تحلیل هفته
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، حضرت آیت الله خامنهای به عنوان حکیمی دوراندیش و آینده نگر هرگاه در رابطه با مسأله ای تذکر داده است، بیشک اهمیت آن را مشخص میکند و بی شک دشمن از همانجا برای ما دندان تیز کرده است. از جمله نکاتی که رهبری بدان تصریح داشته و دارند و اهتمام ایشان اکنون چند برابر شده، مسأله تبیین میباشد. رهبر انقلاب اسلامی اخیرا تأکید کردند: «به مسئلهی «تبیین» اهمّیّت بدهید. خیلی از حقایق هست که باید تبیین بشود... «حرکت تبیین» خنثیکنندهی توطئه و حرکت دشمن است... هر کدام از شما به عنوان یک وظیفه، مثل یک چراغی، مثل یک نوری پیرامون خودتان را روشن کنید.».
رهبر معظم انقلاب در سخنرانی اخیر خود با مداحان بالغ بر 10 مرتبه کلمه تبیین و جهاد تبیین را به کار برد و شاید دال مرکزی سخنان ایشان را همین مسأله تشکیل بدهد. ایشان فرمودند: «بقیّهی ائمّه که با شمشیر نجنگیدند جهادشان چه بود؟ «جهاد تبیین»؛ همین که بنده مکرّر تکرار میکنم تبیین یا جهاد تبیین، تبیین کنید، روشنگری کنید. هیأت، محلّ جهاد تبیین است» و همچنین در انتهای سخنان که دعا میکردند فرمودند: ما را سربازان جهادِ عظیمِ این روزگار که «جهاد تبیین» است، قرار بده.
در نگاه حضرت آیتالله خامنهای موضوع «تبیین» یکی از اساسیترین موضوعات در منظومهی معارف انقلاب اسلامی و یکی از سرفصلهای جدی در حرکت انقلابی است. موضوعی که اصل پیروزی انقلاب به برکت آن بوده و ماندگاری و پیشرفت این حرکت هم در پرتو توجه و اهتمام نسبت به آن به دست میآید. البته مسأله تبیین پیشینهای به درازای تاریخ انبیا دارد زیرا تبیین، درواقع هدف اصلی پیامبران و ائمه برای رشد جامعه بود که امروز به دوش علما و همه کسانی است که قصد رشد جامعه را دارند. در نتیجه تبیین همان تعلیم و تعلم است که دلسوزان و انقلابیها باید در این مسیر گام نهند.
مذاکره با آمریکا ممنوع است به خاطر ضررهای بیشماری که دارد و منفعتی که اصلا ندارد
آزموده را آزمودن خطاست
آقای امیرعبداللهیان وزیر محترم امور خارجه کشورمان در همایش ملی ایران و همسایگان ایران گفتهاند: «طرف آمریکایی تاکنون از طرق مختلف پیامهایی را به ما ارسال کرده و خواهان سطحی از مذاکرات مستقیم با جمهوری اسلامی ایران است» و در ادامه توضیح داد: «اگر در روند مذاکرات به مرحلهای برسیم که رسیدن به یک توافق خوب با تضمین بالا، لازمهاش این باشد که سطحی از گفتوگو را با آمریکاییها داشته باشیم، این را در برنامه کاری که برای مذاکرات رفع تحریمها خواهیم داشت، نادیده نخواهیم گرفت!»
شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی نیز در صفحه توئیتر خود متن کوتاهی نوشته بود که با اظهارات آقای امیرعبداللهیان همخوانی دارد. ایشان نوشته است: «تاکنون ارتباط با هیئت آمریکایی حاضر در وین با مبادله نوشتار غیررسمی انجام شده و نیازی به بیش از این نبوده و نخواهد بود. این روش ارتباطی تنها زمانی با روشهای دیگر جایگزین میشود که توافق خوب در دسترس باشد!» هرچند که این سخنان با اما و اگر بیان شده ولی حتی فکر اینکه بخواهیم دوباره از منفذی که در گذشته گزیده شویم، نیش یخوریم هم آزار دهنده است به خصوص پس از تأکیدات رهبری در آخرین دیدارشان با هیأت دولت پیشین.
با تشکیل مجلس یازدهم و حضور اکثریت نمایندگان انقلابی در آن، طرح «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از حقوق ملت ایران» که برگرفته از نظر رهبر معظم انقلاب بود، به تصویب رسید و دولت را وادار کرد که در مقابل عدم پایبندی آمریکا به تعهدات برجامی خود، ایران نیز تعهدات برجامی خود را کاهش داده و اجرای آن را متوقف کند. درپی این اقدام غیرتمندانه مجلس یازدهم بود که آمریکا از سر استیصال خواستار بازگشت به برجام شد ولی همچنان از لغو تحریمها طفره میرفت و دولت جدید نیز با برنامه ریزی درست و سیاست خارجی حساب شده، در صدد بیاثر کردن تحریمها و مذاکرات منطقهای برآمده است.
آمریکا نیازمند میز مذاکره است
این اظهارات موجی از ابراز نگرانی در میان طیف گسترده نیروهای حزباللهی و پا بهرکاب انقلاب را نیز درپی داشته است و امید آنکه هرچه زودتر اظهارات نسنجیده خود را تصحیح کرده و شبهاتی که پدید آوردهاند را برطرف کنند. بنابر اظهار آقای امیرعبداللهیان اگر توافق «خوب» با «تضمین بالا» در گرو مذاکره با آمریکا باشد این کار را انجام میدهیم! خب سؤال ما این است که مگر هشت سال دولت روحانی این کار را نکرد و پس از این آیا مذاکره خوب با تضمین بالا نصیبش شد؟!
ضمنا رهبری در آخرین دیدار با دولت دوازدهم تأکید میکند که «یک تجربه را من بخصوص یادداشت کردهام، حرفی است که من مکرّر [در گفتگو] با شماها و با مردم تکرار کردهام، حالا هم همان حرف را تکرار میکنم؛ این تجربه عبارت است از بیاعتمادی به غرب؛ آیندگان باید از این تجربه استفاده کنند. در این دولت معلوم شد که اعتماد به غرب جواب نمیدهد؛ به ما کمک نمیکنند و هر جا بتوانند ضربه میزنند؛ آنجایی که ضربه نمیزنند، آنجایی است که امکانش را ندارند؛ هر جا امکان داشتهاند ضربه زدهاند؛ این تجربهی بسیار مهمّی است.» در صدر این تجربیات نیز بیاعتمادی به آمریکا است که باید این فرهنگ دوباره و با قوت در بین مردم ما زنده شود که آمریکا شیطان بزرگ است و مذاکره با او هیچ دردی را دوا نخواهد کرد.
این مسأله را در دوران روحانی بارها تحلیلگران و دلسوزان بیان کرده اند که دشمن هیچگاه خود را خلع سلاح نمیکند؛ آخرین و سنگینترین سلاح دشمن نیز همین تحریمها است و دور از خرد است اگر کسی خیال کند میتواند با مذاکره سلاح نهایی دشمن را قبض کند. این آمریکا بود و هست که سعی دارد از طریق مذاکره داشتههای ما را ازمان بگیرد و به ظاهر تحریمها را لغو کند و اصلا اگر تحریمها را هم حقیقتا لغو کند، مسائل دیگری هستند که باید به آنها گردن نهیم تا لغو تحریمها عملا نتیجه دهد؛ به عنوان نمونه تا پیش از پیوستن به FATF اگر تحریمها نیز لغو شود ما نمیتوانیم پولهای خود را از سایر کشورها از طریق این نام بانکی پس بگیریم.
صیانت از حوزه لازم است
دادگاه ویژه روحانیت به عنوان نهادی که با مشاهده و بررسی دقیق مشغول صیانت از لباس روحانیت و نهاد پاک روحانیون است، وظایف خود را به درستی و در زمان درست انجام داده که جای تشکر دارد. افرادی که با شعارها، سخنرانیها، نمایشها و سروصداهای بی مورد سعی در تخریب چهره روحانیت دارند باید بیش از پیش حواسشان به رفتارشان باشد.
ساختار حوزه به گونهای است که طلبه در آن به دقت نظر میرسد و جرئت میکند سختترین انتقادات را حتی به استاد خود داشته باشد البته در کمال ادب؛ خلاصه اینکه آزادی اندیشه انقدر در حوزه زیاد است که ناخودآگاه این روحیه در طلبهها اثر گذاشته و به قول معروف به راحتی زیر بار نظرات دیگران نرفته و نگاهی انتقادی به مسائل دارند. این نکته بسیار خوب است اما باید دانست که در مسائل اجتماعی این دقت نظرها، انتقادات و در یک کلمه عدالتخواهی نباید به گونهای مطرح شود که تخریب را به همراه داشته باشد بلکه چیزی که حوزه به طلاب تعلیم میدهد، نقد سازنده است.
حال اگر طلبهای از این روحیه سوء استفاده کرد و با سخنرانیهای بیاساس، شعارهای بیمبنا و بدون دقت به نتایج کارهایش در اجتماع جنجال به پا کرد، آیا چنین شخصی چهره روحانیت را خراب نمیکند؟. آیا وظیفه حوزه نیست که صلاحیت این افراد را در پوشیدن لباس روحانیت بررسی کند؟ باید توجه داشت که جایگاه یک طلبه، همانند افراد عادی نیست و سخنان و رفتارش تأثیرات به خصوصی در جامعه میگذارد؛ پس باید بیشتر حواسش به رفتار خود باشد.