متولی نظارت هست، اما نظارت نیست/ پنکو روی دومینو را سفید کرد
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، در اذهان عمومی کشور ایران دهه شصتی ها را نسل سوخته می نامند اما اگر با دقت نظر به این نسل بنگریم نه تنها سوخته نیستند بلکه باید آن ها را نسل عصر خوشی ها نامید، اما به هر حال اگر بگوییم دهه شصتی ها نسل سوخته اند باید دهه هشتادی و نودی ها را نسل خاکستر بر باد رفته نامید چرا که فضای مجازی بی درو پیکری در دستان آن ها است و هیچ نهادی نیز حاضر به پاسخگویی و نظارت نسبت به ناهنجاری های داخلی و خارجی این فضای بی در و پیکر نبوده و نیست و با این دست فرمان نخواهد بود واژه صحیح تری می باشد.
با تصویب طرح صیانت از فضای مجازی و دعواهای نامعلوم و بالاخره تغییر نام قرار بر نظارت جدی بر دنیای مجازی بود که در واقع افسار آن به دست ما نبود.
آخر الامر که این قصه سر دراز داشت و مشخص نشد بالاخره چه کسی باید پاسخگوی این نابسامانی فضای مجازی باشد، برخی با تزهای روشنفکرانه گفتند اینترنت همانند چاقو است با لبه تیز آن هم می توان دست را برید و هم می توان هندوانه شیرین قرمز را قاچ کرد و از شیرینی آن لذت برد، غافل از اینکه هندوانه و چاقو را پدر و مادر می خرند و بر آن می توان نظارت کرد اما فضای مجازی که هیچ چیزش دست پدر و مادر نیست را چه باید کرد؟
بله، القصه اینکه سالهاست نظارت بر فضای مجازی از اولویتهای مدیریتی کشور حذف شده است، مسئولین به بهانه فرهنگسازی دور این موضوع را خط کشیدهاند و میگویند باید به مردم یاد بدهیم به سوی محتوای بد نروند، اما مسئله این است که مردم به سمت محتوای نامناسب نمیروند بلکه محتوای نامناسب است که به سراغ آنها میآید.
محتوای نامناسب یله و رهایی که از آن سوی مرزها به خانواده و نوجوانانمان هجوم می آورد به کنار، داخلی ها را چرا نظارت نمی کنید.
روزی با تبلیغ بستنی و روز دیگر با تبلیغات شبکه های اجتماعی داخلی، شرم حیا را قورت داده و انواع ناهجاری ها و مطالب ضد اخلاقی را در ذهن جوانان فرو می کنید.
جذابی ماجرا آنجاست که برخی شرکت ها برای دیده شدن دست به هرکاری و استفاده از هر ابزاری را مجاز می دانند و بهره خود را می برند اما انگار نه انگار و به چشم مسئولین نمی آیند، البته شاید به چشم می آیند اما ابزار نظارتی ندارند که اینگونه فضای مجازی بی و درو پیکر مانده و نسل امروز را به توده ای از خاکستر تبدیل کرده است.
باور کنید آن ها هم نظارت دارند
در آوریل ۲۰۱۷ (فروردین ۹۶) لایحهای به پارلمان روسیه ارائه شد که بر اساس آن کودکان زیر ۱۴ سال از ورود به شبکههای اجتماعی منع میشوند؛ سانسور اینترنتی چین بیش از هر کشور دیگر در جهان جامع و پیچیده است. دولت محتوای وب سایتها را مسدود کرده و دسترسی به اینترنت را کنترل میکند، از سال ۲۰۱۸ آلمان قانونی را ایجاد کند که براساس آن به سایتهای رسانههای اجتماعی مانند توئیتر و یوتیوب هشدار میدهد که تهدیدها، اخبار جعلی و سایر مطالب بحث برانگیز را ظرف ۲۴ ساعت حذف کنند.
بارها برایمان گفتند علم آموزی حتی اگر در سرزمین های دوردست هم باشد واجب و لازم است، از همان سرزمین های دور دست یاد بگیرید که چگونه این فضای مجازی را کنترل می کنند.
به تازگی تبلیغات بی شرمانه بستنی را از یاد می بردیم که شبکه اجتماعی پنکو ( دورهمی و بازی آنلاین) با تیزر تبلیغاتی خود پا را از آن حد هم فراتر گذاشته و روی آن شرکت بستنی فروش را سفید کرده است.
حالا مسئولان نظارتی کجا هستند و چرا ورود نمی کنند، همچنان جای سوال باقی است.
بر اساس ماده ۲ لایحه «صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی و ساماندهی پیامرسانهای اجتماعی» عرضه و ارائه خدمات پیامرسانهای اجتماعی داخلی و خارجی درکشور مستلزم ثبت در پنجره واحد و رعایت قوانین کشور است. فعالیت پیامرسانهای خارجی و داخلی اثرگذار مشروط به تایید هیئت ساماندهی و نظارت خواهد بود.
از وظایف هیئت ساماندهی و نظارت پایش و نظارت بر عملکرد پیامرسانهاست، یکی از اعضای این هیئت معاون ذیربط یا نماینده تام الاختیار وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات است. ماجرا هنگامی جالبتر میشود که میفهمیم نه تنها وزارت ارتباطات بلکه مرکز ملی فضای مجازی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت اطلاعات، دادستانی کل کشور، کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، سازمان صدا و سیما، سازمان تبلیغات اسلامی، نیروی انتظامی و سازمان پدافند غیرعامل هر کدام یک نماینده در این هیئت دارند. حالا داستان نظارت بر فضای مجازی میشود حکایت مسجدی که ۱۰ متولی دارد، اما برای نماز صبح درش بسته مانده است.
مسئله نبود یا کمبود متولی نیست، مشکل این است که عزم جدی برای نظارت بر فضای مجازی و اجرای قانون وجود ندارد.