اهمیت زمان و شرایط در اثربخشی نکات تربیتی
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، قابلیت «پرورش پیدا کردن» را از مهمترین تفاوت ها بین موجودات جاندار و غیرجاندار می توان نام برد. با اندک توجهی می توان به این مطلب رسید که جمادات و اشیاء، قابلیت پرورش پیدا کردن را ندارند و در نتیجه واژه تربیت شدن را نمی توان برای آنها به کار برد. از باب نمونه، کسی نمی تواند ادعا کند چیزی مانند سنگ را تربیت کردم؛ بلکه اگر بتوان به آن ساختاری داد که ویژگی خاصی پیدا کند نهایت چیزی که می توان برای آنهاگفت این است که بگوییم ساخته و ایجاد شد. برخلاف جاندارانی همچون گیاهان، حیوانات و انسان ها که با مراقبت و اجرای برخی از کارها می توان آنها و ویژگی هایی که در آنها نهفته شده است را رشد و پرورش داد.
از بین جانداران، انسان موجودی با قابلیت های خاص و متعدد است که استعدادهای فراوانی در او وجود دارد؛ استعدادها و قابلیت هایی که می تواند او را به برترین خلائق تبدیل کند و او را دارای ویژگی هایی کند که تنها خداوند متعال از آن آگاه است و در هنگام سوال و تعجّب ملائکه از چرایی خلقت انسان به آن چنین اشاره می فرماید: «إِنِّي أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ» [بقره/ 30] و با این عبارت به نوعی از وجود ویژگی هایی خاص در وجود انسان پرده بر دارد.
اما آنچه مهم است، دانستن روش رشد دادن به قابلیت های پنهان و تاثیرگذاری بر انسان می باشد؛ امری مهم که در آیات و روایات زیادی مورد تاکید قرار گرفته و برای آن روش هایی بیان شده است. از آن جمله می توان به یکی از جامع ترین روش های تربیتی اسلامی اشاره کرد که در روایتی زیبا از امیرالمومنین علی (علیه السلام) در حکمت 193 نهج البلاغه مورد اشاره قرار گرفته است.[1]
حضرت در این روایت پر محتوا به این نکته اشاره می فرمایند که براى تاثیرگذاری بر انسان ها و فراهم شدن شرایط رشد برای آنها می بایست به زمان و حالات اشخاص توجه کرد و باید دانست که برای انسان ها از یک سو، زمان ها و مسائل و حالات مورد علاقه و مناسب با طبع را می توان یافت و از سوی دیگر، زمان ها و مسائل و حالات ناخوشایند وجود خواهد داشت؛ پس هرگاه فردی به دنبال آن است که بر انسانی تاثیری مثبت داشته و اسباب رشد و ترقّی را برای او فراهم آورد، در زمانی مناسب و با لحاظ علائق و امور مورد طبع او اقدام کند، نه در زمان و یا راهی که مورد پسند او نیست و آمادگی لازم را ندارد. همچنین باید دانست که اگر قلب آمادگی لازم را نداشته باشد و صرفا مجبور به كارى شود نسبت به آن مطلب هرچند صلاح و حقیقت هم باشد نابينا مى شود و همراهی نخواهد کرد.
برای روشن شدن بحث می توان در قالب تمثیل، دل و فکر انسان را به بدنی تشبیه کرد که خسته باشد و آمادگی لازم را نداشته باشد و یا نسبت به برخی شرایط مثل سرما و گرما و یا حتی بی خوابی نتواند خود را همراه کند. در این حالات اگر توقّع و مطالبه ای از جسم صورت بگیرد یقینا به مطلوبی که دنبال آن هستیم یا اصلا نخواهیم رسید و یا به چیزی دست خواهیم یافت که با آنچه مقصودمان بوده است بسیار فاصله خواهد داشت.
بر اساس فرمایش زیبای امیرالمومنین علی (علیه السلام) روح و فکر و جان انسان نیز چنین است و اگر در زمان و شرایطی قرار بگیرد که آمادگی لازم را نداشته و یا از طریقی با نکات تربیتی مواجه شود که پیش زمینه های لازم برایش فراهم نشده باشد و یا بنا باشد صرفا با اکراه و اجبار همراهی کند، بی شک نسبت به فهم صحیح مسأله، نابینا خواهد بود و همراهی مناسبی نخواهد داشت.
لذا در دستورات تربیتی و روانشناختی که در آیات و روایات بسیاری از جمله آنچه که آمد مورد اشاره قرار گرفته، به این مطلب تاکید شده است که باید حال و وضعیت مخاطب در بیان نکات، درنظر گرفته شود. اگر به این امر مهم، توجّه لازم صورت بگیرد بی شک قدمی بزرگ و مثبت در راستای اجرای کمک های تربیتی برداشته شده است و امکان رساندن انسان ها و به دنبال آن، جامعه و حتی نسل های آتی به رشد و موفقیت های تربیتی را هموارتر خواهد کرد؛ چرا که مرگ و حیات معنوی یک انسان منحصر در او نخواهد بود و دیگران را نیز تحت تاثیر قرار خواهد داد.
پی نوشت
[1] «إِنَّ لِلْقُلُوبِ شَهْوَةً وَ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً، فَأْتُوهَا مِنْ قِبَلِ شَهْوَتِهَا وَ إِقْبَالِهَا، فَإِنَّ الْقَلْبَ إِذَا أُكْرِهَ عَمِيَ؛ دل ها را روى آوردن و پشت كردنى است، پس دل ها را آنگاه به كار واداريد كه خواهشى دارند و روى آوردنى، زيرا اگر دل را به اجبار به كارى وادارى كور مى گردد.»
طاهر قلیزاده محمدی- کارشناس مباحث ارتباطات اجتماعی و خانواده