مجموعه کتاب «راهبردهای تحولی تهذیب و تربیت» منتشر شد
به گزارش خبرنگار سرویس کتاب و نشر خبرگزاری رسا، مجموعه کتاب «راهبردهای تحولی تهذیب و تربیت» در سه جلد توسط معاونت تهذیب حوزههای علمیه با حمایت دبیرخانه حمایت از طرحهای پژوهشی به چاپ رسید.
دفتر اول این مجموعه با عنوان «الگوی اهتمام جمعی در مدیریت تربیتی» توسط حجج اسلام والمسلمین محمد عالم زاده نوری و مهدی عبدالهی نگاشته شده که در ۱۰۰ صفحه الگوی معاونت تهذیب در قالب شورای تهذیب و تربیت مدارس علمیه ارائه میکند.
در توضیح این کتاب آمده است: «تزکیه و تعلیم انسان غایت بعثت انبیاست و حوزههای علمیه کانون پرورش انسانهایی است که مسؤولیت تعلیم و تزکیه انسانها را به دوش میکشند و در عصر غیبت پیامبران بزرگ الهی، پا جای پای آنان میگذارند. این کار دشوار را فردی نمیتوان انجام داد و تنها راه حل در این میان، «اهتمام جمعی» است. باید دست در کار تبیت زیاد شود و دیگران هم به خدمت این کار بزرگ آیند».
همچنین در توضیح شورای تهذیب مدرسه علمیه نیز ذکره شده: «شورای تهذیب مدرسه علمیه، یک هسته فکری برای هدایت، نظارت و حمایت از امور تربیتی – تهذیبی مدرسه است که تحت نظارت مدیر مدرسه فعالیت میکند. مدرسه علمیه اگر فاقد این شورا و محروم از برکات آن باشد، در کار تهذیب و تربیت طلبه توفیقی ندارد».
دفتر دوم این مجموعه نیز در زمینه «راهبردهای تحولی تهذیب و تربیت» با عنوان «معادله الزام و اختیار در تربیت» توسط حجت الاسلام والمسلمین محمد عالم زاده نوری نوشته شده که یک اثر پژوهشی و تحقیقی خوش خوان است.
نویسنده در ۱۲۵ صفحه سعی کرده نسبت الزام و اختیار در تربیت را به عنوان یک مسأله تبیین کند و پاسخهایی که به این مسأله داده میشود را بررسی کند؛ وی در شروع کتاب در پاسخ به مسأله الزام در تربیت را به عنوان الگوی اول و اختیار را نیز به عنوان الگوی دوم معرفی و در ادامه بررسی میکند.
در توضیح الگوی اول مینویسد: «گروهی از دست اندرکاران امر تربیت معتقدند: انسان در فشار و سختی رشد میکند و با الزام و تکلیف بار میآید؛ به همین جهت مدیر یا مربی باید بر متربی سخت گیرد و برنامه او را در بیست و چهار ساعت شبانه روز و در طول سال با جبر و الزام پر کند و با قوانین سخت گیرانه و تکالیف غیر منعطف او را به کار و تلاش وادار کرد»
وی در ادامه برخی مدارس علمیه را به عنوان مجری این عقائد معرفی میکند که همه طلاب را ملزم به شرکت در فعالیتهای اصلی و جانبی میکند و برای جزء به جزء زمان طلبه برنامه ریزی میکنند.
نویسنده کتاب در ادامه الگوی دوم را معرفی میکند: «در مقابل، کسانی معتقدند که نباید با الزام و قهر و قانون و با اجبار و تکلیف و سخت گیری، طلبه را تربیت کرد. طلبه باید به شکل خودجوش و از درون احساس مسؤولیت کند و خود را در پیشگاه خدا و امام زمان پاسخ گو بداند و نسبت به وظایف خود مسؤولانه اقدام کند. طلبه باید با اراده آزاد بر اساس تشخیص و عقلانیت خود و از سر انجام وظیفه کار کند نه اینکه به زور تهدید و تطمیع راه بییفتد؛ بنابراین به جای استفاده از زور و جبر و قوه قهره باید از قوه عاقله کمک گرفت و با معرفت بخشی و فرهنگسازی و توصیه، شخص را به راه انداخت»
در ادامه حجت الاسلام والمسلمین عالم زاده نوری استدلالهای هر گروه و پاسخهای نقضی گروه دیگر را به استدلالهای طرف مقابل به تفصیل ارائه کرده است و پس از اتمام آنها در الگوی پیشنهادی خود راههای جمع میان این دو الگو را ارائه کرده است.
وی در دفاع از جمع میان این دو الگو نوشته است: «به نظر میرسد این دو روش تضاد یا تناقض ندارند و نباید مانعة الجمع دانسته شوند. باید راههای جمع این دو روش و این دو رشته استدلال را پیدا کرد».
نویسنده راهها جمع را یک به یک ارائه میکند و همچنین در پایان این ارائه نمونههای موفق پیاده شده در مدارس را معرفی میکند: «اگر بخواهیم این مدل تربیتی را در مدارس علمیه مشابه سازی کنیم باید از اصرار بر فضای بسته جبرآلود، به سوی سیستم آزادی حرکت کنیم که در آن بیش از «الزام و قانون و مدیریت بیرونی» بر «تبیین و شناخت و کنترل درونی» تأکید شود و امکان تخلف و سوء استفاده اجمالا وجود داشته باشد.
نمونه عملیاتی این مبنا، فروشگاههای خودگردان در پارهای از مدارس است؛ فروشگاههایی که ما یحتاج طلبه در آن قرار داده شده و فروشند، ناظر و دوربینی هم ندارد.»
وی روش گروه دوم را استوار بر تبیین میداند و در ادامه کتاب انواع تحریم را موشکافی میکند: «بسیاری از تبیینها و تذکارها، چون در زمانی که مخاطب تجربه و حسی ندارد بیان میشود همچون کلمات بی معنایی در ذهن او انبار میشود و چندان اثرگذار نیست. در الگوی پیشرفتهی تبیین باید قبل از تبیین، مخاطب را در مقام واقع به درکی از آن موضوع برسانیم و سپس به رمزگشایی از تجربه بیرونی و خودشناسی تجربی بپردازیم. این همان سبک تبیینی پروردگار حکیم در قرآن است که ابتدا واقعهای در جامعهی اسلامی رخ میدهد و سپس با وحی الهی از آن رمزگشایی میکند.»
کتاب دارای دو ضمیمه نیز بوده که اول از آن به «تربیت بر پایه مراحل رشد» و در ادامه نیز به «کالبد شکافی قانون حضور و غیاب» میپردازد.
دفتر سوم این مجموعه نیز با عنوان «جمع سپاری و مردمی سازی تربیت؛ تربیت فعال از طریق مشارکت دهی طلاب در ارتقای اخلاقی و تربیتی» نگاشته شده است.
در توضیح این کتاب که توسط استاد عالم زاده نوری نوشته شده است آمده: «مردمی سازی تربیت از ضرورت بسیج اراده ها، ارتقای انگیزه ها، قیام جهادی، اهتمام جمعی و حرکت خودجوش و هماهنگ و جبههای در تحقق اهداف تهذیبی و تربیتی سسخن میگوید و بر نقش فعال و اثرگذار، پیش برنده و جریان ساز آحاد مخاطبان و متربیان و مشارکت مسؤولانه و سلوک مجاهدانه آنها در فرایند تربیتی تأکید میکند و مربیان و مدیران تربیتی را از غفلت از ظرفیتهای ایشان و فرصتهای بی نظیر و اثرگذار مشارکت و نقش آفرینی فعال در نصرت و تعاون ایشان بر حذر داشته و تصدی گری امور تهذیبی و تربیت را بدون بهره برداری از توان ایشان، برای رشد و تعالی و تحقق اهداف تربیتی کافی و مؤثر نمیداند».
در این طرح بر ضرورت بهره مندی از ظرفیت گره و تشکیلات در جهت تحقق امر تهذیب و تربیت و در پیشبرد اهداف تربیتی تأکید میشود.»
این کتاب که مزین به نمودار و تصاویر توضیحی نیز بوده در ابتدا با چیستی و چرای مردمی سازی تربیت آغاز میشود و در ۱۵ عنوان چرایی مردمی سازی تربیت را توضیح میدهد.
در ادامه نیز چگونه این امر را در ۵ عنوان پردازش میکند؛ آسیبها و هشدارهای این امر از چشم نویسنده نیافتاده و در حدود ۲۰ صفحه به دریافتهای خود را تفصیل میدهد.
علاقه مندان میتوانند این کتاب را که در شمارگان هزار نسخه به چاپ رسیده، از انتشارات مرکز مدیریت حوزههای علمیه تهیه کنند.