۱۴ فروردين ۱۴۰۱ - ۱۹:۲۰
کد خبر: ۷۰۶۰۰۷
یادداشت؛

علل عقب بودن نظام اسلامی از حد مطلوب عدالت اجتماعی از منظر رهبر معظم انقلاب

علل عقب بودن نظام اسلامی از حد مطلوب عدالت اجتماعی از منظر رهبر معظم انقلاب
«عدالت اجتماعی؛ «فوری ترین هدف» ، «فلسفه وجودی نظام اسلامی»، «بزرگترین و مهمترین مسئولیت»، «با ارزش ترین و مهمترین چیز در نظام اسلامی» است.

گروه سیره امامین انقلاب، خبرگزاری رسا؛ «فوری ترین هدف» ، «فلسفه وجودی نظام اسلامی»، «بزرگترین و مهمترین مسئولیت»، «با ارزش ترین و مهمترین چیز در نظام اسلامی»(1) ...

اینها تعابیر رهبر معظم انقلاب در مورد «عدالت اجتماعی» است. تعابیری که شاید در مورد هیچ امر مهمّ دیگری استفاده نشده و گویای اهمیت فوق العاده این مسئله میباشد. با این اوصاف، چرا جمهوری اسلامی در استقرار عدالت اجتماعی، آنگونه که بایسته و شایسته است، به موفقیت نرسیده و از اهداف و شاخصهای مطلوبِ یک نظام اسلامی عقب است؟

رهبر حکیم انقلاب ضمن اینکه بدرستی و ضعیت فعلی عدالت اجتماعی را «به مراتب» بهتر از وضع قبل از انقلاب میدانند(2)، عواملی را به عنوان علل ضعف ما در بحث عدالت اجتماعی ذکر میفرمایند که در این نوشتار درصدد برشمردن این عوامل هستیم.

انقلابی عمل نکردن

«ما هر جا انقلابی عمل کردیم، عقب‌ماندگی نداشتیم، هر جا از انقلاب کوتاه آمدیم، یک حرکت غیر انقلابی و حرکت ناشی از کسالت و بی‌توجّهی انجام دادیم، عقب‌ماندگی به وجود آمد؛ که در درجه‌ اوّل، مسئله‌ معیشت طبقات فقیر است، ما در این زمینه عقب‌ماندگی داریم و اختلاف و شکاف طبقاتی هست.»(3)

این فرمایش رهبر معظم انقلاب از این حیث حائز اهمیت است که برخلاف این تصور که «جمهوری اسلامی» و «تفکر انقلابی» کارآمدی لازم برای برقراری عدالت را نداشته است، باید دانست که اتفاقاً فاصله گرفتن از اصول انقلاب و تفکر انقلابی و جهادی، عامل اصلی ضعف ما در زمینه عدالت است. پس نه اینچنین است که تحقق عدالت اجتماعی در نظام اسلامی ناممکن باشد(4)، و نه اینگونه است که لازم باشد برای حلّ این مشکل به سراغ تفکرهای شکست خورده شرقی و غربی برویم. بلکه کافیست همان آرمانها و تفکرات انقلابی را هرچه بیشتر در سطح نظام و جامعه پیاده نماییم.

رویکرد غلط اقتصادی در دوره آقای هاشمی رفسنجانی

رهبر معظم انقلاب در نقد رویکرد اقتصادی دولت آقای هاشمی رفسنجانی میفرمایند:

«قضیّه تعدیل وقتی‌که در دهه‌ هفتاد پیش آمد، مشکل عدالت اجتماعی در کشور ما به ‌معنای واقعی کلمه ضربه خورد، شکاف طبقاتی به وجود آمد؛ ممکن است یک فوائدی داشت امّا این ضررهای عمده را هم ما تحمّل کردیم.»(5)

اساساً تفکر نمایندگان مجلس و دولتمردان، تأثیر قابل توجهی بر وضعیت اقتصادی طبقات محروم جامعه دارد. در بسیاری از تصمیم گیریهای اقتصادی، درواقع مسئولین بین «گسترش عدالت» یا امور دیگری مانند «توسعه اقتصادی» و «آزادسازی اقتصادی» و امثال آن، مجبور به انتخاب هستند. یعنی هرچند، نه عدالت بدون رشد اقتصادی ارزشمند است و نه رشد بدون عدالت، امّا این مبنای فکری یک مسئول است که در نقاط بزنگاهی که مجبور به انتخاب بین تحقق بیشتر عدالت و یا رشد بیشتر اقتصادی میشود، تعیین کننده خواهد بود. از همین رو بسیار حائز اهمیت است که مردم در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس افرادی را برگزینند که اهتمام جدّی ای نسبت به عدالت اجتماعی داشته باشند.

اشرافیگری بعضی مسئولین

اشرافیگری مسئولین، چه از حیث تأثیرش بر تصمیم گیری آنها (که در مورد قبل به آن اشاره شد) و چه از حیث الگو بودن آنها برای جامعه، تأثیر بسزایی در عدم تحقق عدالت اجتماعی دارد. از همین روست که حضرت آیت الله خامنه ای میفرمایند:

«از جمله چیزهایى که روند حرکت به سمت عدالت را در جامعه کند مى‌کند، نمود اشرافیگرى در مسوولان بالاى کشور است.»(6)

ضعف فرهنگ عمومی

نقش آحاد مردم در تحقق عدالت اجتماعی نقشی غیرقابل انکار است. جا افتادن این فرهنگ در مردم که «ظلم نکنند و زیر بار ظلم نروند» جامعه را به سمت عدالت اجتماعی سوق خواهد داد. همچنین بدون تعارف باید گفت که بسیاری از مصادیق بی عدالتی و سوءاستفاده ها توسط خود مردم انجام میشود. یعنی اگر یک مسئول فاسدی هست که رشوه میگیرد، یکی از مردم همین جامعه هم هست که به او رشوه میدهد و به دنبال سوءاستفاده یا فساد است. از سوی دیگر، دلسوزی مردم نسبت به یکدیگری و روحیه مساوات و ایثار و انفاق داشتن نیز تأثیر جدی ای در تحقق عدالت اجتماعی دارد. در کنار این دو امر، مطالبه ی جدی عدالت اجتماعی از سوی مردم (که بخش مهمی از آن در قالب انتخاباتها محقق میشود) نیز بسیار حائز اهمیت است. فلذاست که رهبر معظم انقلاب میفرمایند:

«عدالت اجتماعی، که یک امر اجتماعی محض و مربوط به حکومت، سیاست و شیوه‌ی فرمانروایی در جامعه است، جز به برکت یک فرهنگ صحیح در اذهان یکایک مردم، تأمین شدنی نیست.»(7)

به خرج ندادن اقتدار کافی

عنصر مهم دیگری که متأسفانه در جمهوری اسلامی به قدر کافی به آن توجه نشده است، «اعمال جدی قدرت» برای تحقق عدالت اجتماعی است. البته بحمدالله چندین سال است که مبارزه خوبی با فسادهای کلان اقتصادی و رانت خواری­ها انجام میشود امّا تساهل و تسامحات عجیب و غریبی که همچنان از سوی بعضی نهادهای حاکمیتی وجود دارد، زمینه ساز فسادها و همچنین شدت یافتن اختلاف طبقاتی است. به عنوان نمونه نهادهای حاکمیتی در اخذ مالیات از ثروتمندان و مبارزه با حقوقهای نجومی آنگونه با سعه صدر برخورد میکنند که کشورهای سرمایه سالار و اقتصادهای لیبرال هم اینقدر آسانگیر نیستند!

چقدر تلخ است که مکرراً از فرارهای مالیاتی میلیاردی صاحبان سرمایه های کلان، پزشکان، مالکان خانه های خالی و ماشینهای لوکس، وُکلا و سلبریتی ها میشنویم ولی برخورد قاطعی مشاهده نمی نماییم. در حالیکه به فرموده رهبر معظم انقلاب:

«[مگر] عدالت اجتماعی را در جامعه، می‌شود با نصیحت، توصیه، التماس و خواهش به وجود آورد؟! عدالت اجتماعی، رفع تبعیض و کمک برای استقرار تساوی در قانون را مگر می‌شود بدون قدرت، در سطح داخل جامعه به یک صورت ،و در سطح جهان به صورت دیگر، به وجود آورد؟!»(8)

عوامل فوق بعضی از عوامل عدم تحقق بایسته و شایسته عدالت اجتماعی است که در فرمایشات رهبر معظم انقلاب به آنها اشاره شده است. البته عوامل دیگری چون نظام غلط بانکداری نیز وجود دارند که گردآوری همه آنها در این مجال و مقال ممکن نیست.

همچنین گفتنی است که وقتی از عقب ماندگی در عدالت اجتماعی سخن میگوییم، ملاک ما وضعیت مطلوب و تکلیفی است که از تعالیم اسلامی بدست می آید. وگرنه در این چهل و سه سال قدمهای خوبی در توجه به اقشار محروم، مناطق دورافتاده و روستاها، توسعه آموزش و بهداشت عمومی برداشته شده و به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب، وضعیت عدالت اجتماعی نسبت به قبل از انقلاب «به مراتب» بهبود یافته است. در مقایسه با نظامهای سرمایه سالار و پر از تبعیض و فسادی چون آمریکا نیز ما در تحقق بخشیدن به آرمان عدالت اجتماعی جلو هستیم. پس محک ما در سنجش وضعیت عدالت اجتماعی، آرمانهای انقلابی و اسلامی خودمان است، که در همین مسیر هم «بخش مهمّی از راه را پیش رفته­ایم»(9) هرچند هنوز به مقصد اصلی نرسیده ایم.

امّا نکته مهم اینجاست که وقتی ریشه های اصلی عدم تحقق بایسته عدالت اجتماعی را شناختیم، متوجه میشویم که اولاً مشکل از تفکر انقلابی و کارآمدی نظام جمهوری اسلامی نیست و ثانیاً رسیدن به سطح مطلوبی از عدالت اجتماعی در این کشور، حتی در عصر غیبت حضرت ولیعصر(عج)، کاملاً شدنی میباشد.

البته رسیدن به این هدف مقدّس، «بسیار کار دشواری»(10) بوده و در گرو تلاش بی وقفه مسئولین و مردم است و تنها با ایستادگی و مجاهدت است که میتوان به اهداف بلند انقلاب، علی الخصوص رفع فقر و فساد و تبعیض دست یافت. به فرموده رهبر معظم انقلاب:

«تحقق این اهداف، تدریجی است؛ چیزهایی است که باید برای آن تلاش و مجاهدت کرد و قدم به قدم پیش رفت. نظام اسلامی، یک نظام پیش‌ساخته - مثل خانه‌های پیش‌ساخته - نیست؛ نظامی است که باید آجر آجر و سنگ سنگ روی هم چید و آن را بالا برد.»(11)

محمدمرتضی دعاگوئی

 

1-برگرفته از بیانات رهبر معظم انقلاب در سخنرانیهای 10خرداد1369، 7تیر1377، 22مهر1382، 2 اسفند1392

2- برگرفته از بیانات رهبر معظم انقلاب در تاریخ 29 بهمن 1399

3- بیانات رهبر معظم انقلاب در تاریخ 29 بهمن 1399

4- «اینها را که بعضی می‌بینند، می‌گویند: مگر می‌شود در کشور عدالت اجتماعی را مستقر کرد؟! من عرض می‌کنم: بله؛ همه‌ی آرمانهای این ملت و انقلاب - از جمله عدالت اجتماعی - را می‌شود با پشتیبانی این مردم مؤمن و غیور - که مثل کوه ایستاده‌اند - به نتیجه رساند.» (بیانات رهبر معظم انقلاب در تاریخ 19آبان1385)

5- بیانات رهبر معظم انقلاب در تاریخ 2خرداد1397

6- بیانات رهبر معظم انقلاب در تاریخ 5شهریور1380

7- بیانات رهبر معظم انقلاب در تاریخ 19تیر1374

8- بیانات رهبر معظم انقلاب در تاریخ 19آذر1375

9- بیانات رهبر معظم انقلاب در تاریخ 24بهمن1382

10- بیانات رهبر معظم انقلاب در تاریخ 15بهمن1389

11- بیانات رهبر معظم انقلاب در تاریخ 22اسفند1379

ارسال نظرات