جنگ امروز جنگ ترکیبی و وظیفه سپاه دفاع ترکیبی است
اشاره: یک معیار سنجش وضعیّت برای هر سازمان و مجموعهای این است که موفّقیّتهای آن مجموعه را با ناکامیهایش بسنجیم و مقایسه کنیم و رهبر معظم انقلاب به عنوان یک فقیه و شخص عادل تصریح میکند که «به نظر بنده سپاه یکی از پرافتخارترین مجموعهها است؛ در این محاسبه، با این ملاک، با این معیار که موفّقیّتها و کامیابیهایش بیشتر بوده است تا ناکامیهایش؛ با این معیار، سپاه خیلی پرافتخار است».
به مناسبت سالروز تشکیل سپاه پاسداران، خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا با حجت الاسلام علی سعیدی شاهرودی، رئیس دفتر عقیدتی سیاسی فرماندهی کل قوا به گفتوگو پرداخته و وضعیت سپاه پاسداران را بررسی کرده است.
رسا ـ عامل ثبات و بالندگی سپاه از دیدگاه شما چیست و با توجه به اینکه شما از ابتدای تشکیل سپاه در این نهاد حضور داشتید و در جریان امور بودید، سؤالم این است چگونه شد برخی از مؤسسین سپاه راهشان جدا شد اما نتوانستند مسیر سپاه را منحرف کنند؟
سپاه پاسداران یک معجزهای در انقلاب اسلامی بود و البته خود انقلاب اسلامی نیز یک معجزهای در جهان به شمار میرود. نحوه پدیداری، رشد و تکامل سپاه پاسداران خودش معجزهای است و این آیه که می فرماید «اصلها ثابت و فرعها فی السماء» یکی از مصادیقش سپاه است که امروز تمام جهانیان از میوههای شیرین آن استفاده میکنند و انقلاب اسلامی تیز از آن بهرهمند است.
اما چند عامل در ثبات و پایداری و رشد و بالندگی سپاه مؤثر بود. یکی اینکه مجموعه نیروهایی که به این نهاد انقلابی پیوستند، از استحکام و اتقان ذهنی و اندیشهای برخوردار بودند؛ مانند بدنی که نیروهای قوی درونش وجود دارد و آن را پالایش میکند و زمینه رشد و بالندگی را در آن فراهم میآورد، سیستم گزینش سپاه نیز اینگونه بود چه قبل از انحلال گزینش ها و چه بعد از آن. در آن زمان نقش بنده نیروی انسانی بود و از سوی شهید محلاتی و مرحوم حاجآقای فاکر مسئولیت هدایت، ساماندهی و آموزش گزینش را عهده دار بودم و میدانم این عناصری که امروز در صدر سپاه قرار گرفته اند، حاصل همان گزینشهای محکم است.
دومین عامل، قدرت رهبری و مدیریتی بود که روی این مجموعه اعمال میشد هم از سوی حضرت امام و هم از سوی رهبر معظم انقلاب، نسبت به ارتش و هم نسبت به سپاه. مدیریت این دو بزرگوار یک مدیریت هوشمندانه بود و حضرت امام جملات سنگینی در تعریف از سپاه دارند همانند این جمله که فرمودند «اگر سپاه نبود، کشور هم نبود». در جایجای تاریخ هدایت گری رهبری باعث رشد سپاه شده است. رهبری دو تعبیر «پیش برندگی و پیش روندگی» را به عنوان راهبرد سپاه بیان کردند که یعنی هم خودش پیش برود و ماهیت دینامیکی داشته باشد و هم بتواند پیش ببرد و کشور را به سمت اهداف حرکت دهد.
عامل سوم، نقش روحانیت در مجموعه سپاه بود که یکی دیگر از تدابیر هوشمندانه امام تعبیه نهاد نمایندگی ولی فقیه در سپاه میباشد. چهرههای بسیار ارزشمند و با صلابتی همچون آیتالله طاهری خرمآبادی، شهید محلاتی و مرحوم آقای فاکر نقش بسیار مفیدی در استقرار خط ولی فقیه در سپاه داشتند. اینکه امروز سپاه در خط ولی فقیه قرار دارد و نیروهایی هستند که به دنبال پیشبرد اهداف انقلاب اند، ماحصل تلاشهای بزرگانی است که در ولایت مدار شدن پاسداران تلاش کردند.
رسا ـ مشخصا سؤال بنده این است که چگونه سپاه با وجود افراد منحرفی که جزء تشکیل دهنده آن هم بودند، توانست در مسیر رهبری قرار بگیرد؟
این احتمالات در همه نهادها میرفت که افراد منحرفی در آنها وارد شوند و ما شاهد اعوجاجات و انحرافات در افراد مختلفی در نهادهای مختلف بودیم. سپاه نیز با خطراتی مواجه بود و به عنوان نمونه، افراد پرخطری مانند مهدی هاشمی در این نهاد خودشان را جا کرده بودند که اگر شناسایی و حذف نمیشدند، قطعا سپاه را از جاده اصلی خارج میکردند؛ البته گفتنی است که نه فقط در سپاه بلکه در بسیاری از نهادهای انقلابی و ساختار کشور افراد معاند و منحرفی وارد شدند و در سپاه نیز برخی تعمداً و از روی غرض وارد سپاه شده بودند تا نهاد را منحرف کنند و عدهای نیز به علت ساده لوحی و بی بصیرتی از سوی اطرافیان منحرف شدند.
شخصیتهای بزرگی همچون آیت الله طالقانی را ما میدیدیم که اطرافیان او سعی داشتند روی او تأثیر بگذارند و یا در مورد منتظری ما به وضوح دیدیم که عدهای او را منحرف کردند و موفق هم شدند یا نهضت آزادی و جبهه ملی نیز به این دام افتادند و سایر نهادها نیز از همچین افرادی خالی نبودند. دشمن هدفش نفوذ و تغییر روند بود که در سپاه نیز این هدف را دنبال میکرد. در عصر پیغمبر و اوایل اسلام نیز ما این را داشتیم که عدهای با غرض وارد شدند تا انحراف ایجاد کنند. عدهای هم به علت بی بصیرتی تحت تأثیر عوامل مادی و جاذبههای دنیایی قرار گرفتند و منحرف شدند.
آقای لاهوتی که از سوی امام مؤمور به تشکیل سپاه بود جزء افرادی است که از ناحیه فرزندانش برای او انحراف ایجاد شد و چون عوامل فتنه را نمیشناخت، از دایره انقلاب خارج شد؛ همچنین عناصری مانند مهدی هاشمی و باندی که تشکیل داده بود در سپاه قم نفوذ کرده بودند و مطامع خود را دنبال میکردند. همین که این چنین افرادی از سپاه خارج و حذف شدند، نشان از پالایش شدن سپاه و صحیح بودن مسیر این نهاد دارد و البته حضرت امام در هدایت این نهاد نقش بسیار مهمی داشتند.
به علت وجود نقش محوری سپاه پاسداران در انقلاب بسیاری از تشکل ها و نهادها سعی داشتند خود را وارد سپاه کنند و حضرت امام با هوشمندی بسیار بالا فرمود کسانی که میخواهند وارد احزاب یا تشکلهای دیگر شوند، باید سپاه را ترک کنند و یا اگر افرادی از تشکلها و احزاب میخواهند وارد سپاه شوند، باید از آن تشکل و سازمان استعفا دهند. در نتیجه افرادی که به این نهاد وارد شدند، از همه سازمانها و احزاب دیگر جدا شدند حتی کسانی که از سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به سپاه وارد شدند، آنجا را رها کرده و به کسوت پاسداری درآمدند.
رسا ـ فرمودید که نهاد نمایندگی ولایت فقیه از ابتکارات امام بود؛ این نهاد را تاکنون چگونه ارزیابی میکنید و وظایفش چیست؟
یکی از ابعاد این نهاد، حضور نمایندگان شخص امام بودند به عنوان نمونه آقای فاکر، یک چهره خط شناس بود که در تشخیص دادن خطوط سیاسی و اندیشههای سیاسی بسیار مهارت داشت و جریانات را می شناخت؛ یا آقای طاهری خرمآبادی همین وضعیت را داشت مرحوم شهید محلاتی نیز این چنین بود. من چون با این بزرگواران در رفت و آمد بودم این را خوب میدانم که این بزرگواران از خطوط سیاسی آگاهی کامل داشتند.
من به مدت ۹ سال رئیس سازمان حفاظت اطلاعات سپاه بودم؛ از سال ۶۲ تا ۷۱. این نکته را باید بگویم که حفاظت اطلاعات سپاه بسیار مؤثر بود. این نهادی درونی است و با اعوجاجان و انحرافات و نفوذیهای درونی برخورد میکند اما وظیفه اصلی روی دوش نمایندگان ولی فقیه قرار داشت. رفته رفته این نمایندگان ساختاری تشکیل دادند که در جای جای سپاه نمایندگانی حاضر باشند و به طور کلی، سه مأموریت کلی بر دوش نمایندگان ولی فقیه در سپاه قرار گرفته است و یکی از آنها آموزش عقیدتی بود.
این آموزش زیربنای وجود انسان است و از اهمیت بالایی برخوردار است. یکی دیگر از وظایف، بحث هدایت سیاسی افراد بود که بتواند نیروها را در مسیر ولی فقیه نگه دارد و جریانات انحرافی را نشان دهد و خط صحیح را ارائه کند. یکی دیگر بحث تبلیغات دینی است که در مقابل پروپاگاندا باید بایستند و پاسداران را مکتبی تربیت کنند. مجموعه مأموریتهایی که نمایندگان ولی فقیه داشتند، حفظ بنیه فکری نیروها است و خود دفاع مقدس نیز به این کار کمک کرد. در جبههها معنویت گرایی به اوج خود رسید، اخلاق به اوج رسید و روحانیون در صحنههای دفاع مقدس در کنار بسیجیها و رزمندهها حاضر و به تربیت رزمندگان و تبلیغ دین مشغول بودند.
البته وظیفه روحانیان در جبههها فقط تبلیغ نبود بلکه ما روحانیونی را در کسوت فرماندهی داریم همچون شهید ردانی پور. قشر روحانیت نسبت به سایر اقشار شهدای بیشتری را تقدیم کرده و تاریخ شهادت میدهد که روحانیون در جبهه هم تبلیغ میکردند و هم میجنگیدند. افراد بزرگی همچون شهدای محراب و سایر روحانیون و بزرگان در زمان عملیات و غیر عملیات در جبههها حاضر میشدند و بُعد اندیشه رزمندگان را تقویت میکردند.
رسا ـ نظر شما برای پیشرفت سپاه چیست؟
نقش بنده سیاستگذاری، نظارت و هماهنگی بین سازمانهای عقیدتی سیاسی و نهاد نمایندگی ولی فقیه است. این را ما باید بدانیم که سپاه یک نیروی صرفاً نظامی نیست بلکه سپاه، رسالت پاسداری از انقلاب را دارا است در همه زمینهها؛ این پاسداری ممکن است در بخش سختافزاری باشد، ممکن است در بخش نیمه سخت و یا نرم افزاری باشد که جمهوری اسلامی را تهدید میکند و سپاه باید در همه عرصه ها از انقلاب پاسداری کند.
امروز که جنگ دشمن جنگ ترکیبی است و در همه عرصهها به ما حمله کرده است، سپاه به عنوان نهادی که باید از انقلاب پاسداری کند، وظیفه اش این است که در همه عرصههای جنگی آماده باشد و در ابعاد مختلف به رشد و بالندگی برسد. به حمدالله چنین رشدی را ما شاهد هستیم و همانطور که اشاره کردید، سپاه در همه ابعاد از سوی دشمنان داخلی و خارجی تهدید میشود و آمریکا، سپاه را به عنوان یک تشکل تروریستی معرفی میکند و این کار به خاطر ایستادگیهای سپاه در مقابل آمریکا در منطقه است.