذاکرات وین را افزایش دادهاند.» در این پاراگراف نویسنده متن در ضمن بیان یک خبر عادی از پیشرفت مذاکرات، نکتهای را به خورد مخاطب میدهد و آن این جمله خبری است از اصل مجاز بودن مذاکره به صورت پیاپی؛ درواقع نویسنده با این پیش فرض بحث را ارائه کرده که انقلابیها و کسانی که اکنون مذاکره میکنند، تا دیروز مخالفان آن بودند ولی امروز که کار دست خودشان افتاده، مخالفتی ندارند.
نمونه ای از شیوه مذاکره کردن تیم ظریف «امضای کری تضمین است»
مخالفان دیروز، موافقان امروز
در ادامه بر نکته مذکور تأیید میکند «اکنون حتی مخالفان دیروز برجام و کسانی که اصل مذاکره را نفی میکردند، نهتنها برجام را نفی نمیکنند بلکه مذاکره برای احیاء آن را لازم میدانند.» باز هم در این جمله سعی کرده موافقان دولت فعلی و کسانی که مذاکره میکنند را مصداق ضرب المثل «گربه دستش به گوشت نمیرسه میگه بو میده» معرفی کند ولی اکنون که کار دست خودشان است، بر سر همان برجام که گفتند خسارت محض است مذاکره میکنند. اما آنها غافلند که تیم مذاکره کننده فعلی در واقع در وین حاضر شده تا امتیازاتی که دولت قبل مفت مفت به باد داد را احیا کند و کمی از همان خسارت محض بکاهد.
اما نکته خنده دار دیگری که در یادداشت تصریح شده، این است که «توافق وین بطور طبیعی باید متضمن منافع ملی مردم ایران باشد و هیأت مذاکرهکننده موظف است این اصل بسیار مهم را رعایت نماید!». آیا این تذکرات را به تیم مذاکره کننده قبلی نیز میدادید؟! آیا توافقاتی که دولت مورد حمایت شما انجام داد، متضمن منافع ملی بود؟! و اما تا کنون که تیم مذاکره کننده فعلی بر این نکته مصر بوده و معتقد اند توافق به هر قیمتی نباید صورت پذیرد بلکه این جناب ظریف بود که گفت «هر توافقی بهتر از عدم توافق است»! و از این جمله هیچ بویی از منافع ملی استشمام نمیشود.
در ادامه این یادداشت تیر آخر خود را که نفی رابطه با کشورهای منطقه و شرق است را میزند و مینویسد: «اصل مهم، ضرورت خودداری از اعتماد به بیگانگان است. برای عنوان بیگانگان نیز باید مفهوم وسیع شرقی و غربی را در نظر بگیریم و عدول از سیاست «نه شرقی، نه غربی» را ممنوع بدانیم». این نکته شایان توجه است که عدهای سعی دارند به بهانههای مختلفی تلاش ممدوحانه دولت در ارتباط با منطقه و کشورهایی چون روسیه و چین را مذموم جلوه دهند و بیجهت مردم را از ارتباط با کشورهای منطقه، به خصوص دو کشور مذکور میترسانند.
آرزوی ژاپن اسلامی!
بله! شعار نه شرقی نه غربی، اصلی ترین شعار انقلاب اسلامی است که همچنان بزرگان انقلاب و مردم انقلابی بدان پایبند هستند. مردم انقلابی ایران همان نگاهی را به شرق دارند که به غرب و بالعکس اما یک عده در طول این سالها کعبه خود را غرب قرار دادند و برای غربی شدن ایران از هیچ تلاشی فروگذار نکردند. همچنین گفتنی است آنهایی که دولت رئیسی را از شرقی شدن برحذر میدارند، آیا نمیدانند هاشمی رفسنجانی کسی بود که به دنبال درست کردن ژاپن اسلامی در ایران و ژاپنیزه کردن این کشور بود؟
در پایان نیز به بندی دیگر از سرمقاله روزنامه جمهوری اشاره میکنیم که نوشته است: «توافقنامه را بگونهای تنظیم کنیم که غرب نتواند از آن عدول کند آنگونه که آمریکای ترامپ کرد، و شرق نتواند گروکشی کند آنگونه که چین و روسیه به بهانه تحریمها کردند. اعتماد نکردن، به معنای تعامل نکردن نیست. تعامل اگر هوشیارانه باشد، مشکلی پدید نمیآید». در رابطه با این بند و سایر بندها باید گفت همان کلمه حقی است که اراده اش باطل است و برای تضعیف دولت و تیم مذاکره کننده جدید مطرح شده است. زیرا اگر اراده از این نصیحتها خیر بود، در دوره مذاکرات دولت یازدهم و دوازدهم مطرح میشد تا به وضع فعلی دچار نمیشدیم.
در مذاکرات قبلی متن برجام به گونهای بود که انسان آن را به املاء اشتباه میگرفت و گویا هرچه آنها گفته اند، ما نوشته ایم! به عنوان نمونه شخص ظریف، وزیر خارجه که در متن توافق نیز حاضر بود، ایشان اطلاعی از کلمه تعلیق و suspend نداشته و در صحن مجلس بارها تصریح میکند که تعلیق در برجام وجود ندارد ولی...