شماره ۹۳ فصلنامه «متن پژوهی ادبی» منتشر شد
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، نود و سومین فصلنامه «متن پژوهی ادبی» به صاحب امتیازی دانشگاه علامه طباطبایی با مدیرمسئولی و سردبیری عباسعلی وفایی منتشر شد.
این فصلنامه در 12 مقاله و 370 صفحه منتشر شده و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات به شرح زیر است:
مؤلفههای تجددگرایی در دیوان اشعار میرزاده عشقی بر مبنای نظریه داده بنیاد
یحیی حسینائی؛ بهمن نزهت
چکیده: میرزادۀ عشقی یکی از نمایندگان برجسته و از پیشگامان جریان تجدد ادبی در دورۀ مشروطیت است که به ضرورت ایجاد تحولات اساسی در این عصر پی برده بود. صراحت لهجه، نکتهبینی، جزئینگری و تحلیل دقیق او دربارة دگرگونیهای سیاسی و اجتماعی بهخوبی مشهود است؛ اما نگرش میرزادۀ عشقی به پدیدههای پیرامونش یکسان و منسجم نیست. بیان مضامین متنوع دربارة تجدد، ناهماهنگی در ساختار و مفاهیم شعری، تناقضاندیشی و تعارضات درونی شاعر سبب شده که اندیشههایش به شکل منسجم و جامعی شناسایی نشود؛ ازاینرو لازم است تا دیدگاهها و مضامین شعری وی بر مبنای روشی علمی و بهطور کامل استخراج و تقسیمبندی شود. پژوهش حاضر باهدف شناسایی مفاهیم تجددگرایی در اشعار میرزادة عشقی، میکوشد به این پرسش پاسخ دهد که مؤلفههای تجددگرایی در دیوان اشعار میرزاده عشقی کدام است؟ این تحقیق ازجمله پژوهشهای کیفی است که با روش «راهبرد داده بنیاد» انجام شده است. در این روش پس از گردآوری دادههای کیفی، مفاهیم مرتبط شناسایی و دستهبندی شده است. در پایان، با مقایسه و سنجش دادهها، مفاهیم و مقولههای تجددگرایی شامل 62 مفهوم در قالب 11 مقوله طراحی و تنظیم گردید. مقولهها عبارتاند از: تحولات اجتماعی، امور سیاست داخلی، امور سیاست خارجی، مسائل اداری و دولتی، مسائل اقتصادی، مسائل علمی و آموزشی، مسائل نظامی و امنیتی، مسائل اعتقادی و مذهبی، تحولات زبانی و تحولات واژگانی که مقوله «امور سیاست داخلی» و «تحولات اجتماعی»، با 12 بار تکرار بیشترین بسامد را نسبت به سایر مقولهها به خود اختصاص داد.
مقایسه تطبیقی دو کتاب انیسالطالبین و مقامات خواجه بهاءالدین نقشبند
هاجر جمالی؛ مریم حسینی
چکیده : دو کتاب انیسالطالبین و مقامات خواجه نقشبند، ازجملۀ قدیمترین و مهمترین منابع دربارۀ بهاءالدین نقشبند (718 -791) و اصول طریقت اوست. اطلاعات بیشتر منابع دربارۀ بهاءالدین نقشبند اغلب از کتاب انیسالطالبین گرفتهشده و بسیاری از مضامین موجود در مقامات وی با کتاب انیسالطالبین مشترک است. در این مقاله سعی شد، بهاءالدین و طریقت او از منظر نگاه مؤلفان دو کتاب معرفی شود و سپس ضمن تحلیل و مقایسۀ تطبیقی دو اثر، سبک نگارش، میزان اشعار، عقاید و مضامین مشترک، جایگاه زن، کرامات و همچنین نوع و جهت کرامات موجود در آنها، موردبررسی قرارگیرد. مقایسه تطبیقی دو کتاب نشان داد که بخشهای زیادی از مقامات نقشبند با انیسالطالبین مشترک است و این امر نشاندهنده این است که احتمالاً انیس¬الطالبین یکی ازجمله منابع عمده مؤلف مقامات نقشبند بوده است. همچنین در انیس¬الطالبین درصد کرامات معنوی و در مقامات نقشبند، کرامات مادی بیشتر است. در هر دو کتاب آگاهی از آنچه برای دیگران رخداده در میان کرامات معنوی، و از هوش بردن و باز به هوش آوردن افراد در میان کرامات مادی، بیش از سایر کرامت¬ها است.
تحلیل انتقادی جایگاه فعل در گفتمان قدرت در مدح
مینا کاظمی؛ محسن محمدی فشارکی؛ محمود براتی خوانساری
چکیده : شعر مدحی، آشکارترین نمونۀ شعر ایدئولوژیک ادبیات کلاسیک فارسی است که در اصلیترین کارکرد خود، حافظ منافع حاکمیت است. شاعران مدیحهسرا، شعر را به ابزار زبانی تولید گفتمان قدرت تبدیل کردهاند. برایناساس، زبان در خدمت محتوا قرارگرفته و بهعنوان ابزار برجستهسازی هدفهای حاکمیت به کار رفته است. ایدئولوژی در تمام لایههای زبانی، بروز مییابد و بررسی هر یک از مقولههای زبانی در شناسایی سازوکارهای ایدئولوژیک متن میسر است. فعل بهعنوان یکی از ارکان نحوی، عنصر بنیادین جمله است که در بررسی دستوری آن، مقولههای مختلفی مطرح است؛ مؤلفههایی همچون زمان، شخص و شمار، وجه فعل، گذرایی و ناگذرایی، معلوم و مجهولبودن و اسنادی و کنشیبودن که در متن حاضر بررسی شدهاند. در این پژوهش، چگونگی کاربرد آنها در پیشبرد اهداف گفتمانی مدح مدنظر است. بدینمنظور، نمونهای شامل بیستقصیدۀ منتخب از شششاعر برجستۀ مدیحهسرا برگزیده و مؤلفههای مذکور با رویکرد جایگاه گفتمانی آنها بررسی شد. طبقهبندی و تحلیل افعال با دلالت بر غلبۀ برخی ساختها بر دیگر ساختهای فعل، نشاندهندۀ همسویی زبان و قدرت است که مطابق اهداف ایدئولوژیک متن برای نمایش اقتدار ممدوح و اقناع مخاطب به کار رفته است. غلبۀ کاربرد ساخت معلوم، افعال ناگذر، افعال تام و تأکید بر ضمیر سومشخص مفرد، از ساختهای نحوی در مدح است که بر مرکزیت ممدوح و کنشگری او تأکید میکند. همچنین، غلبۀ وجه اخباری و افعال مضارع بر قاطعیت گزارههای مربوط به ممدوح صحه میگذارد.
خوانش نشانهشناسی لایهای در فرایند معنایی داستان مدرن «ابوالهول» از فرشته ساری
مریم قنبریان شیاده؛ محسن ذوالفقاری؛ حسن حیدری
چکیده : گفتمان کلامی نثر مدرن، با سازههایی درهمبافته از پیرنگی آگاهانه و هنری شکل گرفته است بهطوریکه بازی نشانهها در متن، چنان همگام با ذهنیت و حافظهی شخصیت، سیال وگریزان میشود که ابهام، مؤلفهی خاص روایت مدرن میشود؛ اما نشانهشناسی لایهای با خوانش دقیق و نظاممند به تعامل لایههای متنی در اثر توجه میکند تا در رمزگانهای متعدد، با عنایت به بستر بافت، به دلالتهای صریح و ضمنی نشانهها در فرایند معنایی بپردازد. «ابوالهول» نام داستانی کوتاه اثر فرشته ساری است که در دهه هشتاد نوشته شده است. خودگوییهای راوی که گویی روایت نمادینی از تجسم حافظه و ضمیر ناخودآگاه او در زمینهی سرنوشت زنان است، چنان بار معنایی مکانهایی مانند کاروانسرا و تاریکخانه را به همراه کنشگران انسانی و غیر انسانی، زایا نشان میدهدکه پدیدارشناسی خوانش با رویکرد نشانهشناسی لایهای، علاوه بر دخالت عناصر پیرامتنی در دلالت، به لایههای زمانی، مکانی، زیباییشناختی و کنشگران در رمزگانها توجه میکند تا بار معنایی آنها را در فرایند معنایی داستان نشان دهد؛ اما در «پیرفت» فرایند معنایی سوژهی مدرن در مسیرِ «شدن»، که به «شوِشگر» ی متعالیِ راوی انجامید، علاوه بر نقش بارز «افعال مؤثر»، به «انفصال» راوی در «نقصان معنا» نیز توجه شد تا تفاوت شخصیت داستانهای سنتی و مدرن در جستجوی ابژهها نشان داده شود.
بررسی تطبیقی رمانهای «شوهر آهو خانم» و «خواهر کاری» با تکیه بر مسألۀ خلاقیت ادبی
الهه ستودهپور؛ محمدرضا نجاریان؛ یدالله جلالی پندری
چکیده : خلاقیت در ادبیات تطبیقی عبارت است از تفاوت بین تقلید کردن و تأثیر پذیرفتن و نویسندۀ خلاق به کسی گفته میشود که از آثار دیگران الهام بگیرد و آنچه را که از دیگری وام گرفته، در ساخت اجتماعی و فرهنگی جامعۀ خود به شیوهای نو بپروراند. بومی کردن یا «از آنِ خود کردن» مضامین ادبیات سایر ملتها، نهتنها امری مذموم نیست بلکه نقش مهمی در غنی کردن ادبیات ملی ایفا میکند. شباهتی که در طرح و پیرنگ دو رمان «شوهر آهو خانم» (1340) نوشتۀ علیمحمد افغانی و «خواهر کاری» (1900) نوشتۀ تئودور درایزر دیده میشود، مقایسۀ این دو اثر را در ادبیات تطبیقی ممکن می-سازد. این مقاله بر این باور است که افغانی در نگارش رمان شوهر آهو خانم، از اولین اثر درایزر تأثیر مستقیم پذیرفته و طرح و روایت این رمان آمریکایی را در بافتار فرهنگی و اجتماعی ایران بومی کرده است. باوجود نقاط اشتراکی که در طرح روایی و شیوۀ شخصیتآفرینی این دو رمان، بهویژه دو شخصیت «هما» و «کاری» دیده میشود، تفاوتهایی نیز در این دو اثر وجود دارد که بیشتر به تفاوت در شرایط اجتماعی و فرهنگی نویسندگان آنها مربوط میشود. در یک برآیند کلی میتوان گفت افغانی در تأثیرپذیری از درایزر خلاقانه عمل کرده و مضامین یک رمان آمریکایی را به شکلی نو در بافت ادبی و فرهنگی جامعۀ خود، بازآفرینی کرده است.
نقش «قهرمان» در خلق محتوای حماسی در داستان «رستم و اسفندیار» شاهنامۀ فردوسی
اعظم حسین زاده صلاتی؛ سید مهدی نوریان؛ سید مرتضی هاشمی
چکیده : اعمال و افکار قهرمان حماسه، نمایانگر آرزوها و خصایص یک ملّت است؛ بههمیندلیل شناخت ویژگیهای قهرمان حماسه، در پیبردن به نقش وی در خلق محتوای حماسی اثر اهمیّت ویژهای دارد، زیرا شاعرِ حماسی با بهرهگیری از «بینش قهرمانی»، سعی داشته بنمایههای مؤثّر در حماسی ساختن محتوای اثر را مؤکّد کند. در این پژوهش که به روش تحلیلی – توصیفی و باهدف بررسی نقش «قهرمان» در ایجاد محتوای حماسی انجامپذیرفته، تلاش شدهاست با تکیهبر داستان «رستم و اسفندیار»، خصوصیات دو پهلوان/قهرمان بیهمتای شاهنامۀ فردوسی؛ «رستم» (جهانپهلوان حماسۀ ملّی ایران) و «اسفندیار» (پهلوان- شاهزادۀ رویینتن ایرانی)، بهعنوان بینش تأثیرگذارِ قهرمان در شکلگیری بنمایههای تکرارشوندۀ حماسی در شاهنامه معرفی و تحلیل شود. بر اساس یافتههای این تحقیق، برجستهترین خصایص، افکار و اعمال دو قهرمان اصلی داستان «رستم و اسفندیار» عبارت بود از: محبوب و ملّی بودن قهرمان، رویینتنبودن و داشتن نشانههای خدامایگی، اهمیّت نژادگی، ضرورت حفظ نام و ننگ و پاسداری از حرمت آزادگان، بهرهگیری از سلاح ویژه، لزوم دانایی قهرمان و مهارت در نبرد تنبهتن و زبانآوری. این ویژگی¬های شاخص به شکلگیری حماسیترین داستان شاهنامه منجر شده و تمایز قهرمان حماسه با قهرمان در انواع ادبی دیگر را نشان داده است.
تحلیل رمزگانی داستان کوتاه «چرخ فلک» اثر سپیده شاملو
نسرین برهانی؛ فرهاد طهماسبی
چکیده : تحلیل رمزگانها، در کانون توجّه قراردادن نشانگانی است که با شیوهای نظاممند، دستیابی به معانی ثانویه را محقّق میسازند. مسئلة بنیادین آن است که چگونه نشانهها در ارتباطی همافزا با استفاده از موقعیت داستان کوتاه منجر به گریز متن از برخورد یکجانبه شده و تکثّر معنایی را با مشارکت خوانندة فعّال از طریق رمزگانهای ارجاع دهنده، امکانپذیر میکنند. این جستار به بررسی داستان کوتاه چرخ فلک از مجموعة "دستکش قرمز" اثر سپیده شاملو پرداخته و با روش توصیفی – تحلیلی و بر مبنای رمزگانها از دیدگاه نظریهپردازانی چون چندلر، بارت و با تکیهبر طبقهبندیهای نوین انجام شده است. بررسی عناصر ساختاری، وجه دیگر این کوشش میباشد که در تحلیل اثر مؤثّر افتادهاست. رمزگانهای بازتاب یافته، بیانگر نظامهای قراردادی مسلّط اعم از: اجتماعی، رفتاری، کالایی، بدنی، تفسیری، اسطورهای، معنایی، زمانی و مکانی است که به بازتولید الگوهای فرهنگی، اجتماعی و... در پیش روی مخاطب منتج میشود.
مطالعه تطبیقی شیوه بازنمایی تراژدی حلاج در شعر شفیعی کدکنی و عبدالوهاب بیاتی از منظر فرانقش اندیشگانی
عبدالمجید جمالی؛ محمدرضا میرزانیا
چکیده : نظریهی نقشگرایی هلیدی محصول نگاهی اجتماعی به زبان است که به کمک فرانقشهای سهگانهی اندیشگانی، بینافردی و متنی در زبان اتفاق میافتد. بررسی متون ادبی از دیدگاه زبانشناسی ازجمله از جهت ساخت اندیشگانی زبان یکی از رویکردهای جدید پژوهشی است که باعث درک و فهم عمیقتر لایههای پنهانی متون میشود. از مقولههایی که ادبیات معاصر عربی و فارسی به آن میپردازد کارکرد اسطورهها در شعر معاصر است. شاعران معاصر عربی و فارسی در قالب اسطوره به توصیف داستان حلاج میپردازند. عبدالوهاب بیاتی بهعنوان شاعر معاصر عرب و شفیعی کدکنی بهعنوان شاعر معاصر فارسی ازجمله کسانی هستند که در پارهای از اشعار خود به داستان حلاج نگاهی دارند. پژوهش پیش رو با تکیهبر شیوه توصیفی- تحلیلی، به بررسی سهم فرآیندهای مختلف فرانقش اندیشگانی در داستان «حلاج» در آثار این دو شاعر پرداخته است. نتایج گویای آن است که هرکدام از این دو شاعر برای بیان دیدگاههای خود بیشتر از فرآیندهای گوناگون مادی استفاده کردند. همچنین عناصر پیرامونی در اشعار این دو شاعر شامل عناصر مکانی و زمانی است.
بررسی حوزههای مبدأ و مقصد استعارههای آثار سوررئال از منظر زبانشناسی شناختی بر پایه نظریات کوچش
زهرا اسلام پناه؛ لیلا عرفانیان؛ محمود رمضانزاده
چکیده : این تحقیق، بررسی استعارههای رمانهای سبک سوررئالیست از منظر زبانشناسی شناختی است. محقق در این پژوهش در پی دستیابی پاسخ به این پرسشها است که بیشترین فراوانی حوزههای مبدأ و مقصد استعارههای آثار سوررئال، در کدامیک از حوزههای رایج کوچش است؟ و همچنین به لحاظ عینی و انتزاعی بودن حوزههای مبدأ و مقصد، استعارههای آثار سوررئال به چه صورت هستند؟ رمانهایی که در این پژوهش انتخاب شدند، 6 رمان سوررئال از نویسندگان و نقاط مختلف دنیا بودند. در این پژوهش، صد صفحه ابتدایی این 6 رمان، موردمطالعه قرار گرفت. استعارهها استخراج و در بافت متن موردبررسی قرار گرفت و در جدولی حوزه مبدأ و مقصد این استعارهها بر اساس حوزههای مبدأ و مقصد کوچش مشخص شد؛ و درنهایت عینی و انتزاعی بودن حوزههای مبدأ و مقصد مشخص شد. نتایجی که به دست آمد حاکی از این مطلب است که حوزههای مبدأ و مقصد، هر دو بیشتر عینی هستند گرچه حوزههای انتزاعی نیز در این میان به چشم میخورد. بیشترین فراوانی در حوزه مبدأ مربوط به انسان و ماشینابزار و در حوزه مقصد مربوط به انسان و طبیعت است؛ و این حاکی از اهمیت نقش انسان در این سبک نوشتاری علیرغم سوررئال بودن آنهاست.
نقد اسطورهای داستان رستم و سهراب بر اساس نظریات نورتروپ فرای
مهدی کاظم پور؛ زهرا احمدی
چکیده : از رویکردهای مهم در مطالعات اسطورهشناختی متون ادبی، نظریات نورتروپ فرای در این خصوص است. پژوهش حاضر داستان رستم و سهراب در متن شاهنامه را با الگوی پیشنهادی فرای و با روش توصیفی-تحلیلی، بررسی میکند. گردآوری اطلاعات بهصورت کتابخانهای است. مطابق بررسیها، حضور عناصری مانند اسطورة زوال، مرگ فاجعهآمیز، قربانی کردن و انزوای قهرمان، داستان را با میتوس پاییز و تراژدی انزوا در نظریة فرای قرین مینماید. پس از برشماری مراحل ششگانة تراژدی در الگوی فرای، انطباق آن با سیر وقایع این داستان بررسی گردید. نهایتاً چنین نتیجه گرفته شد که بر اساس الگوی تراژدی انزوا، قهرمان اسطورهای یعنی رستم به سبب انزوای منتج از وجه خودآگاهی-اش، مرتکب عملی میشود که تجربهای فردی برایش به همراه دارد. همچنین طبق نظر فرای دربارة نقش اسطوره در انعکاس دورة اجتماعی مؤلف، نتیجه شد که شکلگیری اسطورة رستم و سهراب می-تواند بازتابی از دیدگاه فردوسی به اوضاع اجتماعی معاصرش باشد.
تأویل جهان رمزها و استعارهها در رسالـﺔ الابراج سهروردی بر مبنای هرمنوتیک ریکور
زهرا بهره مند؛ علی تسلیمی
چکیده : رسالـﺔ الابراج یا کلمات ذوقیه از رسائل رمزی عربی سهروردی است با جهانی آکنده از رمزها و استعارهها که مخاطب را به بازگشت به وطن میخواند؛ اما این رمزها و استعارهها چه نقشی در فهم متن دارند و چگونه باید آنها را تأویل کرد؟ پل ریکور یکی از فیلسوفان هرمنوتیک معاصر است که جایگاه ویژهای برای رمز، استعاره و روایت قائل است و آنها را میانجی شناخت ما از خویشتن و جهان پیرامونیمان میداند. تأویل رمزها و استعارهها به شیوۀ ریکور در متنی اشراقی مانند رسالـﺔ الابراج هم فرصت خوبی برای شناخت نظریۀ ریکور و شیوۀ هرمنوتیکی اوست و هم امکان فهم متنی اشراقی در جهانشناخت معاصر را از طریق رمزگشایی آن به ما میدهد. شیوۀ هرمنوتیک ریکور دیالکتیک بین «تبیین» و «فهم» است: تأویل از تبیین معناشناختی متن بهویژه رمزها و استعارهها که جایگاه خلق معانی جدیدند آغاز میشود. تعامل حوزههای معنایی متن منجر به دستیابی به «جهان متن» میشود: جهانی که خواننده امکان زیستن در آن را مییابد و آن را از آنِ خود میکند. با شیوۀ هرمنوتیک ریکور درمییابیم که جهان رسالـﺔ الابراج جهانی است که ندای «إرجعی» به وطن را یادآور میشود و عشق به وطن را در کسانی که به ظلمات خویش آگاه شوند بیدار میکند. این جهان اشراقی جهان انسان معاصر را به مخاطره میاندازد، زیرا از دید او مفهوم وطن ممکن است آگاهی کاذب باشد، اما جهان متن، با یادآوری «ظلمات» هستیشناختی، فریبهای آگاهی را متذکر میشود. همین امکان جدید منجر به گسترش جهان خواننده و خویشتنفهمیاش خواهد شد.
نشانه شناسی نمادهای شعر کودک در دهۀ هشتاد بر اساس مثلث معنایی آگدن و ریچاردز
خاور قربانی؛ نیشتمان الله ویسی
چکیده : کاربرد «تمثیل» و «نماد» برای درک بهتر مفاهیم بهویژه مفاهیم انتزاعی و عقلانی، یکی از روش¬هایی است که در ادبیات کودکان و نوجوانان بسیار اهمیت دارد و میتوان از دیدگاههای متعددی به بررسی آن پرداخت؛ یکی از این روشها، نشانهشناسی ساختار یا معنای نمادهاست که میتواند راهگشای مسائل جدیدی در ادبیات باشد؛ به همین منظور، در این مقاله با بهکارگیری روش تحقیق آمیختۀ کمی- کیفی و الگوی معنایی آگدن و ریچاردز (1923) به نشانهشناسی معنای نمادهای ادبیات منظوم کودک و نوجوان در دهۀ هشتاد پرداختهشده است. نشانهشناسی نمادهای این دوره نشان میدهد، اندیشهای که سبب تغییر نشانهها در داستانهای این دهه شدهاست، بیشتر اندیشههای دینی و اخلاقی هستند علاوه براین، بررسی دادهها بر اساس الگوی فوق نشان میدهد که اندیشه بهتنهایی نمیتواند بهعنوان اصلیترین عامل تغییر نشانههای مصداقهای نمادین مطرح شود بلکه باید مؤلفههای دیگری چون ویژگیهای چندگانه یک مصداق و تحول معنایی آن را در طول زمان در آثار مسائل مختلف فرهنگی و اجتماعی، در نظر گرفت.
علاقه مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره فصلنامه «متن پژوهی ادبی» می توانند به نشانی سعادت آباد، پل مدیریت، خیابان علامه طباطبایی جنوبی، نبش خیابان حق طلب، دانشکده ادبیات فارسی و زبان های خارجی دانشگاه علامه طباطبائی، طبقه 2، دفتر فصلنامه. یا به نشانی اینترنتی این فصلنامه به آدرس ltr.atu.ac.irمراجعه کنند یا با شماره تلفن: 88683705 تماس بگیرند.