انتظار حل رها شدگی فضای مجازی با طرح صیانت واقعبینانه نیست
قرار گرفتن طرح صیانت از حقوق کاربران فضای مجازی در فهرست طرحهای مورد بررسی صحن علنی مجلس با انتقادات گسترده کاربران فضای مجازی و رسانهها روبهرو شده است.
اعتراضات گسترده کاربران فضای مجازی به طرح صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی و ساماندهی پیامرسانهای اجتماعی باعث شد، بهارستان نشینان بررسی این طرح را از دستور کار صحن علنی مجلس خارج کنند و تا به امروز نیز تغییر و تحولاتی در این طرح داده می شود و موافقان و مخالفان نیز در این باره نظرات خود را بیان می کنند.
در همین راستا خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبر گزاری رسا، با حجت الاسلام ابوالحسن حسنی پژوهشگر عرصه فضای مجازی حوزه علمیه قم به عنوان ناقد طرح صیانت درباره معایب این طرح، مصاحبه ای را در دو بخش تهیه کرده است که اولین بخش این مصاحبه در ذیل تقدیم می شود.
رسا- به نظر شما رویکرد کلی طرح صیانت چیست؟
این طرح در مقاطع مختلف تغییر نام داده و عنوان آخرین ویرایش آن «طرح نظام تنظیم مقررات خدمات فضای مجازی» است و یکی دیگر از ویرایشهای آن «طرح صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی» و یک ویرایش دیگر «حمايت از حقوق كاربران و خدمات پايه كاربردی فضای مجازی» نام داشت و در اولین ویرایش آن «طرح صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی و ساماندهی پیامرسانهای اجتماعی» گفته شده است.
هر یک از این نامها به یک ماهیت اشاره میکند؛ البته وقتی به محتوای این طرحها هم نگاه میکنیم، تفاوت مواد و تبصرههای آنها قابل توجه است؛ اما یک دغدغه مشترک پشت سر این طرحها دیده میشود و آن دغدغه مدیریت فضای مجازی است.
یکی از رویکردهای طرح صیانت، رویکرد تحدیدی آن است که با چند مشوق کوچک، یک مدیریت کاملاً اقتدارطلبانه را بر آن میخواهد حاکم کند؛ این رویکرد در نسخههای اول بسیار برجسته بود، به حدی که برای زدن یک گروه در یک پیامرسان اخذ مجوز را لازم میدانست و البته فرآیندی سخت برای مجوزهای مربوط به پیامرسانها در نظر گرفته بود؛ اما در نسخههای بعدی تعدیل این رویکرد را میبینیم که به صورت کلی این رویکرد وجود دارد.
در یکی از نسخههای دیگر آن یک هیئت ساماندهی تعریف شده بود که تقریباً نصف آن از نهادهای امنیتی قضایی بودند و تنها فرد احتمالاً فنی آن تنها نماینده وزارت ارتباطات بود و البته هیچ نمایندهای از نهادهای تصمیمگیر در حوزه اقتصادی و بینالمللی در آن وجود نداشت. من فرصت نکردم این نسخهی اخیر را از این جهت بررسی کنم؛ اما رویکرد گسترش را در آن ندیدم.
یکی دیگر از رویکردهای طرح صیانت انتظار نامعقول از توان قانون است که همین نسخه آخر عنوانش «نظام تنظیم مقررات خدمات فضای مجازی» است و تنها ۲۲ ماده دارد؛ اولاً به طور کلی نظام تنظیم مقررات نیست، به نظرم انتظار حل رها شدگی فضای مجازی با این قانون واقعبینانه نیست؛ چراکه قانون توان محدود دارد، گرچه همان توان را قاطعانه اجرا میکند و باید قسمت زیادی از رها شدگی فضای مجازی با ابزارهای دیگری حل شود.
رسا- این ابزارهای دیگر که می گویید چیست؟ نمیشود که صرفاً بگوییم ابزارهای دیگری هستند و بخواهیم قانون وارد این عرصه نشود.!
برای پاسخ به این سؤال باید به سیاستهای کلی «شبکههای اطلاعرسانی رایانهای» که حضرت آقا در سال ۱۳۷۷ ابلاغ کردند اشاره کنم که البته مانند بسیاری دیگر از دستورات، روی زمین ماند؛ به این سیاستها نگاه کنید و نگاه عمیق و دوراندیشانه ایشان را ببینید.
در سالهایی که بسیاری از متخصصان عرصه انفورماتیک هنوز تصویر درستی از فضای مجازی نداشتند، ایشان این سیاستها را ابلاغ کردند که بنده به سه ماده از مواد چندگانه آن اشاره میکنم«ماده4 حضور فعال و اثرگذار در شبکههای جهانی و حمایت از بخشهای دولتی و غیردولتی در زمینه تولید و عرضه اطلاعات و خدمات ضروری و مفید با تأکید بر ترویج فرهنگ و اندیشه اسلامی. ماده 6 توسعه فناوری اطلاعات (بهویژه حفاظت از اطلاعات) و آیندهنگری درخصوص آثار تحولات فناوری اطلاعات در سطح ملی و جهانی و گسترش مطالعات و تحقیقات و تربیت نیروی انسانی متخصص در این زمینه. وماده 7 اقدام مناسب برای دستیابی به میثاقها و مقررات بینالمللی و ایجاد اتحادیههای اطلاعرسانی با سایر کشورها بهویژه کشورهای اسلامی بهمنظور ایجاد توازن در عرصه اطلاعرسانی بینالمللی و حفظ و صیانت از هویت و فرهنگ ملی و مقابله با سلطه جهانی».
در این سیاستها که متأسفانه مورد توجه واقع نشدند، به فعالیتهایی غیر از قانونگذاری اشاره شده که بسیار قویتر از قانون میتوانند در تنظیم و جهتدهی درست به فضای مجازی نقش داشته باشند؛ با وجود اینکه فضای مجازی تحولات فنی بسیار زیادی داشته؛ اما هنوز این مواد سیاستهای کلی قابل عملاند.
حضور فعال و اثرگذار در شبکههای جهانی بسیار مفید است و باید مسیر این کار باز باشد؛ به ویژه بند هفتم که اگر بهموقع اجرا میشد، ما امروزه در فضای مجازی یکی از قدرتهای مهم به شمار میآمدیم؛ اما هنوز هم دیر نشده است و میتوانیم همین الان نیز این کار را شروع کنیم؛ البته به شرطی که آیندهنگری که در بند ششم آمده است مورد توجه قانونگذاران قرار گیرد درحالی که اصلاً مورد توجه قانونگذاران ما نیست.
رسا- به نظر شما مشکل اصلی چیست؟ طراحان این طرح چه تصوری از فضای مجازی دارند؟
بنده سه مؤلفه در تصویر این گروه از فضای مجازی میبینم؛ یکی اینکه فضای مجازی تهدید است، دوم اینکه فضای مجازی ابزاری از ابزارهای رسانهای است و سوم اینکه فضای مجازی همینی است که عموم مردم الان میبینند.
تهدید انگاری فضای مجازی در نسخههای اول کاملاً آشکار بود؛ اما در نسخههای جدیدتر تعدیل شد و به نظر من رویکرد تحدیدی طراحان طرح نیز ناشی از همین نگاه به فضای مجازی است. غالباً در دفاع از طرح صیانت به تهدیدانگاری فضای مجازی اشاره میشود و به همین جهت گاهی مخالفان طرح صیانت با الفاظ تند خطاب میشوند؛ زیرا از نگاه آنان مخالفان طرح از عوامل نگهدارنده این تهدید هستند.
در این طرح، نسبت به فضای مجازی سادهانگاری دیده میشود؛ در نسخههای اولیه فضای مجازی در شبکههای اجتماعی و پیامرسانها خلاصه میشد و عبارت مبهم پیامرسان اجتماعی در آن به کار رفته بود که تعریف مبهمی نیز داشت و شامل هر سامانه و اپلیکیشن و پایگاههای مجازی میشد؛ در این طرح تصور میشد که با کنترل و پالایش شبکههای اجتماعی و پیامرسانها این فضا نیز پالایش میشود.
این تصور که با تعداد محدودی قانون بتوان به این فضا سامان داد، اصلاً تصور درستی نیست؛ البته ما در قوانین دیگر مربوط به فضای مجازی همین معضل را میبینیم؛ مثلاً در قانون جرائم سایبری تصور شده که میتوان کل جرائم این حوزه را در این مواد سامان داد. فضای مجازی هم یک ساختار پیچیده دارد و هم بسیار وسیع است؛ بخش بزرگی از فعالیتها در فضای مجازی اساساً پنهان از دید مردم عادی است، مانند جنگهای سایبری که همین الان وجود دارد.
تحولات ماهوی صور مختلف قانون صیانت ناشی از همین سادهانگاری است؛ اگر از این جهت این فضا را نتوانستیم تحدید کنیم از آن جهت دیگر تحدید می شویم.
سادهانگاری نسبت به فضای مجازی تنها در عدم توجه به ساختار پیچیده و وسعت این فضا نیست؛ بلکه یک سادهانگاری دیگر هم وجود دارد و آن اینکه فضای مجازی همینی است که ما الان داریم میبینیم؛ در حالی که فضای مجازی به سرعت در حال تغییر است؛ چند تحول بسیار نزدیک مانند استارلینگ، متاورس، هولوگرام را در نظر بگیرید. در کنار اینها رباتهای هوشمند، شبیهسازی رباتیک انسان، زیسترایانهها و مانند آنها را هم داریم.
اصلاً این قانون نمیتواند ناظر به این تحولات باشد؛ برای مثال مفهوم خودساخته مرز مجازی را ببینید که در ویرایش آخر طرح صیانت همسنگ مرز واقعی قرار داده میشود؛ جدا از اینکه چنین مفهومی ناشی از عدم درک بیمرزی فضای مجازی است، طراحان طرح اصلاً متوجه فناوریهای جدیدی مانند استارلینگ نیز نیستند، چه رسد به فناوریهای نسبتاً دوری مانند زیسترایانهها. نمیدانم طراحان این طرح متوجه نیستند چنین مفهومی با این بار حقوقی سنگین چه لوازمی ممکن است داشته باشد؟
در دو سه سده اخیر اختراعات و ابداعات جدیدی داشتیم که هر یک باعث تحول بزرگ و بلکه انقلابی در زندگی بشر شدهاند، مثل ماشین بخار، تلگراف، رادیو، ماهواره، صنایع هستهای و مانند اینها؛ اما فضای مجازی یک پدیدهای مانند این پدیدهها نیست؛ این اختراعات فضای زندگی ما را تغییر دادهاند؛ اما فضای مجازی یک فضای جدید زندگی ایجاد کرده است، فضایی که در آن همهی نهادهای اجتماعی بشر صورتبندی متناسب با این فضا پیدا میکنند.
بازار و بلکه همه اقتصاد، انواع روابط رسمی و غیر رسمی، سیاست و روابط قدرت، خانواده، امنیت، آموزش و دیگر نهادهای اجتماعی، همهشان را در فضای مجازی داریم؛ این یعنی گستره قانوننویسی برای فضای مجازی باید به گستره قانوننویسی برای فضای حقیقی باشد و فضای مجازی به گستره فضای حقیقی و بلکه در مواردی گستردهتر از آن است.
نمیشود یک قانون -حتی چند صد مادهای- برای ساماندهی آن نوشت؛ چراکه برای حل هر معضلی باید قانونی نوشت یا قوانین قبلی را با توجه به تغییرات ناشی از عصر فضای مجازی اصلاح کرد؛ فضای مجازی به لحاظ فنی تحولات بسیار زیادی دارد و دائماً اموری در آن بلاموضوع میشوند و از سوی دیگر موضوعات جدیدی پا به عرصه میگذارند؛ بنابراین، تدوین قوانین و اصلاح دائمی قوانین در آن مورد نیاز است و این مهم با ایجاد یک دبیرخانه دائمی تدوین ممکن است که البته شورای عالی فضای مجازی میتواند آن را داشته باشد.
رسا- به عنوان کسی که منتقد این طرح هستید چه نواقصی در این طرح میبینید؟ آیا میتوان این طرح را اصلاح کرد یا با اساس طرح مخالف هستید؟
تغییر نامهای پی در پی یکی از مشکلات آن است و در این سه نام، سه موضوع کاملاً متفاوت میبینیم که البته مواد طرحها هم تغییرات زیادی داشته است؛ اجمالاً وقتی میگوییم طرح صیانت، منظور نسخههای اول این طرح نیست؛ بلکه اسمی است که در رسانهها برای نسخههای مختلف این طرح گفته میشود.
به نظر من میشد برای رفع برخی نگرانیهای جامعه صراحتاً ابراز کرد که اصلاً طرح صیانت کنار گذاشته شد و طرح جدید را بدون اتصال به طرح قبلی، به عنوان یک موضوع جدید پیگیری می کنند؛ اما یک حلقه اتصال بین این طرح وجود دارد و آن اینکه فضای مجازی تهدید است و بنابراین باید تحدید شود.
ظاهراً آخرین نسخه که توسط کمیسیون ویژه تدوین شده بود، از فرآیند بررسی کنار گذاشته شده و قرار است آن نسخهای که عنوانش صیانت از حقوق کاربران است، در صحن علنی دوباره بررسی شود؛ به هر حال، با توجه به ابهامها بنده بیشتر به آن تمرکز میکنم و برخی از مشکلات آن را بیان میکنم.
یکی از اشکالات، مفاهیم مبهمی است که در این طرح وجود دارد؛ مانند مفهوم پیامرسان اجتماعی در یکی از ویرایشها؛ در طرح جدید هم مفهوم اعمال خط مشی ترافیکی یک مفهوم مبهم است و عبارات مبهم هم از دیگر مشکلات این طرح است.
یکی دیگر از اشکالات، نقض متعدد قانون اساسی است؛ برای نمونه میتوانم اشاره کنم به اینکه در آن ویرایش یک کمیسیون عالی تنظیم مقررات پیشبینی شده بود که وظایف و اختیارات فراوانی داشت که برخی از آنها فراقانونی بود و مثال دیگر اینکه تعیین فهرست تخلفات و ضمانت اجراهای مقرراتی آنها به این هیئت واگذار شده بود که یک شأن قانونگذاری است و جایی غیر از مجلس نمیتواند چنین کاری کند.
بر فرض که چنین کمیسیونی لازم باشد، نمیتواند چیزی بیش از آییننامههای اجرایی برای قانون تصویب نماید؛ چراکه آییننامه شیوه اجرای قانون است و نمیتواند حد و حدودی بیش از قانون داشته باشد؛ یکی از معضلات آییننامهها در ایران این است که غالباً حد و حدودی بیش از قانون دارند و به لحاظ عناصر مادی، عنصر اضافه بر اصل قانون در آنها دیده میشود؛ این معضل بهقدری فراگیر شده که خیلیها اصلاً نمیدانند که آییننامهها به لحاظ مادی هیچ چیزی بیش از قانون نباید داشته باشند؛ یعنی حق، تکلیف و مجازاتی مازاد برآنچه در قانون آمده، در آییننامه نباید باشد.
آییننامه فقط شیوه اجرای قانون است؛ مثلاً اینکه در چه زمانی و در کجا و از چه کسی حق خود را دریافت کند یا در چه زمانی و در کجا به اجرای تکلیف خود مشغول شود یا اینکه چه کسی در کجا و در چه زمانی و چگونه مجازات را بر مجرم اجرا کند. این نکته از لوازم روشن اصل استقلال قوا مذکور در اصل ۵۷ قانون اساسی است و عدم توجه به این نکته تا جایی است که حتی در طرحها و لوایح هم به درستی رعایت نمیشود.
یکی دیگر از اشکالات مشترک این این طرح این است که ویرایشها گونههایی از خودتحریمی است؛ برای مثال، در یکی از ویرایشها آمده بود که ارائه هرگونه خدمات پرداخت در خدمات پایه کاربردی فاقد مجوز ممنوع است؛ در شرایط تحریم، هر بانکی بتواند درگاه خدماتی در هر پلتفرم غیر ایرانی داشته باشد (به جز پلتفرمهای ویژهی قمار یا فحشا و مانند آنها)، یک امتیاز به شمار میآید و در شرایط موجود ایجاد یک درگاه بانکی در پلتفرمی مانند اینستاگرام یا تلگرام، بیش از آنکه به نفع آن پلتفرمها باشد، به نفع نظام بانکی ایران و شکستن تحریمها است.
بنابر این این ماده تحریم ایران بوده و خلاف عقلانیت است و این نحوه مواد را از همان اولین ویرایش تا همین آخری میتوانیم ببینیم.؛ اخیراً ماده واحدهای را دیدم که بر اساس آن تبلیغ هرگونه کالا، خدمات و آثار هنری ایرانی در بخشی از شبکهها، رسانهها، بسترها و پلتفرمها ممنوع میشود؛ در شرایط تحریمی این نحوه طرحها خلاف عقلانیت است.
این طرح بیش از آنکه بر نیازهای مخاطبان خود توجه نماید، بر مهار فضای مجازی متمرکز است و اساساً وقتی یک قانون مخاطب خود را تنها به عنوان «مطیع قانون» میشناسد و نه انسانی که باید به نیازهایش پاسخ داد، مخاطب قانون ناراضی میشود و همین امر بر میزان قانونپذیری آنها تأثیر میگذارد؛ این نارضایتی، ارزش ناشی از مهار فضای مجازی را ضایع میکند.
احساس میشود که این قانون در چارچوب مدیریت تیلوری نگاشته شده است که تاکنون در کشورهای مختلفی منجر به اعتراضات خشن شده است و در واقع، ضعف اساسی این طرح در ندیدن این حقیقت است که مخاطبان قانون انسانهاییاند که نیاز دارند و با عوامل انسانی برانگیخته میشود، نه صرفاً انسانهایی که از قانون باید اطاعت کنند؛ یک نوع قیّممآبی خاصی در طراحی این طرح نسبت به مردم دیده میشود که اساساً روحیه خوبی نیست.
رسا- نظر شما درباره خبرهای ضد و نقیض طرح صیانت و لطمه زدن این گونه اخبار به این طرح چیست؟
بدون شک اخبار ضد و نقیض، موجب التهاب روانی و اجتماعی میشود و متأسفانه درباره طرح صیانت چنین بود؛ چراکه علاوه بر اخبار، تحلیلهای ضدو نقیض هم در میان بود؛ شاید به نظر برسد که این اخبار یا تحلیلها به دلیل فقدان رسانههای قدرتمند، مطلع و مستقل بوجود آمدهاند؛ اما خود مجلس در ایجاد چنین التهابی بیتقصیر نیست.
عدم بارگذاری طرح در زمان مناسب در سایت مجلس یکی از مشکلات مربوطه بود و بنده خودم که پیگیرم مسائل مربوط به فضای مجازی هستم در مواردی با فاصله زیاد به طرح دست پیدا میکردم.
اگرچه اطلاعات غلط یا تحلیل نادرست موضوع تازهای نیست؛ اما به هر حال، امروزه فضای مجازی سرعت انتشار اخبار را بیشتر کرده است؛ به ویژه درباره موضوعی که با زندگی عموم مردم سروکار دارد و نسبت به آن حساسیت زیادی ایجاد شده، همین امر مانع این نکته میشود که این طرح بتواند به درستی پیش برود.
بخش دوم این مصاحبه به زودی منتشر می شود