۲۸ تير ۱۴۰۱ - ۱۵:۱۷
کد خبر: ۷۱۴۶۹۶

شماره ۸۱ فصلنامه علمی «پژوهش‌های مشاوره» منتشر شد

شماره ۸۱ فصلنامه علمی «پژوهش‌های مشاوره» منتشر شد
هشتاد و یکمین فصلنامه علمی «پژوهش‌های مشاوره» با ۱۲ مقاله منتشر شد.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، هشتاد و یکمین فصلنامه علمی «پژوهش های مشاوره» به صاحب امتیازی انجمن مشاوره ایران با مدیرمسئول کیومرث فرحبخش و سردبیری معصومه اسمعیلی منتشر شد.

این دو فصلنامه در 12 مقاله و 331 صفحه منتشر شده و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات به شرح زیر است:

استعاره های جوانان ایرانی از ازدواج مبتنی بر نظریه استعاره شناختی

کوثر دهدست

چکیده: ه به هدف مطالعه و دست یابی به تجارب زیسته‌ی افراد، از روش پدیدار شناسی استفاده کردیم. جامعه مورد مطالعه جوانان متأهل و مجردی بودند که در این زمینه تمایل به مصاحبه داشته و بر اساس اصل نمونه‌گیری نظری و اشباع داده‌ها با 13 نفر مصاحبه‌ها صورت گرفت. یافته ها: این بررسی چگونگی برداشت و درک جوانان ایرانی از مفهوم ازدواج را اینگونه نشان داد که ماهیت ازدواج، یک راه و مسیر هدفدار است که توسط همسران قابلیت ساخته و خلق شدن آن وجود دارد. وجود مبدأ، مقصد، هدفمندی، راهرو انسانی و حرکت و در نهایت ملزومات طی گذار سالم و موفق این راه به سمت مقصد، برای تبیین "راه" به مثابه مستعار منه "ازدواج" به خوبی دیده می‌شود. نتیجه‌گیری: یافته‌ها بیانگر آنند در این زمینه باید به رویکرد مشاوره تربیتی- آموزشی متوسل شد که هم زمان علاوه بر هدفمندی و مقصد حرکت زوجین در ازدواج، اهداف آنها در زندگی را در زمینه تغییرات ارزشی و معنایی ایجاد شده در اجتماع و گفتمان‌های دربرگیرنده همسران حول مفهوم ازدواج و زندگی مشترک نیز بررسی کند.

 

شناسایی مؤلفه های گرایش به مصرف سیگار در جوانان از دیدگاه متخصصان؛ یک تحلیل کیفی

یوسف حبیبی، آتوسا کلانتر هرمزی، کیومرث فرحبخش، حسین سلیمی بجستانی، محمد عسگری

چکیده: هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه¬های گرایش¬به مصرف¬سیگار در جوانان از نگاه متخصصان حوزه اعتیاد و سیگار بود. روش : در این مطالعه از رویکرد کیفی و شیوه تحلیل مضمون استفاده گردید. شرکت¬کنندگان شامل متخصصان حوزه اعتیاد و سیگار (درمانگران، پژوهشگران، اساتید و مدرسان) در سال 1399 بودند که با استفاده از روش نمونه¬گیری هدف¬مند گزینش شدند. نمونه¬گیری با استفاده از ابزار مصاحبه (نیمه¬ساختار یافته) به¬منظور دریافت داده¬ها تا مرحله اشباع¬نظری ادامه پیدا کرده و در ادامه اطلاعات جمع¬آوری شده با روش کدگذاری (فرعی و اصلی) تحلیل شدند. یافته¬ ها : تحلیل یافته¬ها منجر به استخراج 85 مفهوم¬ اولیه، 37 مقوله¬فرعی و 15 مقوله¬¬اصلی گردید که بر اساس آن، مقولات اصلی گرایش¬به سیگار در جوانان عبارت ¬بودند از: 1. نقش مؤثر خویشاوندان در مصرف 2. جو نا کارآمد خانواده مستعدکننده مصرف 3. انگیزه ¬بخشی گروه¬های همتا در مصرف 4. سر نخ¬ دهی رسانه در مصرف ¬سیگار 5. تأثیر پذیری از شخصیت¬های مشهور 6. تسهیل¬گری جامعه در مصرف 7. شرایط مساعد مکان¬ تفریح¬عمومی برای مصرف 8. دسترسی آسان به سیگار  9. تحریف¬شناختی از سیگار 10. علل روان¬شناختی نا کارآمد 11. واکنش معکوس به بازدارنده¬های سطحی در مصرف 12. ضعف مهارت¬های¬¬انطباقی 13. تلقی جذابیت¬رفتاری 14. سطحی¬نگری رسانه¬ها در مورد آسیب¬های مصرف 15. مصرف تفننی. در نهایت ترکیب مقولات اصلی منجر به استخراج دو مضمون هسته¬ای از جمله مؤلفه¬های میان¬فردی¬برون¬فردی و مؤلفه¬های درون¬فردی گرایش به سیگار در جوانان گردید. نتیجه¬ گیری : پژوهش حاضر نشان داد که جوانان متأثر از عوامل میان¬ فردی برون¬فردی هم¬چون رسانه¬¬، خانواده، جامعه و جو همتایان با علایق مشترک و یا ابعاد درون¬فردی مثل ناراحتی¬های روان¬شناختی، تأثیرپذیری¬ از شخصیت¬های¬مشهور فیلم¬ و یا ضعف¬های مهارتی، بیشتر احتمال دارد تا به سمت مصرف¬سیگار و ادامه آن گرایش پیدا کنند.

 

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب و خودکارامدی کودکان: یک مطالعه آزمایشی تک موردی

سمیه نکوئی، ذبیح اله عباسپور، امین کرایی

چکیده: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب و خودکارامدی کودکان بود. روش: جامعه‌ی آماری پژوهش کودکان مضطرب 11-8 ساله‌ی شهر اهواز بود. نمونه‌ی پژوهش شامل 3 کودک مضطرب بودند که با فراخوان در گروه‌های مدارس و مراکز مشاور‏ه‌ی شهر اهواز و با توجه به نقطه‌ی برش پرسش‏نامه‌ی تشخیص اختلالات مرتبط با اضطراب کودکان (بیرماهر و همکاران، 1999) و مصاحبه با روش نمونه‏گیری هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش از طرح پژوهشی تک موردی با خط پایه ناهمزمان استفاده شد. پروتکل درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد طی جلسه اجرا شد. داده‌ها در سه مرحله خط پایه، در فرایند درمان و یک ماه پس از درمان جمع‏آوری شدند و به روش شاخص تغییر پایا، درصد بهبودی و ترسیم دیداری تحلیل شدند. یافته‏ها: نتایج نشان داد که آزمودنی‏ها در مرحله درمان در متغیر اضطراب (96/30 درصد) و در متغیر خودکارامدی (13/28 درصد) و در مرحله پیگیری در متغیر اضطراب (44/38 درصد) و در متغیر خودکارامدی (25/32 درصد) بهبود پیدا کردند. همچنین شاخص تغییر پایای هر دو متغیر در مرحله پس از درمان و پیگیری معنادار (1.96z= و سطح معناداری 05/0) بود. نتیجه‏گیری: بنابراین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با آفزایش انعطاف‏پذیری روان‏شناختی و کاهش دادن واکنش‌های ناکارآمد باعث کاهش اضطراب و افزایش خودکارآمدی کودکان مضطرب می‌شود

 

مقایسه اثربخشی روش‌های تحلیل رفتار متقابل و ایماگوتراپی بر بهبود مهارت‌های ارتباطی، حل تعارض و حساسیت به طرد زوجین شهرستان مسجد سلیمان

معصومه جلیلی، زهرا افتخارصعادی، رضا پاشا، پرویز عسگری، فریبا حافظی

چکیده: هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی روش‌های تحلیل رفتار متقابل و ایماگوتراپی بر بهبود مهارت‌های ارتباطی، حل تعارض و حساسیت به طرد زوجین شهرستان مسجد سلیمان بود. روش پژوهش: روش این پژوهش آزمایشی، با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل و پیگری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوجین مراجعه‌کننده به مراکز مشاوره مسجد سلیمان در سال 1398 بود. از بین جامعه آماری ابتدا به روش نمونه‌گیری تصادفی 4 مرکز مشاوره انتخاب، و در ادامه تعداد 20 زوج (40 نفر) از این مراکز به روش تصادفی در قالب سه گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند (10زوج برای هر گروه). گروه‌های آزمایش به مدت 10 جلسه یک ساعت و نیمه تحت آموزش قرار گرفتند، اما گروه کنترل آموزشی را دریافت نکردند. به منظور جمع‌آوری داده‌های پژوهش از پرسشنامه مهارت‌های ارتباطی کویین دام، پرسشنامه استاندارد حساسیت به طرد (RSQ) و پرسشنامه تعارض زناشویی (MCQ)استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده‌های پژوهش از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر چند متغیره استفاده شد. یافته‌های پژوهش: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل یافته‌های پژوهش نشان داد که روش تحلیل رفتار متقابل و ایماگوتراپی هر دو بر متغیرهای مهارت‌های ارتباطی، حل تعارض و حساسیت به طرد زوجین اثر داشته است (P<0/05). نتیجه‌گیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که روش‌های تحلیل رفتار متقابل و ایماگوتراپی در بهبود مهارت‌های ارتباطی، حل تعارض و حساسیت به طرد زوجین موثر است، با این حال روش تحلیل رفتار متقابل نسبت به ایماگوتراپی دارای اثربخشی بیشتری بود.

 

مقایسه اثربخشی خانواده درمانی بوئنی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر دشواری در تنظیم هیجان مادران تک فرزند

فرحناز کرانیان، مختار عارفی، حسن امیری

چکیده: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی خانواده درمانی بوئنی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر دشواری در تنظیم هیجان مادران تک فرزند انجام گرفت. روش: این پژوهش توصیفی از نوع نیمه تجربی و طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مادران تک فرزند پیش دبستانی مهدکودک‌های کرمانشاه در سال 1399 بودند. تعداد 45 نفر به روش در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه، به تعداد برابر 15 نفر گمارده شدند. داده‌ها در مراحل پیش آزمون-پس آزمون با مقیاس دشواری در تنظیم هیجان (گروتز و رومر، 2004) گردآوری شد. اعضای دو گروه آزمایش پس از اجرای پیش آزمون بطور جداگانه در هشت جلسه هفتگی 5/1 ساعته خانواده درمانی بوئنی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد شرکت کردند. برای تجزیه و تحلیل داده‏ها از آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد اثر خانواده درمانی بوئنی و اثر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر دشواری در تنظیم هیجان در افراد معنادار است (05/0 >P). همچنین، تفاوت در دو درمان برای ابعاد عدم پذیرش هیجانی، دشواری در انجام رفتار، دشواری در کنترل تکانه، فقدان آگاهی هیجانی، دسترسی محدود و عدم وضوح به ترتیب میزان آماره F؛ 771/4، 461/4، 524/3، 399/3 و 720/5 معنادار بود (05/0 > P). نتایج آزمون بونفرونی نشان داد با توجه به اندازه تفاضل‌ها، اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در هم سنجی با مداخله دیگر بر دشواری در تنظیم هیجان و مولفه‌های مربوط به آن بیشتر بود (05/0 >P). نتیجه‌گیری: روان‌شناسان، در هنگام مواجه با مشکلات تعامل مادر و فرزند، مادر را از نظر سطح تنظیم شناختی هیجان و سایر متغیرهای روان‌شناختی موثر بر تنظیم هیجان ارزیابی و روش‌های درمانی موثر را در صورت وجود مشکل به کار گیرند.

 

ارائه مدل ساختاری پیش‌بینی بهزیستی روان‌شناختی بر اساس عملکرد خانواده، خوش بینی و تاب آوری با میانجیگری کفایت اجتماعی و خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان

سیما لطف نژادافشار، رضا خاکپور، فریده دوکانه ای فرد

چکیده: هدف از این مطالعه ارائه مدل ساختاری پیش‌بینی بهزیستی روان‌شناختی براساس عملکرد خانواده، خوش‌بینی و تاب آوری با میانجیگری کفایت اجتماعی و خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی با مدل معادلات ساختاری بود. از جامعه دانشجویان پردیس علامه طباطبایی ارومیه (ویژه خواهران) و پردیس شهید رجایی ارومیه (ویژه برادران) با روش نمونه‌گیری در دسترس، 250 نفر انتخاب و پرسشنامه‌های بهزیستی روان‌شناختی (ریف، 1989)، عملکرد خانواده مک مستر (اپستاین و همکاران، 1990)، خوش‌بینی (جهت‌گیری زندگی) (شییر و کارور، 1985)، تاب آوری (کونور و دیویدسون، 2003)، کفایت اجتماعی (فلنر، 1990) و خودکارآمدی تحصیلی (پاتریک و همکاران، 1997) را تکمیل کردند. یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد که مدل ساختاری با داده‌های گردآوری شده برازش قابل قبول دارد. تاب آوری و خوش‌بینی و کفایت اجتماعی و خودکارآمدی تحصیلی به صورت مثبت و معنادار و عملکرد خانواده به صورت منفی و معنادار (01/0>p) بهزیستی روان شناختی را پیش‌بینی می‌کردند. کفایت اجتماعی و خودکارآمدی تحصیلی به صورت مثبت و معنادار (01/0>p) رابطه بین تاب‌آوری و خوش‌بینی و به صورت منفی و معنادار (01/0>p) رابطه بین عملکرد خانواده و بهزیستی روان شناختی را میانجیگری می‌کرد. نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج می‌توان گفت برنامه آموزشی سرزندگی تحصیلی می‌تواند راهکار اجرایی مناسبی جهت افزایش خودکارآمدی تحصیلی، بهزیستی روان‌شناختی، خوش بینی، تاب آوری و کفایت اجتماعی دانشجویان باشد.

 

 مقایسه ابعاد صمیمیت، تعهد، و رضایت زناشویی در زوجین با و بدون تجربه مشاوره قبل از ازدواج

فریبا طبخی، هاجر فلاح زاده، ندا نظربلند

چکیده: پژوهش حاضر با هدف مقایسه ابعاد صمیمیت، تعهد، و رضایت زناشویی در زوجین با و بدون تجربه مشاوره قبل از ازدواج انجام شد. روش: این پژوهش توصیفی از نوع علی _ مقایسه‌ای، و جامعه آماری شامل زوج‌هایی می‌شود که تجربه مشاوره قبل از ازدواج داشته و گروه دیگر این تجربه را نداشتند، و در سال 1398-1397 در شهر تهران سکونت داشتند. نمونه پژوهش شامل دو گروه از زوجین بود که با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند 30 زوج (60 نفر) که تجربه مشاوره قبل از ازدواج داشته‌اند را از مراکز مشاوره بیدار و نیک‌روان جمع‌آوری کرده و 30 زوج (60 نفر) که تجربه مشاوره قبل از ازدواج نداشته‌اند را از دانشگاه‌ها و سرا‌های محله انتخاب شدند در مجموع 60 زوج در نظر گرفته شد. به سه پرسشنامه صمیمیت (باگاروزی، 2001)، تعهد (آدامز و جونز، 1997) و رضایت زناشویی (انریچ، اولسون و همکاران، 1989) پاسخ دادند. اطلاعات جمع‌آوری شده به وسیله شاخص‌های آمار توصیفی و همچنین روش‌ تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‏ها: یافته‌ها نشان داد که بین دو گروه، از بین ابعاد صمیمیت زناشویی در بعد صمیمیت روان‌شناختی تفاوت معنی‌داری دارد و مقایسه ابعاد تعهد زناشویی در دو گروه پژوهش نشان داد که در بعد تعهد شخصی تفاوت معنادار وجود دارد. در رابطه با مقایسه ابعاد رضایت زناشویی نتایج نشان داد که گروه مشاوره رفته در کودکان و فرزند پروری به صورت معناداری میانگین بالاتری از گروه مشاوره نرفته کسب کرده‌اند. نتیجه‏گیری: در برنامه‌های مشاوره پیش از ازدواج نیاز است آموزش‌‌ها و مداخله‌های لازم در جهت ارتقاء صمیمیت، تعهد و رضایت زناشویی در نظر گرفته شود.

 

مقایسه نگرش و گرایش به ارتباط قبل از ازدواج، باورهای غیرمنطقی و خود بازداری در دانشجویان دختر و پسر

سجاد شیخ، ابوالقاسم خوش کنش، تقی پورابراهیم، مژگان پوردل

چکیده:  پژوهش حاضر با هدف مقایسه نگرش و گرایش به ارتباط قبل از ازدواج و باورهای غیرمنطقی با خود بازداری در دانشجویان دختر و پسر انجام گرفت. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع علی _ مقایسه‌ای بود. جامعه‌ی آماری تمامی دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی در سال 1394-1393 تشکیل می‌دادند که از بین آنها 365 نفر (170 پسر و 195 دختر) به روش نمونه‌گیری طبقه‌ای تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه‌های باورهای غیر منطقی (جونز، 1980)، پرسشنامه نگرش و گرایش به ارتباط قبل از ازدواج (کردلو، 1380) و پرسشنامه خودبازداری (وینبرگر و شوارتز، 1990) پاسخ دادند. یافته‌ها: تجزیه و تحلیل داده‏ها از طریق آزمون t مستقل نشان داد که بین نگرش و گرایش به ارتباط قبل از ازدواج، باورهای غیر منطقی و خودبازداری در دانشجویان دختر و پسر تفاوت معناداری وجود دارد (58/2>t و 01/0>p). نتیجه‌گیری: نتایج یافته‌ها بیانگر این بود که جنسیت عاملی تاثیرگذار بر نگرش و گرایش به ارتباط قبل از ازدواج، باورهای غیرمنطقی و خودبازداری می‌باشد به طوری که پسران نگرش و گرایش به ارتباط قبل از ازدواج بیشتر، باورهای غیرمنطقی و خودبازداری کمتری داشتند.

 

اثربخشی زوجدرمانی تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحوارهدرمانی بر انعطافپذیریشناختی و تنظیمشناختی هیجان در زوجین متقاضی طلاق

سمیه محمدی تیله نویی، محمدعلی رحمانی، شهره قربان شیرودی

چکیده:  بروز اختلافات زناشویی، مولفه‌های روان‌شناختی و هیجانی را با آسیب جدی مواجه می‌سازد، پژوهش حاضر به‌منظور تعیین اثربخشی زوج‌درمانی تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرح‌واره‌درمانی بر انعطاف‌پذیری‌شناختی و تنظیم‌شناختی‌ هیجان در زوجین متقاضی طلاق انجام شد. روش‌: شبه‌آزمایشی با طرح (پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه کنترل) بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین متقاضی طلاق ارجاع شده از دادگستری شهرستان بهشهر به مراکز مشاوره طرف قرارداد طرح کاهش طلاق در 6 ماهه دوم سال 1398 بود. در این کارآزمایی بالینی 32 نفر (16 زوج متقاضی طلاق) با روش نمونه‌گیری دردسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه 16 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش پروتکل زوج‌درمانی تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرح‌واره‌درمانی (لیو و مک‌کی، 2012) را در 14 جلسه 90 دقیقه‌ای به‌صورت گروهی تحت آموزش قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش، شامل پرسشنامه‌های انعطاف‌پذیری‎شناختی دنیس و وندروال (۲۰۱۰) و تنظیم‌شناختی ‌هیجان گارنفسکی و همکاران (2001) بود. داده‌ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شد. یافته‌ها: نتایج نشان داد زوج‌درمانی تلفیقی مبتنی‌ بر پذیرش و تعهد و طرح‌واره‌درمانی بر بهبود انعطاف‌پذیری‌شناختی و تنظیم‌شناختی‌هیجان در زوجین متقاضی طلاق در مرحله پس‌آزمون موثر است (05/0< P). همچنین زوج‌درمانی تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره‌درمانی بر بهبود مولفه‌های اجتناب از تجارب هیجانی، کنترل بر روی زندگی، راهبرد سازش‌یافته و راهبرد سازش نایافته زوجین متقاضی طلاق موثر است05/0< P).  نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‎های این پژوهش می‌توان از طریق زوج‌درمانی تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرح‌واره‌درمانی به شیوه گروهی به افزایش انعطاف‌پذیری‌شناختی و تنظیم‌شناختی‌هیجان در زوجین متقاضی طلاق کمک نمود.

 

بررسی نقش واسطه‌ای بحران هویت و انسجام خانواده در تعیین رابطه مشارکت در شبکه‌های اجتماعی با نگرانی از تصویر بدنی در میان دانش‌آموزان

فاطمه نعمتی، حسن بلند، علی صیادی

چکیده:  پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه‌ای بحران‌هویت و انسجام خانواده در تعیین رابطه مشارکت در شبکه‌های اجتماعی با نگرانی از تصویر ‌بدنی در میان دانش‌آموزان صورت گرفته است. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مدارس دولتی متوسطه اول شهر رشت در سال تحصیلی 99-98 است. شرکت‌کنندگان با روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای چند مرحله‌ای انتخاب شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه‌های مجازورزی شبکه‌ای (بلند، 1399)، بحران هویت (احمدی، 1376)، انسجام خانواده (سامانی، 1381) و نگرانی از تصویر‌بدنی (لیتلتون و همکاران، 2005) استفاده شد. پرسشنامه‌ها به صورت آنلاین در اختیار دانش‌آموزان قرار گرفت و تعداد 674 نفر به آن پاسخ دادند که در نهایت 497 پرسشنامه مورد تحلیل آماری قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از روش تحلیل مسیر استفاده شده است. یافته‌ها: نتایج نشان داد مشارکت در شبکه‌های اجتماعی بر نگرانی از تصویر بدن (41/0- =β و 001/0 >P)، انسجام خانواده (25/0- =β و 001/0 >P) و بحران هویت (16/0- =β و 001/0 >P) اثر مستقیم دارد. بحران هویت به طور مستقیم و معناداری نگرانی از تصویر بدنی را پیش‏بینی می‌کند (13/0- =β و 001/0 >P). انسجام خانواده به طور مستقیم و معناداری نگرانی از تصویر بدنی را پیش‏بینی می‌کند (17/0- =β و 001/0 >P). همچنین مشارکت در شبکه‌های اجتماعی با میانجیگری بحران هویت بر نگرانی از تصویر بدنی اثر غیر مستقیم (06/0=β و 001/0 >P) دارد. اما اثر غیر مستقیم متغیر واسطه‌ای انسجام خانواده در رابطه مشارکت در شبکه‌های اجتماعی و نگرانی از تصویر بدنی از نظر آماری معنادار نیست. نتیجه‌گیری: بنابراین، اصلاح میزان و شیوه استفاده نوجوانان از شبکه‌های اجتماعی و برگزاری جلسات آموزشی جهت تسهیل گذار از مرحله بلوغ و پیشگیری از بحران هویت دارای اهمیت است تا زمینه کاهش نارضایتی از تصویر بدن و ارتقاء سلامت‌روانی نوجوانان فراهم گردد.

 

بررسی نقش میانجی‌ خودارزیابی بنیادین در ارتباط بین شخصیت و انطباق‌پذیری مسیرشغلی

شیوا شریفی، احمد صادقی

چکیده: هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی‌ خودارزیابی بنیادین در ارتباط بین شخصیت و انطباق‌پذیری مسیر شغلی بر دانشجویان دو سال آخر مقطع کارشناسی دانشگاه اصفهان بود. روش: روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بوده که به روش معادلات ساختاری، تحلیل و مدل‌سازی شد. جامعه‌ی آماری، دانشجویان مشغول به تحصیل در دو سال آخر دوره کارشناسی دانشگاه اصفهان، در سال تحصیلی 97-96 بودند. از این جامعه نمونه‌ای401 نفری به روش نمونه‌گیری طبقه‌ای تصادفی متناسب با جنسیت و شاخه تحصیلی مورد بررسی قرار گرفتند. ابزارهای گردآوری داده‌ها شامل مقیاس‌های انطباق‌پذیری مسیرشغلی ساویکاس و پورفیلی (2012)، خودارزیابی بنیادین جاج و دورهام (2003) و پرسشنامه‌ی پنج عاملی بزرگ شخصیت مک کری و کاستا (2004) بود. یافته‌ها: نتایج نشان داد که خودارزیابی بنیادین در رابطه‌ی وجدان‌گرایی (001/0 p ) و برونگرایی (001/0 p ) با انطباق‌پذیری مسیر شغلی، میانجی نسبی محسوب می‌شد؛ درحالیکه ارتباط انطباق‌پذیری مسیر شغلی با تجربه‌گرایی‌ (05/0 p ) و روان‌رنجوری (001/0 p )، غیرمستقیم و با توافق‌پذیری (02/0 p ) مستقیم بود و خودارزیابی بنیادین در این سه ارتباط نقش میانجی‌ برعهده نداشت. نتیجه‌گیری: نتایج پژوهش حاضر، تأییدی بر اهمیت نقش برونگرایی، وجدان‌گرایی و سازه‌ی خودارزیابی بنیادین بر افزایش سطح انطباق‌پذیری مسیر شغلی دانشجویان نزدیک به فراغت از تحصیل می‌باشد؛ در همین راستا، به نظر می‌رسد طراحی برنامه‌هایی به منظور افزایش خودارزیابی بنیادین افرادکه منجر به افزایش انطباق‌پذیری مسیر شغلی ایشان می‌شود، ضروری است؛ همچنین در طرح‌ریزی‌ این برنامه‌ها، می‌بایست ویژگی‌های پنج عاملی بزرگ شخصیت افراد مورد توجه قرار گیرد.

 

تأثیر امید درمانی برابعاد کیفیت زندگی و عزت نفس دختران افسرده نوجوان

مائده هاشمیان، کوروش نامداری، احمد عابدی

چکیده: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر امید درمانی بر ابعاد کیفیت زندگی و عزت نفس دختران افسرده انجام شد. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دختران نوجوان مشغول به تحصیل در سال تحصیلی1395- 1396 شهر اصفهان بود که از میان آنان 24 دختر افسرده (12 نفر گروه آزمایش، 12 نفر گروه کنترل) به شیوه نمونه‌گیری خوشه‌ای و با توجه به ملاک‌های ورودی انتخاب شد و گروه آزمایش در معرض 8 جلسه 90 دقیقه‌ای امید درمانی قرار گرفت. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه افسردگی بک2 (بک، 1996) و پرسشنامه کیفیت زندگی (سازمان جهانی بهداشت، 1996) و پرسشنامه عزت نفس (کوپراسمیت، 1967) استفاده شد. بمنظور تحلیل داده‌ها از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که امید درمانی بر ابعاد 4 گانه کیفیت زندگی شامل سلامت جسمی (05/0p<؛ 36/0F=) و سلامت روانی (05/0p<؛ 30/0F=) و روابط اجتماعی (05/0p<؛ 35/0F=) و ادراک محیط زندگی (05/0p<؛ 32/0F=) دختران افسرده تاثیر داشت و همچنین باعث ارتقای عزت نفس تحصیلی (05/0p<؛ 44/0F=) و عزت نفس خود (05/0p<؛ 40/0F=) در این دانش آموزان شد. نتیجه‌گیری: بنابراین درمان مبتنی بر امید در افزایش عزت نفس و کیفیت زندگی دختران نوجوان افسرده موثر بوده و میتوان از آن در مدارس و مراکز مشاوره بمنظور کاهش افسردگی استفاده نمود و با طراحی برنامه‌های آموزشی و فرهنگی با محتوای امید، از افزایش افسردگی در میان نوجوان پیشگیری کرد و کیفیت زندگی و عزت نفس آنان را ارتقا داد.

علاقه مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره فصلنامه علمی «پژوهش های مشاوره» می توانند به نشانی تهران خیابان کریم خان زند نبش  آبان شمالی ساختمان معاونت فرهنگی دانشگاه علامه طباطبائی طبقه دوم اتاق یا به نشانی اینترنتی این فصلنامه به آدرس irancounseling.ir  مراجعه کنند

 

ارسال نظرات